سایر قسمت ها
ام الائمه - ویژه ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها حجت الاسلام و المسلمین بهرامی زاد

قسمت پنجم ویژه برنامه ام الائمه با کارشناسی حجت الاسلام و المسلمین بهرامی زاد


دیگر قسمت ها

 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

برنامه ام ا لائمه – 06 09 1402 (قسمت پنجم)

عنوان برنامه: ویژه برنامه (ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها) کلیدواژه: فاطمیه؛ حضرت زهرا (سلام الله علیها)؛ اثبات شهادت؛ حقایق تاریخی؛ حدیث معتبر؛ صحابه؛ آتش زدن کتب؛ حقایق شهادت؛ تهدید خلیفه دوم؛ سانسور؛ حقایق؛ سقیفه؛ هجوم؛ حدیث طیر؛ فهم بستر تاریخی؛ ترور شخصیتی؛ فضائل جعلی!

استاد: حجت الاسلام والمسلمین اقای بهرامی زاد

مجری: آقای علی اسماعیلی

مجری:

سال ها گریه کن حضرت زهرا هستم * از ازل معتکف هیئت زهرا هستم

چشم بارانی من هدیه شده از مادر * مورد مغفرت و رحمت زهرا هستم

با همه بار گناهی که به گردن دارم * باعث درد و غم و زحمت زهرا هستم

این عزاداری ما رفع بلا خواهد کرد * چون که تحت نظر دولت زهرا هستم

فاطمیه شب و روزش غم و اندوه من است * نوحه خوان همه غربت زهرا هستم

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ؛ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِه‏ مُحَمَّد وَ عَجِّلْ فَرَجَهُم!

 

سلام، درود و ارادت خدمت شما دوستان عزیز، همراهان گرانقدر شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج الله تعالی فرجه الشریف) این ویژه برنامه ای که تقدیم شما می‌شود ام الائمه است برنامه ای که چند روز و چند شبی است تقدیم حضور شما می‌شود و ان شاءالله به حول و قوه الهی و با مدد حضرت مادر صدیقه طاهره فاطمه شهیده (سلام الله علیها) تا چهار شنبه شب هم خدمت شما هستیم!

امشب شام شهادت غریبانه و مظلومانه حضرت صدیقه طاهره فاطمه شهیده (سلام الله علیها) است. به نقل هفتاد و پنج روز بعد از رحلت نبی مکرم و معظم می دانید دو نقل داریم هفتاد و پنج روز بعد از رحلت یا نود و پنج روز؛ آن چه که در تاریخ مطالعه می کردم مثل چنین روزی یعنی غروب امروز لحظه شهادت حضرت زهرای مرضیه (سلام الله علیها) است.

امشب خانه امیر المؤمنین سراسر غم، اندوه و غربت است یک سمت حضرت زینب سر به دیوار گذاشت اشک می ریزد. سمت دیگر امام حسن و امام حسین، امیر المؤمنین مانده چه کند با غربت، مظلومیت، آه و دردی که در دلش هست و بچه های یتیمی که در خانه دور جنازه مادر نشستند و اشک می ریزند.

خدا را قسم می دهیم به این لحظات اضطرار امیر المؤمنین به لحظات غربت و مظلومیت امیر المؤمنین به حق اول مظلومه عالم اول شهیده عالم، شهید ولایت حضرت زهرا، خدا در ظهور و فرج مولا و آقا جان مان حضرت ولی عصر (عج الله تعالی فرجه الشریف) تعجیل کند. چشمان ما را به جمال نورانی ایشان منور کند.

امشب در ویژه برنامه ام الائمه توفیق داریم در خدمت سرور عزیز و گرامی جناب حجة الاسلام و المسلمین حاج آقا بهرامی زاد هستیم ان شاء الله قرار هست مباحث خوب، اصلی و کلیدی را تقدیم حضور شما بکنیم و درخواستم این هست که بینندگان عزیز بویژه عزیزان اهل سنت امشب دل بدهند. جدای از مباحث تعصبی که ممکن است هر کسی داشته باشد شیعه هم چه بسا ممکن است نسبت به بعضی چیزها یک سری تعصبانی داشته باشد. اهل سنت هم همین طور؛ ولی خواهشم این است که مباحث امشب را عنایت کنید توجه کنید مطمئن باشید که دست تان پر خواهد شد از مطالب خوب و ارزشمندی که حاج آقای بهرامی زاد تقدیم تان خواهند کرد سلام علیکم و رحمة الله عرض تسلیت و تعزیت

استاد بهرامی زاد:

علیکم السلام و رحمة الله، اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد واله الطاهرین واللعن اعدائهم اجمعین من الان الی قیام یوم الدین!

شهادت صدیقه طاهره زهرای مرضیه را خدمت همه بیننده های عزیز را تسلیت عرض می کنم زبان حال الان خانواده امیر المؤمنین (علیه السلام) آن خانه ای که فرشته ها رفت و آمد داشتند پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) ماها جلوی درِ این خانه می ایستاد با احترام این خانه را اهل بیت آیه تطهیر خطاب قرار می داد یک وضعیت خیلی عجیب، سخت و سنگینی است.

بهترین شعری که شاید الان بشود حالت خانه صدیقه طاهره و وضعیت ایشان را وصف کرد شعر سید حمیری است. سید حمیری از شعرای بزرگ عرب است شعر هم در نزد عرب حکم رسانه امروز و زمان ما را دارد ایشان چند جمله ای می گوید:

ضُرِبَتْ وَ اهْتُضِمَتْ مِنْ حَقِّهَا * وَ أُذِيقَتْ بَعْدَهُ طَعْمَ السّلعِ

قَطَعَ اللهُ يَدَيْ ضَارِبِهَا * وَ يَدَ الرَّاضِي بِذَاكَ المتبعِ

لا عَفَى اللهُ لَهُ وَ لَا * كَفَّ عَنْهُ هَوْلَ يَوْمِ المُطَّلَعِ.

كتاب : مأساة الزهراء (علیها السلام)؛ نويسنده: السيد جعفر مرتضى العاملي (وفات: معاصر)، ناشر: دار السيرة - بيروت – لبنان: سال چاپ: جمادي الأول 1418 - 1997 م، ج2، ص16

 « ضُرِبَتْ» حضرت زهرا (سلام الله علیها) ضربه خورد «وَ اهْتُضِمَتْ مِنْ حَقِّهَا» حق صدیقه طاهره غصب شد «وَ أُذِيقَتْ بَعْدَهُ طَعْمَ السّلعِ» حقش را گرفتند کتک هم زدند به این بسنده نکردند طعم تلخ شکستن استخوان به ایشان چشانده شد. طعم تلخ پاره های آتش که به صورت می خورد به ایشان چشیده شد.

 ما هم مثل سید حمیری می گوییم: قَطَعَ اللهُ يَدَيْ ضَارِبِهَا * وَ يَدَ الرَّاضِي بِذَاكَ المتبعِ» خدا قطع کند آن دستی که به صورت صدیقه طاهره خورد و دست هر کسی که به این ظلم و جنایت راضی باشد الان هم فکر نکنم احدی از شیعه و اهل سنت به این ستم ها راضی بشود. این مقدمه ای بود خدمت شما عرض کردیم و عرض تسلیت داشته باشیم.

مجری:

خیلی متشکرم، حاج آقای بهرامی زاد تعداد زیادی از مخاطبین الان پای تلویزیون شبکه ولی عصر نشستند دل شان می خواهد یک تحلیلی داشته باشند از مستندات اتفاقات، وقایع و شهادت حضرت زهرای مرضیه (سلام الله علیها) اولاً که شهادت قطعی است یعنی هیچ بحثی در آن نیست. اهل سنت و شیعه هم قبول دارند در مبانی اهل سنت هم این موضوع آمده است.

اما اگر بخواهیم این موضوع را اثبات بکنیم از کدام زاویه باید وارد بشویم؟ بعضی ها سراغ یک سری روایات می روند ممکن است اهل سنت یا وهابی سراغ برخی از روایات می روند به بن بست های می رسند اما این موضوع، موضوعِ تنها روایی نیست بحثِ یک موضوع تاریخی است یعنی یک اتفاقی که رخ داد راویان تاریخ این را نقل کردند حتی جزئیاتش را هم بیان کردند. می خواهیم به این تحلیل و اثبات برسیم از کجا باید شروع بکنیم؟

استاد بهرامی زاد:

بحث خیلی خوب، محکم و جدی یک بحثی است همان طوری که شما فرمودید کاملاً علمی است یعنی یک پژوهشگر که می خواهد وارد این عرصه بشود اول باید تعصباتش را کنار بگذارد. روش تحلیل ما از مستندات و ادله که الان دست ما هست. الان بعد از هزار و چهارصد سال ما و یک سری کتاب ها و یک سری اسناد هستیم!

روش برخورد ما با این اسناد و تحلیل شان خیلی مهم است دو گونه برخورد می توانیم داشته باشیم یک برخورد تعبدی محور، تقلید محور و این که نگاه بکنیم فلان عالم چه گفت ما هم سرمان را پایین بیاندازیم بگوییم هر چه او گفت قبول است. یک روش، هم روش پژوهش محور و قرینه محور است. روش این که،‌ این قضیه تاریخی را با دید تعصبی و تعبدی نگاه نکنیم.

ما یک پژوهشگری که کاملاً ذهن مان را خالی کردیم و می خواهیم به یک حقایقی برسیم بینی و بین الله همه قرائن را در نظر بگیریم. دو گونه روش است اگر روش اول باشد طرف نگاه می کند بر فرض یحیی ابن معین نگفت حضرت زهرا شهید شد بخاری شهادت حضرت زهرا را در کتابش نیاورده است.

بخاری نیاورد پس من هم مقلد همین ها هستم قرائن دیگر را هم کاری ندارم و نگاه نمی کنم مثلاً در سلسله اسناد مرتبط با حمله به خانه صدیقه طاهره فلان راوی وجود دارد. کتاب های رجالی را نگاه می کند می گوید فلان عالم ما گفت این آٔقا اهل تدلیس است پس روایت ضعیف است. ریشه اش بر می گردد به تقلید ایشان از فلان شخص!

می گوییم اگر شما تقلید محور باشید تمام اساس روایات مخالفین اهل بیت سست و ویران می شود.

مجری:

تقلید هم فقط در احکام نیست مخاطبین حواس شان باشد وقتی تقلید می گوییم یعنی بحث وضو، غسل و ... نیست.

استاد بهرامی زاد:

بله کلی است در روش تحلیل کل گزاره های تاریخی و دینی است. کسی که تقلید محور باشد با یک اشکال ساده تمام مبانی تان زیر سوال می رود بر فرض منی که شیعه نیستم یک آدمی که می خواهم به حقیقت برسم می گویم شما می گویید بخاری بر فرض این راوی را تضعیف کرد یحیی ابن معین این راوی را گفت مدلس است.

من می گویم بخاری را چه کسی توثیق کرده است؟ بخاری از بزرگ ترین علمای شما هست دو، سه نفر دیگر از علمای بزرگ شما ابو زرعه، ابو حاتم، زهری گفتند کفر فقهی بخاری ثابت است. بخاری اهل تدلیس است. بخاری این قدر در کتاب صحیح بخاریش از راوی های کذاب و دروغگو استفاده کرده است.

ابن حجر گفت هشتاد راوی کذاب، دروغگو و ضعیف در کتابش وجود دارد خودش، کتابش و حافظه اش مشکل دارد. الان بحث های علمی شده است از کتاب صحیح بخاری آوردند گفتند فلان جا آقای بخاری «وَهِمَ» توهم زده است. مثلاً در تعداد این که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) چقدر فلان جا اقامت داشت اشتباه بزرگ و مهلکی مرتکب شده است.

یا یحیی ابن معین فلان عالمِ بزرگ دیگر شما گفت این فلان اشکال را دارد یا احمد ابن حنبل، جریان رأی گرایی گفتند احمد ابن حنبل فقه، حالیش نیست احادیثش هم پس به درد نمی خورد. در مورد ابو حنیفه علمای بزرگ شما اجماع دارند این آقا ارتداد دارد. در مورد شافعی، یحیی ابن معین گفت شافعی رافضی است و فلان اشکال را دارد.

اگر شما مقلد محور باشید تمام معدلین و جارحین در رجال گیر دارند به خاطر همین شما نمی توانید هیچ گزاره ای را بینی و بین الله برای ما بگویید این حدیث صحیح است. مثلاً می گویند هر روایتی که در بخاری و مسلم آمد برای ما صحیح است. نقطه مقابلش خیلی از احناف مثل عینی و شارح صحیح بخاری گفتند کسی که بگوید همه روایت های صحیح بخاری درست است این حرف، حرف زوری است. اختلاف زیاد بشود شما با آن دید تقلید محور به هیچ جا نمی توانید برسید.

مجری:

این طور باشد کلاً همه چیز بر باد است، الان ما شیعیان هم همین طور هستیم؟

استاد بهرامی زاد:

نه، الان توضیح می دهم روشی که علمای ما در بررسی اسناد روایت داشتند اهمیت سند برای ما، اهمیت مهمی است ولی همه چیز نیست ما قرینه محور هستیم. مثلاً قرائن چه را داریم؟ موافقت با قرآن، موافقت با حکم عقلی و قطعی این حدیث منافیت نداشته باشد سند این حدیث صحیح و معتبر باشد. این حدیث در کتب معتبر آمده باشد. این حدیث علمای زمان اهل بیت (علیهم السلام) از آن دوری و اعراض نکرده باشند حداقل هفتاد، هشتاد تا قرینه است.

این قرائن را کنار هم می گذاریم اصطلاحاً به آن تجمیع ظنون می گویند به اطمینان می رسیم این حدیث از زبان مبارک معصوم صادر شد یا نشد است.

مجری:

و تک تک احادیث هم برای ما معیار است کاری به کتاب نداریم که بگوییم «أصح الکتب بعد القرآن» نه

استاد بهرامی زاد:

بله، تعصب محور نیستیم که بگوییم هر چه احمد ابن حنبل، بخاری، یحیی ابن معین گفت درست است ما اصلاً این طور نیستیم. ما قرینه محور و دلیل محور هستیم آن هم یکی، دو دلیل همه ادله را کنار هم می گذاریم به یک نتیجه و اطمینان عرفی می رسیم. در بحث قضیه اتفاقات بعد از وفات رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) می خواهیم ورود کنیم با آن روش عقلایی وارد می شویم.

چه تاریخ محور، چه روش عقلائی، چه روش بدون تعصب، چه روش تعصبی هر چه شما دوست دارید تحلیل بکنید. می خواهیم قرینه ها را بررسی کنیم علماء در بررسی مستندات تاریخی روایی تقسیم بندی می کنند می گویند دو دسته قرینه و دلیل داریم یکی قرائن خارجی و دیگری قرائن داخلی!

قرائن خارجی عمدتاً به بستر شکل گیری آن حادثه می پردازد مثلاً وضعیت سیاسی، وضعیت اقتصادی، وضعیت فرهنگی، حاکمیت چه نقشی داشت؟ قرائن تاریخی متکفل این است. عمده قرائن خارجی بررسی بستر تاریخی است. قرائن داخلی مستنداتی که ما داریم چه روائی و چه تاریخی یکی بحث بررسی اسناد (سند) است دیگری بررسی دلاتش است هر کدام یک قرائن متعددی دارند.

امروز ان شاء الله به حول و قوه الهی بتوانیم یک نگاهی به این قرائن داشته باشیم و اسناد موجودِ مرتبط با شهادت صدیقه طاهره را بحث بکنیم. (این مقدمه اول ما بود) بحث قرائن خارجی که می خواهیم مطرح بکنیم در قرون اولیه که کتاب های تاریخی نوشته شد چه کتاب های شیعه، چه کتاب اهل سنت.

در کتاب اهل سنت نکته ای که شما اول بحث فرمودید من هم این جا بگویم در نزد شیعه بر اساس روایات اهل بیت (علیهم السلام) و دیدگاه علمای ما شهادت صدیقه طاهره متواتر و قطعی است. مستندات از ائمه (علیهم السلام) متعدد داریم ان شاء الله وسط برنامه به بحث های سندی رسیدیم اگر فرصت شد اشاره می کنیم.

اینی که می گوییم ناظر بحث پژوهش های ما با مخالفین اهل بیت است. ما مدعی اثبات شهادت هستیم می خواهیم با یک دید کاملاً منصفانه وارد بررسیِ دلیل بشویم. قرائن خارجی که ما قرائن تاریخی و بستر تاریخی می گوییم باید چند نکته خیلی مهم را در نظر بگیریم.

 نکته اول یک بحث قاعده بسیار کلیدی در نزد اهل سنت است. که این قاعده با عنوان قاعده «إمساک أما شجر بین الأصحاب» محتوای قاعده چه است؟ همه علمای اهل سنت هم به این قاعده پایبند بودند یک قاعده ای است که هم در کلام شان هم در حدیث شان هم در رجال شان تأثیر گذار بوده است. این قاعده می گوید مشاجرات و درگیری های که بین صحابه اتفاق افتاد شما این را نباید نقل کنید، بنویسید و بشنوید.

برای این که این قاعده را اثبات کنیم مستندات ما چه است؟ مستند اول ما طبقات الحنابلة برای ابن ابی یعلاء – متوفای 526 از متأخر علمای اهل سنت چاپ عربستان، جلد 1، صفحه 63 این کتاب اعتقاد نامه های حنابله و علمای اهل سنت را مطرح کرده است. اعتقاد مهم اهل سنت را گفته است به این جا می رسد می گوید ما اهل سنت

«والكف عن ذكر مساويهم والخلاف الذي شجر بينهم فمن سب اصحاب رسول الله صلى الله عليه وسلم أو أحدا منهم أو تنقصه أو طعن عليهم أو عرض بعيبهم أو عاب أحدا منهم فهو مبتدع رافضي خبيث مخالف لا يقبل الله منه صرفا ولا عدلا بل حبهم سنة والدعاء لهم قربة والاقتداء بهم وسيلة والأخذ بآثارهم فضيلة»

طبقات الحنابلة؛ اسم المؤلف: محمد بن أبي يعلى أبو الحسين الوفاة: 521، دار النشر: دار المعرفة - بيروت، تحقيق: محمد حامد الفقي، ج1، ص30

دست نگه می داریم بدی های صحابه را نمی گوییم اختلافاتی که بین صحابه است را دست نگه می داریم، نمی گوییم و مطرح نمی کنیم ما بدی در مورد صحابه نمی گوییم صحابه را تنقیص نمی کنیم هر چیزی که مثلاً تنقیص خلیفه اول و دوم است نمی گوییم.

مجری:

حتی اگر مسلم تاریخی باشد.

استاد بهرامی زاد:

یا هر چیزی که «أو طعنِ علیهم» طعن به این ها وارد کند یا «أو عرض بعيبهم» یک عیبی به این ها نسبت بدهد مثلاً بگویند فلان صحابی شرابخوار است. احمد ابن حنبل می گوید پاکش کن حدیثش را نیاور یا «أو عاب أحدا منهم» یک عیبی به یک صحابی وارد بشود هر کسی این ها را مطرح کند چه برچسبی می خورد؟ «فهو مبتدع رافضي خبيث مخالف لا يقبل الله منه»، هر کس این ها را بگوید برچسب را به او زدند این یعنی بن بست یعنی شما یک سانسور و تحریف جریانی در نقل حقایق تاریخی مطرح کردی!

خدا در قرآن در صدها آیه اشاره به عیوب صحابه می کند اشاره به نقص این ها می کند، خدا گفته ولی اگر منِ مورخ و محدث می خواهم حقایق را نقل کنم بگویم فلان و فلان صحابی حمله کردند به پهلوی صدیقه طاهره لگد زدند این یک طعن بزرگی بر صحابه است. من بدعتگزار، رافضی، خبیث و مخالف خدا می شوم.

ببینید یک سانسور جریانی این نکته فوق العاده مهم است.

مجری:

از کجا شروع شده است؟

استاد بهرامی زاد:

نقطه شروعش بر اساس تحلیل های که ما داریم از زمان عمر ابن عبد العزیز است آنی که تصحیح شد. خیلی ها زمان عمر ابن عبد العزیز طرفدار امیر المؤمنین بودند از بین اهل سنت که طرفدار امیر المؤمنین بودند شیعه به مفهوم رجالیش که ابوبکر و عمر را قبول دارد حضرت علی (علیه السلام) را مقدم بر عثمان می کند.

این ها بدی های عثمان را می گفتند ایشان گفت چرا خوبی هایش را نمی گویید؟ اگر بدی هایش را بگویید همه صحابی زیر سوال می روند. احمد ابن حنبل این قاعده را خیلی بسط داد یک قاعده مطرح و کلیدی در نزد اهل سنت شد. کاش به این جا ختم می شد بر اساس تصریح علمای اهل سنت آقای ذهبی در کتاب سیر اعلام النبلاء، جلد 10 قاعده امساک أما شجر را به یک بیان دیگری می گوید.

ایشان می گوید اگر شما یک اختلافی بین علماء دیدید یا کسی مطائن صحابه را نقل کرد «مما شجر بین الصحابه» را نقل کرد جنگ هایشان را نقل کرد «وَ قتالِهم» این ها را دیدید باید:

«فَيَنْبَغِي طَيُّهُ وَإِخْفَاؤُهُ، بَلْ إِعْدَامُهُ»

سير أعلام النبلاء؛ اسم المؤلف: محمد بن أحمد بن عثمان بن قايماز الذهبي أبو عبد الله، دار النشر: مؤسسة الرسالة - بيروت - 1413، الطبعة: التاسعة، تحقيق: شعيب الأرناؤوط, محمد نعيم العرقسوسي؛ ج 10، ص 92

شایسته است که این کتاب ها را بپوشانید و پاره کنید «بل اعدامه» کتاب ها را بسوزانید چرا؟ چون یک موقعی کسی قلبش نسبت به چند تا صحابه بد بین نشود.

در ادامه می گوید توی عالم هم حق نداری مطالعه کنی مگر این که یک گوشه ای بروی کسی نبیند اگر طعن صحابه را مطالعه کردی مثلاً شما خواندی وحشی قاتل حمزه دائم الخمر بود در کتاب هایشان آمده است این را در گوشه ای باید بخوانی بعد از آن سریع استغفار کنی استغفر الله، استغفر الله بگویی چون یک ذره دلت نسبت به این صحابه به رحم نیاید.

مجری:

یعنی حتی وحشیی که قاتل حضرت حمزه است، بعد اسم این ها را صحابه گذاشتند چون پیامبر را دیده است!

استاد بهرامی زاد:

بله چون پیامبر را دید تأکید می کنم می خواهم تحلیل بکنیم الان مستنداتی که به دست ما رسید در چه فضا و بستر تاریخی است؟ کاش به این جا خلاصه می شد از علمای معاصر وهابی است که کتاب های ابن تیمیه را شرح زده است قاعده «إمساک أما شجر» را توضیح داد در شرح عقیده واسطیه ابن تیمیه می گوید امساک نسبت به ترک نقل حقایق مرتبط با صحابه تا چه حد؟ این که ما هیچ چیز نگوییم، ننویسیم، حدیث گوش نکنیم؟ نه، بدتر از این است آخر بن بست است

«والإمساك هو: عدم الخوض لا بالفكر، ولا بالبحث، ولا بالطلب، ولا بالقول، فهو إمساك كلي عما وقع بين الصحابة»

شما حتی حق نداری فکر بکنی یعنی شمایی که مخالف اهل بیت هستی شهادت حضرت زهرا را قبول نداری عالم شما گفت حتی حق نداری فکر بکنی که حضرت زهرا (سلام الله علیها) نسبت به خلیفه اول و دوم اختلاف داشت و از این ها غضبناک شد. اگر فکر هم بکنی مبانیت از هم می پاشد شک می کنی می گویی نکند مخالفین اهل سنت بر حق هستند؟

بن بست به تمام معنا قاعده «امساک أما شجر بین الأصحاب» چنبره انداخته است. نکته مهم دیگر متعدد داریم این ها بر اساس همین قاعده کتاب های روایی را آتش زدند. یک مستند فقط خدمت دوستان نشان بدهم در ماجرای بحث شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها)، یکی از کتاب های مهم ابن ابی شیبه المصنف است.

ابن ابی شیبه از دیدگاه سلفی ها و ابن تیمیه از فقهای اصحاب حدیث است یعنی این ها آدم های بودند که حرف شان را می فهمیدند چه است، آدم های محدث و فقیه بودند ایشان در کتابش اشاره حقایق شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) می کند حدیث 38061، صفحه 201 می گوید دور خانه حضرت زهرا جمع شدند تهدید کردند خلیفه دوم تهدید کرد.

«أن يحرق عليهم البيت قال فلما خرج عمر جاؤوها فقالت تعلمون أن عمر قد جاءني وقد حلف بالله لئن عدتم ليحرقن عليكم البيت وأيم الله ليمضين لما حلف عليه»

الكتاب المصنف في الأحاديث والآثار؛ اسم المؤلف: أبو بكر عبد الله بن محمد بن أبي شيبة الكوفي الوفاة: 235، دار النشر: مكتبة الرشد - الرياض - 1409، الطبعة : الأولى، تحقيق: كمال يوسف الحوت، ج7، ص432، ح37045

خانه تان را آتش می زنم بیرون بیایید بیعت کنید آن جا دارد حضرت زهرا (سلام الله علیها) به افرادی که داخل خانه اش بودند گفت عمر قسم خورد قسمش را هم قطعی می کند. این مستند در کتاب مصنف ابی شیبه آمده است.

 در کتاب فضائل الصحابه احمد ابن حنبل، جلد 1، صفحه 364، حدیث 532 همین واقعه چطوری نقل شده است؟ همان حدیث را گفت ولی آن عبارتی که خلیفه دوم تهدید به ‌آتش زدن کرد «أن يحرق عليهم البيت» سانسور شده است؛ چون برای اهل سنت سوال می شود یعنی چه؟ خلیفه دوم جلوی در خانه صدیقه طاهره سرور زنان بهشت بیاید خانه ای که پیغمبر چندین ماه ایستاد به اهل این خانه سلام داد برای شان چون سوال می شد سانسور کردند.

یا در استیعاب ابن عبد البر از معتبرترین کتاب های شرح حال صحابه ایشان در کتاب خودش ذیل شرح حال یکی از صحابه صفحه 975 همین ماجرا را می آورد به تهدید خلیفه دوم می رسد می گوید:

«ولقد بلغنى أن هؤلاء النفر يدخلون عليك ولئن بلغنى لأفعلن ولأفعلن ثم خرج وجاءوها فقالت لهم إن عمر قد جاءنى وحلف لئن عدتم ليفعلن وايم الله ليفين بها»

الاستيعاب في معرفة الأصحاب؛ اسم المؤلف: يوسف بن عبد الله بن محمد بن عبد البر الوفاة: 463، دار النشر: دار الجيل - بيروت - 1412، الطبعة: الأولى، تحقيق: علي محمد البجاوي، ج3، ص975

اگر نیایید بیرون بیعت بکنید دستم به افراد این خانه برسد «لأفعلنَّ فأفعلنَّ» این کار و این کار را می کنم چه کار می کند؟ آتش می زند، لگد می زند، شمشیر می زند، مشت می زند، تازیانه می زند؟ همه را سانسور کردند نگفتند. حرف ما این است قاعده مهم سانسور که نقل اختلافات صحابه جایز نیست یک چیز رایج و بسیار بسیار مهم در مبانی شما است.

این نکته اول ما در تحلیل بستر تاریخی حدیث بود این را داشته باشید خواستید نتیجه گیری بکنید خیلی مهم است.

مجری:

ان شاء الله بحث مان را ادامه خواهیم داد مطالب خیلی ارزشمندی بود شنیدیم و استفاده کردیم و این نکته، نکته قابل توجهی است بدون تعصب عرض می کنم بویژه عزیزان اهل سنتی که شاید بیننده برنامه ما باشند و گاهاً هم در برنامه های مختلف زنگ می زنند برخی چیزها برای شان قابل قبول نیست.

اگر با این نگاه بخواهیم جلو برویم همین آش و همین کاسه است ولی تعصب را کنار بگذاریم علما و بزرگان شما با این نگاه آمدند حق نداری در مورد صحابه فلان فلان صحبتی بکنی و حتی فکر بکنی نتیجه اش این می شود شما هیچ وقت نمی توانید به حقایق و واقعیت های تاریخی برسید. یک نمونه اش بحث شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) است.

چه بسا ممکن است نمونه های تاریخی زیادی هم داشته باشد ان شاء‌ الله در جای خودش به ‌آن پرداخت.

(میان برنامه)

مجری:

...برنامه ام الائمه با حضور کارشناس و سرور عزیزم حاج آقای بهرامی زاد تقدیم حضور شما می‌شود، در این برنامه تحلیل روایاتِ مستندات شهادت حضرت زهرا و اثبات شهادت منتها رفتیم از زاویه ای بحث را شروع کردیم که در بین منابع اهل سنت، برخی از مطالب به دلیل این که اجازه انتشارش را ندادند و خودشان منع کردند حق ندارید در مورد صحابه مطلبی بگویید تقدیس آن ها بشود یا ضعفی در مورد آن ها باشد. همین ها باعث شد نتوانند داستان شهادت حضرت زهرا را بیان بکنند. حاج آقا بخش اول را فرمودید سراغ بخش دوم برویم

استاد بهرامی زاد:

در بحث قرائن خارجی و بحث تحلیل جریان صدور روایات و مستندات تاریخی نکته اول را گفتیم که این ها قاعده مهم ممنوعیت نقل حقایق و مشاجرات بین صحابه را دارند. علاوه بر این، نکته دومی که به شدت در بحث و فهم یک پژوهشگر دخیل است سانسور شدید حقایق و آن امتیازات اهل بیت (علیهم السلام) است.

بعد از وفات رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) یک جریان های نقطه مقابل هم قرار گرفتند جریان ثقلین با محوریت قرآن و اهل بیت نقطه مقابل جریان صحابه؛ این همه از آیات و روایات داریم رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در تفسیر خیلی از آیات در رابطه با جایگاه اهل بیت تأکید کرد و این که اهل بیت علامت هدایت و کشتی نجات هستند متعدد داریم.

بعد از شهادت رسول خدا این دو روبروی هم قرار گرفتند یک عنوان جعلی به نام صحابه بالا آمد نقطه مقابل اهل بیت؛ ما با صحابه متقی خیلی مشکل نداریم آن ها همیشه تابع اهل بیت (علیهم السلام) و در تیم شان بودند.

مجری:

ولی این که بگوییم همه صحابه پاک و پاکیزه بودند نه

استاد بهرامی زاد:

همه صحابه بر فرض وحشی شرابخور؛ بعد از این که اتفاقاتی رخ داد حکومت به جریان حکام برخواسته از سقیفه رسید. اول جریان منع تدوین حدیث را راه انداختند بعد سوزاندن حدیث بعد سال های سال می خواستند حدیث و کتاب بنویسند یک سانسور بسیار عجیبی هم این جا اتفاق افتاد.

مجری:

یعنی با شعار «حسبنا کتاب الله»

استاد بهرامی زاد:

بله، زمان ما بعضی از حقایق از مسلمات شیعه و اهل سنت است. الان کسی در دنیا شک دارد که امام حسن و امام حسین (علیه السلام) فرزند پیغمبر هستند؟ واقعاً کسی شک نمی کند، در مستندات روایی اهل سنت و مستدرک علی الصحیحین دارد حجاج هر کسی که می گفت امام حسن و امام حسین (علیه السلام)، «إبنا رسول الله» می گفت از قرآن برایم دلیل بیاور.

قرائنی است که برخورد و منع شان برای نقل حقایق مرتبط با اهل بیت در چه حدی بوده است یا یک مثال دیگر بزنم این که امیر المؤمنین از اصحاب بدر است یک مسلمان دیدید شک بکند؟ نیست در حالی که به کتاب های معتبر اهل سنت مراجعه می کنید در صحیح بخاری و کتب دیگرشان آن موقع طرف از راوی سوال پرسید «أ شَهِدَ بَدراً» آیا علی در بدر حاضر بود؟ این نشان می دهد که اوج اختلاف و اوج ممنوعیت نقل حدیث برای فضائل اهل بیت بوده است.

یا یک مثال دیگر پرچمداری امیر المؤمنین (علیه السلام)، این که امیر المؤمنین (علیه السلام) پرچمدار بود. در کتاب مستدرک علی الصحیحین،‌ جلد 3، صفحه 147، حدیث 263 ماجرایی است سعید ابن جبیر زمان حجاج ابن یوسف ثقفی و از امال بنی امیه بود.

«مالك بن دينار قال سألت سعيد بن جبير فقلت يا أبا عبد الله من كان حامل راية رسول الله صلى الله عليه وسلم قال فنظر إلي وقال كأنك رخي البال فغضبت وشكوته إلى إخوانه من القراء فقلت ألا تعجبون من سعيد أني سألته من كان حامل راية رسول الله صلى الله عليه وسلم فنظر إلي وقال إنك لرخي البال قالوا إنك سألته وهو خائف من الحجاج وقد لاذ بالبيت فسله الآن فسألته فقال كان حاملها علي رضي الله عنه هكذا سمعته من عبد الله بن عباس هذا حديث صحيح الإسناد ولم يخرجاه ولهذا الحديث شاهد من حديث زنفل العرفي وفيه طول فلم أخرجه»

المستدرك على الصحيحين؛ اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاكم النيسابوري الوفاة: 405 هـ، دار النشر: دار الكتب العلمية - بيروت - 1411هـ - 1990م، الطبعة: الأولى، تحقيق: مصطفى عبد القادر عطا، ج3، ص147

می گوید شخصی از سعید ابن جبر سوال پرسید پرچمدار پیغمبر در جنگ ها چه کسی بود؟ او جواب نمی دهد کسی که سوال پرسیده بود ناراحت می شود می گوید من از این آقا سوال پرسیدم جوابم را نداد بعد از چند دقیقه یک نفر کنار دستش گفت مثل این که خیالت راحت است نمی دانی الان در منطقه عراق هستیم حاکم این جا حجاج است؟ سعید ابن جبیر «وَ هُوَ خَائِفٌ مِنَ الْحَجَّاجِ» از حجاج می ترسد که این حقیقت را بگوید می گوید سعید ابن جبیر فرار کرد پناهده کعبه شد آن جا، این ها را گفت. واضح ترین حقایقی که دست ما هست این طوری نقل شده است آیا در این جو شما انتظار دارید راوی به راحتی بگویید خلیفه اول به صورت صدیقه طاهره مشت زد؟ به پهلوی صدیقه طاهره لگد زد ایشان شهید شد. آیا شما انتظار دارید این منابع با سهولت و راحتی به دست ما برسد؟

مجری:

یعنی شما می خواهید بگویید در منابع اهل سنت، فضائل اهل بیت نیست؟

استاد بهرامی زاد:

هست ولی با سختی فراوان و به صورت قطره چکانی به دست ما رسیده است. سعید ابن جبیر از یاران درجه یک امام سجاد (علیه السلام) است حجاج ابن یوسف، سعید ابن جبیر را به شهادت رساند. یک سری افراد خیلی کمی بودند که از جان شان گذشتند قرینه این که، سلطه و حاکمیت به شدت مانع از نقل حقایق و احادیث می شدند در پژوهش هایتان در نظر بگیرید.

مثلاً بحث حدیث الطیر از احادیث متواتر است پیغمبر خدا مرغ بریان شده می خورد دعا می کند می گوید خدایا «بأحب خلقِک» محبوب ترین بنده ات را بیاور با من بنشیند غذا بخورد. آن جا می گوید امیر المؤمنین آمد.

 در کتاب سیر اعلام النبلاء، جلد 16، صفحه 352 می گوید ابن سقاء بالای منبر رفت همین حدیث را خواند از مسلمات اهل سنت است ایشان در حالی که این حدیث را خواند از مسجد گرفتند کتکش زدند بیرون انداختند و ایشان را نجس حساب کردند جایش را شستند.

فوثبوا به واقاموه وغسلوا موضعه»

تذكرة الحفاظ؛ اسم المؤلف: أبو عبد الله شمس الدين محمد الذهبي الوفاة: 748، دار النشر: دار الكتب العلمية - بيروت، الطبعة: الأولى، ج3، ص966

یک راوی اهل سنت یک فضیلت خیلی خیلی ساده را بیان کرد که الان برای ما به خاطر این که اهل بیت و یارانش از جان شان گذشتند برای مان عادی شده است این برخورد را با او داشتند. آیا ماها انتظار داریم حقایق به این راحتی به دست ما برسد؟ معلوم است این بستر شکل گیری کتب حدیثی و تاریخی بوده است.

نکته سوم در تحلیل حقایق و بستری تاریخی جعل فضائل به نفع جریان رقیب است. در بحث حدیث نویسی و تاریخی با اهل بیت آن طوری برخورد کردند. نقطه مقابلش برای خلفائی که نقطه مقابل امیر المؤمنین هستند. مثلاً یک بَلبشویی در بحث لقب های که به خلیفه اول و دوم استناد دادند می بینید.

مجری:

صدیق و فاروق معروف است همه لقب های امیر المؤمنین است.

استاد بهرامی زاد:

بله مثال خیلی خوبی زدید بحث صدیق در روایات اهل سنت با سندهای متعدد آن هم به تصریح علمای اهل سنت این سندها بر اساس مبانی اهل سنت، صحیح است. در این احادیث آمد امیر المؤمنین فرمود هر کس بعد از من این لقب را بگوید «مفتراً کذاب» دروغگو و هم اهل افتراء است. یعنی فقط امیر المؤمنین است که از طرف پیغمبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) لقب صدیق را دارد تازه صدیق الاکبر

بحثی همین لقب را به خلیفه اول اختصاص دادند چند قرینه بیاورم که چه وضعیتی دارد؟ علامه امینی در الغدیر پانزده حدیث مستند به اقوال اهل سنت آورد که این حدیث جعلی است این احادیث چه احادیثی هستند؟ محوریت این پانزده حدیث این است که ابوبکر لقب صدیق را دارد در یک قضیه ای پانزده حدیث جعلی پیدا بکنید آیا به شانزدهمی و هفدهمی شک نمی کنید این ها جعلی نباشد؟ تبانی و کذب ان را احتمال نمی دهید؟

نفر اول یک چیز می گوید برای تان مسلم است دروغگو است می گوید فلانی این کار را کرد شما می دانید این شخص دروغگو است. نفر دوم، نفر سوم، نفر چهارم تا پانزده نفر دروغگو می گویید پانزده نفر دروغ گفتند می گویید حتماً یک جایی مجلسی بود ابن ابی الحدید می گوید معاویه کلاً یک نشستی طراحی کرده بود ابو هریره، میسور و از این دست راوی ها در آن بودند این ها برای امیر المؤمنین حدیث جعل می کردند.

مجری:

هر کدام از این ها نقل می کردند بعد از نگاه شان معتبر می شد.

استاد بهرامی زاد:

بله پانزده نفر را گفتند جعلی است دو نفرشان را جرأت نکردند بگوید چون در صحیح بخاری و مسلم است. در حالی که در صحیح بخاری و صحیح مسلم سندش را نگاه بکنید راوی های کذاب، دروغگو و اهل تدلیس در آن است. چه کسی این ها را گفته است؟ گفتند پیغمبر فلان جا بالای کوه بود زمین لرزید پیغمبر گفت روی این کوه یا شهید، یا نبی یا صدیق است.

راویش چه کسی است؟ راوی کسی مثل عایشه همسر پیغمبر است که اصلاً آن جا نبود و سن سالی نداشت که آن حقایق را بفهمد. یا راویش انس است انس موقعی که به خانه پیغمبر رفت ده سال داشت در این حقایق و ماجراها نبود. تناقضات و تفاوت های که در این لقب وجود دارد یک جا می گویند این لقب را خدا داده یک جا می گویند پیغمبر داده یک جا می گویند در ماجرای معراج پیغمبر بود یکی می گوید در کوه و در غار حراء بود. یکی می گوید در یک کوه دیگر مثلاً در مدینه بود.

متعدد نگاه می کنید دارند یکی می‌گوید اهل کتاب این لقب را داده، یکی دارد معاویه در جواب ابن زبیر به او می گوید این ها را ماها دادیم. این قدر اضطراب و تفاوت می بینید یک آدم با انصاف اگر نگاه کند می گوید این هیچ پایه درستی ندارد.

مجری:

از آن طرف چه این لقب برای امیر المؤمنین است.

استاد بهرامی زاد:

ما می گوییم خود شما گفتید ما از باب قاعده جدال استدلال می کنیم ما می گوییم این لقب هم مطابق با قرآن هم مطابق با عقل است. چطوری مطابق با قرآن است؟ مستند به آیه تطهیر است کسی که صدیق باشد یعنی ظاهر، باطن، حرف و سِر و درونش همه مثل هم است هیچ انحراف و کذبی در وجودش نیست این عین همان آیه تطهیر است.

یا کسی که «مع القرآن» باشد کسی که «مع الحق» باشد کسی که قرآن و حق با او باشد مجموعه روایات را در یک منظومه نگاه می کنیم می بینیم این روایت کاملاً همدیگر را تفسیر می کنند و توضیح می دهند. ما می گوییم این فقط برای امیر المؤمنین است یک جهت دیگر تا توانستند به نفع آن ها حدیث جعل کردند.

طبری می گوید اولین کسانی که به خلیفه دوم، فاروق گفتند اهل کتاب بودند وقتی که خودتان مستندات در تاریخ دارید از ما انتظار نداشته باشید قبول بکنیم. ما نمی گوییم دروغ است حداقل شک می کنیم. شک بکنیم در حوزه اعتقادات به شک اعتنائی نمی کنیم.

 قرینه چهارم که در فهم بستر تاریخی خیلی مهم است متأسفانه علاوه بر این که فضائل اهل بیت را پوشاندند علاوه بر این که خیلی به نفع بعضی از صحابه معروف حدیث جعل کردند به شدت علیه اهل بیت (علیهم السلام) منقصت جعل کردند و ترور شخصیتی کردند.

مثال هایش فراوان است این که امیر المؤمنین (علیه السلام) را بر منابر نفرین و سب کردند مستنداتش فراوان است در صحیح مسلم و کتاب های فراوان آمده است وقت نداریم وارد مستندات نمی شوم. حتی علاوه بر سب و لعن حضرت علی (علیه السلام) با ایشان دشمنی داشتند با امام حسن و امام حسین چه؟

امام حسن و امام حسین خلافت آن چنانی نداشتند. امام حسن چند ماهی بیشتر نبود حتی در منابع روایی اهل سنت متعدد مستند داریم که راویان حدیث شان امام حسن و امام حسین را سب و لعن می کردند.

مجری:

جفت شان فرزندان امیر المؤمنین هستند.

استاد بهرامی زاد:

بله، کتاب تهذیب التهذیب، جلد 3، صفحه 358 در شرح حال زیاد ابن جبیر دارد ایشان گفت:

«كان زياد بن جبير يقع في الحسن والحسين فقلت له يا أبا محمد أن أبا سعيد حدثني عن النبي صلى الله عليه وسلم قال الحسن والحسين سيدا شباب أهل الجنة»

تهذيب التهذيب؛ اسم المؤلف: أحمد بن علي بن حجر أبو الفضل العسقلاني الشافعي الوفاة: 852، دار النشر: دار الفكر - بيروت - 1404 - 1984، الطبعة: الأولى، ج3، ص308

بد و بیراه به امام حسن و امام حسین گفت. در منابع دیگر متعدد داریم نمی دانم بگویم یا نگویم قبل از برنامه شک داشتم این قدر این حقیقت تلخ است و گفتنش برایم مشکل است در منابع روایی خودمان داریم قرائنی هم از اهل سنت داریم که این ها حتی به صدیقه طاهره هم بالای منابر جسارت می کردند. بدترین جسارتی که شما تصور بکنید معنیش را نمی گویم امام صادق (علیه السلام) با تلخی می گوید:

«فَقَدْ قَذَفُوا فَاطِمَةَ (علیها السلام) عَلَى مَنَابِرِهِم‏»

الخصال؛ ابن بابويه، محمد بن على، محقق/ مصحح: غفارى، على اكبر، ناشر: جامعه مدرسين، ج2، ص364

جو این طوری بود بدترین اتهاماتی که بتوانی به یک شخصیت وارد بکنی روی منابر می گفتند. در این جو تاریخی آیا انتظار دارید راوی ابوبکر، عمر و عثمان را به عنوان خلیفه قبول دارد بیاید حقایق را به شما بگوید؟ نه، آدم اگر واقعاً پژوهشگر باشد این قرائن را در نظر می گیرد.

پس خلاصه حرف هایم این که در قرائن خارجی یک این‌ها «امساک بین شجر الاصحاب»، داشتند اختلافات صحابه را به شدت و به صورت جریانی انکار می کردند. این ها به شدت علیه اهل بیت،‌ ترور شخصیت می کردند شخصیت اهل بیت را تنقیص می کردند. این ها فضائل جعلی برای خلفای دشمن اهل بیت طرح می کردند. این ها سانسور شدید فضائل اهل بیت (علیهم السلام) را داشتند. این چهار قرینه را نگاه بکنید حالا با این دید، آن اسناد و روایات را بررسی بکنید قرائن خارجی برای ما تمام شد.

 الان می خواهیم وارد قرائن داخلی بشویم. مستنداتی که وجود دارد سند و دلالتش را نگاه بکنیم. قرائن داخلی دو تا عنوان دارد بحث سند و بحث دلالت؛ سند چند مرحله از بحث دارد یک: اصل اختلاف بین امیر المؤمنین و حضرت زهرا یک طرف و ابوبکر و عمر طرف دیگر، نماینده هستند.

 اصل اختلاف بعد از وفات رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) قطعی است صحیح بخاری و صحیح مسلم دارد بعد از ماجرای وفات رسول خدا، صدیقه طاهره مطالبه ارث کرد خلیفه دوم یک حدیث از خودش جعل کرد مستند فراوان برای جعلی بودن این حدیث داریم به حضرت زهرا گفت ایشان غضبناک شد با همان حالت از دنیا رفت.

حضرت علی (علیه السلام) و عباس عموی پیغمبر هم در قضیه ارث و این ادعا:

«فَرَأَيْتُمَاهُ كَاذِبًا آثِمًا غَادِرًا خَائِنًا»

صحيح مسلم، اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسين القشيري النيسابوري، دار النشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي؛ ج3، ص 1378، ح 1757

 «فرأیتماه» ایشان ادعا داشت خلیفه «كَاذِبًا آثِمًا غَادِرًا خَائِنًا» ایشان آدم دروغگو، فاسق و کذاب بوده است این ها را اهل سنت در صحیح ترین منابع شان دارند. دوستان می توانید این کلمات را جستجو کنید برای تان بیاورد من دیگر نمی آورم اصل اختلاف قطعی است.

اصل این که، این ها بعد از وفات پیغمبر جمع شدند عِده و عُده آوردند طرح ریختند به خانه صدیقه طاهره حمله کنند این از مسلمات و مشهورات روایی و تاریخی است. ابن ابی شیبه در کتاب المصنف دارد، ابن ابی شیبه استاد بخاری و از فقهای اصحاب الحدیث است حرف می زند و روایتی که می آورد یعنی مضمونش را قبول دارم.

طبری دارد و طبری «امامٌ فی التاریخ» است این که آن جایگاه والا را در تاریخ دارد.

مجری:

با همه آن مقدماتی که الان شما فرمودید با همه آن سانسورهای که بود باز هم این ها به دست ما رسیده است.

استاد بهرامی زاد:

بله در قسمت اصل اختلاف قطعی بود بخاری، مسلم و همه دارند اصل این که وارد شدند و تهدید به آتش زدن کردند طبری، ابن ابی شیبه، ابن عبد الرب اندلسی، ابن عبد البر، بلاذری، ابن قطیبه، ابی الفداء و ابن ابی الحدید دارد. متعدد سند داریم این جا باید ساعت ها بحث کنیم. فقط دو منبع معرفی می کنم بروید بخوانید.

منبع اول من کتاب إحراقُ بیت فاطمة برای آیت الله غیب غلامی أن الکتب المعتبرة عند اهل السنة ایشان بحثی که الان ما دنبالش هستیم مفصل بحث کردند. صفحه 79 بحث روایت ابن ابی شیبه است منابعی که الان گفتیم ایشان مفصل در کتاب فوق العاده شان بحث کرد آدرس عبارت عربی و منابع اهل سنت دارد. بروید مطالعه کنید تصحیح سندی ها، مسلم بودنش را مراجعه کنید.

کتاب دیگر الهجوم علی بیت فاطمة برای عبد الزهراء مهدی، صفحه 139 حدود دویست، سیصد صفحه مستندات را آورده است. این دو منبع بحث های سندی، بحث های تحلیلی، بحث های ارتباطی دارد.

 نکته دوم ما که بحث اصل هجوم، اصل تهدید به آتش زدن از مسلمات تاریخی است که دارای سندهای معتبر هم است.

می ماند قسمت سوم اثبات این که فلانی و فلانی ضربه به حضرت زهرا (سلام الله علیها) زدند و شهید کردند دو دیدگاه است شیعه قطعی می داند. انتظار نداشته باشید کسانی که تفکرشان، تفکر مقلدی است می گویند فلانی چون گفت فلانی راوی ضعیف است صحیح است. ابن ابی دارَم امام بزرگ اهل سنت کسی است که حرف هایش در فقه، تاریخ، حدیث، اخلاقیات و تفسیر قرآن قبول است.

ذهبی گفت این آقا آخر عمری «كان مستقيم الأمر عامّة دهره‏» تمام عمرش اهل سنت خوبی بود ولی یک حدیث گفت، گفت خلیفه دوم با لگد به پهلوی صدیقه طاهره زد و حضرت محسن (سلام الله علیه) سقط شد این را گفت، آن دید تعصب محور این آقا درغگو شد. قرائن را کنار هم بگذارید اصل هجوم و اصل حمله قطعی است.

یکی از علمای بزرگ تان هم گفتند این آقا ضربه زد در اشعار متعدد شعر آمده است شعر سید حمیری را خدمت تان خواندم نظام از بزرگ ترین علمای معتزلی است در شرح حالش آن ها گفتند یک عقیده فاسدی داشت ولی ما می خواهیم قرینه ها را بیاوریم. نظام اعتقاد داشت خلیفه دوم به پهلوی صدیقه طاهره لگد زد.

این طرف هم تمام اعتقادات اهل بیت را کنارش بگذارید کسی که حالت منظومه ای نگاه کند قرائن تاریخی را با قرائن داخلی در نظر بگیرید اصل شهادت صدیقه طاهره برایش قطعی و اطمینان آور است.

 کسی که بخواهد تقلید محور باشد بگوید چون فلان عالم گفت پس قبول نمی کنم. شهادت حضرت زهرا از دیدگاه این آقای تقلیدی اثبات نمی شود شهادت حضرت زهرا اثبات نمی شود هیچ! هیچ گزاره دینی برایش اثبات نمی شود. به بن بست فکری می رسد توضیحاتی بود که از دیدگاه ما لازم بود خدمت بینندگان عزیز بگویم.

مجری:

مباحث خیلی خوب و ارزشمندی تقدیم شد ان شاء الله دوستان عزیز بیننده هم استفاده بکنند. این که گاهی ما با اهل سنت صحبت می کنیم روی خط ارتباطی می آیند برای شان قابل باور نیست می گویند مگر می شود خلیفه اول و خلیفه دوم این ظلم را در حق حضرت زهرا پاره تن رسول خدا و یادگار ایشان کرده باشد. یعنی برای شان قابل باور نیست هر چقدر می خواهند تلاش بکنند نمی شود.

استاد بهرامی زاد:

بله برای این ها قابل باور نیست در حالی که خلیفه اول بر اساس روایات معتبر اهل سنت اعتراف کرد در آخر عمر گفت کاش من فُجاعه را به جای این که آتش زدم گردنش را می زدم کاش خالد را نمی فرستادم برود این همه آدم را بکشد (همه اش کشتار است) کاش فلانی را گرفتم گردن می زدم. «لَمْ أَكْشِفْ بَيْتَ فَاطِمَة»

«فوددت أني لم أكشف بيت فاطمة عن شيء وإن كانوا قد غلقوه على الحرب»

تاريخ الطبري؛ اسم المؤلف: لأبي جعفر محمد بن جرير الطبري الوفاة: 310، دار النشر: دار الكتب العلمية – بيروت، ج2، ص353

کاش حمله به خانه حضرت زهرا نمی کردم سیاق را ببینید همه اش کشت و کشتار است

مجری:

خیلی ممنون استفاده کردیم باز هم درخواست می کنیم بویژه عزیزان اهل سنت ما جدای از مباحث تعصبی با دقت این مباحث را ببینید مجدد بازپخش برنامه را هم ببینید مطمئن باشید که دست تان را خواهد گرفت مطالب ارزشمندی است با نگاه دقیق به این موضوع نگاه بکنید. مردم عزیز، اهل سنت فردای قیامت اگر از ما سوال بکنند این که عذر بیاوریم این دوره زمانه این حرف ها را نیست.

این شبکه دارد حقایق را برای شما می گوید فردا عذری از من و شما نمی پذیرند نگوییم در فلان کتاب نیامده بود در فلان کتاب آمده بود فلان عالم هم چنین گفت نه، تمام شد دیگر هیچ حرف و بهانه ای برای تراشیدن نیست. باید با دقت به این موضوع نگاه بکنیم پس فردا دهان مان بسته نباشد و حرفی برای پاسخ دادن در پیشگاه خداوند متعال نداشته باشیم که اعتقادات ما همه از همین جاها نشأت می گیرد و شکل می گیرد.

متشکرم که ما را همراهی فرمودید فردا شب هم در محضرتان خواهیم بود در پناه حضرت حق و زیر سایه مولا و آقاجانمان حضرت مرتضی علی التماس دعای خیر دارم خدا نگهدار!

 

 


ام الائمه - ویژه ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها>

فاطمیه حضرت زهرا س اثبات شهادت حقایق تاریخی حدیث معتبر صحابه آتش زدن کتب حقایق شهادت تهدید خلیفه دوم سانسور حقایق سقیفه هجوم حدیث طیر فهم بستر تاریخی ترور شخصیتی فضائل جعلی