ام الائمه - ویژه ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها

قسمت دوم ویژه برنامه ام الائمه با کارشناسی حجت الاسلام و المسلمین استاد عباسی


 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

برنامه ام ا لائمه – 03 09 1402 (قسمت دوم)

عنوان برنامه: ویژه برنامه (ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها) کلیدواژه: فاطمیه؛ حضرت فاطمه (سلام الله علیها)؛ رفتار شناسی علوی؛ حمله به خانه حضرت؛ میثاق رسول الله (صلی الله علیه واله وسلم)؛ شجاعت؛ صبر و یقین؛ امر دین؛ امتحان الهی؛ حضرت زهرا (سلام الله علیها)؛ پاسخ به شبهات!

استاد: حجت الاسلام والمسلمین اقای عباسی

مجری: آقای علی اسماعیلی

مجری:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

چه روزها که یک به یک غروب شد نیامدی * چه بغض ها که در گلو رسوب شد نیامدی

خلیل آتشین سخن تبر به دوش بت شکن * خدای ما دوباره سنگ و چوب شد نیامدی

برای ما که خسته ایم و دلشکسته ایم نه * ولی برای عده ای چه خوب شد نیامدی

تمام طول هفته را در انتظار جمعه ام * دوباره صبح ظهر نه غروب شد نیامدی!

السَّلَامُ عَلَى الْمَهْدِيِّ الَّذِي وَعَدَ اللَّهُ بِهِ الْأُمَم‏ السَّلَامُ عَلَى رَبِيعِ الْأَنَامِ وَ نَضْرَةِ الْأَيَّام‏ السَّلَامُ عَلَیکَ بَقِيَّةِ اللَّه‏، یا بقیة الله آجرک الله اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِه‏ مُحَمَّد وَ عَجِّلْ فَرَجَهُم!

سلام، درود و ارادت خدمت شما دوستان عزیز، همراهان گرانقدر خانم‌ها و آقایان محترم که برنامه زنده ام الائمه را از شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج الله تعالی فرجه الشریف) ملاحظه می‌فرمایید.

در آستانه شهادت غریبانه و مظلومانه حضرت صدیقه طاهره فاطمه شهیده (سلام الله علیها) هستیم و خداوند عزیز را شاکر هستیم که این شب ها توفیق داریم در خدمت شما باشیم این ویژه برنامه ای که از شب گذشته آغاز شد ان شاء الله هفته پیش رو ادامه پیدا خواهد کرد و ان شاء الله بتوانیم ابعاد مختلف داستان حضرت زهرای مرضیه، شهادت این بانوی بزگوار، اول مظلومه عالم و هر آن چه که حول محور فاطمیه است تقدیم حضور شما بکنیم.

امشب توفیق داریم در برنامه مان در خدمت برادر عزیز و گرانقدر استاد بزرگوار حجت الاسلام و المسلمین حاج آقای عباسی هستیم خدمت تان سلام عرض می کنم عرض تسلیت و تعزیت!

استاد عباسی:

بسم الله الرحمن الرحیم، سلام علیکم و رحمة الله بنده هم خدمت بینندگان عزیز و گرامی عرض سلام و ادب و احترام دارم همین طور عرض تسلیت به مناسبت ایام شهادت جانسوز صدیقه طاهره فاطمه زهرا (سلام الله علیها) همین طور در ابتدای برنامه همراهی و همدردی می کنم با مسلمانان مظلوم غزه و فلسطین امیدواریم فرج و گشایش برای همه مسلمانان جهان حاصل بشود. این صبر، استقامت و مقاومتی که کردند ان شاء الله طلیعه پیروزی های بسیار بزرگ و نابودی صهیونیست و جریان صهیون باشد.

مجری:

ممنونم، ما هم یاد می کنیم از همه شهداء بویژه شهدای مظلوم فلسطین و شهدای مظلوم غزه که بیش از چهارده، پانزده هزار شهید در این ایام زیر بمباران شدید رژیم وحشی صهیونیستی قرار گرفتند و به شهادت رسیدند. البته از امروز صبح آتش بسی ایجاد شد به نوعی می شود گفت پیروزی جبهه مقاومت دارد رقم می خورد و تعدادی از اسراء از فلسطینی های که بعد از سال ها به خانه هایشان بر می گردند. آروز می کنیم ان شاء الله روزی شاهد آزادی قدس شریف و نابودی اسرائیل جنایتکار باشیم.

دوستان عزیز ما امشب در این برنامه قرار هست به یکی از مباحث بسیار مهم، اساسی و کلیدی که بعد از رحلت نبی مکرم و معظم (صلوات الله علیه و آله) ایجاد شد و اتفاق افتاد بپردازیم. شاید برای خیلی از شما سوال باشد در داستان حضرت زهرای مرضیه (سلام الله علیها)، در شهادت ایشان و اتفاقاتی که بعد از رحلت پیامبر، هجوم به خانه، آتش زدن خانه حضرت زهرا، آن شخصیتی که در تاریخ شنیدیم، خواندیم و خبر داریم از وجود نازنین امیر المؤمنین و این جایگاه، مقام، منزلت و شجاعتی که حضرت داشتند برای بعضی ها سوال هست یا برای بعضی ها شاید قابل باور نباشد مگر می شود حضرت سکوت بکنند برای دفاع از همسرشان حرکتی انجام ندهند و آن چیزهایی که در تاریخ آمده است.

آن چه که مهم هست این که باید توجه داشته باشیم اگر می خواهیم شخصیت امیر المؤمنین، امام و ولی خدا را کامل بشناسیم شبیه یک پازل هست تمام بخش ها را باید در کنار هم قرار بدهیم تا رفتار شناسی نسبت به این شخصیت داشته باشیم. ان شاء الله جناب استاد عباسی قرار هست که در مورد این موضوع صحبت کنند و علت عدم برخورد مولا امیر مؤمنان (صلوات الله علیه) بعد از رحلت پیامبر و حوادثی که اتفاق افتاد.

استاد عباسی:

بسم الله الرحمن الرحیم

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ وبه نستعین إنه خیر ناصر ومعین ثم الصلاة والسلام علی سیدنا و نبینا ابا القاسم مصطفی محمد وعلی اهلبیته الطیبین الطاهرین المعصومین المنتجبین سیما بقیة الله في الارضین روحی وارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء واللعن الدائم علی اعدائهم اجمعین الی قیام یوم الدین.

همان طور که شما اشاره فرمودید اگر قرار باشد دقیق بتوانیم اطلاع پیدا بکنیم ماجرا و جریان تاریخی بعد از شهادت نبی مکرم و اتفاقاتی که نسبت به اهل بیت ایشان بویژه زهرای مرضیه (سلام الله علیها) اتفاق افتاد اطلاع لازم را پیدا بکنیم و با دید روشن به ماجرا بتوانیم نگاه بکنیم لازم هست همه ابعاد قضیه را با همدیگر نگاه بکنیم.

گاهی اوقات سوالاتی که ممکن است ایجاد بشود یا ابهاماتی که ممکن است مطرح بشود بخشی از آن بر می گردد به این که ما داریم تک بُعدی نگاه می کنیم و داریم به یک بخشی از ماجرا نگاه می کنیم. برای رسیدن به این ماجرا حضرت علی (علیه السلام) چه برخوردی داشتند، اگر برخوردشان این بود که دست به شمشیر نبرند ظاهراً دفاعِ محکم و جدی از حضرت زهرا (سلام الله علیها) نداشته باشند این را بررسی بکنیم که چه اتفاقاتی افتاد و چه اتفاقاتی قرار بود بیافتد؟ جمع این ها رفتار شناسی حضرت علی (علیه السلام) در ماجرای شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) می شود.

سوال اولی که باید به آن پاسخ بدهیم این است که، آیا اطلاع از این حوادث وجود داشت، یعنی امیر المؤمنین و حضرت زهرا (سلام الله علیها) می دانستند قرار هست همچنین اتفاقاتی بیافتد قرار هست به خانه ایشان هجوم آورده بشود قرار هست اتفاقات ناگواری بیافتد یا خیر؟ پاسخ این است که بله می دانستند حداقل قصه این بود می دانستند قرار است خلافت امیر المؤمنین غصب بشود و اقدامات و تحرکاتی را جریان مقابل دارد.

لذا از ابتدا وجود نازنین آقا رسول الله دستورشان به امیر المؤمنین این بود که شما در ماجراهای که احیاناً بعد از شهادت من اتفاق می افتد لازم هست صبر داشته باشی.

مجری:

در واقع این اطلاعات و خبرها را هم وجود نازنین نبی مکرم و معظم به امیر المؤمنین و حضرت زهرا دادند!

استاد عباسی:

بله، اولاً جزء پیشگویی های آقا رسول الله بود در واقع می شود گفت از اخبار غیبی است دقیقاً بسیاری از حوادث از جانب آقا رسول الله پیش بینی شده بود. ثانیاً امیر المؤمنین (صلوات الله و سلامه علیه) به عنوان معصوم و به عنوان یک شخصیت آگاه سیاسی،‌ اجتماعی و دینی با دیدن حوادث و اتفاقات در آستانه شهادت نبی مکرم و آن حوادثی که در گذشته اتفاق افتاد برای شان قابل تحلیل بود و علم داشتند نسبت به این که چه اتفاقاتی خواهد افتاد.

مثلاً قبل از شهادت نبی مکرم، جریان بر هم زدن سفر لشکر اسامه یا جریان قلم و دوات اتفاقاتی بود که حضرت دیده بودند و می دانستند که جریان مقابل این واکنش و این رفتار را خواهد داشت؛ اما پیشگویی های پیامبر هم دقیقاً بر این اساس بود به عنوان نمونه عرض کنم در کتاب خصائص الأئمة، خصائص امیر المؤمنین سید رضی این کتاب را تألیف کردند صفحه 73 آقا رسول الله پیش بینی و پیشگویی کردند چه اتفاقی می افتد، به امیر المؤمنین این گونه دستور دادند:

«فَإِذَا قُبِضْتُ وَ فَرَغْتَ مِنْ جَمِيعِ مَا وَصَّيْتُكَ بِهِ وَ غَيَّبْتَنِي فِي قَبْرِي فَالْزَمْ بَيْتَك‏»

وقتی که من قبض روح شدم شما وصایایی که گفته بودم را انجام دادید مثل کفن، دفن و این کارها را انجام دادید. بعد از آن چه کار کن؟ «فَالْزَمْ بَيْتَك‏» باید در خانه ات بنشینی و توقف در خانه داشته باشی.

«وَ اجْمَعِ الْقُرْآنَ عَلَى تَأْلِيفِهِ»

در جمع آوری و تألیف قرآن تلاش کن

«وَ الْفَرَائِضَ وَ الْأَحْكَامَ عَلَى تَنْزِيلِهِ»

و این که فرائض و احکام را بر اساس آن تنزیل مشخص بکنی

«ثُمَّ امْضِ ذَلِكَ عَلَى عَزَائِمِهِ وَ عَلَى مَا أَمَرْتُكَ بِهِ»

سراغ موارد دینی برو

«وَ عَلَيْكَ بِالصَّبْرِ عَلَى مَا يَنْزِلُ بِكَ مِنْهُمْ حَتَّى تَقْدَمَ عَلَيَّ»

خصائص الأئمة عليهم السلام( خصائص أمير المؤمنين عليه السلام)؛ نويسنده: شريف الرضى، محمد بن حسين‏ (تاريخ وفات مؤلف: 406 ق‏) محقق / مصحح: امينى، محمد هادى‏، ناشر: آستان قدس رضوى‏، مشهد 1406ق، ص73

وظیفه شما این که بر آن اتفاقاتی که قرار است بر شما بیافتد صبر داشته باشید. امیر المؤمنین مطیع امر آقا رسول الله هستند دستوراتی که حضرت می دهند را باید رعایت بکنند.

 باز در منابع شیعه فراوان، روایت های معتبر در کتب متعدد داریم آقا رسول الله ضمن پیشگویی نسبت به آینده حتی با امیر المؤمنین شرط کردند حتی از امیر المؤمنین میثاق گرفتند که وظیفه شما در این مسئله صبر کردن است.

در کتاب سلیم ابن قیس هلالی با نامی که به عنوان اسرار آل محمد آورده شده است صفحه 150 یک مورد را ذکر کرد وقتی حمله به خانه زهرای مرضیه (سلام الله علیها) اتفاق افتاد آقا امیر المؤمنین

«فَوَثَبَ عَلِيٌّ (علیه السلام) فَأَخَذَ بِتَلَابِيبِهِ ثُمَّ نَتَرَهُ فَصَرَعَهُ وَ وَجَأَ أَنْفَهُ وَ رَقَبَتَهُ وَ هَمَّ بِقَتْلِهِ»

آقا امیر المؤمنین طرف مقابل را گرفتند بر زمین کوبیدند ظاهر قصه این که اهتمام به قتل او داشتند یعنی درگیری به صورت جدی بود

«فَذَكَرَ قَوْلَ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه واله وسلم) وَ مَا أَوْصَاهُ بِهِ»

مجری:

این جا همان جایی است که به خانه امیر المؤمنین حمله می کنند و وارد خانه می شوند

استاد عباسی:

بله وارد خانه می شوند. آقا امیر المؤمنین دفاعی این چنینی انجام دادند اما برای حضرت کلام آقا رسول الله یادآوری شد و آن چیزی که وصیت کردند. بعد گفتند:

«فَقَالَ وَ الَّذِي كَرَّمَ مُحَمَّداً بِالنُّبُوَّةِ»

قسم به کسی که پیامبر را به نبوت و پیامبر بر انگیخت

«يَا ابْنَ صُهَاكَ لَوْ لا كِتابٌ مِنَ اللَّهِ سَبَق‏ وَ عَهْدٌ عَهِدَهُ إِلَيَّ رَسُولُ اللَّهِ‏ ص لَعَلِمْتَ أَنَّكَ لَا تَدْخُلُ بَيْتِي»

كتاب سليم بن قيس؛ نویسنده: هلالى، سليم بن قيس، محقق / مصحح: انصارى زنجانى خوئينى، محمد؛ ناشر: الهادى‏، ج‏2، ص 586

اگر این نبود از جانب خدای متعال میثاقی از اولیاء الهی گرفته شد و عهدی که آقا رسول الله با من داشتند می دانی که نمی توانستی وارد خانه ام بشوی. در پرانتز توضیحی بدهم قضیه روشن بشود چون دیدم بعضی ها همین را طوری دیگر تعبیر کردند.

مجری:

یک سوال بکنم شاید کمک به این موضوع کند این که، آن ها هم می دانستند امیر المؤمنین امر به صبر دارند یعنی حرکتی را انجام نمی دهند یا نه؟

استاد عباسی:

بله می دانستند، اولاً مطالبی که اتفاق بوده برخی از آن به گوش شان رسیده بود اطلاع هم پیدا می کردند. ثانیاً شخصیت امیر المؤمنین آن ویژگی ایمانی و دینی ایشان را می دانستند؛ می دانستند امیر المؤمنین هرگز و هرگز به گونه ای رفتار نمی کند که اصل دین به خطر بیافتد اگر کسی بگوید این ها سوء استفاده کردند؟ بله سوء استفاده کردند.

وقتی شما می دانی طرف مقابل دستش بسته است همان طوری که نسبت به معاویه، امیر المؤمنین فرمودند سیاست معاویه از من بیش تر نیست ولی من خارج از چارچوب عمل نمی کنم در صفین وقتی آب دست امیر المؤمنین افتاد اگر آب را در اختیار آن ها نمی گذاشت لشکر آن ها از هم می پاشید. یا ناچار بودند یک جوری بجنگند و زودتر از این ها، این اتفاق بیافتد.

امیر المؤمنین می گوید من کار خلاف قاعده دینی انجام نمی دهم ولو این که به ضرر ما باشد و به نفع مان نباشد. نکته در پرانتز این که بعضی این را حمل بر این می کنند می گویند یعنی امیر المؤمنین رفتند یقیه او را گرفت و به زمین کوبید می خواستند بکشند یاد کلام پیغمبر افتادند مگر امام فراموش می کند؟

بحث فراموشی نیست بحث این است که حضرت مُدلِ برخوردشان باید برخوردی باشد که نشان دهنده آن حالت و وظیفه باشد. یعنی الان بعد از 1400 سال با این روایت دقیقاً برای مسلمان ها، مؤمنین، شیعیان و ... این مسئله روشن بشود امیر المؤمنین ترسی از طرف مقابل ندارد نگرانی از برخورد مواجهه با او ندارد. می تواند او را بلند کند به زمین بکوبد می تواند حتی ببرد به مرحله ای که به او می گوید «همَّ بقتله» می خواست او را بکشد. اما توجه به آن قاعده و عهدی که به پیامبر داشت باعث می شود ...

مجری:

در واقع این کار یک پیام دارد

استاد عباسی:

بله پیام دارد می خواهند روشن برای همه داشته باشند الان اگر حضرت دارد این رفتار را انجام می دهد چرا و اگر این صبر را دارد انجام می دهد چرا؟ دقیقاً این برای همه واضح و مشخص می شود. روایت دیگر در صفحه 428

«اخبار رسول الله عن مصائب اهل بیته في آخر عمر مبارک»

عنوان باب این هست اخبار غیبی آقا رسول الله از مصائبی که قرار است اتفاق بیافتد.

«ثُمَّ أَقْبَلَ عَلَى عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلَام‏ فَقَالَ: يَا أَخِي، إِنَّ قُرَيْشاً سَتَظَاهَرُ عَلَيْكُمْ وَ تَجْتَمِعُ كَلِمَتُهُمْ عَلَى ظُلْمِكَ وَ قَهْرِكَ. فَإِنْ وَجَدْتَ أَعْوَاناً فَجَاهِدْهُمْ وَ إِنْ لَمْ تَجِدْ أَعْوَاناً فَكُفَّ يَدَكَ وَ احْقُنْ دَمَكَ. أَمَا إِنَّ الشَّهَادَةَ مِنْ وَرَائِكَ، لَعَنَ اللَّهُ قَاتِلَكَ.»

علی جان بدان بخشی از قریش که قرار است تقابل نسبت به شما داشته باشند حتماً به مقابله با شما خواهند آمد حتماً بر ظلم نسبت به شما اجتماع کلمه پیدا می کنند. برخورد بد نسبت به شما دارند «فَإِنْ وَجَدْتَ أَعْوَاناً فَجَاهِدْهُمْ» اگر اعوان و انصاری پیدا کردی این اعوان و انصار شاید در ذهن آدم بیاید چند نفر از قریش بودند. وقتی صحبت می شود باید از شرایط آن زمان تحلیل اتفاق بیافتد اگر اعوان و انصار به مقداری باشد که کار سریعاً فیصله پیدا بکند.

مجری:

یعنی اعوان و انصار به معنای این که چهار نفر داشته باشی نه به معنای این که نتیجه داشته باشی؟

استاد عباسی:

احسنت، به معنای این که سریع نتیجه داشته باشد یعنی این که اگر قرار باشد در مدینه سه، چهار ماه جنگ شهری راه بیافتد روزی دو، سه نفر کشته بشوند فایده ندارد. چرا فایده ندارد؟ چون آن هدفی که پیامبر داشت تأمین نمی شود آن نگرانی پیامبر در این جا بر طرف نمی شود چون پیامبر و آقا امیر المؤمنین نگران این هستند:

یک: تازه مسلمان ها هستند که در کلمات امیر المؤمنین آمده است.

دو: مرزهای بلاد اسلامی امیر المؤمنین اگر اعوانی دارند بتوانند در یکی، دو روز کار را تمام کنند قبل از این که خبر به لب مرزها برسد داخل مدینه پایتخت بلاد اسلامی است جنگ، درگیری و نزاع است طولانی شد ظرف یکی، دو روز تمام شد می گویند ابتدای هر قصه ای ممکن است تنشی اتفاق بیافتد و امیر المؤمنین غالب شد. این «فَإِنْ وَجَدْتَ أَعْوَاناً فَجَاهِدْهُمْ» به معنای اعوانی که منتهی به جنگ خیابانی سه، چهار ماه طولانی شدن قصه وقتی خبر به شهرها و مناطق دیگر می رسد پیامبر از دنیا رفتند چه خبر به آن ها نگویند دو ماه است به جان هم افتادند دارند کشت و کشتار انجام می دهند. بگویند مثلاً یک روز اختلافی بود کسی که در غدیر گفته شد بر سر حاکمیت نشست و تمام شد.

«وَ إِنْ لَمْ تَجِدْ أَعْوَاناً فَكُفَّ يَدَكَ وَ احْقُنْ دَمَكَ. أَمَا إِنَّ الشَّهَادَةَ مِنْ وَرَائِكَ، لَعَنَ اللَّهُ قَاتِلَكَ.»

اگر یاری پیدا نکردی دست نگه دار خونت را حفظ کن، اما نهایت کارت شهادت است ولی این برهه، برهه شهادت نیست بعد قاتل امیر المؤمنین را لعن کردند. به دخترشان حضرت زهرا (سلام الله علیها) رو کردند

«ثُمَّ أَقْبَلَ عَلَى ابْنَتِهِ فَقَالَ: إِنَّكِ أَوَّلُ مَنْ يَلْحَقُنِي مِنْ أَهْلِ بَيْتِي، وَ أَنْتِ سَيِّدَةُ نِسَاءِ أَهْلِ الْجَنَّةِ، وَ سَتَرَيْنَ بَعْدِي ظُلْماً وَ غَيْظاً حَتَّى تُضْرَبِي وَ يُكْسَرَ ضِلْعٌ مِنْ أَضْلَاعِكِ. لَعَنَ اللَّهُ قَاتِلَكِ وَ لَعَنَ الْآمِرَ وَ الرَّاضِيَ وَ الْمُعِينَ وَ الْمُظَاهِرَ عَلَيْكِ وَ ظَالِمَ بَعْلِك‏ وَ ابْنَيْكِ.»

كتاب سليم بن قيس؛ نویسنده: هلالى، سليم بن قيس، محقق / مصحح: انصارى زنجانى خوئينى، محمد؛ ناشر: الهادى‏، ج‏2، ص 907

اول کسی که به من ملحق می شود شما هستی «وَ أَنْتِ سَيِّدَةُ نِسَاءِ أَهْلِ الْجَنَّةِ، وَ سَتَرَيْنَ بَعْدِي ظُلْماً وَ غَيْظاً حَتَّى تُضْرَبِي» به پهلوی شما ضربه خواهند زد پهلوی شما شکسته خواهد شد «وَ يُكْسَرَ ضِلْعٌ مِنْ أَضْلَاعِكِ. لَعَنَ اللَّهُ قَاتِلَكِ وَ لَعَنَ الْآمِرَ وَ الرَّاضِيَ وَ الْمُعِينَ وَ الْمُظَاهِرَ عَلَيْكِ وَ ظَالِمَ بَعْلِك‏ وَ ابْنَيْكِ.» خدا لعنت کند آنی که امر می کند رضایت پیدا می کند. آنی که کمک می کند. آنی که به مقابله با شما می آید. آنی که با سکوت و اقدامش همراهی می کند.

این کلام وجود نازنین آقا رسول الله کاملاً واضح صحنه را دارند مشاهده می کنند که چه اتفاقی قرار هست بیافتد؛ لذا اگر امیر المؤمنین صبر می کنند اگر امیر المؤمنین آن اقدامی که در ذهن ما هست اشتباه است ما فکر می کنیم در حوادث مختلف امام معصوم العیاذ بالله باید بر آن چیزی که ما فکر می کنیم و دل مان می خواهد عمل کند.

زیدیه کجا به انحراف رفتند؟ فکر کردند همیشه امام باید در حال قیام بالسیف باشد در حالی که این طور نیست. امام مجتبی (علیه السلام) در یک دوره ای قائم بالسیف هستند و دارند می جنگند یک دوره ای باید صبر و صلح کنند با کسی که قطعاً از نظر امام معصوم او از اسلام خارج و دشمن است. این قدر این صبر از دیدگاه شیعه های که امام را با خودشان می سنجند سنگین است العیاذ بالله در خیمه حضرت می آیند با تعبیرات زشت و تندی نسبت به امام مجتبی (علیه السلام) صحبت می کنند.

لذا اول قصه این را باید بدانیم ما باید خودمان را با امام معصوم تطبیق بدهیم. امام معصوم قرار نیست اگر شجاع هستند این شجاعت را همه جا با همه شرایط بدون در نظر گرفتن مصالح کلیه قرار باشد آن را اجرا بکنند به منصه ظهور برسانند. یک جایی باید این شجاعت متوقف بشود و همراه با صبر باشد.

افراد تصویری که از شجاعت دارند بی محابا اقدام کردن نه، شجاعت آن جایی که وظیفه شما هست کاری را انجام بدهید آن جا از هیچ چیزی نترسید. زمانی که جایش هست و وظیفه دارید. اگر رو برویت مرحب ایستاده جایی که امیر المؤمنین مقابلش می رود. رو برویت مرحب ایستاد وظیفه ات بروی با مرحب بجنگی نگویی این جا سن مرحب کجا و سن من کجا؟ هیکل مرحب کجا و هیکل من کجا؟ بزرگان عرب نتوانستند بروند من بخواهم مقابله کنم این یعنی شجاعت در خیبر آن جایی که همه شکست می خورند دیگران شکست می خورند و فرار می کنند آن جا بشوی کرّار غیر فرّار این شجاعت می شود. ولی کجا گفته شد شجاعت به معنای این است که شما لحظاتی که وظیفه شما صبر و دندان روی جگر گذاشتن است. اتفاقاً بسیار دشوارتر است یعنی تنافی با شجاعت ندارد هیچ عین شجاعت هست.

مجری:

این روزها قضیه غزه شاید به این بحث مان مقداری کمک کند بعد از این اتفاق افتاد و حملات وحشیانه یک سری خواسته و توقع شان این بود که ایران سریع وارد این عرصه بشود موشک و ... بزند کار را تمام بکند که این خودش چه بسا ممکن است خیلی مشکلات و درگیری های فراوانی را ایجاد می کرد. به نوعی به معنای شجاعت نیست بگوییم ایران نخواست از خودش شجاعت نشان بدهد می توانیم این ها را با هم بسنجیم؟

استاد عباسی:

بله اتفاقا، جایی نسبت به همین نکته بحثی داشتم اگر کسی را به فرماندهی پذیرفتیم الان گفتم ما باید خودمان را با امیر المؤمنین تطبیق بدهیم بله اجازه داریم تحقیق کنیم متوجه بشویم علت این رفتار چیست؟ ولی این اعتراض نا مطلوب است اعتراض جایگاهی ندارد. اگر قرار باشد به همین آسانی فرمان حمله یا توقف داده شود جنگ با پچیدگی های جنگ نا منظم و ... نخواهد نبود.

ویژگی یک فرمانده این هست که این تنظیم را باید او انجام بدهد و ما مطیع باشیم اجازه بدهیم آن تنظیم انجام بگیرد. همان طور که این ها سالیان سال زحمت کشیدند امروز یک عملیاتی انجام دادند. چه بسا نوع ورود نا به هنگام و نا صحیح حتی منجر به تخریب و آسیب به آن ها بشود. یعنی ممکن است آن ها آینده بگویند اگر زودتر ورود می کرد ما هنوز داشتیم می جنگیدیم و هیچ مشکلی هم نداشتیم.

بله شهید دادیم ولی هنوز این جنگ مغلوبه نشده بود کسی الزاماً ورودی این چنینی داشته باشد اگر هم ورود بخواهد داشته باشد با چه ویژگی های باید باشد؟ مستقیم از یک کشوری مثل ایران حمله بخواهد اتفاق بیافتد آیا منجر به این نمی شود آن ها تقویت بشوند آن ها مظلوم نمایی کنند؟

مثل روزهای اول غزه یک مرتبه جریان قابل در عرصه رسانه مظلوم شد آمدند ما را زدند اگر با یک قدرتی ده، بیست تا موشک بالستیک و ... آن جاها بخورد و یک هجمی از خرابی بوجود بیاورد دو مرتبه این مظلومیت بیشتر می شد.

مجری:

ضمن این که، نگاهی که ماها در ایران نسبت به اسرائیل داریم دنیا این طوری نیست. این را باید بپذیریم نگاه می کردم از 193 کشور، 163 کشور اسرائیل جنایتکار را به عنوان یک کشور مستقل پذیرفتند.

استاد عباسی:

البته به عنوان یک دولت

مجری:

بله به عنوان یک دولت اگر می خواست این اتفاق بیافتد می شد حمله یک کشور به یک دولت می شد.

استاد عباسی:

بله، آمادگی که در دنیا بوجود آمد همان روزهای که انتظار بود می گفتند ایران چرا حمله نمی کند، این مظلومیت باعث شد در همه دنیا این اتفاق افتاد کسانی پای کار فلسطین آمدند هیچ چیز برای شان مهم نبود یعنی بعضی از افراد در کشورهای مختلف در این فضاها نیستند بخواهد از کسی دفاع کنند.

وقتی آن مظلومیت، کودکان و آن شرایط را دیدند بدون پیش داوری که ایران دارد این کار را انجام می دهد حمله کرد و ... خیلی راحت تر پای کار آمدند و حمایت کردند. در قصه مربوط به حضرت زهرا (سلام الله علیها) این که دقیقاً‌ توجه مان به این باشد رفتار کسی به عنوان امام معصوم داریم بررسی می کنیم نه یک انسان عادی!

او دارد همه زوایا و همه جوانب را دارد می بیند وقتی در نهج البلاغه حضرت فریاد می زند باید صبر می کردم باید سکوت می کردم باید با این وضعیت مواجه می شدم دست به شمشیر نمی بردم چرا؟ چون ده ها سال بعد و صدها سال بعد را حضرت می بینند و شرایطی را که وجود دارد.

در روایت دیگری در اصول کافی شریف، جلد 1، صفحه 168 روایت مفصل است روایت از صفحه 168 شروع می شود. ماجرا، ماجرای گفتگوی پیامبر با امیر المؤمنین است روایت، روایت خیلی مفصلی است حضرت می فرمایند جبرئیل از جانب خدای متعال آمد شرط و بیع کرد حضرت با امیر المؤمنین تنها می شوند.

«وَ فَاطِمَةُ فِيمَا بَيْنَ السِّتْرِ وَ الْبَابِ»

فقط حضرت زهرا نزدیک بودند و با فاصله ای ایستاده بودند پیامبر با امیر المؤمنین تنها می شوند شروع می کنند مطالب را بیان کردن؛ جبرئیل می آید

«فَقَالَ جَبْرَئِيلُ يَا مُحَمَّدُ رَبُّكَ يُقْرِئُكَ السَّلَامَ وَ يَقُولُ هَذَا كِتَابُ مَا كُنْتُ عَهِدْتُ إِلَيْكَ وَ شَرَطْتُ عَلَيْكَ وَ شَهِدْتُ بِهِ عَلَيْكَ وَ أَشْهَدْتُ بِهِ عَلَيْكَ مَلَائِكَتِي وَ كَفَى بِي يَا مُحَمَّدُ شَهِيداً قَالَ فَارْتَعَدَتْ مَفَاصِلُ النَّبِيِّ (صلی الله علیه واله وسلم)»

به جایی رسید که «فَارْتَعَدَتْ مَفَاصِلُ النَّبِيِّ (صلی الله علیه واله وسلم)» آقا رسول الله به لرزه افتادند به اصطلاح امروزی مفاصل پیامبر دارد می لرزد پاسخ می دهد تا نکاتی بیان می کنند

«وَ كَانَ فِيمَا اشْتَرَطَ عَلَيْهِ النَّبِيُّ بِأَمْرِ جَبْرَئِيلَ (علیه السلام) فِيمَا أَمَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ قَالَ لَهُ يَا عَلِيُّ تَفِي بِمَا فِيهَا مِنْ مُوَالاةِ مَنْ وَالَى اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الْبَرَاءَةِ وَ الْعَدَاوَةِ لِمَنْ عَادَى اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الْبَرَاءَةِ مِنْهُمْ عَلَى الصَّبْرِ مِنْكَ وَ عَلَى كَظْمِ الْغَيْظِ وَ عَلَى ذَهَابِ حَقِّي وَ غَصْبِ خُمُسِك‏ وَ انْتِهَاكِ حُرْمَتِك‏»

حرمت شما را می شکنند باید صبر بکنید حقوق مالی شما را غصب می کنند باید صبر داشته باشید

«فَقَالَ نَعَمْ يَا رَسُولَ اللَّهِ فَقَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (علیه السلام) وَ الَّذِي فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ لَقَدْ سَمِعْتُ جَبْرَئِيلَ (علیه السلام) يَقُولُ لِلنَّبِيِّ يَا مُحَمَّدُ عَرِّفْهُ أَنَّهُ يُنْتَهَكُ الْحُرْمَةُ وَ هِيَ حُرْمَةُ اللَّهِ وَ حُرْمَةُ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه واله وسلم)»

ای پیامبر به او بگو که ای حرمتی که می شکنند حرمت خدا و پیغمبر را دارند می شکنند نه این که، این جا امیر المؤمنین به تنهایی دارد مظلوم می شود این جا خدا و پیغمبر دارند مظلوم واقع می شوند. فرمودند:

«وَ عَلَى أَنْ تُخْضَبَ لِحْيَتُهُ مِنْ رَأْسِهِ بِدَمٍ عَبِيطٍ»

پیشگویی کردند یک روز محاسن شما با خون سرت خضاب خواهد شد

«قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (علیه السلام) فَصَعِقْتُ حِينَ فَهِمْتُ الْكَلِمَةَ مِنَ الْأَمِينِ جَبْرَئِيلَ حَتَّى سَقَطْتُ عَلَى وَجْهِي»

بر منِ علی ابن ابی طالب آن قدر سخت بود که بی هوش شدم با صورت به زمین خوردم مگر چیز آسانی دارد بر امیر المؤمنین اتفاق می افتد؟ مگر عهد آسانی را باید امیر المؤمنین این جا داشته باشد؟ مگر هزینه کمی را باید برای دین پرداخت بکند؟ حضرت فرمودند به جایی رسید با صورت بر زمین خوردم

«وَ قُلْتُ نَعَمْ قَبِلْتُ وَ رَضِيتُ وَ إِنِ انْتَهَكَتِ الْحُرْمَةُ»

راضی شدم و قبول کردم اگر چه حرمت من شکسته شود. اگر چه حرمت خانه من شکسته شود.

«وَ عُطِّلَتِ السُّنَنُ وَ مُزِّقَ الْكِتَابُ وَ هُدِّمَتِ الْكَعْبَةُ وَ خُضِبَتْ لِحْيَتِي مِنْ رَأْسِي بِدَمٍ عَبِيطٍ»

هر کدام از این اتفاقات نسبت به کتاب، خانواده من و ...

«صَابِراً مُحْتَسِباً أَبَداً حَتَّى أَقْدَمَ عَلَيْكَ»

یا رسول الله صابر خواهم بود و صبر خواهم کرد تا این که بر شما وارد بشوم

«ثُم‏ دَعَا رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه واله وسلم)- فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ وَ أَعْلَمَهُمْ مِثْلَ مَا أَعْلَمَ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ»

الكافي ( ط- الإسلامية)؛ نويسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق‏؛ محقق / مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد؛ ناشر: دار الكتب الإسلامية، تهران‏: 1407 ق‏، ج1، ص283

 

برای آن ها هم بیان کردند کامل توضیح دادند مثل امیر المؤمنین و همه مطالب را مثل امیر المؤمنین بیان کردند.

 از این دست روایات، روایات فراوانی است اساساً جایگاه امیر المؤمنین و ویژگی امام معصوم است. ویژگی امام معصوم یعنی از شروط امامت صبر در مقابل بلایای است. آیه 24 سوره سجده درباره امامت است.

(وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا وَكَانُوا بِآياتِنَا يوقِنُونَ)

و از آنان امامان (و پيشوايانی) قرار داديم که به فرمان ما (مردم را) هدايت می ‌کردند؛ چون شکيبايی نمودند، و به آيات ما يقين داشتند.

سوره سجده (32): آیه 24

این از ویژگی های امام است که باید صبر نسبت به این داشته باشند آقای ابن کثیر در تفسیر القرآن العظیم، چاپ دار ابن حزم در ذیل آیات سوره سجده وقتی این را مطرح می کند می گوید بعضی از علماء

«قال بعض العلماء بالصبر واليقين تنال الإمامة في الدين»

تفسير القرآن العظيم؛ اسم المؤلف: إسماعيل بن عمر بن كثير الدمشقي أبو الفداء الوفاة: 774، دار النشر: دار الفكر - بيروت – 1401، ج3، ص464

امامت در دین یعنی خون دل خوردن، امامت در دین یعنی صبر کردن یعنی آن جایی که آدم ها احساسی برخورد می کنند احساسی برخورد نکردن. آن جایی که آدم ها منافع شخصی را ترجیح می دهند منافع شخصی را ترجیح ندادن. یعنی از عِرض و آبرو حتی از هتک حرمت گذشتن و صبر کردن و امر دین را جلو بردن این وظیفه امیر المؤمنین است.

امیر المؤمنین دقیقاً بر اساس وظیفه عمل کردند هیچ چیز غیر از وظیفه نبود این که،‌ آیا این ابتلاء برای کسی می تواند تحقق پیدا بکند امام معصوم است چرا خدا چنین ابتلائی به امام معصوم می دهد؟ دقیقاً مطابق روایات متعدد در منابع شیعه و اهل سنت است ابتلاء مال بزرگان و انبیاء است هر کسی درجات بالاتر داشته باشد ابتلاء سخت تر دارد. چه ابتلائی بالاتر و سخت تر از ابتلاء نسبت به هتک حرمت منزل و هتک حرمت همسر؟ آن هم هتک حرمت همسری که ودیعه خدا و پیغمبر است.

مجری:

خیلی ممنون و متشکرم می خواهیم یک فاصله داشته باشیم بعد با ادامه مباحث در خدمت تان هستیم.

(میان برنامه)

مجری:

 خداوند را شاکریم که ایام فاطمیه گریه کن و روضه خوان حضرت مادر هستیم در این شبکه نورانی هم تلاش می کنیم با ویژه برنامه ام الائمة در خدمت شما باشیم مباحث بسیار اساسی و کلیدی که کمک می کند. بارها گفتیم نکاتی که گفته می شود نه تنها برای عزیزان شیعه، عزیزان اهل سنت حتی وهابی ها فرقی نمی کند بیایند با دقت گوش بدهند ببینند در تاریخ و روایات چه آمده است؟

غالباً همه مستند است خیلی نکات خوبی دست شان را می گیرد و این که بدانند بعد از رحلت نبی مکرم و معظم چه اتفاقی افتاد و علت عدم برخورد امیر المؤمنین به آن معنایی که شاید ما دل مان می خواست آقا شمشیر می کشید، کشتار و خون راه می انداخت خیلی ها را می کشت و از همسرش و جایگاه امامت دفاع می کرد.

بحثی است که در محضر جناب استاد عباسی داریم بحث مان را ادامه می دهیم روایتی قرار بود مجدد بفرمایید از همین دست روایاتی که در بخش قبل هم اشاره فرمودید.

استاد عباسی:

روایتی می خواستم از منابع اهل سنت عرض بکنم صحیح جامع الصغیر و زیادته آقای محمد ناصر البانی، جلد 1، صفحه 230 نقل می کند

«أشد الناس بلاء الأنبياء ثم الأمثل فالأمثل يُبْتَلى الرَّجُلُ على حَسَبِ دِينِهِ فإِنْ كانَ فِي دِينِهِ صُلْباً اشْتَدَّ بَلاؤُهُ وإنْ كانَ فِي دِينِهِ رِقَّةٌ ابْتُلِيَ على قَدْرِ دِينِهِ فَما يَبْرَحُ البَلاءُ بالعَبْدِ حَتَّى يَتْرُكَهُ يَمْشِي على الأَرْضِ وَمَا عليهِ خَطِيئَةٌ»

الجامع الصغير وزيادته (ص: 994، بترقيم الشاملة آليا)

شدیدترین مردم در بلا اولاً انیاء هستند، «ثم الأمثل فالأمثل يُبْتَلى الرَّجُلُ على حَسَبِ دِينِهِ»

مجری:

امام را می‌گوید

استاد عباسی:

بله، این که امام معصوم یعنی آقا امیر المؤمنین این مقدار ابتلاء برای شان به وجود آمد برای بعضی ها قابل هضم نیست ابتلاء این مدلی در این حد! بله در این حد وقتی که در راه خدا دارای درجات بالا باشد آن امتحان و ابتلاء هم سخت تر و سنگین تر خواهد بود. در منابع شیعه و هم در منابع اهل سنت داریم شخص بر اساس دین و جایگاه دینیش مورد ابتلاء قرار می گیرد این روایت آقای البانی تصحیح کرده است. چند روایت دیگر با همین مضمون همه هم با عنوان صحیح در کتاب آقای ناصر الدین البانی آمده است در منابع شیعه هم از این دست روایات موجود است.

اگر بخواهیم این رفتار را مقایسه ای با نبی مکرم اسلام داشته باشیم شرایط امیر المؤمنین با شرایط چه دورانی از پیامبر قابل مقایسه است؟

شرایط امیر المؤمنین با شرایط دوران بعثت پیامبر در مکه قابل مقایسه است یعنی حضرت صبر می کردند و سنگ به سر و صورت حضرت می زدند. حتی حضرت نمی ایستادند از خودشان دفاع کنند و درگیر بشوند. ایستادن و دفاع کردن را جایی نقل کردم خیلی تعجب کردند وقتی آقا رسول الله را سنگ می زدند در اولین فیلم محمد رسول الله آمده بود بچه ها را می فرستادند آقا رسول الله را سنگ می زدند.

آقا رسول الله از این ها فرار می کردند. آقا رسول الله ترس از این ها ندارند فرار کنند چند نوجوان هستند حضرت بایستند با این ها درگیر بشوند ولی آن جا درگیر شدن حتی خون از دماغ یکی از این ها آمدن ممکن است آقا رسول الله با ضربه جدی به اسلام و جمع شدن جریان اسلامی مواجه بشود.

روایتی در کتاب الإصابة فی تمییز الصحابه آقای ابن حجر عسقلانی این روایت را آورده است. البته منابع متعددی آوردند جلد 13، صفحه 493 ماجرایی را نقل کرد آن ماجرای شکنجه جناب سمیه و یاسر پدر و مادر حضرت عمار (سلام الله علیه)؛ شرایط، شرایط سختی است این قدر فشار سنگین شد آن قدر هجمه زیاد شد آخر عده ای مهاجرت کردند هجرت به حبشه بعد هجرت به مدینه اتفاق افتاد واقعاً فشارها زیاد بود.

البته در فیلم هم انعکاس داده بودند در گرمای حجاز برهنه می خواباندند روی سینه این ها تکه سنگ های سنگین می گذاشتند هم سنگینی هم داغی و گرمی هوا هم عطش به این ها فشار بیاورد و دست از اعتقادشان بر دارند.

مجری:

آن هم حضرت سمیه تحملش برای پیامبر خیلی سخت بود

استاد عباسی:

واقعاً‌ سخت بود آن قدر این عذاب ها و شکنجه ها سخت بود جناب عمار طاقت نیاورد یعنی جایی انکار خدا انجام داد بعد آقا رسول الله تأیید کردند و این تقیه ای است که در قرآن کریم هم ذکر شده است. جناب سمیه هفتمین مسلمان به پیامبر بود روایت در الاصابة فی تمییز الصحابه ابن حجر عسقلانی دارد:

«سمية بنت خباط ... والدة عمار بن ياسر كانت سابعة سبعة في الإسلام عذبها أبو جهل وطعنها في قبلها فماتت فكانت أول شهيدة في الإسلام وكان ياسر حليفا لأبي حذيفة فزوجه سمية فولدت عمارا فأعتقه وكان ياسر وزوجته وولده منها ممن سبق إلى الإسلام»

هم شکنجه عادی می کرد که در فیلم نشان داده شد هم شکنجه غیر عادی مثلاً با نیزه در مواضع خاصی از بدن ایشان بزند جسارت نسبت به ایشان داشته باشد. توهین ناموسی نسبت به ایشان داشته باشد در ادامه می گوید: «فكانت أول شهيدة في الإسلام»؛ اولین شهیده زن در اسلام که یاد و نام همه شهدای اسلام را گرامی می داریم بویژه شهدای زن از زنانی که در راه اسلام به شهادت رسیدند از حضرت سمیه اولین شهیده در اسلام و دوران بعثت بود و حضرت زهرا (سلام الله علیها) با فاصله 75 یا 95 روز بعد از شهادت پدرشان آقا رسول الله به شهادت رسیدند. و زن های که در طول تاریخ به شهادت رسیدند. چقدر از این موارد داشتیم که در طول تاریخ خودشان را فدای اسلام کردند.

«وكان ياسر حليفا لأبي حذيفة فزوجه سمية فولدت عمارا فأعتقه»؛ ماجرای زندگی را گفت این نکته، نکته خیلی مهمی است ایشان از ابن اسحاق در مغازی نقل می کند:

«حدثني رجال من آل عمار بن ياسر أن سمية أم عمار عذبها آل بني المغيرة على الإسلام»

خبر دادند افرادی و مردانی که شکنجه این چنینی دارد اتفاق می افتد به خاطر اسلام است.

«وهي تأبى غيره حتى قتلوها»

درواقع ابا می کند از این که بخواهد از اسلام انصراف بدهد نکته مهم در این‌جا است:

«وكان رسول الله صلى الله عليه وسلم يمر بعمار وأمه وأبيه وهم يعذبون بالأبطح في رمضاء مكة»

رسول الله گذر کردند از جایی که این ها را شکنجه می کردند، این ها در جایی به نام ابطح داشتند عذاب می شدند حضرت فرمودند:

«فيقول صبرا يا آل ياسر موعدكم الجنة»

الإصابة في تمييز الصحابة؛ اسم المؤلف: أحمد بن علي بن حجر أبو الفضل العسقلاني الشافعي الوفاة: 852، دار النشر: دار الجيل - بيروت - 1412 - 1992، الطبعة: الأولى، تحقيق: علي محمد البجاوي، ج7، ص712

ای آل یاسر جناب سمیه رضوان خدا بر شما، جناب یاسر رضوان خدا بر شما، جناب عمار در مقابل این بلا و این شکنجه صبر بکنید موعد شما بهشت خواهد بود. مگر این ها به خاطر دین پیغمبر و پیغمبر عذاب نمی شوند؟ مگر پیغمبر «أشجع الناس» نیست؟ بسم الله اگر ما مسلمانان و مؤمنین عجول باشیم می گوییم یا رسول الله برو این ها را قلع و قمع کن شمشیر به دست بگیر هر چه می توانی به دست بگیر آدم یک جان بیشتر ندارد.

بعضی از آقایان می گویند آدم یک جان بیشتر ندارد این جانش را فدا بکند تو هم جانت را فدای اسلام کن تمام بشود! امر خدا، حکمت، تدبیر، مراقبت آن چیزی که وظیفه است در این شرایط پیامبر جلو بیایند و بخواهند دفاع بکنند منجر به جنگ، درگیری و نزاعی خواهد شد که اصل اسلام به مخاطره می افتد. اصل اسلام الان نباید به مخاطره بیافتد الان باید مراقبت نسبت به آن بشود.

مجری:

و امر خدا و رضایت خدا هم در همین است.

استاد عباسی:

صدر در صد در همین است پیامبری که

(وَمَا ينْطِقُ عَنِ الْهَوَى * إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْي يوحَى)

و هرگز از روی هوای نفس سخن نمی ‌گويد! آنچه می ‌گويد چيزی جز وحی که بر او نازل شده نيست!

سوره نجم (53): آیات 3 و 4

حضرت فرمودند: «مَا يَخْرُجُ مِنْ هَذَا إلا الحق»؛ از این دو لب مبارک چیزی جز حق خارج نمی شود آيا از دست مبارک چیزی جز حق اتفاق می افتد؟ آیا جایی که صبر می کند جز این است که امر خدای متعال است؟ ما معتقد هستیم همه کارهای حضرت بر اساس اوامر الهی است. پیامبر از خود اقدامی انجام نمی دهد کاملاً در محضر و اراده خدای متعال است چرا انجام نمی دهد؟ چون خدا امر نکرد.

سوال: ما مطیع در برابر خدا و پیغمبر شدیم می گوییم باشد اشکالی ندارد ولی می شود بفهمیم قصه چه شد؟ باید الان با میزان ایمانی برای مان روشن شده باشد پیامبر یک جایی باید از یک سری از امور بگذرند از آسیب به مسلمان ها، نزدیکان و ... بگذرند کار خیلی سخت می شود باز هم پیامبر دست به شمشیر نمی برند می گویند هجرت کنید از مکه بیرون بروید تا فرجی حاصل بشود.

چون قرار نیست این دین با شهادت پیامبر در این مرحله به اتمام برسد در ماجرای سید الشهداء (علیه السلام) وظیفه ایشان در یک جایی صبر است در یک جایی حاضر نشدن به جنگ است یک جایی وظیفه، جان دادن است این را متوجه بشویم و برای مان روشن بشود اگر اطاعت کنیم مسئله کاملاً حل خواهد شد.

مجری:

خیلی ممنون از شما استفاده کردیم و بهره بردیم خداوند به شما سلامتی و طول عمر با عزت عنایت کند اجر تان با صدیقه طاهره (سلام الله علیها) باشد، وارد بحث خوبی شدیم اگر می خواهیم دوران بعد از نبی مکرم و معظم را بسنجیم و رفتار شناسی وجود نازنین امیر المؤمنین (صلوات الله علیه) تمام ابعاد را باید با هم بسنجیم فقط آن وقت و آن زمانی که حمله آوردند و دارند به امیر المؤمنین و زهرای مرضیه توهین و جسارت می کنند همان بُعد زمانی و مکانی را نگاه نکنیم بلکه همه ابعاد را اگر نگاه بکنیم می بینیم واقعاً کار درست، صحیح و بجا را وجود نازنین امیر المؤمنین کردند.

حضرت صبر کردند بر اساس توصیه و سفارش پیامبر نتیجه اش هم قاعدتاً همین شد که باعث نجات اسلام و مسلمین شد.

ممنون از شما بینندگان عزیز که برنامه ام الائمه را همراهی فرمودید ان شاءالله که مورد دعای حضرت مادر باشید یا علی مدد خدا نگهدار!

 


  
  • رضایی

    6 آذر 1402 - ساعت 14:21

    بر قاتلین صدیقه شهیده لعنت

    0 0

ام الائمه - ویژه ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها>

فاطمیه حضرت فاطمه س رفتار شناسی علوی حمله به خانه حضرت میثاق رسول الله ص شجاعت صبر و یقین امر دین امتحان الهی حضرت زهرا س پاسخ به شبهات