برنامه ام ا لائمه – 04 09 1402 (قسمت سوم)

عنوان برنامه: ویژه برنامه (ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها) کلیدواژه: فاطمیه؛ حضرت فاطمه (سلام الله علیها)؛ فاطمیه؛ هویت شیعه؛ مصیبت اهل بیت (علیهم السلام)؛ غصب حق؛ هجوم؛ ضرب و شتم؛ دفن مخفیانه؛ غصب فدک؛ صحابه مخالف؛ بیعت اجباری؛ سران سقیفه!

استاد: حجت الاسلام والمسلمین اقای روستایی

مجری: آقای علی اسماعیلی

مجری:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ؛ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِه‏ مُحَمَّد وَ عَجِّلْ فَرَجَهُم!

سلام، درود و ارادت خدمت شما دوستان عزیز، همراهان گرانقدر شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج الله تعالی فرجه الشریف) به ویژه برنامه ام الائمه خیلی خوش آمدید، این برنامه در این شب ها به مناسبت ایام فاطمیه، شهادت غریبانه و مظلومانه حضرت صدیقه ام ابیها فاطمه زهرا (سلام الله علیها) تقدیم حضور شما می شود. عرض تسلیت و تعزیت داریم به پیشگاه نورانی و ملکوتی مولا و آقا جان مان حضرت ولی عصر (ارواحنا و ارواح العالمین له الفداء) و خدمت همه شما مشتاقان، ارادتمندان و سوگواران حضرت مادر!

امیدوارم که بتوانیم در این شب ها و روزها همه مان هر کجا که هستیم به نوعی این رسالت بزرگ و وظیفه ای که بر عهده داریم عملی بکنیم و پاس بداریم این شعار بسیار بزرگ و اساسی را که پاس داشتن شهادت حضرت زهرا و برپایی مجالس و محافل عزاداری جزء شعائر دینی و الهی ما است.

هیچ وقت کسی نمی تواند وارد خط قرمز ما بشود شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) اتفاقات، وقایع و حوادثی که بعد از رحلت نبی مکرم و معظم که منجر به شهادت ایشان شد جزء مباحثی است که باید مطرح بکنیم و از ابعاد مختلف به آن بپردازیم تا مخاطبین و بیننده های ما، مسلمانان و آزادگان عالم نسبت به آن آگاهی پیدا کنند.

هر شب در خدمت یکی از اساتید و کارشناسان عزیز و بزرگوار هستیم امشب در خدمت استاد جناب حجة الاسلام و المسلمین دکتر روستایی هستیم جناب استاد خدمت تان سلام عرض می کنم خیلی خوش آمدید و عرض تسلیت و تعزیت!

استاد روستایی:

علیکم سلام و رحمة بنده هم خدمت حضرتعالی و بینندگان عزیز و ارجمند شبکه حضرت ولی عصر (ارواحنا له الفداء) عرض سلام و ادب و احترام دارم. امیدوارم که تا به این لحظه طاعات، عبادات و عزاداری هایشان مورد قبول حضرت حق واقع شده باشد. امیدوارم که در دعاهای خیر خودشان هم مسلمانان مظلوم غزه و هم خادمان خودشان را در شبکه جهانی حضرت ولی عصر از دعای خیرشان فراموش نکنند.

مجری:

ان شاء الله یکی از مباحثی که امشب می خواهیم تقدیم حضور شما بکنیم بحث خیلی مهم و اساسی است که اگر بخواهیم یک منابعی داشته باشیم و آن منابع معتبر باشد و به واسطه آن، به صدر تاریخ و اوائل رحلت نبی مکرم و معظم برویم و اتفاقات و حوادثی که منجر به شهادت حضرت زهرای مرضیه (سلام الله علیها) شد باید به کدام محتوا مراجعه بکنیم؟

در واقع دستمایه معتبر برای شهادت حضرت زهرا و حوادث و اتفاقات به چه شکل است؟ چرا این بحث را مطرح می کنیم؟ از این جهت که ممکن است کسی در قالب نقد یک روایتی، نقد یک تاریخی یا یک شعری مطلبی را بیان بکند که این ها معتبر نباشد و سند نداشته باشد به چند صد سال بعد از داستان شهادت حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) فلذا باید استنادات مان قوی و محکم باشد. هر موضوع و بحثی که مطرح می شود بر اساس همین موضوع باشد.

تقسیم بندی های دارد که ان شاء الله در خدمت جناب استاد روستایی خواهیم بود و ایشان تقدیم حضور شما دوستان بیننده خواهند کرد.

استاد روستایی:

بسم الله الرحمن الرحیم؛ همان طوری که فرمودید درباره حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) بعضاً یک سری روضه ها و چیزهایی خوانده می شود طبیعتاً باید از اعتبار لازم برخوردار باشد؛ چون فاطمیه، هویت تشیع است. یک مسئله ای است که بلا شک و شبهه اتفاق افتاد ظلم های به بنت نبی مکرم (صلوات الله و سلامه علیه و آله) صورت گرفت ایشان به شهادت رسیدند، فرزندشان سقط شدند، مورد ضرب و شتم قرار گرفتند و حق ایشان و همسرشان غصب شد.

این ها مواردی است که شیعه به عنوان اموری که مسلم و مورد قبول است این ها را قبول دارد بسیار بسیار هم به آن باورمند است. اما طبیعی است گاهی اوقات ممکن است یک چیزهایی خوانده بشود یک مطالبی گفته بشود که آن اعتبار لازم را نداشته باشد. لذا عالمان شیعه همیشه به فکر این مسئله بودند که مطالب را به صورت متقن و مستند دنبال بکنند.

به همین جهت تصمیم گرفتم بُن مایه های اولیه و آن خشت های اولیه که ما می توانیم با وسیله آن ها به یک مقتل معتبر برسیم. به وسیله آن ها بتوانیم به یک گزارش و یک دستمایه قابل اعتناء و اعتماد برسیم آن ها را برای بینندگان عزیزمان بیان بکنم. شاید عزیزی علاقمند باشد اگر بخواهم به یک سخن معتبری در مورد حضرت زهرا برسم در مورد مصائب فاطمی، در مورد غصب خلافت برسم.

کلاً درباره تاریخ هفتاد و پنج یا نود و پنج روز بخواهم به یک مطالبی برسم چه اتفاقاتی افتاده و چه اعترافاتی صورت گرفت چطوری می‌توانم پیدا کنم؟

مجری:

اتفاقاً فکر می کنم یکی از آن مباحثی که شاید کمتر به آن پرداخته شده است خیلی عالی است.

استاد روستایی:

بله این مسئله کاملاً نو است بعضی ها در مورد امام حسین (علیه الصلاة و السلام) پرداختند. مثلاً مرحوم آیت الله حسین عندلیب همدانی پدر آیت الله شیخ حسین عندلیب همدانی ایشان کتابی به نام ثار الله دارند صفحه 139 کتاب در پاورقی درباره مقتل امام حسین این بحث را مطرح می کند. اگر می خواهیم مقتل امام حسین بنویسیم بخواهیم یک دستمایه متقنی ارائه بدهیم به کجا باید مراجعه کنیم؟ در مورد امام حسین گفتند.

مجری:

علتش هم این است وقتی که مباحث گاهی بی سند بیان نمی شود یک سری آسیب ها و عوارض منفی قاعدتاً دارد

استاد روستایی:

بله همین طور است به خاطر همین عرض کردم مسئله فاطمیه، هویت ما است طبیعتاً اگر یک موارد بی سندی گفته بشود باعث تضعیف شیعه می شود. چون منطقه شیعه بسیار قوی است شک و شبهه ای نداریم اسلام ناب، تشیع است.

اما نکته دیگری که وجود دارد گاهی اوقات بعضی از حتی موارد غیر معتبری که خوانده می شود موجب تنقیص اهل بیت است. مثلاً بعضی وقت ها، بعضی عادت دارند از اهل بیت فقط می خواهند زخم نشان بدهند و فقط می خواهند بگریانند به هر قیمتی نمی شود بله قطعاً باید بر مصیبت اهل بیت (علیه الصلاة و السلام) خون گریست؛ اما آنی که واقعاً اعتبار لازم را داشته باشد همین طوری نمی توانیم هر چیزی بخوانیم باعث بشود خدای نا کرده وجود نازنینن امیر المؤمنین (علیه السلام) تنقیصی به ایشان وارد بشود یا وجود صدیقه طاهره یا حسنین (علیهم الصلاة و السلام) و دیگر ذوات معصومین!

روی این حساب باید به آن پایه های اولیه برسیم و آن ها را معرفی کنیم یا اهل عالم اگر در مورد صدیقه طاهره می خواهیم یک ادعایی را مطرح کنیم این پشتوانه را دارد و به این جاها باید مراجعه بکنیم.

 لذا برای این مسئله شش محور را در نظر گرفتم که ما از کانال این شش محور می توانیم به مطالب متقنی درباره اهل بیت (علیهم السلام) بالخصوص خانم فاطمه زهرا برسیم چون بحث ما درباره خانم فاطمه زهرا است.

محور اول مسئله ای است که در روایات اهل بیت (علیهم الصلاة و السلام) مطرح شده است.

محور اول: روایات اهل بیت

محور دوم: نقل صحابه

محور سوم: نقل تابعین

محور چهارم: نقل عالمان اهل سنت که به عنوان یک مسئله مسلم این را نقل کردند.

مثلاً فرض کنید یک عالم اهل سنتی دارد روایت تاریخ می کند می گوید این طور شد

محور پنجم: نقل عالمان شیعه به عنوان مسئله مسلم است.

محور ششم: شعر شعراء در طول تاریخ در این زمینه است.

اما محور اول با یک حساب سر انگشتی وقتی بررسی می کنیم از معصومان زیادی درباره حضرت زهرا (سلام الله علیها) و مصائب فاطمی روایت داریم. البته در این صفحه یازده مورد را ذکر کردم جا نبود وگرنه مورد دوازدهمی هم هست به آن اشاره خواهم کرد.

از رسول خدا، یک مجموعه روایاتی از رسول خدا داریم اتفاقاً این روایات رسول خدا بعضاً در کتب اهل سنت نقل شد و هم در کتب شیعه نقل شده است.

مثلاً در کتب اهل سنت آقای جوینی در فرائط السمطین دارد در کتب شیعه روایات متعدد وجود دارد. روایات رسول خدا روی چهار مفهوم تکیه دارد

یک: مسئله هجوم است که به خانه حضرت زهرا هجوم برده می شود.

دوم: مسئله غصب حق ایشان است.

مجری:

در واقع پیش بینی ها و علم غیب نبی مکرم و معظم را می رساند.

استاد روستایی:

بله یک بخشش علم غیب حضرت است و یک بخش دیگر اخباری است که در معراج به حضرت دادند. اگر به کتاب جوینی مراجعه بکنید حضرت می فرماید:

«..وَ أَنِّي لَمَّا رَأَيْتُهَا ذَكَرْتُ مَا يُصْنَعُ بِهَا بَعْدِي كَأَنِّي بِهَا وَ قَدْ دَخَلَ الذُّلُّ في بَيْتَهَا وَ انْتُهِكَتْ حُرْمَتُهَا وَ غُصِبَتْ حَقَّهَا وَ مُنِعَتْ‏ إِرْثَهَا وَ كُسِرَ جَنْبُهَا [وَ كُسِرَتْ جَنْبَتُهَا] وَ أَسْقَطَتْ جَنِينَهَا وَ هِيَ تُنَادِي يَا مُحَمَّدَاهْ فَلَا تُجَابُ وَ تَسْتَغِيثُ فَلَا تُغَاثُ ... فَتَكُونُ أَوَّلَ مَنْ يَلْحَقُنِي مِنْ أَهْلِ بَيْتِي فَتَقْدَمُ عَلَيَّ مَحْزُونَةً مَكْرُوبَةً مَغْمُومَةً مَغْصُوبَةً مَقْتُولَة ... فَأَقُولُ عِنْدَ ذَلِكَ اللَّهُمَّ الْعَنْ مَنْ ظَلَمَهَا وَ عَاقِبْ مَنْ غَصَبَهَا وَ ذَلِّلْ مَنْ أَذَلَّهَا وَ خَلِّدْ فِي نَارِكَ مَنْ ضَرَبَ جَنْبَهَا حَتَّي أَلْقَتْ وَلَدَهَا فَتَقُولُ الْمَلَائِكَةُ عِنْدَ ذَلِكَ آمِين .»

فرائد السمطين، حمّويي جويني، ابراهيم بن سعد الدين (م 730)، مؤسسة المحمود، بيروت، چاپ اوّل، 1400 هـ. ق ج 2،ص:35

این جا حالت پیش گویی و استفاده از دانش غیب شان است و دارند بیان می کنند. اما در کتاب شیعه مراجعه می کنید افزون بر این روایت، روایتی هست که حضرت می فرماید وقتی معراج رفتم به من این را فرمودند «أَمَّا ابْنَتُك‏» برای دختر شما چه اتفاقاتی خواهد افتاد؟ ظلم به او می شود حق همسرش غصب می شود و ...

بنابراین مسئله هجوم، مسئله غصب، مسئله ضرب و شتم و مسئله سقط حضرت محسن (سلام الله علیه) را در روایات رسول خدا داریم. روایاتی دیگر از امیر المؤمنین است از امیر المؤمنین مسئله هجوم را داریم.

مجری:

یعنی ما فعلاً نمی خواهیم در این برنامه وارد جزئیات بشویم؟ نمونه ها را می گوییم

استاد روستایی:

نه فرصت برنامه مان اجازه نمی دهد فقط می خواهیم بگوییم در منابع مان از حضرت زهرا داریم چه است که با خیال راحت مداحان عزیزمان روضه بخوانند با خیال راحت خطباء عزیزمان بیان بکنند می خواهم این را عرض بکنم. ولی خارج از این ها اگر چیز دیگری بود طبیعتاً مورد خدشه است.

در روایات امیر المؤمنین هجوم، ماجرای ضرب و شتم، ماجرای دفن مخفیانه و علت دفن مخفیانه را هم داریم این بر اساس شیعه است. بر اساس اهل سنت اگر برویم یک سری از این موارد هست که آن جا هم به مناسبت در جای خودش خواهم گفت.

از حضرت زهرا چه داریم؟ از حضرت زهرا تکیه بر هجوم، بحث ضرب و شتم، بحث غصب چه غصب حق امیر المؤمنین، چه غصب فدک و پاره کردن سند فدک که پدرشان نوشتند و عطا کردند این ها را از حضرت زهرا (سلام الله علیها) داریم.

اما از امام حسن مجتبی مسئله هجوم، مسئله ضرب و شتم، مسئله سقط و مسئله غصب فدک را داریم.

از ابا عبد الله (علیه الصلاة و السلام) در این صفحه نیاوردم صفحه اجازه نمی داد از امام زمان، از امام حسن (علیه الصلاة و السلام) را نیاوردیم اما از امام حسین مسئله غصب خلافت را داریم. اتفاقاً جالب است با سند معتبر در منابع اهل سنت هم آمده است.

در علمای اهل سنت افرادی امثال شمس الدین ذهبی تصریح می کنند که سندش معتبر است همان ماجرای که امام حسین (علیه الصلاة و السلام) خطاب به خلیفه دوم می فرمایند:

«انزل عن منبر أبي واذهب إلى منبر أبيك»

از منبر پدر من پایین بیا و بالای منبر پدر خودت برو او می گوید این منبر پدر من نیست

«فقال إن أبي لم يكن له منبر فأقعدني معه فلما نزل قال أي بني من علمك هذا قلت ما علمنيه أحد قال أي بني وهل أنبت على رؤوسنا الشعر إلا الله ثم أنتم ووضع يده على رأسه وقال أي بني لو جعلت تأتينا وتغشانا إسناده صحيح»

 سير أعلام النبلاء؛ اسم المؤلف: محمد بن أحمد بن عثمان بن قايماز الذهبي أبو عبد الله الوفاة: 748، دار النشر: مؤسسة الرسالة - بيروت - 1413، الطبعة: التاسعة، تحقيق: شعيب الأرناؤوط , محمد نعيم العرقسوسي، ج3، ص285

...آیا بر سر ما مو می رویاند جز خدا و سپس شما این اعترافی است که در منابع اهل سنت آمده است. آقای شمس الدین ذهبی می گوید «إسنادُهُ صحیح»، عسقلانی در جای دیگر می آورد و دیگرانی این روایت را آوردند.

 از امام سجاد هجوم، غصب خلافت، ماجرای علت کینه با امیر المؤمنین، غصب فدک و مواردی دیگر را داریم. در منابع شیعی غصب فدک، غصب اموال دیگر و مسئله مطالبه فدک، نوشتن سند توسط ابابکر و پاره کردن توسط عمر این را از امام سجاد در منابع اهل سنت هم داریم.

 از امام باقر (علیه الصلاة و السلام) مسئله غصب خلافت، هجوم، ضرب و شتم، اراده آتش سوزی، تهدید حضرت زهرا به این همه را نفرین می کنم. استغاثه حضرت زهرا به پیامبر در قیامت که می گوید در قیامت به پیامبر استغاثه می کنم برای این که حکم نسبت به ظالمان به اهل بیت صورت بگیرد.

نفرین ظالمان توسط امیر المؤمنین همه این ها را امام باقر فرمودند که امیر المؤمنین این ها را بیان کردند.

 از امام صادق یک مجموعه زیادی روایت داریم. مسئله غصب خلافت، مسئله فدک، مسئله ارثیه حضرت زهرا چون فقط بحث فدک نیست چیزهای دیگری هم مال حضرت زهرا بود که به عنوان ارث به ایشان می رسید این ها غصب کردند. مسئله هجوم، ضرب، شکستن درِ خانه توسط خلیفه دوم، اراده آتش زدن، انجام آتش زدن، شهادت، علت دفن شبانه، لعنت ظالمان توسط خدا همه این ها در روایت امام صادق موجود است.

این ها انبوهی از روایات است اگر بخواهم این پاور پوینت را به طور کل با مستنداتش بیاورم باید دویست، سیصد صفحه ای این جا نمایش بدهم. متأسفانه نه برنامه ما این زمان را دارد می خواهیم کلیات را بگوییم.

از امام کاظم (علیه الصلاة و السلام) بحث غصب فدک، شهادت حضرت زهرا، نفرین آتش زنندگان و ظالمان توسط رسول خدا داریم امام کاظم فرمودند رسول خدا این ها را نفرین کردند.

از امام رضا مسئله غضب حضرت زهرا، مسئله شهادت حضرت محسن را داریم. از امام جواد مسئله هجوم را داریم. از امام هادی (علیه الصلاة و السلام) مسئله هجوم، غصب خلافت، غصب فدک را داریم. از امام زمان (ارواحنا له الفداء) مسئله غصب خلافت را داریم این ها یک مجموعه روایات است ما این جا یازده موردش را ذکر کردیم.

اما موارد دیگری هم هست یعنی سیزده مورد بنا بر پژوهش ما وگرنه ممکن است از امام دیگری مثل امام حسن عسکری، عزیزی پیدا کرده باشد بنا بر پژوهشی که بنده انجام دادم از سیزده معصوم این مسئله را پیدا کردم.

اما غیر از این، نقل صحابه؛ یعنی دومین مصدر برای مطالعه حوادث هفتاد و پنج روز یا نود و پنج روز و پی بردن به این که در این دوره چه اتفاقاتی رخ داد؟ نقل صحابه خارج از اهل بیت است.

شاید کسی بگوید اهل بیت مثلاً ‌(نستجیر بالله) به خاطر این که مادرشان بود و علایق مذهبی یک چیزی گفتند. اتفاقاً از صحابه هم داریم از صحابه دو دسته داریم یک صحابه ای پیرو اهل بیت (علیهم الصلاة و السلام) هستند یک صحابه ای مخالف اهل بیت هستند. از هر دو دسته روایاتی پیرامون این ایام داریم.

اول برویم سراغ آن های که پیرو اهل بیت بودند. چند نمونه از این صحابه را عرض می کنم سلمان فارسی، سلمان فارسی مطلبی درباره هجوم، ضرب و شتم و درباره آتش زدن درِ خانه دارد این در روایت سلمان آمد که خودش در آن زمان و در آن رخداد حاضر است.

عمار ابن یاسر مسئله هجوم، ضرب و شتم، سقط، غصب اموال و شهادت حضرت زهرا را دارد. این ها را عمار یاسر از زبان خودش روایت می کند به عنوان کسی که در آن عصر و در آن رخداد حاضر است.

بعد از او ابن عباس را داریم جالب این که بعضی از این موارد در کتب شیعه و بعضی در کتب اهل سنت آمده است. ابن عباس مسئله غصب خلافت، مسئله غصب فدک، آتش زدن درِ خانه، هجوم را ذکر کرده، احضار امیر المؤمنین به بدترین شکل «بأعنف العنف‏» را گفته است.

«بأعنف العنف» قبلاً هم عرض کردم نستجیر بالله وقتی تجاوز به عنف می گویند یعنی حرمت شکنی و شکستن حریم؛ ابن عباس نقل می کند وقتی امیر المؤمنین بیعت نکرد (این در منابع اهل سنت آمده است) خلیفه اول به خلیفه دوم دستور داد «ائْتِنِي بِهِ بِأَعْنَفِ الْعُنْفِ»

«بعث أبو بكر عمرَ بن الخطاب إلى علي رضي الله عنهم حين قعد عن بيعته وقال: ائتني به بأعنف العنف»

أنساب الأشراف؛ اسم المؤلف: أحمد بن يحيى بن جابر البلاذري (المتوفى: 279هـ) الوفاة: 279، دار النشر:، ج1، ص253

به بدترین شکل ممکن برو بیاور یعنی حریم بشکن و بیاور این را ابن عباس نقل کرده است همه این ها را از منابع دسته اول دارم نقل می کنم منابعی که مورد قبول است چه در شیعه و چه در اهل سنت همچنین این که بیعت فلته (یک دفعه ای، شتابزده) بوده است را نقل می‌کند.

 از جابر ابن عبد الله انصاری داریم آزار حضرت زهرا (سلام الله علیها)، غصب فدک، غضب حضرت و روی گردانی از ظالمان و غاصبان، این در روایات جابر ابن عبد الله انصاری از زبان خودش می گوید به عنوان یک صحابی که در آن عصر زندگی می کرد وجود دارد.

عامر ابن واصله صحابه است که اتفاقاً از پیروان امیر المؤمنین (سلام الله علیه) است. عامر ابن واصله در نهضت مختار، پرچمدار قیام مختار هم بود این آقا یک روایت خیلی نابی نقل می کند اتفاقاً در منابع دسته اول اهل سنت آمد که سندش معتبر است.

مبنی بر این که ابابکر اعتراف می کند به این که اهل بیت (علیهم الصلاة و السلام) از پیامبر ارث می برند یعنی بر خلاف آن روایتی که می گوید: «لَا نُورَثُ»

«فقال أبو بَكْرٍ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم قال لَا نُورَثُ ما تَرَكْنَا صَدَقَةٌ»

الجامع الصحيح المختصر؛ اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256، دار النشر: دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقيق: د. مصطفى ديب البغا، ج4، ص1549، ح3998

بر خلاف آن، این می گوید وقتی حضرت زهرا (سلام الله علیها) با ابوبکر بحث کرد

«أَ فِي كِتَابِ اللَّه‏»

آیا در قرآن نوشته است دخترت از تو ارث ببرد اما من از پدرم ارث نبرم وقتی این طور گفتند حضرت فرمودند:

«عن أبي الطُّفَيْلِ قال لَمَّا قُبِضَ رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم أَرْسَلَتْ فَاطِمَةُ إلى أبي بَكْرٍ أنت وَرِثْتَ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم أَمْ أَهْلُهُ قال فقال لاَ بَلْ أَهْلُهُ قالت فَأَيْنَ سَهْمُ رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم قال فقال أبو بَكْرٍ إني سمعت رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم يقول إِنَّ اللَّهَ عز وجل إذا أَطْعَمَ نَبِياًّ طُعْمَةً ثُمَّ قَبَضَهُ جَعَلَهُ للذي يَقُومُ من بَعْدِهِ فَرَأَيْتُ أَنْ أَرُدَّهُ على الْمُسْلِمِينَ فقالت فَأَنْتَ وما سَمِعْتَ من رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم أَعْلَمُ»

مسند الإمام أحمد بن حنبل؛ اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشيباني الوفاة: 241، دار النشر: مؤسسة قرطبة – مصر، ج، ص4

«أنت وَرِثْتَ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم أَمْ أَهْلُهُ» تو ارث می بری یا اهل پیغمبر «لاَ بَلْ أَهْلُهُ» این اعتراف را آقای عامر ابن واصله نقل می کند در آن رخداد مناظره، گفتگو مجادله بین حضرت زهرا با آن فرد صورت گرفت خروجیش هم این بود.

 ارواء بنت حارث ابن عبد المطلب دختر عموی پیامبر و امیر المؤمنین این خانم ماجرای غصب خلافت امیر المؤمنین را گوشزد می کند.

این خانم یک دیداری با معاویه در دوره خلافتش دارد می گوید:

«وَ تَسَمَّيْتَ بِغَيْرِ اسْمِك‏»

 امیر المؤمنین لقب تو نیست برای خودت بر داشتی

«وَ أَسَأْتَ لِابْنِ عَمِّكَ الصُّحْبَة»

بحار الأنوارالجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار (ط - بيروت)؛ نویسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ناشر: دار إحياء التراث العربي، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، ج33، ص252

تو با امیر المؤمنین بد تا کردی بعد می گوید چه کسانی خلافت را غصب کردند و تو بر ما را بر سوار کردند. به سه حزب تَیم، عدی و امیه اشاره می کند.

حضرت زینب (سلام الله علیها) یک صحابیه و به عنوان هفتمین صحابیه پیرو اهل بیت ایشان غصب فدک، غصب عوالی، تظلم حضرت فاطمه (سلام الله علیها) نزد رسول خدا را بیان می کند.

نوع پوشش حضرت زهرا را گزارش می کند حضرت زهرا وقتی می خواستند برای خطبه فدکیه بروند

«لاثت خمارها على رأسها»

بلاغات النساء؛ اسم المؤلف: أبو الفضل أحمد بن أبي طاهر ابن طيفور (المتوفى: 280هـ) الوفاة: 280، دار النشر:، ج1، ص23

چطوری پوشیدند و چه کسانی اطراف شان بودند؟ و بحث مطالبه فدک این هم در روایات زینب کبری (سلام الله علیها)؛ پس به عنوان پنج صحابی و دو صحابیه پیرو اهل بیت این مستندات را داریم.

اما از صحابه مخالف اهل بیت چه؟ آیا ما از صحابه مخالف اهل بیت در کتب اهل سنت مطلبی در مورد این دوره داریم که بتوانیم با ضرس قاطع، محکم و استوار به عنوان مقتل فاطمی ذکر بکنیم یا خیر؟ در این مورد موارد فراوانی داریم چند مورد را این جا ذکر می کنم.

یک: ابابکر یکی از اتفاقاتی که در این دوره می افتد بحث اعتراف ابابکر است که من بهترین شما نیستیم. بخواهیم بگوییم مثلاً مثل ابابکر از پیامبر نقل کرد مواردش را شاید بتوانیم ذکر بکنیم، یا مثلاً بگوییم فلان صحابی از رسول خدا چیزی نقل کرده است. منتها این جا تمام تکیه ایم این است که جمله خودش باشد نه با روایت و واسطه؛ این جا ابابکر اعتراف می کند

«أقيلوني فلست بخيركم»

روح المعاني في تفسير القرآن العظيم والسبع المثاني؛ اسم المؤلف: العلامة أبي الفضل شهاب الدين السيد محمود الألوسي البغدادي الوفاة: 1270هـ، دار النشر: دار إحياء التراث العربي – بيروت، ج27، ص180

من بهترینِ شما نیستم اتفاقاً علمای اهل سنت گفتند سندش معتبر و صحیح است هم این که هیچ تواضعی هم نکرده واقعاً بهترین هم نبود امیر المؤمنین یا عمر یا ابن مسعود از او بهتر بودند. آن هم ابن حزم آندلسیِ فوق متعصب این حرف را می زند

مجری:

یعنی کسی که بعد از پیامبر به عنوان خلیفه آن جا نشسته است خودش اعتراف می کند کسانی بهتر از من هستند!

استاد روستایی:

بله هستند نمی خواهیم این را وا کاوی بکنیم که بر اساس روایات معتبر رسول خدا اگر کسی یک مسئولیتی بپذیرد و بداند که بهتر از او وجود دارد چه چیزی شاملش می شود، تبعات و پیامدش چه خواهد بود! نمی خواهیم الان وارد بشویم موضوع برنامه ما نیست.

 از عمر بعضی گزارش ها داریم گزارشی که خودش گفت؛ گزارشی مبنی بر این که ما مخالفان مان را می کشیم

«فقال عمر: لا والله لا يخالفنا أحد الا قتلناه»

المغازي؛ نویسنده: موسی بن عقبة، ناشر: جامعة ابن زهر، کلیة الآداب والعلوم الإنسانیة (عربستان)، 1994 م، ص334

به خدا قسم هر که با ما مخالفت کند او را خواهیم کشت این یک روایت خیلی مهم است با تحلیل های که انجام می دهیم مطالبی از آن در منابع دسته اول، منابعی که نویسنده اش نیمه اول قرن دو از دنیا رفته یعنی نویسنده 141 مرده است منبع معتبر، خیلی دسته اول ماجرای سقیفه را نقل می کند از عمر این جمله را می گوید.

صحابی سوم عایشه است از عایشه روایاتی داریم یک مسئله بحث زیر پا گذاشتن سعد ابن عباده و لگد مال کردن او در سقیفه بنی ساعده است این را ذکر می کند. بحث این که «نَحْنُ مَعَاشِرَ الْأَنْبِيَاءِ لَا نُورَث‏» حضرت زهرا طلب ارثیه کردند این خانم حرف ابوبکر را تکرار می کند حتی مانع می شود حضرت زهرا و حتی زنان پیامبر به ارث شان برسد.

مسئله مطالبه فدک، مسئله مطالبه خمس خیبر، مسئله مطالبه وجوهات مدینه را نقل می کند، بحث غضب حضرت زهرا، بحث دفن شبانه، بحث عدم بیعت امیر المؤمنین تا شش ماه همه این ها را این خانم نقل کرده است؛ یعنی مواردی است که به عنوان مطلب معتبر می شود روی آن ها ایستاد و پذیرفت.

بعد از او، از معاویه یک سری گزارش ها داریم گزارش های داریم که معاویه هجوم به خانه وحی، بیعت اجباری با سه خلیفه نه با یک خلیفه را ذکر می کند. آن هم بیعت اجباری به شدیدترین شکل ممکن یک عبارتی معاویه برای امیر المؤمنین به کار می برد می گوید:

«وَ إِبْطَاؤُكَ عَنِ الْخُلَفَاءِ»

تو در مورد خلفاء برای بیعت شان سست آمدی (بیعت نکردی)

«وَ فِي كُلِّ ذَلِكَ تُقَادُ»

در دوره هر کدام شما را می کشیدند

«كَمَا يُقَادُ الْجَمَلُ الْمَغْشُوش‏»

مناقب آل أبي طالب عليهم السلام (لابن شهرآشوب)؛ نویسنده: ابن شهر آشوب مازندرانى، محمد بن على، محقق / مصحح: ندارد ناشر: علامه، ج‏3، ص165

همان طور که شتر مغشوش را می کشند، شتر مغشوش چه شتری است؟ شتری است که رام نمی شود و راه نمی آید برای این که راه بیاید غضروف بینی او را سوراخ می کنند یک حلقه آهنی در آن فرو می کنند افسار را به او می بندند می کشند اگر نیاید بینیش پاره بشود کنایه از شدت و حِدَّت است که معاویه این را نقل می کند.

عمرو عاص هم گزارش دارد عمرو عاص ماجرای بدون یار بودن امیر المؤمنین را ذکر می کند که در آن دوره اگر علی ابن ابی طالب سکوت نظامی کرد یار نداشت. عبد الرحمن ابن عوف ماجرای هجوم را نقل می کند می گوید این هجوم صورت گرفت.

ببینید یک زمانی روایت به نقل از ابوبکر دارد سالم ابن عبید یکی دیگر از صحابه است می گوید خیال تان راحت باشد ابوبکر در سقیفه انتخاب نشد ابوبکر قبل از سقیفه انتخاب شده بود. یعنی پیامبر انتخاب کرده بود؟ نخیر می گوید سران سقیفه از قبل ابوبکر را انتخاب کرده بودند این طور نیست فکر کنید سقیفه بنی ساعده تشکیل شد مردم به آن رأی دادند این طوری نیست این نقل خیلی جالبی است اتفاقاً در منبع بسیار متقدم آمده و جالب این جاست که سند معتبر است.

 از ابو هریره در آن دوره ماجرای این که پیامبر ارث به جا نمی گذارد یک نقلی هم شبیه «نَحْنُ مَعَاشِرَ الْأَنْبِيَاءِ لَا نُورَث‏» از ابو هریره داریم. یعنی تمامی آن اتفاقاتی که آن دوران رخ داد بعضی هایش به صورت مستقیم با حضرت زهرا در ارتباط است مثل مطالبه فدک، ماجرای هجوم و ... بعضی هایش مستقیم است بعضی هایش مستقیم مستقیم به خود حضرت زهرا بر نمی گردد یک مقداری با فاصله است. اما حوادث آن دوره است این هم از صحابه مخالف اهل بیت.

مجری:

جناب استاد روستایی اگر صلاح بدانید فعلاً دو بخش را بخش روایات اهل بیت، نقل صحابه که محورها و مهم ترین مصدرهای بود که در هفتاد و پنج روز یا نود و پنج روز بعد از رحلت پیامبر اتفاق افتاد را فعلاً نگه داریم فاصله ای داشته باشیم اگر بتوانیم آن چهار محور دیگر را هم داشته باشیم که بحث مان امشب تکمیل بشود. دستِ مخاطبین مان پر بشود از این که اگر خواستند استنادی بکنند دستمایه آن چه که بعد از رحلت نبی مکرم تا شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) رخ داد و این دوران و این ایام دقیقاً چه است؟

 (میان برنامه)

مجری:

...موضوع بحث ما امشب محورها و مهم ترین مصادری است که بین هفتاد و پنج روز یا نود و پنج روز بعد از رحلت نبی مکرم و شهادت حضرت زهرای مرضیه (سلام الله علیها) اتفاق افتاد. اگر می خواهیم یک مقتل جامعی را داشته باشیم آن مصدرها و آن محورها چه است.

بخش اول را جناب استاد اشاره کردند روایات اهل بیت که از سیزده معصوم اشاره کردند نکته دوم اگر می خواهیم ببینیم چه اتفاقاتی افتاد نقل صحابه، صحابه را تقسیم کردند صحابه ای که موافق اهل بیت بودند و صحابه ای که مخالف اهل بیت بودند بیان شد. اما باید سراغ نقل تابعین برویم.

استاد روستایی:

در تابعین هم افراد متعددی داریم بعضی هایشان پیرو اهل بیت هستند و بعضی ها نه دو مورد اول از پیروان اهل بیت فاطمه بنت الحسین دختر آقا ابا عبد الله (علیه الصلاة و السلام) ایشان مسئله غصب خلافت و علت کینه با امیر المؤمنین را ذکر می کند یک روایتی می آورد بالاخره علت کینه با امیر المؤمنین چه بود؟

خودش روایت می کند می‌گوید وقتی زنان مهاجر و انصار به عیادت حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) آمدند حضرت به غضب خلافت تصریح کردند به علت این که، این ها با امیر المؤمنین چرا دشمن هستند؟ این ها را در روایات فاطمه بنت الحسین داریم.

 در روایت جناب زید ابن علی ابن الحسین پسر امام سجاد این جا هم مسئله غصب فدک داریم این که نوع پوشش حضرت زهرا چه بود؟ و مسئله مطالبه فدک را داریم.

اما در تابعینی که با اهل بیت نیستند آقای زیاد ابن کلیب مسئله هجوم و شکستن زبیر را دارد در طبری نقل می کند. اسلم ادری این آقا تهدید به آتش زدن خانه را روایت کرد ماجرایی که می گوید عمر درِ خانه حضرت زهرا (سلام الله علیها) آمد اتفاقاً سندش در مصادر دسته اول از اهل سنت هم کاملاً معتبر است.

حُمید ابن عبد الرحمن الحمیری ایشان اجتماع در سقیفه و بیعت اجباری را روایت کرده در سقیفه اجتماعی صورت گرفت و بیعتی اجباری گرفته شد. آٔقای سلیمان تمیمی و محمد ابن عون این ها تابعی هستند آمدم عمر با شعله آتش را در خانه امیر المؤمنین نقل می کنند. این ها تابعی هستند اما چه تابعیی هستند؟ تابعی هستند که علمای اهل سنت گفتند «شَکُ سلیمان تمیمی یقینٌ، شک محمد ابن عون یقینٌ»، شک این ها حکم یقین دارد چه برسد به این که به صورت یقینی یک مطلبی را ادعا کردند آن هم در منبع دسته اول خیلی این مهم است.

 حسن ابن محمد حنفیه پسر محمد حنفیه نوه امیر المؤمنین ایشان ماجرای وصیت حضرت زهرا به دفن شبانه را ذکر می کند. آقای زُهری شخصیتی است که بسیار مورد تأیید خلفای اموی بود. ایشان هجوم و شکستن شمشیر زبیر را ذکر می کند و از زبان خود ابوبکر نقل می کند که ابوبکر گفت بیعت من، فلته (شتابزده) بود.

 عامر شعبی شخصیتی است که با اهل بیت رابطه خوبی ندارد بحث سکوت نظامی حضرت امیر را ذکر می کند می گوید علت سکوت نظامی علی ابن ابی طالب با این که حق، حق علی بود علتش این بود که خوف از فتنه داشت که امت به هم بریزد.

ابراهیم پسر عبد الرحمن ابن عوف ماجرای هجوم و شکستن شمشیر زبیر را ذکر می کند که زبیر حمله کرد ظاهراً پایش گیر کرد شمشیر افتاد از او گرفتند به سنگی زدند و شکستند.

 شخصی به نام ابو الاسود ماجرای هجوم، شکستن شمشیر زبیر و امیر المؤمنین را می گوید. این جا می گوید علی ابن ابی طالب هم شمشیر کشید اما از دستش رها شد این را شکست.

آقای ابن سیرین می گوید هدف علی ابن ابی طالب جمع آوری در این دوره بود یعنی جنگی با کسی نداشت البته خلافت این ها را قبول نداشت اما جنگی هم نداشت که در خانه اش بریزند و همسرش را به شهادت برسانند.

 شخصی به نام هرمز جد عمرو ابن ابی المقدام ایشان ماجرای هجوم و شکستن در توسط عمر را نقل می کند.

از سیزده نفر تابعان دارم ذکر می کنم از این سیزده نفر، یازده نفرشان با اهل بیت رابطه ای به آن معنا ندارند. دو نفرشان طرف اهل بیت هستند ولی این حجم از موارد را این ها در تاریخ نقل کردند.

 اما نقل عالمان اهل سنت به صورت مسئله مسلم این هم یک سری از موارد از عالمان اهل سنت نظر خودشان را گفتند هشت مورد آوردم.

یک: آقای ابن قطیبه دینوری، ابن قطیبه هجوم را به عنوان نظر خودش می گوید وگرنه ابن قطیبه جای دیگر دارد سندی می دهد و علت دفن شبانه را ذکر می کند با آن سند کار نداریم این حرف خودش است.

مجری:

وقتی می گوید به یقین رسیده است؟

استاد روستایی:

در تاریخ نگاری یک بحثی داریم به آن تحلیل روایت می گویند یک روش است. تحلیل روایت چیست؟ مورخ روایت های متعدد را خواند خودش دارد قصه را بیان می کند. قدیم نواری به اسم سیاحت غرب بود یکی از علماء حوادث برزخ را می گوید.

مجری:

کتاب سیاحت غرب مرحوم آقا نجفی قوچانی

استاد روستایی:

بله آن روش، تحلیل روایت است یعنی روایت ها را خواند می گوید این طوری و این طوری می شود ماجرای این آقا هم همین است یعنی خودش مطالعه کرد دارد برای ما روایت می کند چنین قصه ای در تاریخ رخ داده است. بحث هجوم، بحث جمع آوری هیزم و اراده آتش سوزی، تهدید امیر المؤمنین به قتل را نقل می کند در این دوره می خواستند حضرت امیر را بکشند.

نفرین خلفاء توسط حضرت زهرا نقل می کند بحث فریاد خواهی حضرت زهرا از پدرشان را نقل می کند. ابن عبد الرب آندلسی مسئله هجوم، مسئله آمدن عمر ابن خطاب با شعله آتش برای آن خانه را نقل می کند. نظّام نیشابوری ماجرای سقط حضرت محسن را در اثر ضربه نقل می کند. ابو الفداء نویسنده المختصر بحث هجوم، بحث آمدن آن فرد با شعله آتش و تهدید به آتش سوزی را نقل می کند.

ابو ولید محمد ابن شحنه حنفی آمدن عمر با آتش و اراده بر آتش زدن خانه را نقل می کند. عبد العزیز دهلوی می گوید نستجیر بالله نستجیر بالله حکم حضرت زهرا قتل بود و تهدید به آتش سوزی کار درستی بوده؛ یعنی تهدید را کاملاً قبول دارد حتی می گوید باید حکمش قتل می بود.

عمر رضا کحاله مسئله هجوم، مسئله آدم عمر با آتش و اراده بر آتش زدن خانه رادارد.

عبد الفتاح عبد المقصود مصری هجوم به خانه، جمع هیزم و اراده آتش زدن را دارد فریاد خواهی حضرت زهرا را دارد. این ها مواردی است که به عنوان ارسال مسلم و مسئله مسلم یعنی آقایان این را قبول دارند و ذکر کردند.

 در همین مورد از شیعه داریم خیلی سریع از شیعه یک مورد می گویم چون در شیعه ثابت است. نقل عالمان شیعه مثلاً مرحوم آٔقای خویی کتابی به نام صراط النجاة فی اجوبة الستفتائات سوالات شرعی از ایشان است با تعلیقات مرحوم آیت الله تبریزی در این جا نمونه یکی را بگویم در جلد 3، صفحه 440 می گوید:

«وأما ما جرى عليها من الظلم فهو متواتر اجمالا، فإن خفاء قبرها (علیها السلام) إلى يومنا هذا، ودفنها ليلا بوصية منها شاهدان على ما جرى عليها بعد أبيها...»

صراط النجاة ( تعليق الميرزا التبريزي ) - السيد الخوئي - ج 3، ص 440

آن چه بر حضرت زهرا واقع شد «فهو متواترٌ اجمالاً» متواتر اجمالی است یعنی می خواهد بگوید این قدر در شیعه نقل شد که این ظلم ها به صورت متواتر برای ما ثابت شده است. «فإنَّ خفاء قبرها» اما مخفی بودن قبر ایشان تا «ودفنها ليلا بوصية منها شاهدان على ما جرى عليها بعد أبيها» می‌گوید ماجرای مخفی بودن قبر ایشان و دفن ایشان شبانه به وصیتی که از ایشان بود دو شاهدی هستند بر این که بر ایشان بعد از پدرشان چه گذشت!

جالب این جا در این زمینه مطلبی به خاطرم آمد بحث مخفی بودن قبر را که ایشان ذکر می کند یکی از علمای اهل سنت می گوید علت مخفی بودن قبر حضرت زهرا دشمنی ولات (حاکمان) با حضرت زهرا بود که قبر ایشان مخفی مانده است این یک نکته خیلی جالب است.

اما به عنوان آخرین محور شعر شعراء است در جامعه اهل سنت بعضی از شعرائی را داریم که رخداد سقیفه و رخداد هجوم به بیت وحی را به صورت شعر گفتند یکی از آن ها محمد حافظ ابراهیم شاعر اهل سنت مصری است که ایشان به شاعر نیل معروف است. ایشان یک دیوانی دارد که در ده جلد چاپ شده و یک قصیده دارد...

مجری:

متوفای چه سالی است؟

استاد روستایی:

تاریخ دقیق وفاتش را دقت نکردم؛ اما خیلی قدیمی نباید باشد بالاخره از علمای شاید اخیر باشد. ایشان یک قصیده به اسم قصیده عمریه دارد می‌گوید:

قولة لعلي قالها عمر * أكرم بسامعها أعظم بملقيها

قولة لعلي قالها عمر * أكرم بسامعها أعظم بملقيها

حرقت دارك لا أبقي عليك بها * إن لم تبايع وبنت المصطفى فيها

ما كان غير أبي حفص يفوه بها * إمام فارس عدنان وحاميها

قولة لعلي قالها عمر * أكرم بسامعها أعظم بملقيها

حرقت دارك لا أبقي عليك بها * إن لم تبايع وبنت المصطفى فيها

ما كان غير أبي حفص يفوه بها * إمام فارس عدنان وحاميها

ديوان حافظ إبراهيم: 1 / 82 ط (دار الكتب المصرية عام 1937) تحت عنوان: (عمر وعلي)

حالا من ترجمه اش را سریع بگویم می‌گوید گفتاری که درواقع عمر به علی گفت و چه شنونده بزرگواری و چه گوینده ای مهمی، چه گفت؟ گفت آتش می‌زنم خانه ات را، «حرقت دارک»

حرقت دارك لا أبقي عليك بها * إن لم تبايع وبنت المصطفى فيها

احدی را در آن باقی نمی‌گذارم هرچند که دختر پیامبر در آن باشد.

 بعد می‌گوید:

ما كان غير أبي حفص يفوه بها * إمام فارس عدنان وحاميها

می‌گوید جز ابی حفص یعنی عمر کسی جرأت نمی‌کرد این طوری در برابر شهسوار عدنان و مدافع عدنان و فارس قرشی بگوید. یعنی ماجرای این که عمر هجوم برده و گفته که من خانه را آتش می‌زنم ولو این که دختر رسول خدا در آن خانه باشد این مطلب را تحت عنوان شعر از این آدم محمد ابراهیم مصری داریم.

بنابراین جناب اقای اسماعیلی ما اگر بخواهیم یک جمع بندی در این قضیه بکنیم، در این قضیه شش مصدر برای رسیدن به تاریخ دقیق آن زمان داریم که بالاخره این شش مصدر مصادری هستند که ما می‌توانیم به آن اعتماد کنیم و از آن‌ها تاریخ این دوره را اخذ کنیم و به دست بیاوریم که در آن دوره چه گذشته است!

و می‌توانیم موارد معتبر را بفهمیم چه است. آن چه که خروجی این عبارات است این است که هجوم به خانه حضرت زهرا به اتفاق فریقین صورت گرفته است، غصب حق حضرت زهرا و غصب حق حضرت امیر المؤمنین صورت گرفته است این که غصب حضرت زهرا کردند صورت گرفته است این که ضرب و شتم واقع شده حداقلش از بعضی از منابع به دست می‌آید این که دفن مخفیانه ای بوده این‌ها همه از آن مواردی است که ثابت می‌شود. و معلوم هم می‌شود چه کسی در آن طرف داستان قرار دارد.

شما ملاحظه کنید وقتی خانمی به اسم ارواء بنت حارث ابن عبدالمطلب در تاریخ ابو الفداء می‌گوید:

«فوثبت علينا بعده تيم وعدي وأمية، فابتزونا حقنا، ووليتم علينا، فكنا فيكم بمنزلة بني إسرائيل في آل فرعون، وكان علي بن أبي طالب بعد نبينا، بمنزلة هارون من موسى.»

المختصر في أخبار البشر؛ اسم المؤلف: أبو الفداء عماد الدين إسماعيل بن علي (المتوفى: 732هـ) الوفاة: 732، دار النشر:، ج 1، ص130

می‌گوید سه حزب، حزب تیم که مربوط به خلیفه اول بود، حزب عدی مربوط به خلیفه دوم و حزب امیه، این سه تا «فوثبت علينا» بر ما چیره شدند آمدند تسلط پیدا کردند. «فابتزونا حقنا» آمدند حق ما را گرفتند «ووليتم علينا» و شما امویان را بر ما حاکم کردند یعنی تویی معاویه را بر ما حاکم کردند، این نشان می‌دهد که تمام این رخدادها توسط چه افرادی صورت گرفته است.

بنابراین در این زمینه روایت زیاد است و در این مختصر وقت فرصت نیست عرض کنم این را عرض کنم ما در این زمینه دست مان پر است اگر بخواهیم مواردی نقل کنیم و نیاز نیست خدای ناکرده عزیزی روضه ای بخواند که اعتبار چندانی نداشته باشد.

من خیلی سر بسته اشاره کنم بعضی‌ها می آیند ماجرایی را می‌خوانند از همراهی امام مجتبی با حضرت زهرا...

مجری:

یادم می‌آید خیلی هم در بین روضه‌ خوان ها مشهور است.

استاد روستایی:

اما آن در منابع نیست، ما تقاضا مندیم اگر عزیزی سندی برای آن پیدا کرد بیاید بیان کند استفاده می‌کنیم؛ اما من اعتقادم این است یک چنین چیزی می‌تواند تنقیص امیر المؤمنین باشد چرا؟ چون ما در مورد این که امیر المؤمنین (سلام الله علیه) آیا واقعا بی تفاوت بودند که کسی به همسرشان جسارت بکند؟ خیر. این مطلب را هم در منابع شیعه و هم در منابع سنی داریم!

در منابع شیعه داریم:

(فَوَثَبَ عَلِيٌّ علیه السلام) فَأَخَذَ بِتَلَابِيبِهِ ثُمَّ نَتَرَهُ فَصَرَعَهُ وَ وَجَأَ أَنْفَهُ وَ رَقَبَتَهُ وَ هَمَّ بِقَتْلِهِ فَذَكَرَ قَوْلَ رَسُولِ اللَّهِ (صلی الله علیه واله وسلم) وَ مَا أَوْصَاهُ بِهِ فَقَالَ وَ الَّذِي كَرَّمَ مُحَمَّداً بِالنُّبُوَّةِ يَا ابْنَ صُهَاكَ لَوْ لا كِتابٌ مِنَ اللَّهِ سَبَقَ وَ عَهْدٌ عَهِدَهُ إِلَيَّ رَسُولُ اللَّهِ‏ص لَعَلِمْتَ أَنَّكَ لَا تَدْخُلُ بَيْتِي»

كتاب سليم بن قيس، نویسنده: هلالى، سليم بن قيس، محقق / مصحح: انصارى زنجانى خوئينى، محمد؛ ناشر: الهادى‏؛ ج‏2، ص 586

«فَوَثَبَ عَلِيٌّ علیه السلام» دوستان این عبارت را سرچ بزنند، حضرت از جا می‌پرد درگیر می‌شود؛ اما می‌فرماید «لَوْ لا كِتابٌ مِنَ اللَّهِ سَبَقَ وَ عَهْدٌ عَهِدَهُ إِلَيَّ رَسُولُ اللَّهِ‏ص لَعَلِمْتَ أَنَّكَ لَا تَدْخُلُ بَيْتِي» اگر پیمان خدا و رسول نبود تو نمی‌توانستی در خانه من وارد بشوی این در منابع شیعه است.

در منابع سنی از یکی از تابعین نقل کرده اند که شمشیر امیر المؤمنین در این ماجرا شکست؛ یعنی این گونه نبوده که امیر المؤمنین (سلام الله علیه) بی ایستند و هرکسی می‌خواهد هر جسارتی بکند. بله این را داریم که امیر المؤمنین مأمور به صبر بود در آن شکی نیست.

بنابراین ما نیاییم یک چیزهای را نقل کنیم که نشود خیلی رویش ایستاد، آن چه که مسلم است هجوم صورت گرفته است و این‌ها هم کفایت می‌کند برای این که اثبات کند که طرف مقابل شایسته زمامداری جامعه نیست؛ چون بالاخره ظلم‌هایی است بحث هجوم است، بحث غصب است و بحث غضب است، به غضب آوردن صدیقه طاهره بحث سقط فرزندشان و دفن مخفیانه و این موارد، مواردی است که برای اثبات مدعا کفایت می‌کند و قرار نیست که هر نقلی خوانده بشود.

مجری:

ممنونم از شما جناب استاد روستایی بزرگواری فرمودید استفاده کردیم خدا به شما سلامتی و طول عمر با عزت بدهد. و تشکر از تک تک شما مخاطبین عزیز مباحث خیلی ارزشمندی که امشب مطرح شد و استفاده کردیم و بهره بردیم ان شاءالله شما هم استفاده کرده باشید و کسانی که هم می‌خواهند بعدا این مطالب را بنویسند و یاداشت کنند باز پخش برنامه را حتما ملاحظه کنند تا دست شان از این محورها و مصادری که بیان شد.

ان شاءالله به شرط حیات فردا شب هم خدمت تان خواهیم بود و ام الائمه را تقدیم تان خواهیم کرد، با تمام وجودمان دعا می‌کنیم برای ظهور و فرج مولایمان امام زمان (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) اللهم عجل لولیک الفرج، سایه تان کم نشود خدا نگهدار!