سایر قسمت ها
راه روشن - تحلیل ماهنامه علمی و تحلیلی وضعیت شناسی شیعیان( انگیزه های گرایش به تشیع در ایران )

قسمت نود و سوم برنامه راه روشن با کارشناسی حجت الاسلام و المسلمین دکتر ابوالقاسمی


دیگر قسمت ها

 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

 

عنوان برنامه: راه روشن (نقد دگر اندیشان شیعی)

تاريخ: 18/ 02/ 1403

عناوین بحث: مناظره، شیعه در ایران، ماه نامه آفتاب، احداث، موج بیداری، استبصار، تقیه، بصیرت افزایی، بحث علمی، مراسمات مذهبی، بودجه های فرهنگی، انگیزه های معنوی، حجاب، پاسخ به شبهات!

استاد: حجت الاسلام والمسلمین دکتر ابو القاسمی

مجری: آقای محمد تقی غضبانی

مجری:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ وَبِهِ نَسْتَعين، اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّلْ فَرَجَهُم، عزیزان بیننده سلام وقت شما بخیر، برنامه راه روشن را از شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج الله تعالی فرجه الشریف) تقدیم حضور شما می کنیم، برنامه راه روشن متکفل و پاسخگوی به برخی از شبهات و مشکلاتی که ممکن است در فضای مجازی ایجاد شود و از نظر محتوا ممکن است ذهن یا دیدگاه کسی تغییر کند درگیر آن مبحث باشد و ممکن است سوالاتی در ذهنش پیش بیاید.

 در خدمت جناب آقای دکتر ابو القاسمی هستم مطالب را آماده می کنند شبهاتی که در آن روزها است را برای ما مطرح می کنند و کلیپ هایی که مربوط به آن است برای ما تهیه می کنند و پاسخ می دهند. استاد عزیز سلام خیلی خوش آمدید.

استاد ابوالقاسمی:

وعلیکم السلام ورحمة الله

أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ اَلْحَمدُ للهِ رَبِّ العالَمین اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى ‌مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى وَ عَلِيٍّ الْمُرْتَضَى وَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ وَ ‌الْحَسَنِ الرِّضَا وَ الْحُسَيْنِ الْمُصَفَّى، وَ جَمِيعِ الْأَوْصِيَاءِ ‌مَصَابِيحِ الدُّجَى وَصلّ عَلیٰ مَنْ بِيُمْنِهِ رُزِقَ الْوَرَي وَ بِوُجُودِهِ ثَبَتَتِ الْاَرْضُ وَ السَّمَاءُ مَوْلانا صَاحِبَ العَصْرِ وَالزمَان

سلام عرض می کنم خدمت شما و بینندگان عزیز و گرانقدر شبکه جهانی حضرت ولی عصر امیدوارم هر کجا هستند موفق و پیروز باشند.

مجری:

یک سری مباحث خدمت شما بودیم الحمد لله هفته قبل به پایان رسید تا ببینیم نتیجه آن مباحث چه است، آن نقد صحبت های آقای اکبر نژاد بود برای امروز در چه موضوعی صحبت خواهیم کرد و بهره خواهیم برد؟

استاد ابو القاسمی:

در مورد برنامه های که آقای اکبر نژاد رفته بود عرض کردیم پانزده قسمتش بحث های علمی داشت باقیش یا تکرار بود یا مطالب غیر علمی و کلی گویی ها لذا آن پانزده قسمت را در شبکه نقد کردیم و در همان ابتدا هم برای مناظره اعلام آمادگی کردیم. وقتی مناظرات ایشان را به دو، سه نفر از بزرگواران دیدم ایشان ادعا می کرد شما نظرات من را نمی دانید.

اگر چه ما اعلام آمادگی کرده بودیم وقتی که از طرف آقای اکبر نژاد هم تماس گرفتند گفتم آماده هستم ولی یک مقدمه ای باید باشد. این که شما با نظرات ما آشنا نیستید گفته نشود چرا؟ من اول کل قسمت های که ایشان علمی صحبت کردند نقد می کنم بعد با ایشان مناظره می کنم اگر خواست بگوید نمی دانید بگویم از اول تا آخر (صِفر تا صدش) را گوش دادم.

هفته قبل پایان نقد این پانزده قسمت بود مجدد اعلام مناظره کردیم از دفتر ایشان تماس گرفتند گفتند ما آمادگی مناظره داریم ان شاء الله هفته آینده مناظره رخ خواهد داد در مورد برداشت های و دیدگاه های ایشان از دیدگاه های سیاسی پیغمبران و ائمه (علیهم السلام) عنوان و زمان دقیق ظاهراً هفته آینده در همین برنامه خواهد بود. اما عنوان دقیقش را ان شاء الله بعداً مطرح خواهم کرد. این راجع به مطلبی که شما فرمودید.

اما مطلب دوم در هفته گذشته یک ماهنامه علمی به نام نامه آفتاب خبرش را خبرگزاری رسمی حوزه زد، وضعیت شناسی شیعیان در نامه آفتاب یعنی انگیزه های گرایشات تشیع در ایران را مطرح کرده حالا استبصار به عنوان یک پروژه علمی اگر یک شخصی بخواهد به آن نگاه کند (نامه آفتاب، ماهنامه علمی تحقیق وضعیت شناسی شیعیان پژوهشی پیرامون انگیزه های گرایشات تشیع در ایران)

کاری که انجام دادند نگاه کردم یک کار مناسب و خوب بود قابل استفاده است این ماهنامه در 4 اسفند نشر پیدا کرده است. مطالعه ای در موردش داشتم اجمالاً می خواهم راجع به آن چیزی که در این ماهنامه آمده است صحبت کنیم. هر کاری به روش علمی صورت بگیرد بر اساس تحقیقات باشد مناسب است و وقتی که این را ملاحظه کنیم دیگر ادعاهای که یک نفر می گوید به نظر من این طور یا آن طور است، آمار را پیش روی مان قرار بدهیم نتیجه برای ما خیلی بهتر خواهد بود اگر چه یک انتقاداتی جزئی به بعضی از برداشت ها از آمارها دارم آن را عرض خواهم کرد. ولی در کل بسیار کار مناسب، خوب، فرخنده و مبارکی است از این مجموعه تشکر می کنیم که این کار را انجام دادند از نویسنده و دیگرانی که نشر دادند ان شاء الله خدا خیرشان بدهد.

اما برویم سراغ آن چیزی که در این مجله کار، تحقیق و ارائه شده است این ها بین دو مطلب فرق گذاشتند.

 نکته اول: زمینه ها. نکته دوم: انگیزه ها اولاً با توجه به اهمیت موضوع انگیزه های که به امامیه داشت انگیره های 670 نفر مورد بررسی قرار گرفته است.

مجری:

از مستبصرین؟

استاد ابوالقاسمی:

بله، انگیزه های 141 نفر در مصاحبه ها و بحث دیگری که بوده مشخص است که کار با حوصله، سر فرصت است یعنی وقتی یک جامعه آماری 670 نفری داشته باشیم مشخص است نتیجه خوبی خواهد داشت، محدود نیست بین ده یا پانزده نفر نه با یک تعداد زیادی در ارتباط بوده است.

 نکته دوم که عرض کردیم تفاوت انگیزه و زمینه: عواملی که باعث تحول اعتقادی و مذهبی می شود را می توان به دو بخش مهم تقسیم نمود زمینه ها و انگیزه ها که بین شان فرق است. می گوید یک زمینه ای بود مثلاً من در منطقه ای بودم با یک گروهی آشنایی پیدا کردم این آشنایی زمینه شد تا من بروم تحقیق کنم. بروم فلان کار را انجام بدهم حالا بعد از آن زمینه چه چیزی سبب تحول شد؟ یک مرحله زمینه است یک مرحله آن چیزی که سبب تحول شد. این ها را از هم جدا کردند این کار هم بسیار فرخنده و خوبی است.

اما نکته سوم: میانگین سنی تغییر مذهب از 12 تا 18 سال بیست درصد تقریباً از 18 تا 25 سال بیست و نُه درصد نزدیک به سی درصد؛ یعنی از 12 تا 25 سال نیمی از مستبصرین را تشکیل می دهند این یعنی چه؟ اگر ما واقعاً هدایت کسانی که در سر سفره معارف اهل بیت (علیهم السلام) نیستند هر اسمی باشد اصلاً اسمش را تشیع نگذاری هر چه می خواهید بگذارید. اگر ما این را خواستیم چه زمانی باید با آن ها کار کنیم؟ از چه زمانی باید صورت بگیرد؟ صبر کنیم سن شان بالا برود یا باید یک برنامه مفصل برای آشنایی نوجوان ها و جوان ها با مکتب اهل بیت (علیهم السلام) داشته باشیم. این برای ما بسیار مهم است.

 اما همین مطلب در روایاتی هم آمده است از جمله در کتاب شریف کافی و دیگر کتب آمده است که حضرت فرمودند:

«بَادِرُوا أَحْدَاثَكُمْ بِالْحَدِيث‏ قَبْلَ أَنْ تَسْبِقَكُمْ إِلَيْهِمُ الْمُرْجِئَةُ»

تهذيب الأحكام (تحقيق خرسان)؛ نویسنده: طوسى، محمد بن الحسن، ناشر:  دار الكتب الإسلاميه، محقق/ مصحح: خرسان، حسن الموسوى‏، ج8، ص111

حتماً سراغ جوان ها بروید با جوان ها کار کنید در تهذیب الأحکام، جلد 8، صفحه 111 روایت را مطرح می کند «بَادِرُوا أَحْدَاثَكُمْ بِالْحَدِيث»‏ اگر می خواهید معارف اهل بیت را یاد بدهید به چه کسی یاد بدهید؟ «قَبْلَ أَنْ تَسْبِقَكُمْ إِلَيْهِمُ الْمُرْجِئَةُ» قبل از این که مُرجئه کسانی که یک طوری ترسیم می کنند که روایات اهل بیت فایده ندارد چون مرجئه می گفتند خیلی سراغ اهل بیت نروید چند تا تعریف دارد اجمالش اعتقاد عمومی به مکتب خلافت می شود.

«بَادِرُوا أَحْدَاثَكُمْ بِالْحَدِيث»‏ شروع کنید به جوان ها حدیث بدهید قبل از این که مرجئه سراغ شان بیایند. مشخص است آن طرف کار می کند «تَسْبِقَکُمْ إِلَیْهِمُ» آن ها سریع می آیند کار می کنند. آن ها برنامه دارند آن ها حواس شان است آن ها مکتب و دوره دارند. به اسم های مختلف دارند روی جوان ها کار می کنند. می گوید «تَسْبِقَکُمْ إِلَیْهِمُ» آن ها دارند سریع می آیند شما باید چه کار کنید، شما باید مبادرت کنید قبل از آن ها بروید.

حدیث دیگر که در کتاب شریف کافی هم آمده است این حدیث بسیار مهم و با سند معتبر است در قُرب الإسناد هم آمده است اسماعیل ابن عبد الخالق می گوید نزد امام صادق (علیه السلام) بود دیدم حضرت به ابو جعفر احول (مؤمن الطاق) گفت

 «وَ أَنَا أَسْمَعُ»

 من می شنیدم

 فرمودند به بصره رفتی؟ وقتی که من به یک نفری از دوستانم بگویم تهران رفتی، یعنی چه؟ یعنی او بنا بود تهران برود به من هم خبر رسیده الان دارم می پرسم رفتی یا نرفتی؟ پس مشخص است از قبل یک هماهنگی بوده است

 «أَتَيْتَ الْبَصْرَةَ فَقَالَ نَعَمْ»

 به بصره رفتی؟ گفت بله!

 هوای بصره چطور بود؟ آبش چطور بود؟ بازارش چطور بود؟ بیماری هایش چطور بود؟ این سوالات را نپرسید.

«قَالَ كَيْفَ رَأَيْتَ مُسَارَعَةَ النَّاسِ إِلَى هَذَا الْأَمْرِ وَ دُخُولَهُمْ فِيهِ»

وضعیت تشیع مردم چطور است شیعه می شوند یا نه؟

می گویم تهران رفتی؟ می گوید بله، می گویم بازار چطور بود؟ یعنی برای چه رفت؟ برای بازار رفت وقتی به مؤمن الطاق می فرمایند بصره رفتی وضعیت تشیع چطور بود یعنی چه؟ یعنی برای این کار فرستادمش گفت:

«قَالَ وَ اللَّهِ إِنَّهُمْ لَقَلِيلٌ وَ لَقَدْ فَعَلُوا»

کم هستند ولی دارند شیعه می شوند

«وَ إِنَّ ذَلِكَ لَقَلِيلٌ»

ولی به نظرم کم است باید بیشتر کار شود.

حضرت فرمود:

«فَقَالَ عَلَيْكَ بِالْأَحْدَاثِ»

می خواهی کار بکنی مؤمن الطاقی که تخصصت مناظره و پاسخ به شبهات است روی چه کسی کار کن؟ روی جوان ها، جوان های شیعه یا سنی؟ سنی هستند دارد بصره می گوید. مؤمن الطاق شیعه با چه کسی کار کن؟ با جوان های سنی بصره؛ «عَلَيْكَ بِالْأَحْدَاثِ» سراغ جوان ترها برو

«فَإِنَّهُمْ أَسْرَعُ إِلَى كُلِّ خَيْرٍ»

جوان ترها در کارهای خیر هنوز قید و بندهای دنیوی زیاد ندارند.

الكافي ( ط- الإسلامية)؛ نويسنده: كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق‏؛ محقق / مصحح: غفارى على اكبر و آخوندى، محمد؛ ناشر: دار الكتب الإسلامية، تهران‏: 1407 ق‏، ج5، ص 74

حاضر می شود از این قید و بندهای محدود دنیوی دست بکشد و به سمت حق و حقیقت بیاید. اما وقتی سن بالاتر رفت پابندها و دست بندها بیشتر شد آن موقع دیگر این کار سخت تر می شود «عَلَيْكَ بِالْأَحْدَاثِ» سراغ جوان ترها برو.

ما دقیقاً همین مطلب را در این آماری که الان دیدیم ملاحظه کردیم. أحداث یعنی از 12 تا 25 سال؛ بالای 50 درصد مستبصرین تا 25 سال هستند این وظیفه ما را سنگین می کند. ما نسبت به دیگران وظیفه داریم این وظیفه را اهل بیت (علیهم السلام) به مؤمن الطاق ها و دیگران دادند این باید انجام شود.

مجری:

امروز هم اگر قطعاً آقا ظاهر و حاضر بود قطعاً ما را مأمور به همین کار می کردند.

استاد ابوالقاسمی:

دوم: سال تشرف یک چیزی که دوست داشتم بیشتر کار شود نمی گوید این قضیه روز افزون است تعداد قابل توجه و حدود یک سوم از افراد پایش شده در طول سال های 1391 تا سال 1395 مستبصر شدند. یک موجی بود در این تحقیق امکان بررسی این موضوع برای ما فراهم نبود شاید نشانگر برخی از عوامل با اهمیت باشد. به عنوان مثال شاید برخی اقدامات زمینه ساز دستگاه ها یا مجموعه های مذهبی و فرهنگی در این موضوع تأثیر داشته باشد.

همچنین چه بسا موج بیدارگری که در آن سال ها در کل دنیای اسلام به راه افتاد در این جریان نیز نقش داشته است. و بسیاری از احتمالات دیگر که با پژوهشی اختصاصی قابل دستیابی خواهد بود. الان هم حجمش بالا است آماری که دارد تعداد بالا است، اما آنی که الان برای ما مهم این است 91 تا 95 اوج فعالیت شبکه ولایت بود و اوج بحث های مناظره ای ما در فضای مجازی، در شبکه ولایت و بقیه جاها بود. سالش مشخص است مسئله خیلی ساده ای است آن زمانی که کارهای شبکه ولایت اوج گرفت سال 89 شروع شد سال دومش به اوج رسید 91 تا 95 اوج کارها بود. این چهار، پنج سال اوج کارهای شبکه ولایت بود این خیلی روشن است.

اگر بنا باشد ما عوامل دیگری داشته باشیم آن عوامل هنوز هم هستند اما این تأثیر بر آن زمان چون یک موج کار رسانه ای راه افتاد. ما دوست داشتیم که این را کار کنند این قسمت همین طور نماند نگویند فعلاً این را مسکوت گذاشتیم و سراغ کارهای دیگر رفتیم. نه این مهم بود ما باید بفهمیم این موج از کجا شروع شده است؟ اوج استبصار یک عاملی دارد که در یک زمانی زیادش می کند.

پنجم وضعیت نمودار تقیه: کسانی که در حال تقیه هستند سی و هشت در حال تقیه، پنجاه و هفت درصد در حال اعلام و علنی. سوال ما این است چرا در کشوری که مرکز تشیع است سی و هشت تا چهل درصد باید تقیه کنند؟ این سوال باید جواب داده شود علت این که ما یک حجم بالایی افراد تقیه ای داریم چیست؟ تقیه از چه می کنند؟ یکبار می گوید می خواهد دیگران را با تقیه جذب کند پنج یا ده درصدش این است اما باقی چه؟

من قبلاً کلام مرحوم امام (رضوان الله علیه) را خواندم که اولین بیانیه انقلابی مرحوم امام قبل از 15 خرداد راجع به بهائیت یک صحبتی کردند گفتند علما بروید از بهائیت یاد بگیرید، که یکی از این ها در یک دِهی بلایی سرش بیاید عالم و آدم را با خبر می کنند زمین و زمان را بهم می زنند که یک نفر ما یک بلایی سرش آمده است. آن وقت در کشوری که مرکز تشیع است عاصمه جهان اسلام و با این وضعیت در خود کشورمان حدود چهل درصد باید تقیه کنند این برای ما بسیار ناراحت کننده است. آن های هم که تقیه می کنند این فشار روانی برای شان سنگین است تصور کنید یک نفری هر روز مشغول پنهان کاری باشد به خاطر این که می ترسد یعنی چهل درصد مستبصرین ما در حال ترس هستند، ترس از چه؟ این جا باید مسئولین پاسخگو باشند چه اتفاقاتی رخ داد که چهل درصد مشغول تقیه هستند.

الحمد لله حدود شصت درصد هم تقیه نمی کنند این هم خیلی خوب و برای ما امید بخش است. اما چهل درصد تقیه سنگین است و عدد بالایی است، یک نفر از ترسش بخواهد تقیه کند در کشور ما زیاد است یک نفر هم نباید باشد. بله اگر می خواهد دیگران را هدایت کند مجبور است آن یک بحث دیگر است اما این که جو طوری باشد که بترسد و فشار به او بیاید یک نفرش هم در کشور ما زیاد است.

اما سراغ زمینه ها برویم دو تا مطلب خیلی مهم دارد که زمینه ها یعنی آن چیزی که شروع حرکت این ها بود چه چیزی این ها را به سمت تشیع حرکت داد؟ چهل و هشت درصد محبت اهل بیت (علیهم السلام) و چهل و یک درصد زندگی در منطقه مشترک!

مجری:

یعنی در اثر تلاقی با شیعیان

استاد ابوالقاسمی:

ارتباطی که با شیعه ها داشت ببینیم شیعه چه است و راجع به تشیع تحقیق کنیم؟ چه و چهار درصد به خاطر محبت اهل بیت (علیهم السلام) این بسیار برای ما خوب است این نشان می دهد حجم بالایی از کسانی که ما با آن ها ارتباط داریم محبین اهل بیت هستند و روی جنبه محبت به اهل بیت باید خیلی تأکید کنیم.

لذا آخرش خواهم آورد مصیبت های که بر سر اهل بیت آمده تأثیری که دانستن آن مصیبت ها داشت برای این ها بسیار زیاد بوده است، من برخیش را برای شما نشان می دهم مراسم شیعیان تقریباً سیزده درصد، عزاداری ها بیست و چهار درصد روی هم سی و هفت درصد می شود که فقط بحث مراسمات و عزاداری ها است. سی و هفت درصد کم نیست.

 باز از چیزهای که دارد برای ما بسیار مهم است راجع به دو، سه تا عنوان صحبت می کند. موضوعاتی که صحبت کرده است آیه تطهیر یک و چهار دهم درصد، آیه مودت دو درصد، آیه ولایت پنج درصد، آیه مباهله یک و چهار دهم درصد، حدیث دوازده امام یک و خورده ای. اما دو، سه تا مطلب خیلی مهم این جا مطرح می کند یک: بحث الهی بودن امامت دَه درصد، مرجعیت علمی اهل بیت یازده درصد.

بعد در ادامه می آید راجع به شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها)، جریان غدیر دوازده درصد. یا از چیزهایی که دارد ماجرای فاطمیه را سه تا عنوان کرد ولی کنار هم باید دیده شود. غصب خلافت، جریان سقیفه چهار، جریان فدک چهار، شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) پنج جمعش سیزده و چهار دهم درصد فقط و ماجرای غصب خلافت و شهادت و مظلومیت حضرت زهرا (سلام الله علیها). سیزده درصد در بین این مسائل شهادت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) را به عنوان عامل اساسی داریم. جدا کردن این ها از همدیگر به نظر من معنی نداشت. درست است در آن لیستی که دادند یا تحقیقی که کردند جدا آوردند اما واقعاً این ها را نمی شود از هم جدا کرد.

 از این طرف یک سری شهادت حضرت زهرا داریم که حدود دوازده تا سیزده درصد تأثیر دارد. از آن طرف شرکت در عزاداری ها و مراسمات شیعه را داشتیم یعنی روی همدیگر این ها تأثیر گذاری که برای آن مقدمه داشت که این ها به سمت حقیقت راه بیافتند حدود پنجاه درصدش همین است. یک انگیزه ای که ما داریم پنجاه درصدش دانستن این ها است. این ها برای ما خیلی مهم است روی این تأثیرها باید کار کنیم مفصل تر در مورد این قضایا هم صحبت خواهم کرد.

 البته راجع به شبکه ولایت گفتم این جا در صفحه 25 می گوید به عنوان مثال شبکه ولایت در سال های نخست تأسیس و در زمانی که در اوج بود تأثیر خوبی در استبصار داشت و تعدادی از مستبصران از دیدن برنامه های علمی این شبکه مستبصر کرده بودند.  این انگیزه ها است زمینه نیست به انگیزه ها هم می رسیم. همین را دقیقاً حضرت آیت الله مکارم شیرازی یک نامه ای به استاد قزوینی دادند متن نامه را قبلاً داشتم باید بگردم پیدایش کنم در آن جا آمده است که تعداد زیادی از کسانی که اخیراً مستبصر شده اند که یک موجی هم به راه افتاده است علت تشیع شان را شبکه ولایت مطرح کرده بودند.

راجع به تقیه صحبت کردیم گفتیم محبت اهل بیت و زندگی در منطقه مشترک؛ اما انگیزه های عمومی بعد از آن مقدمه ای که ایجاد شده است می خواهد شیعه بشود چه چیزی سبب شد شیعه شده؟ چون فامیل هایش شیعه هستند؟ چون دوستانش شیعه هستند؟ چون اخلاق خوب دید شیعه می شود؟ یا در این مرحله نیاز به چیز دیگر دارد؟ چهل و یک درصد انگیزه های علمی مذهبی مطرح کردند.

مجری:

یعنی همان بصیرت افزایی

استاد ابوالقاسمی:

بله، فهمیدن این که حق با چه کسی است، مشخص شدن راه چرا امام صادق می فرماید به سراغ شان بروید توی مؤمن الطاق باید بروی با آن ها صحبت کنی این که ما فقط به آن ها احسان کنیم قضیه را حل نمی کند. احسان فقط آن زمینه را ایجاد می کند اما زمینه که ایجاد شد یک انگیزه ای هم باید ایجاد شود. اگر شما این انگیزه را ندهی «بَادِرُوا أَحْدَاثَكُمْ بِالْحَدِيث» شما نکنید ‏ قَبْلَ أَنْ تَسْبِقَكُمْ إِلَيْهِمُ الْمُرْجِئَةُ.» آن ها سراغ شان می آیند این قدر شبهه می اندازند طرف همان جا می ماند دیگر طرف شما نمی آید راه حق را پیدا نمی کند. چون آن طرف دارد کار می کند گفتم این دو تا را تفکیک کردن خیلی برای ما در تحلیل مطالبی که مطرح می شود مؤثر است.

الان ما یک انگیزه های عملی مذهبی داریم که طرف رفت تحقیق کرده است انگیزه های علمی مذهبی می گوید 279 نفر بیش از نیمی از مستبصران از مطالعه و تحقیق غافل نبوده اند. انگیزه های زیادی است اما بیش از نیم دنبال انگیز های علمی مذهبی که خودش اصل بود مطالعه و تحقیق کردند.

عنوان ها را ببینید نفوذ به وهابیت چون نمی خواهی وهابی شویم شیعه می شویم. چهار نفر کلاً این قدر وهابیت بود آمدند شیعه شدند. مطالعه و تحقیق 278 نفر، کرامات اهل بیت 59 نفر پاسخ مناسب از آن طرف ندیدند. زیارت 75 نفر، زیارت و کرامت شبیه به هم است. ارادت شیعیان به اهل بیت، ادعیه شیعه، احکام شیعه، احکام اهل سنت. این ها را روی همدیگر گذاشت یعنی همه را با هم جمع کنید به اندازه مطالعه و تحقیق اثر ندارد.

حالا من یک سوال دارم مگر ما روایت نداریم که:

«فَإِنَّ النَّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحَاسِنَ كَلَامِنَا لَاتَّبَعُونَا»

عيون أخبار الرضا (عليه السلام)؛ نویسنده: ابن بابويه، محمد بن على، مصحح: لا جوردی، مهدی، ناشر: نشر جهان، ج1، ص307

این جا این را نیاورده است احکام، ادعیه یا اعتقادات شیعه را می خواهد بگوید؟ «محاسن کلامنا» کدامش است؟ این جا ادعیه و احکام شیعه تأثیر زیادی ندارد آنی که محاسن کلامنا است اگر کسی متخصص در لغت باشد می داند آن دوران کلام برای بحث های اعتقادی به کار می رفت. اگر مردم بحث های اعتقادی زیبای ما را ببینند همه از ما تبعیت می کنند.

این را قبلاً ما می گفتیم اما یک مدرکی باید برایش می داشتیم این جا هم که این کلام به کار رفته است به معنای بحث های اعتقادیش است. شاهدش بحث های عمومی آن ها را ندارد آن چیزی که شما به عنوان بحث های عمومی مطرح می کنید این تأثیر گذاری را ندارد که بحث های عقیدتی که خاص به اهل بیت (علیهم السلام) است آن تأثیر را دارد. این خودش مؤید آن برداشت ما از روایت شد.

مجری:

پس این روایت دارد تأیید می کند که بحث علمی و پژوهشی به این قضیه خیلی کمک می کند.

استاد ابوالقاسمی:

بله، یک چیز جالب تر انگیزه مؤثر، ‌انگیزه های مؤثر همسر شیعه است مطالعه و تحقیق صد و چهل و یک نفر، مراسمات شیعه شصت و شش نفر، مادر شیعه، کرامات اهل بیت، فعالیت جهادی،‌ رفیق شهید، خواب، تبلیغات روحانیت، تبلیغات مستبصرین، بستگان شیعه، استبصار خانواده و مطالب دیگر اما آنی که از همه مؤثرتر است مطالعه و تحقیق صد و چهل و یک نفر.

باز بگوییم نه آقا فقط برویم با آن ها رفیق شویم رفیق شدن پنجاه و هفت درصد است از مراسمات شیعیان تأثیرش کمتر است. در آن مرحله اول اثر خودش را می گذارد می رود تحقیق می کند رفیق شدن کار خودش را می کند، اما شما بدانید رفیقت یک اعتقاد اشتباه دارد رفیق با او هستی اما اعتقاد او را قبول می کنی؟ نه، طبیعی است ما به آن طرف باید حق بدهیم اگر من فقط با او رفیق بودم این رفاقت خالی آن تأثیر را نمی گذارد. اگر من فقط رفتم فعالیت جهادی انجام دادم سه نفر کلاً به خاطر آن فعالیت جهادی شیعه شدند. آن فعالیت جهادی آن قدر تأثیر ندارد که مطالعه و تحقیق علمی دارد. ما نباید سر خودمان کلاه بگذاریم هر چقدر هم که احسان کنیم فقط زمینه را درست می کند.

لذا این آقایانی که می گویند بحث های علمی نباشد جلوی بحث های علمی را می گیرند دارند تمام اموالی که به عنوان تبلیغ و زمینه سازی پرداخت می شود را اسراف می کنند. یک قبلاً هم گفتم حقی است که هر فرد ایرانی از بیت المال حق دارد به همه باید حقوق شان داده شود هیچ چیزی نباید کم کذاشته شود. اما یک بحث دیگر است فلان ارگان خیریه ای که یک بودجه خاصی برای کارهای تبلیغی دارد فلان مجموعه، حرم امام رضا (علیه السلام)، علوی و ...خیلی های این ها بیت المال نیست این ها اوقاف و اموال خاص است این ها را هزینه کنیم بعد بگوییم بعد به هیچ وجه کار تبلیغی کنارش نباشد. یا باشد ولی آن بحث های آگاه سازی نباشد نتیجه کلاً سه نفر از دویست، سیصد نفر، این اثر دارد؟ یا آنی که این حرف را می زند دارد جلوی این کار را می گیرد؟

مجری:

عملا دارد جلویش را می گیرد.

استاد ابو القاسمی:

 چون سابقه شان را داریم احتمال بسیار زیادی می دهم چون طرف مقابل هم این تحقیقات را انجام می دهند. ما احتمال بدهیم آن کسی که آمد جلوی جنبه مطالعه ای تحقیقیش را می گیرد جلوی گسترش تبلیغات تحقیقی را می گیرد این مأمور نفوذی طرف مقابل باشد که روی مهم ترین چیز دست گذاشته است. حداقل احتمالش را بدهیم.

مجری:

همینی که شما می فرمایید همین لیست در اختیار آن طرف است شاید زودتر از این ها دست پیدا کردند.

استاد ابوالقاسمی:

نکته دیگر در انگیزه های اجتماعی است گفتیم خود اجتماعی هم تأثیر گذار است بعد از آن تحقیقات و بحث های علمی، اجتماعی چه؟ این جا خیلی مهم است دوستان خوب دقت کنند در انگیزه های اجتماعی یک صد و نود نفر انگیزه را چه مطرح کردند؟ در انگیزه های اجتماعی، چون گفتیم بالاترین انگیزه همان تحقیق و این ها بود بعد از ان مرحله انگیزه های اجتماعی است بالاترین چیزی که در خود انگیزه های اجتماعی است چیست؟ مراسمات شیعیان صد و نود نفر گفتند مراسمات شیعیان است که ما را به این راه کشانده است. گروه های دیگر هم هستند فعالیت سپاه و بسیج هشت نفر، سیاست های جمهوری اسلامی ده نفر.

چند نکته بگویم ماها یک سیاست عمومی جمهوری اسلامی داریم که بسیار بسیار بسیار خوب است و باید هم باشد که‌آن سیاست دفاع از مظلوم در کل دنیا است. دفاع از فلسطینی ها است اما نیاییم بگوییم با همین دفاع از مظلوم شیعه درست می کنیم. با همین دفاع از مظلوم محب اهل بیت درست می کنیم. خود آمارهای رسمی می گوید سیاست جمهوری اسلامی ده نفر، در مقابل مراسمات شیعیان صد و نود نفر روی همدیگر دویست نفر می شود آن ده تا، ده تا از دویست تا می شود پنج درصد می شود. پنج درصدش به خاطر سیاست ها بود نود و پنج درصد به خاطر مراسمات بوده است. اگر چه میلیاردها دلار ما باید برای کمک به مظلوم هزینه کنیم اما نیاییم آن را خرج این طرف کنیم یعنی چه؟ نگویید شما نروید این مراسمات را بگیرید چرا؟ چون ما داریم آن جا دفاع از مظلوم می کنیم آن شیعه شان می کند.

مجری:

ببین هر کدام چقدر نقش دارد.

استاد ابوالقاسمی:

بله، نمی گویم آن طرف کمک نشود آن طرف یک نفر هم شیعه نشود وظیفه مان است اصلاً او بعداً برود ناصبی بشود وظیفه من دفاع از مظلوم است هیچ شکی نداریم خرج هم باید بشود صد در صد، بحث کجاست؟ این که منحصر می کند نگاه کن ما داریم این جا سیاسی کار می کنیم این کارهای سیاسی ما تأثیر می گذارد.

این ها آشنا می شوند اما تا زمانی که آن تحقیق و بحث اعتقادی نباشد جذب نمی شود. آن مراسم چه کار می کند؟ آن مراسم آشنایی او در جو شیعی با اعتقاد شیعی است.

 باز همین جا یک عده یک پروژه های مطرح می کنند پروژه شان چه است؟ ما باید برای خود اهل سنت محرم یک مراسمات مستقل داشته باشیم. اگر او مراسم مستقل خودش را داشت شیعه می شود؟ نه، احساس بکنیم آنی که می گوید سنی مراسم مستقل بگیرد هم تأکید روی این قضیه دارد باز دارد در بازی طرف مقابل بازی می کند. آقا ما می خواهیم مراسم بگیریم یک مراسم مشترک بزرگ بگیریم شیعیان باشند یک نفر مداح اهل سنت هم بیاید همه با هم باشند چرا از هم جدایش می کنید؟ جدا کردن برای چه است؟ که او داخل جو شیعی نیاید.

اصلا بیشترش را برای شما بگویم امام صادق (علیه السلام) گفت شما بروید در نماز جماعت شان شرکت کن نگذار نماز جماعت او بدون حضور شیعه باشد. در تشییع جنازه اش شرکت کن نگذار در تشییع جنازه شان بدون حضور شیعه باشد. نگذار جاهایی که نیاز به رفتارهای اجتماعی دارد بدون حضور شیعه باشد. شما همه جا با آن ها مشترک باش این که می آید اصرار دارند پروژ درست کنند پول می گیرند رفتیم بیست تا مراسم اهل سنت درست کردیم خودشان آمدند آن جا مراسم جدا گرفتند. شما دارید خدمت می کنید یا دارید این ها را از مراسم شیعه ها جدا می کنید؟ بله اگر آن مراسمی که او می گیرد مقدمه شرکتش در مراسم شیعه بشود خیلی خوب است.

اما اگر آن جا یک قرص بی حسی دارید به او می دهید فقط یک کِرخی موقتی به او دست می دهد هیچ تأثیری هم نخواهد داشت. در واقع باید حواس مان را جمع کنیم ظاهر بعضی حرف ها خیلی زیبا است این ها را نگاه کنید مراسم گرفتیم با محبت اهل بیت آشنا کردیم. او می گوید محبت اهل بیت دارم خیلی زحمت کشیدید کار خاصی نکردید. در آن مراسم به چیزی که او به آن اعتقاد دارد که اعتقادش این است محبت اهل بیت همان چیزی است که او دارد می گوید برای این را کاری کردی؟ یا او در اعتقادش محکم تر شد؟ می گوید بله همینی که من دارم درست است پس آنی که شیعه ها دارند غلط است. شما او را در این اعتقاد باطلش مستحکم تر کردید.

 بله شما می خواهید مراسم بگیرید یک مراسم مشترک بگیرید شیعه ها و اهل سنت هم باشند با هم مراسم را بگیرند و صد در صد این مراسم مشترک هم مستلزمات خودش را دارد. خیلی باید مراقب باشیم چه گفته می شود، چطوری بر گزار می شود؟ لذا دسته های عزاداری که این قدر اهل سنت در آن شرکت می کنند تأثیر گذار بود. حواس مان را جمع کنیم با حرف های زیبا ما را فریب ندهند، جدا کردن مراسمات اهل سنت از شیعه، نه این که او باشد مقدمه این باشد این جدا کردن، خیانت است. پول هم برای این بگیرد پول دارد می گیرد که به ما خیانت کند حواس مان را باید جمع کنیم.

(میان برنامه)

مجری:

سلام الله علیک یا امیر المؤمنین، یا علی، یا علی، یا علی پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمودند «ذکرُ علي عبادَه» واقعاً ذکر حضرت علی عبادت است و این چه عبادت نشاط آوری است چه روحیه ای به آدم می دهد و چقدر دل های ما شاد می شود با این نام مبارک الحمد لله که در زیر سایه آقا امام علی هستیم و ان شاء الله زیر سایه امام عصر هم باشیم.

موضوع ما بحث استبصار است در خدمت آقای دکتر ابوالقاسمی بودیم آمار خیلی زیبا و دقیقی را ارائه کردند و مباحث خوب و شیرینی شنیدیم. استاد در دو، سه مورد در ذهنم است فرمودید به مراسم ها می آیند یا خودشان جدا بگیرند یا بحث آخر که ما نمونه هایش را دیدم خودشان می گویند در دانشگاه های که درس می خواندیم زمانی که در دانشگاه های وهابی ها یا در دانشگاه اهل سنت درس می خواند می گفت آن جا کلی از فضایل اهل بیت به ما می گفتند منتها همه این ها را انگار داخل یک صندوقچه ای از طلا گذاشتند درش را هم قفل کردند و کنار گذاشتند. ولی آن چیزهایی که باید بحث کنیم ده، دوازده حدیث دیگر است که آن ها را مورد تحلیل قرار می دهند و آن چیزی که خودشان می خواهند می گویند این دقیقاً همان فکری است که شما فرمودید که در بین این صحبت ها پیش می آید.

استاد ابوالقاسمی:

این جا یک نکته ای خدمت تان عرض کنم چند نمونه خیلی واضح در زندگی روز مره مان داریم به عنوان مثال می گویند به بچه ها اجازه ندهید پفک و چیپس و ... زیاد بخورند چرا؟ چون یک غذای کاذب برای آن ها می شود. بدن شان فکر می کند این غذا را مصرف کرد دیگر نیازی به بقیه چیزها ندارد خود آن طرف رغبتش به این زیاد می شود دیگر بقیه چیزها را اصلاً غذا حساب نمی کند.

به بچه آبگوشت و چیزهای مفید بدهید می گوید این ها چه است پفک می خواهم. مذاقش عوض شده است در روایات معصومین (علیهم السلام) زیاد داریم می گوید فلانی محبت شما را دارد می فرماید اینی که بدون بغض باشد محبت نیست. یکی،‌ دو روایت نیست چرا؟ حضرت خودش می دانند این محبت می تواند جذبش کند اما دارند تذکر می دهند حواست را جمع کن این محبت برای او پفک نشود.

فکر نکند این جا من چون محبت دارم تمام شد رفت احساس نکند این غذای واقعی روح اوست. بله به بچه یک بار پفک می دهید با این پفک او را به رستوران می کشید یک غذای خوب می دهید بخورد. با این پفک سر سفره می آوریدش می گویید دو تا دانه پفک به تو می دهم به شرط این که سر سفره بیایی، اما این که به او بگویید این پفک غذای تو است بخور خودت را با این سیر کن اشتباه است.

این که ما یک بند القاء کنیم فلانی هم خیلی محب اهل بیت بود اخیراً زیاد دیدیم می گویند مالک ابن أنس،‌ ابو حنیفه، شافعی و ... یک طوری این ها را می گویند انگار نفرات اول محبت اهل بیت بودند. این طوری که شما ترویج می کنید او الگوی محبت اهل بیت برای این فرد می شود. دیگر محبت واقعی به دست نخواهد آورد می گوید خودت گفتی این الگو است من هم سراغ همان الگو رفتم.

محبتی که او دارد ترویج می کند من همان مدل را گرفتم چرا ناراحت هستی؟ الان امام صادق (علیه السلام) از این که این شخص محبت خالی دارد باید ناراحت یا خوشحال بشود؟

مجری:

طبیعتاً باید ناراحت بشود

استاد ابوالقاسمی:

چرا؟ چون که این محبت خالی دارد او را به صورت غیر صحیح اشباع می کند با چیزهای که به درد نمی خورد فایده چندانی ندارد نمی گوییم هیچ سودی ندارد پفک مقداری سیر می کند، یک ذره هم اخیراً چیزهای خوب هم در آن ریختند اما این به هیچ وجه جای غذا را نمی گیرد. شیر خشک هیچ وقت جای شیر مادر را نمی گیرد. بله یک بچه ای است هیچ راهی ندارد سینه مادرش را هم اصلاً نمی گیرد دیگر مجبور هستید با شیر خشک بزرگش کنید. اما به بچه ای که می شود شیر مادر داد بیایم شیر خشک بدهم همچنین کاری می کنم؟ هیچ وقت این هم دقیقاً همین طور است پس مشغول کردن خودمان، سر خودمان را شیره بمالیم با این مطالبی که این ها مطرح می کنند به این مدل قطعاً درست نیست.

دقیقاً همین را انگیزه های اجتماعی مطرح می کند می گوید صد و نود نفر از مستبصران اذعان کردند مراسمات در استبصارشان تأثیر داشت البته باز مهم است بسیاری از آن ها انگیزه آغازین را شرکت در مراسمات گفتند. در نتیجه درست است انگیزه اجتماعی را داخل در انگیزه ها مطرح کرده است اما بیشتر شبیه به زمینه ها می ماند.

یعنی باز اگر ما دقیق بخواهیم مقایسه کنیم خود آن ها می گویند این سبب شد بروم تحقیق را انجام بدهم. پس چند تا کار باید انجام بدهیم یک: مراسمات مشترک گسترده، در بخش آخر نشان دادم راجع به شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها)، راجع به غدیر و راجع به دیگر مسائل در مراسم مشترک مان عزاداری محترمانه برای حضرت زهرا (سلام الله علیها) بگیریم اشکال دارد؟ پرچم سیاه شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) بزنیم توهین نباید بکنیم اما باید پرچم سیاه بزنیم که این بفهمد یک چیزی است. این نماد انگیزه می شود برود تحقیق کند قضیه چه است؟ چرا پرچم سیاه زدند مگر چه اتفاقی رخ داده است، بعد از 1400 سال چه شده است؟ پس خود برگزاری مراسمات در مناطق مشترک خیلی تأثیر گذار و مهم است و باید رویش کار شود. باید بودجه برایش گذاشته شود نمی گویم بودجه دولتی بیت المال مساوی برای همه است. آن بودجه ها، موقوفات و مؤسسات خاصی که هستند و خیرینی که هستند باید به این سمت منتقل کنند.

 آخرین مطلبی که در این جا است انگیزه ارتباطی می گوید نود و سه نفر رفیق شیعه شان سبب شد وارد این بحث ها شوند تحقیق کنند. بعد که تحقیق کردند طرف شیعه شده است.

مجری:

زمینه از طرف دوست و رفیق

استاد ابو القاسمی:

من نمی گویم دوست تأثیر ندارد دوباره تأکید می کنم خوب دقت کنید نسبت به آن مسائل دیگری که بود نسبت به این انگیزه های که بود مطالعه و تحقیق را در این جا چند درصد آورده است؟ صد و چهل و یک نفر در مقابل بقیه چیزهایی که آورد مثل انگیزه های شیعه و بقیه مسائل مطالعه و تحقیق، درست کردن زمینه برای این که، با اعتقادات شیعه آشنایی پیدا کند.

مطالعه و تحقیق صد و چهل و یک، مراسمات شصت و شش، رفیق شیعه پنجاه و هفت شما شیعه بهترین رفیق اهل سنت هم شدی چقدر تأثیر گذار هستید؟ در کنار مراسمات، مطالعه و تحقیق شما تقریباً یک چهارم یا یک پنجم آن ها تأثیر گذاری می توانید داشته باشید. پس باز نیایند بگویند رفتیم با این ها رفیق شدیم.

مجری:

خود آن ها هم می گویند بعد از این رفتیم تحقیق و پژوهش کردیم به این جا رسیدند.

استاد ابوالقاسمی:

چقدر هم هزینه دار است آنی که می گوید رفیق شدم مجانی رفیق نمی شود باید هزینه کند شما همین هزینه را در جاهای دیگر هم خرج کنید. نمی گویم قطعاً رفیق شیعه بشود هزینه اش را بکند مراسمات باشد اما آن جاهایی که جای مطالعه و تحقیق است باید چند برابر هزینه بشود تا ان شاء الله تأثیر گذاری بیشتری ببینیم.

مجری:

خیلی از خیرین دنبال این هستند که ببینند کجا اثر بیشتر می گذارد این مالی که می خواهند در راه خدا خرج کنند خیلی مشخص است خیلی مؤثر است در همچنین مؤسسات یا همچنین جاهایی که انگیزیشی کار می کنند و علمی پژوهشی جلو می برند.

استاد ابوالقاسمی:

لذا از نویسنده و ناشرین محترم تشکر می کنیم ولی امیدواریم که این تحقیق ها اولاً عرض کردم چند جایش مشخص بود با آن مطالبی که گفته یا ناقص است یا یک مقداری همخوانی نداشت با آماری که گفته ولی در مجموع بسیار بسیار کار فرخنده ای است ان شاء الله که از این کارهای علمی بیشتر انجام شود. نتایجش در رفتارها و فعالیت های بعدی ما بیشتر و بیشتر بشود.

مجری:

خیلی متشکریم در بحث استبصار نکته مان را تکمیل کردیم موضوع دیگری هم دارید؟

استاد ابوالقاسمی:

بله، خواستم یک ضرب المثلی بگویم گفتم مطرح نکنم شاید ناراحت بشوند یا به آن ها بر بخورد غیر از این همه آقایانی که ادعای علم شان می شد آمدند مطالبی راجع به حجاب گفتند و بعد هم از کشور رفتند و فراری شدند و خیلی افراد دیگر، جواب هایشان قبلاً‌ داده شد آن ها اثر نگذاشت. دختر آیت الله طالقانی یک کلیپی راجع به حجاب بیرون داد کلیپ را ببینیم از باب خالی نبودن عریضه گفتیم یک جوابی هم به ایشان داده بشود.

مجری:

ایشان هم در این زمینه ها از قدیم فعال بودند خیلی ها شاید آشنا هم باشند.

کلیپ از دختر آیت الله طالقانی در مورد حجاب:

در رابطه با مسئله حجاب اجباری و این بیانیه ای که دوستان مان در این رابطه دادند چند نکته را این جا می خواهم یادآوری کنم از جنبه دینی و مذهبیش بخواهیم حساب کنیم و این حکم را هم ظاهراً حکم شرعی و اسلامی می دانند چون اگر در اسلام و قرآن ما نبود حتماً در جمهوری اسلامی هم اجرا نمی شد اولاً آیات حجاب مان که در قرآن در دو سوره و پنج، شش تا آیه بیشتر تجاوز نمی کند. اولین خطابش، خطاب به آقایان است که چشم هایتان را فرو بیاندازید (پایین بیاندازید) و نگاه نکنید و خیره نشوید این اولین توصیه است.

 دومین نکته خطاب این آیات راجع به مؤمنین و مؤمنات است حتی در بعضی از آیات توصیه به زنان پیامبر است و غیر مسلمان ها و خود مسلمان ها می توانند حجاب نداشته باشند و بیشتر افراد هم این را حالت توصیه ای می دانند و سفارش به مؤمنین می دانند نه یک حکم و دستور واجب!

نکته دیگری که می توانیم در این جا بگوییم این که هیچ مجازاتی برای این مسئله و بی حجابی در قرآن نداریم در رابطه با چیزهای دیگر که ضرر به دیگران است مجازات داریم اما در رابطه با حجاب اصلاً این موضوع را نداریم. از جنبه اجتماعی هم حساب کنیم آیا همیشه دین با اجبار و زور پیش رفته است در صورتی که (لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ) داریم. اگر در خود دین اجبار و زوری نباشد آیا در احکام فرعی و شرعیش هم باید زور و اجبار باشد که این هم از جهت دینی کاملاً رد است. این نوع برخوردها غیر از این که کرامت و آزادی و انسانیت انسان ها را تحقیر کند و زیر سوال ببرد و پایمال کند هیچ اثر دیگری نمی تواند در جامعه داشته باشد.

 بعضی ها راجع به قانون صحبت می کنند می گویند قانون است. قانونی قابل اجرا می تواند باشد که خواست عموم مردم و با عرف جامعه هماهنگی و همخوانی داشته باشد در غیر این صورت قابل اجرا نیست. بنابراین به طور جدی از دست اندرکاران و حاکمیت می خواهیم که به این تحقیر و خشونت پایان بدهد در رابطه با حجاب اجباری و بیشتر از این کینه، دشمنی و نفرت را در جامعه به وجود نیاورد!

مجری:

آقای دکتر ابوالقاسمی امر حجاب یک امر واجبی است در قرآن این قدر دقیق به آن پرداخته شده است حتی در مورد نماز و روزه به این دقت و ظرافت اشاره نشده است. با آقای دکتر جباری یک برنامه داشتیم خیلی بیشتر از این آیاتی که ایشان اشاره کرد آیاتی است که مربوط به حجاب است حتی در ریزترین مسئله حجاب اشاره شده است چه شده هر کس از راه می رسد یک بحثی را مطرح می کند این را برای ما روشن کنید.

استاد ابوالقاسمی:

از بین همه پیغمبرها جرجیس، این همه متخصص دین هستند عکس مرحوم پدرشان را گذاشتند که مثلاً من دختر آیت الله طالقانی هستم به فرض شما از جهت علمی و دینی تخصص تان چیست؟ چند آیه درست می توانید بخوانید؟ چند روایت می توانید ارائه کنید؟ همین حرف های که زد مشخص است ابتدائیات را نمی داند.

اولاً حجاب اجباری می گوید مگر در قرآن حجاب اختیاری دیده شده است؟ حجاب برای زن ها اجباری یا اختیاری است؟ فرض کنیم حکومتی در کار نیست خدا چه گفته است؟ اگر واقعاً اختیاری است مقصودتان این است که مثلاً من نماز هم می توانم نخوانم خدا نیامد من را مثل ملائکه خلق کند به اجبار باید نماز بخوانم اختیاری نیست. اگر آن منظورتان است در هیچ کار دیگری هم مجبور نیستید نماز هم شما نخوان، روزه هم نگیر هیچ کار دیگری هم نکن؛ اما دستور خدا است نمی توانید منکر شوید.

نکته دوم: می گوید در آیات حجاب اول آمده است مردها چشم هایشان را فرو بیاندازند. یک مثال برای شما می زنم به رئیس جمهور بگوییم آقای رئیس جمهور باید زیر لباست، لباس ضد گلوله بپوشی چرا؟ چون ممکن است یک نفر شما را با تیر بزند. بگوید نه اول باید بروید به آنی که می خواهد تیر بزند بگویید شما حق ندارید این کار را انجام بدهید. چه چرندی است می گویید؟ بله او نباید بزند ولی من هم باید از خودم محافظت کنم. چون خدا به مردها گفت شما اول چشم هایتان را فرو بیاندازید پس دیگر زن ها حجاب نداشته باشند. چون من به آن کسی که تیر اندازی می خواهد بکند می گویم این کار را نکن خیلی بد و زشت است پس دیگر زن ها بی حجاب بیرون بیایند. این مدل استدلال مشخص است درخواست می کنم هر کسی مثل ایشان از این حرف ها می خواهند بزند،‌ بزند چرا؟ چون مرحله بعدی وقتی نقدش کردیم همه می فهمند این آدم اصلاً در بحث دینی، خلاص حرف ندارد سطح فکرش این قدر است. هر کس دیگر مثل ایشان بود بیاید صحبت کند خیلی خوب است چون سطح دینی شان مشخص می شود. هر دفعه مجبور می شویم یک نفر جدید می آید صحبت می کند می گوییم این آدم، آدم بی سواد است همه تان هم بیایید با همدیگر صحبت کنید خیال مان راحت بشود و دیگر درد سر نداشته باشیم.

نکته دیگر می گوید آیات راجع به مؤمنین و مؤمنات است در مقابل مؤمن، منافق است پس شاید دل مان بخواهد منافق بشویم اصلا مثلاً می شود کسی بگوید من می خواهم منافق بشوم؟ خیلی از آیات صراحتاً احکام را برای مؤمنین آورده است

(يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيسِرُ وَالْأَنْصَابُ وَالْأَزْلَامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ)

ای کسانی که ايمان آورده ‌ايد! شراب و قمار و بتها و ازلام [= نوعی بخت ‌آزمايی]، پليد و از عمل شيطان است، از آنها دوری کنيد تا رستگار شويد!

سوره مائده (5): آیه 90

اول خیلی از آیات راجع به مؤمنین آمده است پس این احکام فقط برای مؤمنین است اگر کسی نمی خواهد مؤمن باشد حق دارد در جامعه اسلامی شراب بخورد. حق دارد در جامعه اسلامی قمار بازی داشته باشد. این چه استدلالی است؟ این که می گوید (يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا) یعنی بقیه را در حدی که خطاب بکنم نمی دانم اصلاً ارزش برای شان قائل نیستم.

شما می خواهید بگویید خدا برای مردم ایران ارزش قائل نباشد این طور بشوند همه منافق هستند؟ مردم ایران منافق هستند لذا حجاب برای خانم های ایرانی لازم نیست. در مقابل مؤمن، منافق است وقتی می گوید: (يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا) یا (مؤمنین، مؤمنات) می گوید یعنی همه تان باید مؤمن باشید و همه تان باید این طور باشید. نه این که خدا بگوید اگر خواستی مؤمن باشی این کار را انجام بده نخواستی مؤمن باشی اشکال ندارد اصلاً معنی ندارد. مثل این که بگوییم اگر خدا به تو یک پسر داد برای این پسر روز هفتم باید سنت اجرا کنید، اگر پسر نداد دختر داد مشخص است سالبه به انتفاع موضوع می شود اصلاً نیاز به این حرف ها نیست چون اصلاً‌ او مد نظر من نیست. مثالی که شما دارید می زنید ربطی به بحث ما ندارد.

خدا دارد می گوید همه تان باید مؤمن باشید و اگر هم کسی مؤمن است خود به خود باید این کار را انجام بدهد نه این که حالا من نظر دارم اگر کسی مؤمن نبود نه آن جا من می گویم نیاز ندارد. اصلاً آن جا را مد نظر قرار ندادم به آن توجه نکردم و مورد خطاب قرار ندادم.

بعد می گوید حجاب توصیه است نه دستور واجب! آیه را ببینیم خدای متعال به پیغمبر می فرماید پیغمبر

(يا أَيهَا النَّبِي قُلْ لِأَزْوَاجِكَ)

ای پيامبر! به همسرانت بگو

سوره احزاب (33): آیه 59

نمی گوید «أوص» توصیه کن قُلْ بگو چه کار کنند؟ مناسبت است که حجاب سرشان کنند نخیر حتماً این کار را انجام بدهید (يدْنِينَ) اگر ادبیات عرب بلد باشد این را مضارع آورده است حتماً این کار را انجام بدهید توصیه اش کجا است؟ به پیغمبرش می گوید قُلْ نمی گوید توصیه کن حتماً بگو چه بگو؟ امر کن؟ نه تأکیدش از امر بیشتر حتماً این طور می شود. به خانم ها، به دخترانت به زن های مؤمنین بگو حتماً باید حجاب سرشان باشد.

مجری:

این نکته ای که شما گفتید این به ذهنم آمد آن جا که خداوند متعال به ملائکه دستور می دهد بر آدم سجده کنند آن جا هم همین تعبیر را به کار می برد

(وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَى وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ)

و (ياد کن) هنگامی را که به فرشتگان گفتيم: «برای آدم سجده و خضوع کنيد!» همگی سجده کردند؛ جز ابليس که سر باز زد، و تکبر ورزيد، (و به خاطر نافرمانی و تکبرش) از کافران شد.

سوره بقره (2): آیه 34

از آن تعرض کرد شیطان شد و از رحمت خدا رانده شد.

استاد ابوالقاسمی:

متأسفانه هر کسی از راه می رسد نظریه پرداز می شود حرف های مطرح می کند.

مجری:

شما ضرب المثل آب که سر بالا می رود می خواستید بگویید

استاد ابوالقاسمی:

مشخص است چه ضرب المثلی است دیگر نیاز به گفتن نیست. گفت خطاب به مؤمنین است

(يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَأْكُلُوا الرِّبَا أَضْعَافًا مُضَاعَفَةً وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ)

ای کسانی که ايمان آورده ‌ايد! ربا (و سود پول) را چند برابر نخوريد! از خدا بپرهيزيد، تا رستگار شويد!

سوره آل عمران (3): آیه 130

مؤمنین، ربا نخورید پس در جامعه باید یک سری بانک های داشته باشیم ربا خواستند بخورند اشکال ندارد. می شود همچنین حرفی زد؟ چون خطاب به مؤمنین است خطاب به منافقین نیست. آیه دیگر

(يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَذَرُوا مَا بَقِي مِنَ الرِّبَا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ* فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَإِنْ تُبْتُمْ فَلَكُمْ رُءُوسُ أَمْوَالِكُمْ لَا تَظْلِمُونَ وَلَا تُظْلَمُونَ)

ای کسانی که ايمان آورده ‌ايد! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهيزيد، و آنچه از (مطالبات) ربا باقی مانده، رها کنيد؛ اگر ايمان داريد! اگر (چنين) نمي‌کنيد، بدانيد خدا و رسولش، با شما پيکار خواهند کرد! و اگر توبه کنيد، سرمايه‌هاي شما، از آن شماست [= اصل سرمايه، بدون سود]؛ نه ستم مي‌کنيد، و نه بر شما ستم وارد مي‌شود.

سوره بقره (2): آیات 278 و 279

(يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَذَرُوا مَا بَقِي مِنَ الرِّبَا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ) باز هم می گوید اگر مؤمن هستید. اگر مؤمن نیستم چه؟ (فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ) مؤمن نیستی؟ جنگ با خدا است پس این که اگر مؤمن نیستی خواستی انجام بده نخواستی نه این حرف ها نیست مؤمن نیستی با خدا داری می جنگی (فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ) گفت راجع به غیر مسلمان ها نداریم.

مجری:

به هر حال انکار همچنین چیزی اثری که خود قرآن دارد صریح می گوید چه شده است؟ این قضیه خیلی مهم است.

استاد ابوالقاسمی:

بله، می گوید برای غیر مسلمان ها نداریم غیر مسلمان ها در منطقه خاص به خودشان می توانند شراب درست کنند، بفروشند و بخورند؟ بله منطقه خودشان است چون در آن منطقه می توانند بیایند بین مسلمان ها به خودشان شراب بفروشند می شود؟ نمی شود. مظاهر زندگی غیر اسلامی نباید غیر مسلمان بین مسلمان بیاورد انجام بدهد. دو دو تا چهار تا است همه این را می دانند.

شخصی در منطقه خودش می خواهد خوک پرورش بدهد، بدهد. می خواهد بخورد،‌ بخورد. اما این خوک را بیاورد در بازار مسلمان ها به یک مسیحی دیگر بفروشد می شود؟ حق ندارد در بازار مسلمان ها بیاورد. دو دو تا چهار تای دین است مشخص است.

 بعدی می گوید هیچ مجازاتی برای این مسئله در قرآن نداریم. برای خیلی از کارها در قرآن مجازات نداریم برای همجنسی بازی زنان در قرآن رسماً حکمش نیامده است. پس بگوییم این را هم ولش کنیم چون در قرآن نیامده است، آیا می شود؟ برای خود ارضایی مجازاتش در قرآن نیامده است ولش کنیم هر که خواست در خیابان هم این کار را انجام بدهد می شود؟ چه استدلال های سخیفی است می کنید؟ با این حرف هایت آبروی خودت را بیشتر می بری. البته تشکر می کنم.

 مطلب بعدی وقتی اصل دین اکراه نیست در جزئش هم نباید اکراه باشد. فرض می کنیم یک نفری در آمریکا در ارتش آمریکا رفت در ارتش آمریکا گفتند باید اول صبح بلند شوید، صبحگاه، ورزش صبحگاهی انجام بدهید. اصل سرباز شدن در ارتش آمریکا اختیاری است چرا زورم می کنید؟ وقتی اصلش اختیاری است این ها نباید زورکی باشد. اصلش اختیاری بود الان سرباز شدم می خواهم بگیرم، بخورم و بخوابم اصلش اختیاری است فرعش هم باید اختیاری باشد می گفت ف گفتی باید تا فرحزاد بروی.

معلم به بچه گفت الف بگو نمی گفت، گفت چرا نمی گویی گفت من الف را بگویم تا یا را مجبورم می کنی بگویم قوانین همین است شما وقتی در یک جامعه ای آمدی قانون آن جامعه را پذیرفتی که الان جامعه اسلامی است باید قوانین آن جامعه را قبول کنی لذا حد زنا است، حد لواط است و حد شرب خمر است، بگوید نه خدایا در اصل اسلام اکراه نداریم مسیحی می تواند مسلمان نشود بله می تواند نشود اگر مسلمان شد تمام شد مثل سربازی در آمریکا است آمدی باید تا آخرش را بروی.

گفت این اجبار تحقیر کرامت انسان ها است تحقیر کرامت است خودت چرا چادر سر کردی؟ این همه احکام در قرآن خدا گفت اجبار است از نماز، روزه، حج، و زکات و ... این ها تحقیر کرامت است یا این برای حفظ کرامت انسان است؟ این که زن را از پرده بیرون بیاورید اسباب بازی هر بولهوسی بشود این کرامت دادن به زن است، واقعا این است؟!

مثلاً فلان آقا بسیار اهل کار و ... اما زنش را با چه می شناسند زنش خیلی خوش هیکل و خوش قیافه است. از زنش این را می دانند. زنش دانشجو است درس خواند مدرک و اختراع دارد؟ نه این تاجر خودش خیلی اهل فکر است اما زنش چه؟ زنش خیلی خوشکل است تِهش این می شود. نگاه شان به زن این می شود مقایسه می کنند این طور است.

اما آن طرف به زن های تاجر کار دارند؟ نگاه شان هم می کنند؟ چند تا زن فوق تخصص بد قیافه آمریکای می شناسید معرفی کنید.

مجری:

اولویت زیبایی ظاهری و جسمیش است.

استاد ابوالقاسمی:

همه ایرانی های که این قدر ادعای شان می شود چند تا زن بد قیافه متخصص آمریکایی می شناسند؟ دایره را گسترده تر می کنیم غربی می شناسند؟ حالا بگو چند تا زن خوش قیافه غربی می شناسید؟ مشخص است اینی که شما می گویید تحقیر کرامت است نخیر این کرامت دادن به شخصیت زن است خانم چیزی که پنج سال، ده سال مهمان تو است این زیبایی چند سال همراهت است؟ اگر خواستی در دور زیبایی برسی اولاً آن چند صباحی که زیبا هستید صبح بلند می شوی باید آرایش بکنی در خیابان مراقب باشی آرایشت پاک نشود. در خیابان هر کجا می روی مدام نگاه می کنی از تو خوشکل تر نباشد حسادتت بر انگیخته نشود چه و چه نشود. کل این هم چند سال است این چند سال تمام شد نه باید الان عمل کنم بوتاکس کنم، پوستم را بکشم و چه کار کنم باز خودش زجر می کشد.

آخرِ آخرش به یک جایی می رسد دیگر پوست توانایی کشیدن ندارد آن موقع سر خورده در خانه می نشیند چند تا نوه داری که دوستت داشته باشند؟ چند تا دختر و پسر داری که دور و برت بگردند؟ لذا نفر اول ملکه زیبایی یکی از کشورهای غربی در خانه اش مرد بعد از چند ماه سر مالیات یا چیز دیگر در خانه اش را باز کردند دیدند جنازه اش گوشه ای افتاده بود سگ و گربه اش او را خورده بودند. چطور زندگی می کرد؟ چند ماه یا چند سال آخر وقتی پوستش را نمی شد کشید به خیابان می آمد مسخره اش می کردند در خیابان نمی آمد با پیک غذا و چه و چه بیاور حتی پیک هم این را نبیند فقط به حسابش برود تمام شد.

 این کرامت زن است که وقتی چند سال گذشت دیگر به هیچ وجه رویش نشود در خیابان بیاید چون این زندگی است برایش درست کردید؟ یا یک بند اضطراب داشته باشد یا اصلاً‌ زیبایی ندارد توانایی رقابت با دیگران نداشته باشد از همان اول سر خورده بشود. این چه کرامتی است؟

بعد گفت در دین نیست ما می گوییم در دین است اما قانون، گفت قانونی قابل اجرا است که خواست عموم مردم باشد. سوال: زمان کرونا اغلب می خواستند ماسک بزنند یا نمی خواستند بزنند؟ می خواستند نزنند پس چرا اجرایی شد؟ کمربند بستن در ماشین همه می خواستند ببندند یا می خواستند نبندند؟ اجبار کردند فرهنگ سازی هم کردند جریمه هم گذاشتند همه اش با همدیگر باید باشد.

گفت من می خواهم به این تحقیر و خشونت پایان بدهد برای ماسک مگر اکراه نمی کردند اگر یک نفری بدون ماسک در یک واگن مترو می آمد چه اتفاقی رخ می داد؟ همه را آلوده می کرد فرض کنید یک زنی آرایش کرده با وضع آن چنانی وارد قطار مترو شود چه اتفاقی رخ می دهد؟ همه چشم ها آلوده می شود فرق نمی کند آلودگیش همان است.

مجری:

این آلودگی در فکر است ممکن است تا شب کار مفید نتواند انجام دهد

استاد ابوالقاسمی:

در روایت دارد

«وَ النَّظْرَةُ سَهْمٌ مَسْمُومٌ مِنْ سِهَامِ إِبْلِيس‏»

تیر عادی هم نیست تیر زهر آگین از تیرهای شیطان است. خلاصه کسانی که این مدلی صحبت می کنند درخواست می کنم همه شان با همدیگر جمع شوند یک بیانیه بدهند تا روی همدیگر اثبات کنیم همه شان در مسائل دینی این قدر توانایی، درک و فهم دارند!

مجری:

خیلی متشکریم برخی دوستان تماس گرفته بودند متأسفانه نشد با آن ها ارتباط برقرار کنیم چون بحث مهم بود باید به یک جایی می رسید. از این مباحث خوب و زیبایی که برای مان آوردید تشکر می کنیم ان شاء الله بینندگان عزیز هم استفاه کرده باشند. اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجَ، خدا حافظ!


راه روشن - تحلیل ماهنامه علمی و تحلیلی وضعیت شناسی شیعیان( انگیزه های گرایش به تشیع در ایران )>

مناظره شیعه در ایران ماه نامه آفتاب احداث موج بیداری استبصار تقیه بصیرت افزایی بحث علمی مراسمات مذهبی بودجه های فرهنگی انگیزه های معنوی حجاب پاسخ به شبهات