- 
            	
                آیت الله حسینی قزوینی 1:26:06 دقیقه
 تواتر و صحت حدیث منزلت در منابع اهل سنت 6 مهر 1404
- 
            	
                بررسی شمول حدیث منزلت: آیا فقط مربوط به جنگ تبوک است؟ 30 شهریور 1404 1:24:08 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین 
 ویژگیهای اختصاصی نبی مکرم اسلام صلیاللهعلیهوآله 16 شهریور 1404
- 
            	
                حبل المتین 1:23:40 دقیقه
 شهادت امام حسن عسکری علیهالسلام 9 شهریور 1404
- 
            	
                حبل المتین 
 ادله عقلی امامت در کلام امیرالمومنین علیهالسلام ( فضیلت لیله المبیت) 2 شهریور 1404
- 
            	
                حبل المتین 
 استدلال عقلی امیرالمومنین در شورای شش نفره بر امامت و خلافت خود ( حدیث منزلت) 26 مرداد 1404
- 
            	
                حبل المتین 
 استدلال عقلی امیرالمومنین در شورای شش نفره بر امامت و خلافت خود 19 مرداد 1404
- 
            	
                حبل المتین 1:18:52 دقیقه
 استدلال عقلی امیرالمومنین در شورای شش نفره بر امامت و خلافت خود ( آیه فآتِ ذَا الْقُرْبَىٰ حَقَّهُ) 12 مرداد 1404
- 
            	
                حبل المتین 1:19:52 دقیقه
 ادله عقلي امامت ( حديث مناشده) 22 تیر 1404
- 
            	
                بررسی روایت الحسن والحسین سیدا شباب اهل الجنة 1 تیر 1404 1:01:20 دقیقه
- 
            	
                روایت حماسهها: شجاعت و جانفشانی امیرالمؤمنین(علیه السلام) در راه دفاع از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) 18 خرداد 1404 1:11:02 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین 1:21:37 دقیقه
 بررسی حدیث طیر مشوی و واکنش وهابیان 11 خرداد 1404
- 
            	
                حبل المتین 1:23:53 دقیقه
 از مناشده تا رد الشمس: استدلالهای امیرالمومنین(علیه السلام) در برابر مخالفان 4 خرداد 1404
- 
            	
                حبل المتین 1:19:28 دقیقه
 نقد شبهات خلافت با دلایل قرآنی و تاریخی: از آیه استخلاف تا سقیفه 28 اردیبهشت 1404
- 
            	
                حبل المتین 1:07:31 دقیقه
 ادله عقلی امامت از دیدگاه امیرالمومنین علیهالسلام در حدیث مناشده 21 اردیبهشت 1404
- 
            	
                حبل المتین 1:27:13 دقیقه
 بررسی احتجاجات امیرالمؤمنین (ع) در شورای شش نفره و تحلیل حدیث مناشده 7 اردیبهشت 1404
- 
            	
                حبل المتین 1:24:56 دقیقه
 ادله عقلی امامت از دیدگاه امیرالمومنین علیهالسلام 31 فروردین 1404
- 
            	
                حبل المتین - ادله عقلی امامت از دیدگاه فریقین 24 فروردین 1404 1:27:35 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین 1:17:37 دقیقه
 ملاک و معیار انتخاب خلیفه و امام از نگاه اهل سنت 26 اسفند 1403
- 
            	
                حبل المتین _ ادله عقلی امامت از دیدگاه فریقین 12 اسفند 1403 1:15:11 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین _جایگاه اهلبیت(علیهم السلام) در حفظ زمین؛ بررسی اسناد روایی شیعه و سنی 5 اسفند 1403 1:26:26 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین _ کرامات امام حسین (علیه السلام ) و حضرت عباس(سلام الله علیه) و بررسی روایات خلافت و مهدویت از منابع اهل سنت 14 بهمن 1403 1:1:05 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین _وجوب نصب امام در منابع شیعه 30 دی 1403 1:24:51 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین 1:26:40 دقیقه
 وجوب نصب امام از دیدگاه شیعه 23 دی 1403
- 
            	
                حبل المتین _ وجوب نصب امام از دیدگاه فریقین 2 16 دی 1403 1:26:37 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین 1:28:57 دقیقه
 نظر علمای اهل سنت در وجوب نصب امام (علیه السلام) 9 دی 1403
- 
            	
                حبل المتین 1:24:11 دقیقه
 معني كلمه مولا براساس تفاسير و كتب لغت علماي اهل سنت 2 دی 1403
- 
            	
                حبل المتین 1:24:06 دقیقه
 بررسی معنای «مولا» در حدیث غدیر از منظر علم لغت و نحو و دلالت آن بر اولویت 25 آذر 1403
- 
            	
                حبل المتین 01:31:02 دقیقه
 مولا در آیینه تاریخ: بررسی مفهوم ولی و مولا در شیعه، سنی و وهابیت 4 آذر 1403
- 
            	
                حبل المتین _ بررسی ادعای میر شریف جرجانی در مورد خلافت حضرت علی علیهالسلام و ابوبکر 20 آبان 1403 1:24:07 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین 1:22:23 دقیقه
 تحلیل ادعای جرجانی و بررسی تاریخی آن 13 آبان 1403
- 
            	
                حبل المتین 1:25:28 دقیقه
 آیا نصی برای خلافت امیرالمومنین علی علیه السلام وجود دارد؟ 6 آبان 1403
- 
            	
                حبل المتین 1:26:14 دقیقه
 در سقیفه به کدام حدیث پیامبر اکرم صلی اله علیه و آله برای خلافت ابوبکر استناد کرده اند؟ 29 مهر 1403
- 
            	
                حبل المتین 1:24:32 دقیقه
 کلمه ولی در کلام خلفاء به چه معنایی استعمال شده؟ 15 مهر 1403
- 
            	
                حبل المتین 1:27:36 دقیقه
 بررسی سندی و دلالی حدیث «انت ولی کل مؤمن من بعدی» 1 مهر 1403
- 
            	
                حبل المتین 1:29:14 دقیقه
 عبارت (من کنت اولی به من نفسی فعلی ولیه) در کتب اهل سنت 25 شهریور 1403
- 
            	
                حبل المتین - کلمه ولی در اصطلاح و لغت 18 شهریور 1403 1:23:05 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین 1:25:31 دقیقه
 معانی و مصادیق کلمه ولی 28 مرداد 1403
- 
            	
                حبل المتین _ مفهوم واژه «خلافت» و روایاتی که هرگز دیده نشد!! 21 مرداد 1403 1:20:38 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین _ دلاورانی که قبل عاشورا به سپاه امام حسین (سلام الله علیه) پیوستند! 7 مرداد 1403 1:26:16 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین _ نمونه هایی از ریزش های نگون بخت در واقعه عظیم عاشورا 31 تیر 1403 1:24:42 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین _ تفسیر بسیار شیرین استاد حسینی قزوینی از آیه 79 سوره حجر! 20 خرداد 1403 1:25:02 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین _ امامت در آیه يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ 6 خرداد 1403 1:23:44 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین _ امامت در قرآن کریم 23 اردیبهشت 1403 1:26:28 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین _ پیغام مهم قرآن و سنت: «امامت» عهد الله است، عهد الناس نیست! 16 اردیبهشت 1403 1:25:14 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین _ دو شاخصه و ویژگی مهمِ قرآنیِ امام جامعه اسلامی! 9 اردیبهشت 1403 1:26:41 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین _ بررسی تفاوت دو واژه «امام»و «خلیفه» در نگاه علمای اهل سنت 2 اردیبهشت 1403 1:25:40 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین _ شیعیان امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) همنشین رسول الله در بهشت! 26 فروردین 1403 1:26:35 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین _ سه ویژگی بی نظیر و منحصر به فرد امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) 19 فروردین 1403 1:27:44 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین _ امامت الهی از منابع شیعه و اهل سنت 5 فروردین 1403 1:26:20 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین _ امامت الهی از منابع شیعه و اهل سنت 27 اسفند 1402 1:20:31 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین _ امامت الهی از منابع شیعه و اهل سنت 20 اسفند 1402 1:25:46 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین _ امامت الهی از منابع شیعه و اهل سنت 13 اسفند 1402 1:26:48 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین _ امامت الهی از منابع شیعه و اهل سنت 29 بهمن 1402 1:28:26 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین _ امامت الهی از منابع شیعه و اهل سنت 15 بهمن 1402 1:22:37 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین _ امامت الهی از منابع شیعه و اهل سنت 8 بهمن 1402 1:25:13 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین _ امامت الهی از منابع شیعه و اهل سنت 17 دی 1402 1:12:13 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین _ امامت الهی از منابع شیعه و اهل سنت 10 دی 1402 1:11:24 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین _ امامت الهی از منابع شیعه و اهل سنت 3 دی 1402 1:26:36 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین _ امامت الهی از منابع شیعه و اهل سنت 19 آذر 1402 1:28:07 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین _ امامت الهی از منابع شیعه و اهل سنت 12 آذر 1402 1:26:38 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین _ امامت الهی از منابع شیعه و اهل سنت 21 آبان 1402 1:22:36 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین _ امامت الهی از منابع شیعه و اهل سنت 14 آبان 1402 1:23:00 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین _ امامت الهی از منابع شیعه و اهل سنت 7 آبان 1402 1:25:03 دقیقه
- 
            	
                قسمت صد و هشتاد و هفتم برنامه حبل المتین با کارشناسی آیت الله سید محمد حسینی قزوینی 1:29:33 دقیقه
 حبل المتین _ امامت الهی از منابع شیعه و اهل سنت 30 مهر 1402
- 
            	
                حبل المتین _ امامت الهی از منابع شیعه و اهل سنت 16 مهر 1402 1:26:34 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین _ امامت الهی از منابع شیعه و اهل سنت 26 شهریور 1402 1:26:12 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین _ امامت الهی از منابع شیعه و اهل سنت 19 شهریور 1402 1:23:02 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین _ امامت الهی از منابع شیعه و اهل سنت 5 شهریور 1402 1:21:15 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین _ امامت الهی از منابع شیعه و اهل سنت 29 مرداد 1402 1:26:04 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین _ امامت الهی از منابع شیعه و اهل سنت 15 مرداد 1402 1:26:11 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین _ امامت الهی از منابع شیعه و اهل سنت 4 تیر 1402 1:10:20 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین _ امامت الهی از منابع شیعه و اهل سنت 21 خرداد 1402 1:24:02 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین _ امامت الهی از منابع شیعه و اهل سنت 14 خرداد 1402 
- 
            	
                حبل المتین _ امامت الهی از منابع شیعه و اهل سنت 7 خرداد 1402 1:26:27 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین _ امامت الهی از منابع شیعه و اهل سنت 31 اردیبهشت 1402 1:24:02 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین _ امامت الهی از منابع شیعه و اهل سنت 24 اردیبهشت 1402 1:25:19 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین _ امامت الهی از منابع شیعه و اهل سنت 17 اردیبهشت 1402 1:23:26 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین _ امامت الهی از منابع شیعه و اهل سنت 10 اردیبهشت 1402 1:24:43 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین _ امامت الهی از منابع شیعه و اهل سنت 3 اردیبهشت 1402 1:25:41 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین _ امامت الهی از منابع شیعه و اهل سنت 27 فروردین 1402 1:21:52 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین _ امامت الهی از منابع شیعه و اهل سنت 13 فروردین 1402 1:26:09 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین _ امامت الهی از منابع شیعه و اهل سنت 6 فروردین 1402 1:26:40 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین _ امامت الهی از منابع شیعه و اهل سنت 28 اسفند 1401 1:27:28 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین _ امامت الهی از منابع شیعه و اهل سنت 21 اسفند 1401 1:25:58 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین _ امامت الهی از منابع شیعه و اهل سنت 7 اسفند 1401 1:22:10 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین _ امامت الهی از منابع شیعه و اهل سنت 30 بهمن 1401 1:25:09 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین _ امامت الهی از منابع شیعه و اهل سنت 23 بهمن 1401 1:26:46 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین _ امامت الهی از منابع شیعه و اهل سنت 9 بهمن 1401 1:24:01 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین _ امامت الهی از منابع شیعه و اهل سنت 2 بهمن 1401 1:22:19 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین _ امامت الهی از منابع شیعه و اهل سنت 25 دی 1401 1:25:13 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین _ امامت الهی از منابع شیعه و اهل سنت 18 دی 1401 1:26:48 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین _ امامت الهی از منابع شیعه و اهل سنت 11 دی 1401 1:26:51 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین _ امامت الهی از منابع شیعه و اهل سنت 27 آذر 1401 1:26:41 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین _ امامت الهی از منابع شیعه و اهل سنت 20 آذر 1401 1:24:23 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین 6 آذر 1401 1:23:23 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین 29 آبان 1401 1:24:34 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین 22 آبان 1401 1:25:08 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین 8 آبان 1401 1:26:57 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین 1 آبان 1401 1:24:22 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین 24 مهر 1401 1:25:20 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین 17 مهر 1401 1:28:25 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین 10 مهر 1401 1:25:46 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین 20 شهریور 1401 1:25:49 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین 13 شهریور 1401 1:22:16 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین 1:22:33 دقیقه
 معنای عبارت «لَنْ تَضلوا» در حدیث ثقلین 6 شهریور 1401
- 
            	
                حبل المتین 30 مرداد 1401 1:22:53 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین 23 مرداد 1401 1:24:32 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین 2 مرداد 1401 1:24:35 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین 12 تیر 1401 1:27:12 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین 5 تیر 1401 1:24:29 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین 29 خرداد 1401 1:23:59 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین 22 خرداد 1401 1:21:57 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین 15 خرداد 1401 1:23:45 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین 8 خرداد 1401 1:25:33 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین 1 خرداد 1401 1:21:46 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین 25 اردیبهشت 1401 1:25:21 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین 18 اردیبهشت 1401 1:24:47 دقیقه
- 
            	
                حبل المتین 21 فروردین 1401 1:22:49 دقیقه
ادله عقلی امامت ( برداشت صحابه از حدیث منزلت)1 آیت الله حسینی قزوینی
قسمت دویست و پنجاه و چهارم برنامه حبل المتین با کارشناسی آیت الله حسینی قزوینی و اجرای آقای اسماعیلی
دیگر قسمت ها
برنامه حبل المتین - 13 07 1404 (قسمت دویست و پنجاه و چهارم)
عنوان برنامه: ادله عقلی امامت (برداشت صحابه از حدیث منزلت)
کلیدواژه: حبل المتین؛ حدیث مناشده؛ ادله عقلی امامت؛ حدیث منزلت؛ اسناد حدیث؛ منزلت؛ صحابه و حدیث منزلت؛ عمر بن خطاب؛ جنگ خیبر؛ آیه مباهله؛ وضو؛ مسح؛ امامت؛ سعد ابی وقاص!
استاد: حضرت آیت الله حسینی قزوینی
مجری: آقای علی اسماعیلی
مجری:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ، وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ، حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ، نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ، سَلامٌ قَوْلاً مِنْ رَبٍّ رَحيم!
سلام و درود خدمت شما عزیزان دلم بینندگان گرانقدر و با محبت، با صفا و ولایی شبکه جهانی حضرت ولی عصر (عج الله تعالی فرجه الشریف)، به برنامه زنده «حبل المتین» خیلی خوش امدید.
 روزهای گذشته رحلت حضرت کریمه اهل بیت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) ولی نعمت مان را پشت سر گذاشتیم. دو روز در حرم بودم واقعاً باید اعتراف بکنم در «قم» عاشورائی بود در طول این سال ها توفیق داریم در این ایام، در حرم هستم ندیده بودم این همه جمعیت عاشق، دلباخته، دسته های عزاداری و سینه زنی، این همه موکب و ایستگاه های صلواتی عجیب بود الحمد لله رب العالمین امسال مردم برای بی بی جان ما حضرت معصومه (سلام الله علیها) سنگ تمام گذاشتند.
برنامه «حبل المتین» درس های از امامت و ولایت هست و ادله عقلی امامت را در محضر حضرت استاد حسینی قزوینی بحث می کنیم. الحمدلله که این توفیق را داریم در محضر استاد گرانقدر و فرزانه مان حضرت استاد آیت الله دکتر حسینی قزوینی هستیم، حضرت استاد سلام علیکم و رحمة الله
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
سلام علیکم و رحمة الله و برکاته
السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا بَقِيَّةَ اللَّهِ فِي أَرْضِه، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مِيثَاقَ اللَّهِ الَّذِي أَخَذَهُ وَ وَكَّدَهُ- ِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللَّهِ وَ دَلِيلَ إِرَادَتِه، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَعْدَ اللَّهِ الَّذِي ضَمِنَه، السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا صَاحِبَ الْمَرْأَى وَ الْمَسْمَع فَمَا شَيْءٌ مِنَّا إِلَّا وَ أَنْتُمْ لَهُ السَّبَبُ وَ إِلَيْهِ السَّبِيل.
خدمت بینندگان عزیز و گرامی خالصانه ترین سلامم را تقدیم می کنم موفقیت روز افزون برای همه گرامیان از خدای منان خواهانم!
طبق برنامه همیشگی مان طلیعه عرائض مان را با یادی از صدیقه طاهره مزین می کنیم. باشد که آن بانوی دو سرا گوشه چشمی هم به ما و بینندگان عزیز ما داشته باشد.
آتش زدن به خانه مولا بهانه بود * مقصود خصم کشتن بانوی خانه بود
با آن همه سفارش پیغمبر خدا * پاداش دوستی علی تازیانه بود
آن شب قوی ترین سند غربت علی * تشییع مخفیانه و دفن شبانه بود!
(وَسَيعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَي مُنْقَلَبٍ ينْقَلِبُونَ)
مجری:
خیلی ممنون و متشکر مثل همیشه نام و یاد حضرت صدیقه طاهره فاطمه شهیده (سلام الله علیها) زینت بخش برنامه مان شد. در برنامه زنده «حبل المتین» درس های از امامت و ولایت، ادله عقلی امامت را بحث می کردیم استاد اشاره فرموند وجود نازنین مولای متقیان امیر مؤمنان علی (علیه السلام) در آن شورای شش نفره، یکی از ادله ای که آن جا آوردند و بیان کردند حدیث منزلت بود.
حدیث منزلت جزء احادیث بسیار مهم، اساسی و کلیدی است که می تواند اثبات امامت و ولایت مولا هم در آن مطرح بشود. استاد خلاصه ای از بحث گذشته مربوط به حدیث منزلت بود اشاره بفرمایید تا سوالات جدید را عرض کنم.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
أَعُوذُ بِاللَّهِ الشَّيْطَانِ الرَّجِيم، بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ وَبِهِ نَسْتَعين وَهُوَ خَيرُ نَاصِرٍ وَ مُعِينْ الْحَمْدُلِلَّه وَ الصَّلَاةِ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ وَعلَیٰ آلِهِ آل الله لَا سِيَّمَا علَیٰ مَوْلانَا بَقِيَّةَ اللَّه وَ الّلعنُ الدّائمُ علَیٰ أَعْدائِهِمْ أعداءَ الله إلىٰ يَوم لِقَاءَ اللّه، وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ، حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ، نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ
در رابطه با حدیث منزلت در کتاب های متعدد نشان دادیم در «مناقب ابن مردویه، تاریخ دمشق» و دیگر کتب اهل سنت و «شیخ صدوق» در خصالشان و جاهای دیگر یکی از نکاتی که امیر المؤمنین (سلام الله علیه) در شورای شش نفره در جمع «عثمان، طلحه، زبیر، سعد ابن ابی وقاص» مطرح کرد اشاره کرد آیا کسی از شما هست که نبی مکرم در حق او فرموده باشد
«أَنْتَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِيَّ بَعْدِي»
مناقب علي بن أبي طالب (علیه السلام) وما نزل من القرآن في علي (علیه السلام)؛ نويسنده: أحمد بن موسى ابن مردويه الأصفهاني (وفات : 410)، تحقيق: جمعه ورتبه وقدم له: عبد الرزاق محمد حسين حرز الدين، سال چاپ : 1424 - 1382ش چاپخانه: دار الحديث، ص132
گفتند به خدا خیر.
ما به این بهانه وارد حدیث منزلت شدیم. این حدیث شریف را از «صحیح بخاری» چند جا و از «صحیح مسلم» چند مورد و از کتاب های متعدد آوردیم. البته وقتی یک روایت در «صحیحین» می آید نیازی نداریم از کتاب های دیگر هم بخواهیم بیاوریم.
شبهه ای «ابن حزم اندلسی» داشتند امیر المؤمنین در «جنگ تبوک» جانشین رسول اکرم در «مدینه» بود. پیغمبر در جنگ های دیگر هم افراد زیادی را جانشین خودشان کردند به سفر رفتند.
حتی «ابن ام مکتوم» تقریبا دوازده مورد جانشین رسول اکرم بود این ها یک فضیلت اختصاصی برای علی نیست.
عرض کردیم بله، آقای «ابن حزم» «حفظت شیئا و نسیت اشیاء»؛ یک قسمت را حفظ کردی ولی ده ها قسمت را یادت رفت. افرادی که نبی مکرم جانشین خودش در «مدینه» کرد به ما نشان بده در حق یک نفر فرموده باشد «أَنْتَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى» همچنین موردی دارید؟
«وعن علي أن النبي صلى الله عليه وسلم قال خلفتك أن تكون خليفتي قال أتخلف عنك يا رسول الله قال ألا ترضى أن تكون مني بمنزلة هارون من موسى إلا أنه لا نبي بعدي رواه الطبرني في الأوسط ورجاله رجال الصحيح»
مجمع الزوائد ومنبع الفوائد؛ اسم المؤلف: علي بن أبي بكر الهيثمي الوفاة: 807، دار النشر: دار الريان للتراث/دار الكتاب العربي - القاهرة , بيروت – 1407، ج9، ص110
«خلفتك أن تكون خليفتي»، تو را جانشین خودم در «مدینه» کردم تا بعد از من هم خلیفه من باشی این هم مفصل از منابع اهل سنت با سند صحیح آمده است (عرض خواهیم کرد)
«أَنْتَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى إِلَّا النُبوَة»؛
«اما ترضى ان تكون مني بمنزلة هارون من موسى الا النبوة»
فضائل الصحابة؛ اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبد الله الشيباني الوفاة: 241، دار النشر: مؤسسة الرسالة - بيروت - 1403 - 1983، الطبعة: الأولى، تحقيق: د. وصي الله محمد عباس، ج2، ص592
علی از خدای عالم هر چه برای خودم خواستم برای تو هم خواستم. خدا همه را عنایت کرد غیر از نبوت؛ چون خدا اراده کرد من خاتَم و خاتِم انبیاء باشم. آقای «ابن حزم» در حق کدام یک از این ها آمده است؟
بعد گفتید فقط در «جنگ تبوک» بود موارد متعددی از منابع اهل سنت آوردیم در قضیه مؤاخات، بعد از «فتح خیبر»، در قضیه «سد ابواب»، در ولادت امام حسن و امام حسین (سلام الله علیهما)، در منزل «ام سلمه» بوده است. کثرت وقوع این، آیا دلالت نمی کند بر این که ویژگی خاص است.
 اضافه بر این در بخش تواتر از بعضی از بزرگان شان آوردیم پنج هزار سند برای حدیث منزلت هست. اگر حدیث منزلت در مورد جانشینی است که چند صباحی پیغمبر از «مدینه» دارد بیرون می رود باشد پنج هزار سند می خواهد چه بگوید؟
 این که صحابه می گویند ای کاش یکی از این فضیلت ها من جمله حدیث منزلت را پیغمبر در حق ما می گفت از تمام آن چه که آفتاب بر او می تابد افضل است. در هر صورت انصاف هم چیز خوبی است!
مجری:
خیلی ممنون و متشکر، سوالی که این جا مطرح است چه تعدادی از صحابه، حدیث منزلت را نقل کردند، آماری در این زمینه داریم؟
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
بله، آمار دقیق آمده است در جلسه گذشته بخشی از این ها را برای بینندگان عزیزمان مطرح کردم، امروز هم عبارت های را که یادداشت کردم بیان می کنم.
 «تاریخ دمشق ابن عساکر – متوفای 571»، جلد 42، صفحه 166 این حدیث غیر از «سعد ابن ابی وقاص، عمر ابن الخطاب، امیر المؤمنین، ابو هریره، ابن عباس، عبد الله جعفر، معاویه، جابر ابن عبد الله انصاری، ابو سعید خدری، براء ابن عازب، زید ابن ارقم، جابر ابن سمره، انس ابن مالک خادم پیغمبر، زید ابن ابی عوفا، نبیط ابن شریف، حبش ابن جُناده، مالک ابن حویرث، ابو الفید، اسماء بنت عمیس، ام السلمه و فاطمه بنت حمزه»
بیست نفر را فقط آقای «ابن عساکر» در ده، دوازده سطر ردیف کرده است وقتی می بینیم از امیر المؤمنین، «ابن شاهین» در «شرح مذاهب اهل سنت»، جلد 1، صفحه 74؛ «ابن عساکر» در «تاریخ دمشق»، جلد 42، صفحه 168؛ «زهری» در حدیث «ابی الفضل زهری»، جلد 1، صفحه 408؛ «خطیب بغدادی» در کتاب «موضح أوهام الجمع والتفريق»، جلد 2، صفحه 72؛ «ابن کثیر دمشقی» در «البدایة و النهایة»، جلد 7، صفحه 342 این افراد حدیث منزلت را از خود امیر المؤمنین نقل کردند.
مجری:
همه از اهل سنت هستند؟
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
همه از اهل سنت هستند یک مورد از این ها شیعه نیست بخواهیم شیعه را مطرح کنیم مثوی هفتاد مَن کاغذ شود.
«سعد ابن ابی وقاص»، «بخاری» در «صحیح بخاری»، جلد 3، صفحه 1359، چاپ «عربستان»؛ «مسلم» در «صحیح مسلم»، جلد 4، صفحه 1084؛ «ترمذی» در «سنن ترمذی»، جلد 5، صفحه 638؛ «ابن ماجه» در «سنن ابن ماجه»، جلد 1، صفحه 42؛ «احمد ابن حنبل»، در «مسند»ش، جلد 1، صفحه 170؛ «ابن ابی عاصم» در «السنة»، جلد 2، صفحه 600؛ «عبد الرزاق صنعانی» در «المصنف»، جلد 5، صفحه 26؛ «ابن ابی شیبه»
«عبد الرزاق» و «ابن ابی شیبه» از اساتید «بخاری» هستند «ابن ابی شیبه» در «المصنف»، جلد 5، صفحه 366؛ «طیالسی» در «مسند»ش، جلد 1، صفحه 28 و افراد دیگر.
 اما از ام المؤمنین «ام سلمه»، «ابو یعلی» در کتاب «المعجم طبرانی»، جلد 1، صفحه 70؛ در «مسند»، صفحه 310؛ «مَقدسی» در «ذخیرة الحفاظ»، جلد 2، صفحه 777؛ «الشاشی» در «المسند»، جلد 1، صفحه 161؛ «بیهقی» در «المحاسن و المساوی» غیر از «بیهقی» مشهور است.
مجری:
«بیهقی» که تاریخ دارد جدا است؟
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
بله، «طبرانی» در «معجم کبیر»، جلد 23، صفحه 377؛ «ابن حبان» در «صحیح»شان، جلد 15، صفحه 15؛ «ابن کثیر» در «البدایة و النهایة»، جلد 7، صفحه 142 و افراد دیگر.
«ابو سعید خدری» در «طبقات ابن سعد»، جلد 3، صفحه 24؛ «ابن جور» در «مسند»ش، جلد 1، صفحه 301؛ «احمد ابن حنبل» در «مسند»شان، جلد 3، صفحه 32؛ در «فضائل الصحابة احمد ابن حنبل»، جلد 2، صفحه 566؛ «بلاذری» در «انساب»شان، جلد 1، صفحه 279؛ «ابن ابی عاصم» در کتاب «السنة»، جلد 2، صفحه 609 و جاهای دیگر.
«عبد الله ابن عباس»، «احمد ابن حنبل» در «مسند»، جلد 1، صفحه 330؛ «فضائل الصحابة»، جلد 2، صفحه 684؛ «بلاذری» در «انساب الأشراف»، جلد 1، صفحه 281؛ «ابن ابی عاصم» در کتاب «السنة»، جلد 2، صفحه 565؛ «نسائی» در «سنن کبریٰ»، جلد 5، صفحه 113؛ «نسائی» در «خصائص»، جلد 1، صفحه 50؛
از «ارویٰ بنت حارث» در «اخبار الوفدات من النساء»، جلد 1، صفحه 48؛ «ابن تیفور» در «بلاغات النساء»، جلد 2، صفحه 13؛ «عماد الدین ابو الفداء» در «المختصر فی اخبار البشر»، جلد 1، صفحه 130؛ «ابن الوردی» در «تاریخ»ش، جلد 1، صفحه 162؛ «اسماء بنت عمیس»، «احمد ابن حنبل» در «مسند»، جلد 6، صفحه 369؛ «فضائل الصحابة»، جلد 2، صفحه 642؛ «اسحاق ابن راهوی»، در «مسند»ش، جلد 5، صفحه 37؛ «الحمیری» در «جزء»شان، جلد 1، صفحه 34.
«عِجلی» در «معرفة الثقات»، جلد 2، صفحه 457؛ «نسائی» در «سنن کبریٰ»، جلد 5، صفحه 127؛ در «خصائص»شان، جلد 1، صفحه 78!
از «جابر ابن عبد الله انصاری»، «احمد ابن حنبل» در «مسند»، جلد 31، چاپ جدید صفحه 338؛ «ترمذی» در «سنن»، جلد 5، صفحه 640؛ «ابن ابی عصام» در کتاب «السنة»، جلد 2، صفحه 602؛ «شجری جرجانی» در «امالی»، جلد 1، صفحه 177؛ «ابن کثیر» در «البدایة»، جلد 7، صفحه 342؛
 «زید ابن ابی عوفاء» همین طور، «محلوج ابن زید» به همین شکل، «سعید ابن زید ابن عمرو» در مصادر متعدد نقل کردند. «زید ابن ارقم» در «سنن ترمذی»، جلد 5، صفحه 640؛ «ابن ابی عاصم» در کتاب «السنة»، «ابن شاهین» در «شرح مذاهب اهل السنة»، «ابن ابی شیبة» استاد بخاری در «المصنف»، «طبرانی» در «معجم»؛
«حبش ابن جنادة»، «ابن ابی شیبه» در «مصنف»؛ «طبرانی» در «معجم کبیر»؛ «مالک ابن حویرث»، «بخاری» در «تاریخ کبیر» همچنین «ابو هریره» در «سنن ترمذی»، جلد 5، صفحه 640؛ «ابن شاهین» در «شرح مذاهب اهل سنة»، «ابن عساکر» در «تاریخ دمشق»؛ «ابن کثیر» در «البدایة»؛ «دار قطنی» در «اطراف الغرائب»؛ «معاویه ابن ابی سفیان»، «کلابازی بخاری» در «بحر الفوائد»، جلد 1، صفحه 612؛
«احمد ابن حنبل» در «فضائل الصحابة»، جلد 2، صفحه 675؛ «ابن حجر هیتمی» در «الصواعق»، جلد 2، صفحه 522؛ «ابن عساکر» در «تاریخ دمشق»، جلد 42، صفحه 141؛ «عمر ابن الخطاب» خلیفه دوم «ابن عساکر» در «تاریخ دمشق»، جلد 42، صفحه 166؛ «ابن کثیر» در «البدایة»، جلد 7، صفحه 342
قول داده بودیم مال خلیفه دوم را مقداری بیشتر توضیح بدهیم
مجری:
استاد! یک نفسی تازه کنید، شاید بیننده های تازه به جمع ما اضافه شدند داریم نقل می کنیم صحابه ای که حدیث منزلت را نقل کردند داریم نام صحابه را می گوییم هم اسناد و مدارکی که آن جا این صحابه حدیث منزلت را نقل کردند با توجه به این که ارادت خاصی اهل سنت ما به خلفا بویژه خلیفه دوم دارند استاد می خواهند به صورت ویژه این را باز کنند و بیشتر توضیح بدهند.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
«تاریخ مدینه دمشق»، جلد 42، صفحه 166 از «سوید ابن غفله»
«عن سويد بن غفلة قال رأى عمر رجلا يخاصم عليا فقال له عمر إني لأظنك من المنافقين سمعت رسول الله صلى الله عليه وسلم يقول علي مني بمنزلة هارون من موسى إلا أنه لا نبي بعدي \ ح\»
تاريخ مدينة دمشق وذكر فضلها وتسمية من حلها من الأماثل؛ اسم المؤلف: أبي القاسم علي بن الحسن إبن هبة الله بن عبد الله الشافعي الوفاة: 571، دار النشر: دار الفكر - بيروت - 1995، تحقيق: محب الدين أبي سعيد عمر بن غرامة العمري، ج 42، ص 166
«رأى عمر رجلا يخاصم عليا»؛ خلیفه دوم دید فردی دارد با علی مخاصمه می کند گفتگوی تندی دارد. «فقال له عمر إني لأظنك من المنافقين»؛ برداشتم این است که تو از منافقین هستی با علی داری بگو مگو می کنی چرا؟ از رسول الله شنیدم فرمود: «عَلیٌ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِيَّ بَعْدِي»
روایت بعدی:
«عن سويد بن غفلة عن عمر بن الخطاب قال رأى رجلا يشتم عليا كانت بينه وبينه خصومة فقال له عمر إنك من المنافقين سمعت رسول الله صلى الله عليه وسلم يقول إنما علي مني بمنزله هارون من موسى إلا أنه لا نبي بعدي \ ح \»
«رأى رجلا يشتم عليا كانت بينه وبينه خصومة»؛ عمر ابن خطاب دید کسی دارد نسبت به علی ناسزا می گوید، باهم درگیری داشتند عمر گفت «إنَّکَ مِنْ المُنافِقین» قطعاً تو از منافقین هستی آن جا گفت «أظنک» این جا گفت با کلمه «إنَّ» تأکید؛ تو قطعاً از منافقین هستی از پیغمبر شنیدم فرمود «عَلیٌ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى»
باز در «تاریخ دمشق»، صفحه 167
«عن سويد بن غفلة عن عمر بن الخطاب أنه رجلا يسب عليا فقال إني أظنك منافقا سمعت رسول الله صلى الله عليه وسلم يقول إنما علي مني بمنزلة هارون من موسى إلا أنه لا نبي بعدي \ ح \»
«أنه رجلا يسب عليا»؛ عمر ابن خطاب دید کسی به علی فحش می دهد «فقال إني أظنك منافقا» عمر گفت گمانم تو منافق هستی «سمعت رسول الله صلى الله عليه وسلم يقول إنما علي مني»؛ فقط علی نه کسی دیگر فقط علی نسبت به من، نسبت حضرت هارون با حضرت موسی (سلام الله علیهما) بوده است.
روایت دیگر:
«عن عبد الله بن عباس قال سمعت عمر بن الخطاب وعنده جماعة فتذاكروا السابقين إلى الإسلام فقال عمر أما علي سمعت رسول الله صلى الله عليه وسلم يقول فيه ثلاث خصال لوددت أن لي واحدة منهن فكان أحب إلي مما طلعت عليه الشمس كنت أنا وأبو عبيدة وأبو بكر وجماعة من الصحابة إذ ضرب النبي صلى الله عليه وسلم بيده على منكب علي فقال له يا علي أنت أول المؤمنين إيمانا وأول المسلمين إسلاما وأنت مني بمنزلة هارون من موسى \ ح \»
تاريخ مدينة دمشق وذكر فضلها وتسمية من حلها من الأماثل؛ اسم المؤلف: أبي القاسم علي بن الحسن إبن هبة الله بن عبد الله الشافعي الوفاة: 571، دار النشر: دار الفكر - بيروت - 1995، تحقيق: محب الدين أبي سعيد عمر بن غرامة العمري، ج 42، ص 166 و 167
«عبد الله ابن عباس» می گوید از عمر ابن الخطاب شنیدم، یک عده از صحابه اطراف عمر ابن خطاب را گرفته بودند
«فتذاكروا السابقين إلى الإسلام»؛ کسانی که سبقت در اسلام داشتند نسبت به آن ها گفتگو می کردند «فقال عمر أما علي سمعت رسول الله صلى الله عليه وسلم يقول فيه ثلاث خصال»؛ پیغمبر فرمود علی سه خصلت دارد
من عمر «لوددت أن لي واحدة منهن»؛ ای کاش منِ عمر یکی از آن ها را داشتم «فكان أحب إلي مما طلعت عليه الشمس»؛ یکی از ویژگی های که علی دارد من داشتم از تمام دنیا یعنی آن چه که آفتاب بر او می تابد برای من ارزشمندتر بود.
البته این جا نیاورد ولی در بخش بعدی عرض می کنم سه ویژگی خلیفه دوم دارد می گوید علی داشت ای کاش من یکی از آن ها را داشتم ان شاء الله بیشتر توضیح می دهم.
نوزدهمین نفر حضرت «عقیل» برادر امیر المؤمنین نقل کرده است «ابن شاهین» در «شرح مذاهب اهل السنة»، «سیوطی» در «جامع الأحادیث»، «ابن عساکر» در «تاریخ دمشق» بیستم نفر «براء ابن عاذب» است «طبرانی» در «معجم کبیر» و کتاب های دیگر بیست و یکم «جابر ابن سمره» است در «تاریخ دمشق» و «ابن کثیر» در «البدایة»
 بیست و دومین نفر «حذیفة ابن أسِیْد» بعضی ها «أسَیِّد» هم گفتند «ابن شاهین» در «شرح مذاهب اهل السنة» و ...
بیست و سوم «عبد الله ابن جعفر»، بیست و چهارم «فاطمة بنت حمزه»، بیست و پنجم «نبیط ابن شریط»، بیست و ششم «بریده اسلمی» یعنی بیست و شش نفر از صحابه حدیث منزلت را نقل کرده اند.
در منابع اهل سنت هر کدام سه، چهار، پنج مصدر نقل کردند. ده نفر از بزرگان اهل سنت این ها را نقل کردند.
بیست و شش نفر صحابه نقل کردند معلوم می شود حدیث منزلت اهمیت فوق العاده داشت که بیست و شش نفر از صحابه این روایت را نقل کردند.
متأسفانه می بینیم بعضی از افراد نسبت به حضرت امیر مقداری کم مهری می کنند یا بی انصافی می کنند روایت ضعیف است شبهات «وهابیت» را در فصل پایانی می آوریم تعدادی از این ها در هر زمینه ای افاضات کاذبی دارند.
بحث شبهات «وهابیت» در حدیث منزلت رسید آن جا بینندگان عزیزمان می بینند بی انصافی در حق امیر المؤمنین تا کجا رسیده است؟ «صحیح بخاری» در چند جا آورده است، «صحیح مسلم» چند مورد آورده است، بیست و شش نفر از صحابه نقل کردند غالب روایاتی که نقل کردند ضعیف هم باشد آقایان می گویند اگر روایت از سه تا بیشتر «یؤیدُ بعضُها بعضاً» در حقیقت متواتر می شود.
روایت ضعیف همدیگر را تصدیق می کنند و مطلب تمام است اضافه بر این که در جلسه گذشته آوردیم تعدادی از علمای بزرگ اهل سنت می گویند روایت متواتر است. «ابن تیمیه، محمد ابن عبد الوهاب» و دیگر بزرگان اهل سنت می گویند «مَنْ أنکر المُتَواتِر فَقَد کَفَر» هر کس حدیث متواتر را انکار کند قطعاً کافر است.
چون حدیث متواتر به منزله آیه ای از آیات قرآن است اگر اشتباه نکنم این عبارت را «ابن تیمیه» در «مجموعه فتاویٰ»، جلد 18، صفحه 18 در بعضی از چاپ ها جلد 18، صفحه 23 آورده است. این خلاصه اقوال صحابه نسبت به حدیث منزلت بود.
مجری:
تماماً این ها با اسناد و مدارکش نمایش داده شد برای عزیزانی که اهل تحقیق و مداقه و ... هستند. اما یک نکته مهم این جا وجود دارد برداشت صحابه و تابعین از حدیث منزلت است نکته خیلی مهمی است در مورد این قدری صحبت بفرمایید چه برداشتی داشتند؟
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
این جا خیلی کولاک است اول از خلیفه دوم شروع کنیم. در آن جا گفتیم نقل کردند خلیفه گفت سه ویژگی علی دارد یکی از این ها را من داشتم از تمام آن چه که خورشید بر آن می تابد افضل است.
 آقای «سیوطی» در کتاب «جامع الأحادیث»، روایت را از «ابن عباس» می آورد:
«عن ابن عباسٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ: قَالَ عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ: كُفُّوا عَنْ ذِكْرِ عَلِيَ بن أَبِي طَالِبٍ فَإِني سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ يَقُولُ: فِي عَلِيَ ثَلاَثُ خِصَالٍ لأَن يَكُونُ لِي وَاحِدَةٌ مِنْهُنَّ أَحَبَّ إِلَيَّ مِمَّا طَلَعَتْ عَلَيْهِ الشَّمْسُ، كُنْتُ أَنَا وَأَبُو بَكْرٍ وَأَبُو عُبَيْدَةَ بنُ الْجَرَّاحِ وَنَفَرٌ مِنْ أَصْحَابِ رَسُولِ اللَّهِ وَالنَّبِيُّ مُتَّكِىءٌ عَلاى عَلِيَ بن أَبي طَالِبٍ حَتَّى ضَرَبَ بِيَدِهِ عَلاى مَنْكَبِهِ ثُمَّ قَالَ: أَنْتَ يَا عَلِيُّ أَوَّلُ المُؤْمِنِينَ إِيمانَاً وَأَوَّلَهُمْ إِسْلاَمَاً ثُمَّ قَالَ: أَنْتَ مِني بِمَنْزِلَةِ هاارُونَ مِنْ مُوسَى، وَكَذَبَ عَلَيَّ مَنْ زَعَمَ أَنَّهُ يُحِبُّنِي وَيُبْغِضُكَ»
جامع الاحاديث (الجامع الصغير وزوائده والجامع الكبير)؛ اسم المؤلف: الحافظ جلال الدين عبد الرحمن السيوطي الوفاة: 19/جمادى الاولى / 911هـ ، دار النشر:، ج13، ص395 و 396
«كُفُّوا عَنْ ذِكْرِ عَلِيَ بن أَبِي طَالِبٍ»؛ نسبت به علی زبان تان را حفظ کنید به او جسارت نکنید؛ «فَإِني سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ يَقُولُ: فِي عَلِيَ ثَلاَثُ خِصَالٍ»؛ علی سه ویژگی دارد.
بعد عمر ابن خطاب می گوید: «لأَن يَكُونُ لِي وَاحِدَةٌ مِنْهُنَّ أَحَبَّ إِلَيَّ مِمَّا طَلَعَتْ عَلَيْهِ الشَّمْسُ»؛ یکی از این ها را من داشتم از ثروت کل کره زمین ارزشش بالاتر بود.
«كُنْتُ أَنَا وَأَبُو بَكْرٍ وَأَبُو عُبَيْدَةَ بنُ الْجَرَّاحِ وَنَفَرٌ مِنْ أَصْحَابِ رَسُولِ اللَّهِ وَالنَّبِيُّ مُتَّكِىءٌ عَلاى عَلِيَ بن أَبي طَالِبٍ» چه بود؟ می گوید من بودم ابوبکر، «ابو عبیده جراح» و تعدادی از صحابه بودند نبی مکرم به علی تکیه داده بود، آدم منظره را ببیند جگر آدم حال می آید و کیف میکند.
«حَتَّى ضَرَبَ بِيَدِهِ عَلاى مَنْكَبِهِ»؛ بر شانه علی دست گذاشت فرمود « أَنْتَ يَا عَلِيُّ أَوَّلُ المُؤْمِنِينَ إِيمانَاً»؛ اول کسی هستی به من ایمان آوردی «وَأَوَّلَهُمْ إِسْلاَمَاً»؛ اول کسی هستی که اسلام آوردی!
 بعد فرمود:
«أَنْتَ مِني بِمَنْزِلَةِ هاارُونَ مِنْ مُوسَى، وَكَذَبَ عَلَيَّ مَنْ زَعَمَ أَنَّهُ يُحِبُّنِي وَيُبْغِضُكَ»؛ دروغ می گوید آن کسی که مدعی است منِ پیغمبر را دوست دارد ولی توی علی را دشمن دارد.
این سه ویژگی کاملاً واضح است اول کسی که ایمان آورد بعد اسلام آورد و حدیث منزلت.
 عبارتی که «مستدرک» آورد احساس می کنیم این با قرائنی که داریم شاید پیغمبر آن را هم فرموده باشد ولی این مقداری با مذاق آقای عمر بیشتر می سازد.
در «مستدرک حاکم نیشابوری»، جلد 3 این روایت از «ابو هریره» از عمر ابن الخطاب است.
«...عن أبي هريرة قال قال عمر بن الخطاب رضي الله عنه لقد أعطي علي بن أبي طالب ثلاث خصال لأن تكون لي خصلة منها أحب إلي من أن أعطي حمر النعم قيل وما هن يا أمير المؤمنين قال تزوجه فاطمة بنت رسول الله صلى الله عليه وسلم وسكناه المسجد مع رسول الله صلى الله عليه وسلم يحل له فيه ما يحل له والراية يوم خيبر هذا حديث صحيح الإسناد ولم يخرجاه»
المستدرك على الصحيحين؛ اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاكم النيسابوري الوفاة: 405 هـ، دار النشر: دار الكتب العلمية - بيروت - 1411هـ - 1990م، الطبعة: الأولى، تحقيق: مصطفى عبد القادر عطا، ج3، ص135، ح4632
سه ویژگی خدا به علی داد یکی از آن ها اگر من داشتم از « حمر النعم» شترهای سرخ مو، که در حقیقت گران قیمت ترین وسیله ان زمان بوده است مثل ماشین بنز مرسدس امروز خیلی گران است هر کس داشته باشد برایش خیلی مهم است، از آن باب گفته است.
گفتند آقای عمر چه است؟
«قال تزوجه فاطمة بنت رسول الله صلى الله عليه وسلم»؛ با اینکه همه به خواستگاری حضرت زهرا رفتیم من رفتم، ابوبکر رفت، دیگران رفتند، پیغمبر دست رد به سینه همه زد، پیام داد علی تو خواستگاری بیا. یک همسر مثل زهرا داشتن باعث افتخار است اگر من داشتم از همه ثروت روی زمین برایم بیشتر بود.
دو: «وسكناه المسجد مع رسول الله صلى الله عليه وسلم يحل له فيه ما يحل له» پیغمبر دَرْ همه را که به مسجد باز میشد بست فقط دَرْ خانه خودش و دَرْ خانه علی را باز گذاشت.
سه: «والراية يوم خيبر»؛ در جنگ خیبر رسول اکرم بعد از اینکه من رفتم، ابوبکر رفت فتح حاصل نشد از اتفاقاتی که افتاد بگذریم رسول اکرم از این شکست ناراحت شد فرمود:
«لَأُعْطِيَنَّ الرَّايَةَ أو قال لَيَأْخُذَنَّ غَدًا رجلا يُحِبُّهُ الله وَرَسُولُهُ أو قال يُحِبُّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ»
الجامع الصحيح المختصر ، اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256 ، دار النشر : دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987 ، الطبعة : الثالثة ، تحقيق : د. مصطفى ديب البغا، ج 3 ، ص 1086
من این پرچم را فردا به یک مردی میدهم، که خدا و پیغمبر را دوست دارد، و خدا و پیغمبر هم او را دوست دارد.
روایات صحیح بخاری و مسلم هم است که آن روز همه گردن شان را بالا کرده بودند پیغمبر اینها را ببیند بگوید آقای فلانی بیا پرچم را بدهم؛ ولی رسول اکرم پرچم را به دست علی داد.
حاکم در آخر هم میگوید «هذا حديث صحيح الإسناد ولم يخرجاه»؛ این روایت صحیح الاسناد است. آقای ذهبی هم صحیح میگوید. اگر به قولی اشکال هم داشته باشد برای خودش است.
کتاب «البدایه و النهایه - ابن کثیر» هم این مطلب را در جلد ۱۱ صفحه ۵۲ آورده، علی سه تا ویژگی داشت هر کدام در من بود از ماشین آخرین سیستم کره زمین برایم ارزشش بیشتر بود.
«قال أبو يعلي حدثنا عبدالله بن عمر ثنا عبدالله بن جعفر اخبرني سهل بن أبي صالح عن أبيه عن أبي هريرة قال قال عمر لقد اعطى علي بن أبي طالب ثلاث خصال لان تكون لي خصلة منها احب إلى من حمر النعم قيل وما هن يا امير المؤمنين قال تزويجه فاطمة بنت رسول الله صلى الله عليه وسلم وسكناه المسجد مع رسول الله صلى الله عليه وسلم بحل له فيه ما بحل له والراية يوم خيبر وقد روى عن عمر من غير وجه»
البداية والنهاية؛ اسم المؤلف: إسماعيل بن عمر بن كثير القرشي أبو الفداء الوفاة: 774، دار النشر: مكتبة المعارف – بيروت، ج7، ص342
«مسند احمد» در جلد چهارم با تحقیق «احمد محمد شاکر» در جلد چهارم صفحه ۴۰۲ از «عبدالله عمر» نقل کرده است، روایتش صحیح است.
«حدثنا عبد اللَّهِ حدثني أبي ثنا وَكِيعٌ عن هِشَامِ بن سَعْدٍ عن عُمَرَ بن أَسِيدٍ عَنِ بن عُمَرَ قال كنا نَقُولُ في زَمَنِ النبي صلى الله عليه وسلم رسول اللَّهِ خَيْرُ الناس ثُمَّ أبو بَكْرٍ ثُمَّ عُمَرُ وَلَقَدْ أوتي بن أبي طَالِبٍ ثَلاَثَ خِصَالٍ لأَنْ تَكُونَ لي وَاحِدَةٌ مِنْهُنَّ أَحَبُّ إلي من حُمْرِ النَّعَمِ زَوَّجَهُ رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم ابْنَتَهُ وَوَلَدَتْ له وسدت الأَبْوَابَ إلاَّ بَابَهُ في الْمَسْجِدِ وَأَعْطَاهُ الرَّايَةَ يوم خَيْبَرَ»
مسند الإمام أحمد بن حنبل؛ اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشيباني الوفاة: 241، دار النشر: مؤسسة قرطبة – مصر، ج2، ص26، ح4797
ما میگفتیم پیغمبر بهترین انسانهاست بعد ابوبکر، بعد عمر ولی: «وَلَقَدْ أوتي بن أبي طَالِبٍ ثَلاَثَ خِصَالٍ لأَنْ تَكُونَ لي وَاحِدَةٌ مِنْهُنَّ أَحَبُّ إلي من حُمْرِ النَّعَمِ»
یک: زَوَّجَهُ رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم ابْنَتَهُ»؛ پیغمبر دخترش را به عقد علی درآورد. «وَوَلَدَتْ له»؛ از حضرت زهرا فرزندی هم به امیرالمومنین داد. پیغمبر فرمود: حسن و حسین فرزندان من هستند.
این ولدت له یک رمزی دارد رسول اکرم از بعضی از همسرانش مثل «عایشه» با اینکه تقریبا جوانترین همسر پیغمبر بود و بنا به نقلی «عایشه» ازدواج نکرده بود، در بچگی با یک بنده خدایی عقد ظاهری بسته بود که برای محرمیت بود. قرار بود در آینده «عایشه» را به همسری او در بیاورند، نشد آن عقد را باطل کردند «عایشه» به پیغمبر دادند.
اما پیغمبر از «عایشه» فرزند نداشت از «حفصه، از ام اسلمه» فرزند نداشت. فقط از «ماریه قبطیه» یک فرزند به اسم «ابراهیم» داشت مابقی فرزندان رسول اکرم همه از حضرت «خدیجه سلام الله علیها)» بود.
 اینجا «ولدت له» میگوید این «ولدت له» را به رسول الله برگردانیم ظاهرا خیلی بهتر است؛ چون ضمیر به اقرب مراجع برمیگردد؛ یعنی پیغمبر زهرا را به عقد علی درآورد زهرا برای پیغمبر فرزندی آورد، رسول اکرم فرمود خدای عالم نسل تمام انبیا را از طریق فرزند ذکورش قرار داده است، نسل من را از فرزند اناث حضرت زهرا (سلام الله علیها) قرار داده است.
«و سد الابواب الا باب علي» همه درها را پیغمبر بست، جز در علی «وَأَعْطَاهُ الرَّايَةَ يوم خَيْبَرَ»؛ پرچم را هم در جنگ خیبر به دست علی داد.
 نکته بعدی از آقای «سعد ابن ابی وقاص» است ایشان هم از قافله عقب نمانده «صحیح مسلم» مطلب را آورده است. این نکته را دوستان دقت کنند خیلی نکته ظریفی دارد.
 «صحیح مسلم» حدیث شماره ۲۴۰۶ فرعی 39 «عامر ابن سعد» از پدرش میگوید: «أَمَرَ مُعَاوِيَةُ بن أبي سُفْيَانَ سَعْدًا»
«حدثنا قُتَيْبَةُ بن سَعِيدٍ وَمُحَمَّدُ بن عَبَّادٍ وَتَقَارَبَا في اللَّفْظِ قالا حدثنا حَاتِمٌ وهو بن إسماعيل عن بُكَيْرِ بن مِسْمَارٍ عن عَامِرِ بن سَعْدِ بن أبي وَقَّاصٍ عن أبيه قال أَمَرَ مُعَاوِيَةُ بن أبي سُفْيَانَ سَعْدًا»
صحيح مسلم؛ اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسين القشيري النيسابوري الوفاة: 261، دار النشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي، ج4، ص1871، ح2404
«معاویه ابن ابی سفیان» به «سعد ابن ابی وقاص» دستور داد علی را ناسزا بگوید. «ابن تیمیه» هم دارد:
«وأما حديث سعد لما أمره معاوية بالسب فأبى فقال ما منعك أن تسب علي بن أبي طالب فقال ثلاث قالهن رسول الله صلى الله عليه وسلم فلن أسبه لأن يكون لي واحدة منهن أحب إلي من حمر النعم الحديث فهذا حديث صحيح رواه مسلم في صحيحه»
منهاج السنة النبوية؛ اسم المؤلف: أحمد بن عبد الحليم بن تيمية الحراني أبو العباس الوفاة: 728، دار النشر: مؤسسة قرطبة - 1406، الطبعة: الأولى، تحقيق: د. محمد رشاد سالم، ج5، ص42
«فقال ما مَنَعَكَ ان تَسُبَّ أَبَا التُّرَابِ فقال أَمَّا ما ذَكَرْتُ ثَلَاثًا قَالَهُنَّ له رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم فَلَنْ اسبه لان تَكُونَ لي وَاحِدَةٌ مِنْهُنَّ أَحَبُّ الي من حُمْرِ النَّعَمِ سمعت رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم يقول له خَلَّفَهُ في بَعْضِ مَغَازِيهِ فقال له عَلِيٌّ يا رَسُولَ اللَّهِ خَلَّفْتَنِي مع النِّسَاءِ وَالصِّبْيَانِ فقال له رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم أَمَا تَرْضَى ان تَكُونَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ من مُوسَى الا انه لَا نُبُوَّةَ بَعْدِي وَسَمِعْتُهُ يقول يوم خَيْبَرَ لَأُعْطِيَنَّ الرَّايَةَ رَجُلًا يُحِبُّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيُحِبُّهُ الله وَرَسُولُهُ قال فَتَطَاوَلْنَا لها فقال ادْعُوا لي عَلِيًّا فَأُتِيَ بِهِ ارمد فَبَصَقَ في عَيْنِهِ وَدَفَعَ الرَّايَةَ إليه فَفَتَحَ الله عليه وَلَمَّا نَزَلَتْ هذه الْآيَةُ ) فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ ( دَعَا رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم عَلِيًّا وَفَاطِمَةَ وَحَسَنًا وَحُسَيْنًا فقال اللهم هَؤُلَاءِ أَهْلِي»
صحيح مسلم؛ اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسين القشيري النيسابوري الوفاة: 261، دار النشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي، ج4، ص1871، ح2404
چرا علی را فحش نمیدهی؟ یعنی گویا یک واجبی از «سعد ابن ابی وقاص» ترک شده است.
«فقال أَمَّا ما ذَكَرْتُ ثَلَاثًا قَالَهُنَّ له رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم فَلَنْ اسبه لان تَكُونَ لي وَاحِدَةٌ مِنْهُنَّ أَحَبُّ الي من حُمْرِ النَّعَمِ»؛ سه تا ویژگی علی دارد اگر یکی از انها در من بود از بهترین ثروت دنیا ارزشش بالاتر بود به خاطر این سه ویژگی «فلن أسبه»؛ هرگز ناسزا نمیگویم. با لن فی ابد میگوید.
«سمعت رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم يقول له خَلَّفَهُ في بَعْضِ مَغَازِيهِ»؛ در بعضی از جنگها مراد جنگ تبوک است پیامبر علی را جانشین قرار داد.
«فقال له عَلِيٌّ يا رَسُولَ اللَّهِ خَلَّفْتَنِي مع النِّسَاءِ وَالصِّبْيَانِ فقال له رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم أَمَا تَرْضَى ان تَكُونَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ من مُوسَى الا انه لَا نُبُوَّةَ بَعْدِي»؛ حضرت فرمود آیا راضی نیستی جایگاه تو نسبت به من جایگاه حضرت هارون باشد الا اینکه نبوتی بعد از من نیست.
«وَسَمِعْتُهُ يقول يوم خَيْبَرَ لَأُعْطِيَنَّ الرَّايَةَ رَجُلًا يُحِبُّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيُحِبُّهُ الله وَرَسُولُهُ قال فَتَطَاوَلْنَا لها فقال ادْعُوا لي عَلِيًّا»؛ ویژگی دوم این که در خیبر پرچم را پیغمبر اکرم به دست علی داد و حال آنکه همه صحابه گردن مان را بلند کرده بودیم تا پیغمبر ما را ببیند، پرچم را به ما بدهد ولی به هیچکدام نداد به علی داد!
«فَأُتِيَ بِهِ ارمد»؛ علی بن ابی طالب درد چشم داشت. «فَبَصَقَ في عَيْنِهِ»؛ این هم یک رمزی رسول اکرم آب دهن مبارکش را روی چشم امیرالمومنین مالید، علی چشمش خوب شد تا آخر عمر هم دیگر درد چشم نگرفت.
«وَدَفَعَ الرَّايَةَ إليه فَفَتَحَ الله عليه»؛ پرچم را به او داد و فتح مسلمانها به دست علی رقم خورد.
«وَلَمَّا نَزَلَتْ هذه الْآيَةُ (فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ) دَعَا رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم عَلِيًّا وَفَاطِمَةَ وَحَسَنًا وَحُسَيْنًا فقال اللهم هَؤُلَاءِ أَهْلِي»؛ حضرت رسول اکرم با علی برای مباهله رفت با اینکه همه صحابه هم بودند. دیگر این که آیه تطهیر در حق علی نازل شد!
 پس سه تا ویژگی علی داشت: یک حدیث منزلت؛ دو: آیه تطهیر، سه: آیه مباهله با توجه به این سه تا ویژگی من هرگز به علی ناسزا نخواهم گفت.
دوستان عزیز ملاحظه بفرمایید یک حدیث است و دو تا آیه، اینکه «سعد ابن وقاص» میآید حدیث منزلت را در ردیف آیه مباهله میآورد معلوم میشود حدیث و منزلت در یک حدی است که میتواند عدل آیه مباهله باشد، در کنار آیه تطهیر آورده از این بالاتر!
حدیث منزلت مثل سایر احادیث نیست، بلکه عدل همسطح آیه تطهیر و مباهله است. این خودش نشان میدهد برداشت صحاب از حدیث منزلت این است. حالا امثال «ابن حزم و ابن تیمیه» خودشان را بکشند، آسمان و زمین به هم بزنند هر کاری میخواهند انجام بدهند مشکل خودشان است. این مطلب را از کتاب «صحیح مسلم» نقل کردیم سند هم که نمیخواهد. در این کتاب حدیث منزلت را در ردیف دو آیه از آیات قرآن آورده است.
اینها خودشان بودند هم حدیث منزلت را شنیدند، هم آیه تطهیر را شنیدند، هم آیه مباهله را شنیدند و لذا اینها نشان میدهد وضع یک چیز دیگر است.
 یا مثلاً از خلیفه دوم در «صحیح مسلم» میگوید وقتی پیغمبر اکرم فرمود من این پرچم را در جنگ خیبر به دست مردی بدهم که خدا و پیغمبر را دوست دارد و فتح مسلمانها به دست او خواهد بود، عمر خطاب میگوید:
«قال عُمَرُ بن الْخَطَّابِ ما أَحْبَبْتُ الْإِمَارَةَ إلا يَوْمَئِذٍ»
من ریاست و فرماندهی را دوست نداشتم مگر آن مروز!
چون پرچم اگر به دست کسی بود فرمانده سپاه هم آن بود من دوست نداشتم فرمانده سپاه باشم ولی آن روز دوست داشتم با توجه به فرمایش پیغمبر که گفت پرچم را میدهم به دست کسی که خدا و پیغمبر او را دوست دارد او هم خدا پیغمبر را دوست دارد.
«قال فَتَسَاوَرْتُ لها رَجَاءَ أَنْ أُدْعَى لها»
من خیلی گردنم را بلند کرده بودم که پیغمبر من را ببیند و بگوید آقای عمر، بیا جلو پرچم را به تو بدهم.
«قال فَدَعَا رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم عَلِيَّ بن أبي طَالِبٍ فَأَعْطَاهُ إِيَّاهَا»
ولی پرچم به دست امیر المؤمنین (سلام الله علیه) داده شد حضرت رفت و فتح «خیبر» به نام او ثبت شد و پیروزی برای مسلمانان به نام حضرت امیر (سلام الله علیه) ثبت گردید.
صحيح مسلم؛ اسم المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسين القشيري النيسابوري الوفاة: 261، دار النشر: دار إحياء التراث العربي - بيروت، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي، ج4، ص1871، ح2404
مثلاً تصور کرده اگر پایین پایینها باشد جلو افرادی هستند و باعث میشود پیغمبر او را نبیند و پرچم را به دست کسی دیگر بدهد.
پیغمبر:
(وَمَا ينْطِقُ عَنِ الْهَوَى، إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْي يوحَى)
و هرگز از روي هواي نفس سخن نميگويد! آنچه ميگويد چيزي جز وحي که بر او نازل شده نيست!
سوره نجم (53): آیه 3 و 4
همه شما سینههایتان را بالا گرفتید و سرتان را بلند کردید، روی سینه پایتان بالا رفتید تا پیغمبر شما را ببیند. علی آنجا در میان مردم نبود پیغمبر که وقتی این مطلب را فرمود پرچم هم دستش بود، فرمود علی کجاست؟ گفتند علی در خیمه است گرفتار چشم درد شده است.
میخواهد این قضایا پیش بیاید خود را بلند کردن، خود را به رخ پیغمبر کشیدن که پیغمبر شما را ببیند و این پرچم را به شما بدهد، این طور نبود خدای عالم از روز ازل قبل از اینکه عالم هستی را بیافریند قبل از اینکه جبرئیل و میکائیل و جناب عزرائیل بیافریند این قضیه را ثبت کرده است.
 جناب عزرائیل میگوییم و با احترام یاد میکنیم صلوات هم میفرستیم «اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم»
 داریم بر این که موقع جان کندن شیطان تمام تلاشش را میکند مؤمن بیایمان از دنیا برود. یک کسی به همسرش خیلی علاقه دارد همسرش را جلویش میآورد دستش را به گلویش میگذارد میگوید اگر «لا اله الله» بگوی زنت را خفه میکنم. این هم روی علاقه که به همسرش دارد لا اله الا الله نمیگوید.
 بعضیها مدتها بچه دار نشدند خدا یک بچهای به آنها داده، به بچه اش عشق دارد چاقو به گردن بچه می گذارد میگوید اگر «لا اله الا الله» بگویید بچه ات را میکشم.
 یک نفر ماشین نو خریده عشق دارد که بشیند و پز بدهد شیطان به او میگوید اگر «لا اله الا الله» بگویی بنزین میریزم ماشینت میسوزد!
دوستان شیطان با هزاران لطایف الحیل این کار را انجام میدهد من دارم میگویم این یک مرتبه برای ما اتفاق میافتد، دیگر تکرار نمیشود، نه کلا یک مرتبه است!
 ولی دارد کسانی که به محمد آل محمد زیاد صلوات میفرستند حضرت جبرائیل میآید در برابر وسوسه شیطان مؤمن و شیعه علی بن ابی طالب را تلقین میدهد میگوید به حرف شیطان گوش نکن، او دروغ میگوید. خود عزرائیل کمک میکند شهادتین را بر زبان جاری کنیم.
 آقای عزرائیل تو را به آقا امام حسین سوگند میدهیم ان لحظه کمک مان کن!
مجری:
جناب حضرت عزرائیل خیلی مخلصیم!
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
دوستان تلاش کنیم هر وقت یادمان افتاد بعد از نماز صبح داریم صلوات می فرستیم یک صلوات هم برای عزرائیل بفرستیم اشکال ندارد جای دور نمیرود.
خلاصه اینکه: جناب عزرائیل یک روز در خانه ما را خواهد زد، هیچ راه گریزی ندارد اگر زمین برویم یا به آسمان برویم راه گریزی نیست!
قبلا هم عرض کردم یک بنده خدایی خدمت حضرت سلیمان بود، دید عزرائیل آمد، آن زمان عزرائیل را میدیدند، عزرائیل به این فرد یک نگاهی کرد این بنده خدا زهر ترک شد، عزرائیل که رفت ایشان به دست و پای حضرت سلیمان افتاد گفت عزرائیل یک نگاه معنا داری به من کرد، گمانم منظوری داشت.
گفت من را در یک روستای دور دست هندوستان بفرست، حضرت سلیمان او را با طی الارض به هندوستان فرستاد، بعد عزرائیل فردای آن روز خدمت حضرت سلیمان آمد حضرت سلیمان به عزرائیل گفت دیروز با دوست ما چرا نگاه چپ کردی، پدرش درآمد از ترس زهره ترک شد؟
حضرت عزرائیل گفت یا سلیمان من صبح که آمدم دیدم در برگ ماموریتم خدای عالم نوشته این آقا باید در فلان روستای هندوستان قبض روح بشود دیدم الان خدمت شما است آنجا بخواهد برود یک ماه دیگر هم نمی رسد، برایم سوال بود، با خود گفتم به من چه خدا به من دستور داده من مجری هستم، گفت در همان روستا رفتم دیدم آنجا است قبض روحش کردم!
هر کجا برویم عزرائیل سراغ مان میآید:
(أَينَمَا تَكُونُوا يدْرِكْكُمُ الْمَوْتُ وَلَوْ كُنْتُمْ فِي بُرُوجٍ مُشَيدَةٍ)
هر جا باشيد، مرگ شما را درمييابد؛ هر چند در برجهاي محکم باشيد!
سوره نساء (4): آیه 78
اگر در برجهای فولادین هم خودمان را مخفی کنیم، هیچ روزنهای هم نداشته باشد حضرت عزرائیل میآید ما را پیدا میکند!
در هر صورت...
خلیفه دوم میگوید: «فَتَسَاوَرْتُ لها رَجَاءَ أَنْ أُدْعَى لها»؛ گردنم را بالا داده بودم، تا قدم بلند بشود پیغمبر در میان مردم من را ببیند و پرچم را به من بدهد ولی: «فَدَعَا رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم عَلِيَّ بن أبي طَالِبٍ فَأَعْطَاهُ إِيَّاهَا»؛ حضرت پرچم را به هیچ کدام ما نداد، به امیرالمومنین (سلام الله علیه) داد!
مجری:
 تشکر حضرت استاد، فاصلهای داشته باشیم اگر یک جمع بندی در این بخش داشته باشید اگر تلفنها وصل شد بحث بدون جمع بندی نباشد.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
دوستان عزیز حدیث منزلت در صحیحین آمده، حدیث منزلت غیر از تبوک در موارد متعدد در قضیه مؤاخات، در منزل «ام سلمه» و در هنگام ولادت امام حسن و ولادت امام حسین (سلام الله علیه) و موارد متعدد دیگر آمده است.
صحابه هم حدیث منزلت را به عنوان بالاترین مسئله با پنج هزار سند و تواتر آن را هم اعتراف کردهاند نقل کردهاند.
 از این طرف هم «سعد بن ابی وقاص» حدیث منزلت را عدل در کنار آیه تطهیر و آیه مباهله قرار داده است. جناب خلیفه هم میگوید ارزو میکند، «سعد ابن ابی وقاص» هم آروز میکند، این دوتا آروزی صحابه به دست ما رسیده شاید صحابه دیگر هم همچنین آرزو داشتند که خدای عالم پرچم را به دست او میداد و حدیث منزلت را در حق او میگفت از تمام آنچه که خورشید میتابد ارزشش بالاتر بود!
 این نشان میدهد حدیث منزلت حدیث ساده و ارزان قیمت نیست.
 ان شاءالله در بخشهای بعدی یک نکته ای داریم آیا از حدیث منزلت خلافت هم در میآید یا نه یک فضیلت منحصر به فرد است؟
مجری:
متشکرم حالا این دو صحابه چنین آرزویی داشتند به نظرم اگر یک مقدار عیار معرفت شان را بالا میبردند اینقدر بلند پروازی نمیکردند و چنین آرزویی نمیکردند، آرزو میکردند خاک کف پای مولا امیرالمومنین (سلام الله علیه) باشند، علی با آن همه جایگاه و مقام و منزلت، ماها که به خودمان اجازه نمیدیم که چنین آرزویی بکنیم اما آن آرزوی که برایش عشق و صفا میکنیم حاضر هستیم جانمان را بدهیم که آقا ما را به عنوان گرد کف پای خودش بداند!
(میان برنامه)
مجری:
علی، علی جانم علی! ذکر علی عباده، وقتی نام مولا امیر المؤمنین (سلام الله علیه) برده میشود، وصف ایشان، کمالات ایشان، قطعاً لحظه لحظه این گفتارها و شنیدنها، اینها همه برای ان شاءالله بر اساس روایتی که رسیده برای ما عبادت است.
بینندگان عزیز امیدوارم حال دلتان خوب باشد، با آن همه روایات و مطالبی که حضرت استاد فرمودند و این میان برنامه خیلی قشنگ و زیبایی که با هم شنیدیم، دیگر به اوج رسیدیم انگار که خدا همه عالم را به ما بدهد.
مردم عزیز! بیایید به خودتان فکر بکنید، اگر همه عالم را به شما بدهند نمیدانم خوبیهای عالم چیست، هر کسی برای خودش یک تعبیر و یک تفسیری دارد، همه خوبیهای عالم را بدهند یک سمت هم وجود نازنین امیرالمومنین باشد، محبتش و ولایتش باشد، عشقش باشد، دوست داشتنش باشد چه کسی حاضر است چنین معاملهای بکند؟ بیچاره است کسی بخواهد اصلاً به آن فکر کند نه اینکه بخواهد انجام بدهد.
 اگر به ما همه عالم را بدهند یک وقتی پیامبر فرمود خورشید و ماه را در دست راست و چپ ما بدهد میگوییم علاوه بر خورشید هرچه در این عالم هست، از موجودات، انسانها، جن و ملک و کرات را به ما بدهند و به ما بگویند یک لحظه برای ثانیههایی دست از محبت و ولایت امیرالمومنین بردار خدا آن لحظه مرگم را برساند.
من خودم را میگویم کار به کسی دیگر ندارم خداوند مرگم را برساند که اگر بخواهم دست بردارم، بخواهم معامله بکنم، بخواهم محبت علی را با اینها عوض بکنم، و خدا را شکر میکنم به واسطه این محبت و این عشقی که در دلهایمان است قدردانش باشیم!
همانطور که خدمت تان گفتم، در خدمت مخاطبین هستیم فرق هم نمیکند چه شیعه، چه اهل سنت، چه وهابی، چه عالم و چه غیر عالم باشد، این فرصت مهیا است که روی خط ارتباطی برنامه بیایند اگر مطلب و نکتهای دارند حتما ما شنونده خواهیم بود.
 آقای «حسین وند از خرم آباد» روی خط ارتباطی برنامه هستن سلام عرض میکنم بفرمایید
تماس بینندگان برنامه
بیننده: (آقای حسین وند از خرم آباد – شیعه)
سلام علیکم و رحمة الله، جناب آیت الله قزوینی عزیز حضرتعالی در جلسه امروز و جلسات گذشته یک تحدی کرده بودید، ما آمدیم جواب تحدی شما را دادیم ولی متاسفانه جایزه را ندادید، اشکال ندارد آن گذشت.
 اما حضرتعالی یک تحدی دیگری هم مثل اینکه کردید و فرمودید یک روایتی بیاورید که جناب ابوبکر، جناب عمر، یا عثمان، در نماز پایشان را شسته باشند درست است؟
مجری:
 یعنی در وضو منظورتان است؟
آقای حسین وند:
بله
مجری:
یعنی این سبکی که الان اهل سنت دارند وضو میگیرند آنها اینطوری وضو گرفته باشند.
اقای حسین وند:
آقای قزوینی تحدی را قبلا چند وقت پیش انجام دادند، یک روایتی بیاورید که جناب ابوبکر، جناب عمر یا جناب عثمان در وضو پایشان را شسته باشند درست است؟
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
بله، مسح نکشیده باشند و شسته باشند.
آقای حسین وند:
 خواستم خدمت تان بگویم من سندش را پیدا کردم، فقط اگر ممکن است من روایت را میخوانم شما روایت را روی آنتن بیاورید سرچ کنید تا بینندگان هم ببینند. کتاب «سنن کبرای بیهقی»، جلد 1، صفحه ۱۷۹، این عبارتی که من میخوانم را لطفاً سرچ کنید. «ولم يكن يغسله»
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
سرچ کردم، جلد ۱ صفحه ۱۱۱ آورد.
آقای حسین وند:
 خود آقای بیهقی هم میگوید این صحیح ترین روایت در این باب است لطفا اگر ممکن است برایمان بخوانید و ترجمه کنید.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
قضیه چه است، نکند شما باز خواب دیدید!
«قال كان عمر رضي الله عنه إذا بال قال ناولني شيئا أستنجي به قال فأناوله العود والحجر أو يأتي حائطا يتمسح به أو يمس الأرض ولم يكن يغسله وهذا أصح ما روي في هذا الباب وأعلاه»
سنن البيهقي الكبرى؛ اسم المؤلف: أحمد بن الحسين بن علي بن موسى أبو بكر البيهقي الوفاة: 458، دار النشر: مكتبة دار الباز - مكة المكرمة - 1414 - 1994، تحقيق: محمد عبد القادر عطا، ج1، ص111
«كان عمر رضي الله عنه إذا بال قال ناولني شيئا أستنجي به»؛ آقای عمر وقتی ادرار میکرد میگفت یک چیزی به من بدهید خودم را پاک کنم.
«قال فأنا وله العود والحجر»؛ برای او سنگ یا چوب میدادیم و خودش را پاک میکرد، «أو يأتي حائطا يتمسح به» کنار دیوار میآید خودش را به کنار دیوار میمالید تا خودش را پاک کند.
«أو يمس الأرض»؛ یا خودش را به زمین میمالید تا پاک بشود، «ولم يكن يغسله»؛ خودش را هرگز نمیشست!
«وهذا أصح ما روي في هذا الباب وأعلاه»؛ این صحیحترین روایت در این زمینه است که بیهقی میگوید وارد شده است!
 آقای حسین وند! منظورتان چیست؟
اقای حسین وند:
خدمت شما عرض کنم حضرتعالی فرمودید روایتی بیاورید که جناب عمر پایشان در واقع خودشان را میشستند، شما همچنین روایتی خواستید؟
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
ما همچنین چیزی نخواستیم، گفتیم یک روایتی بیاورید که خلیفه اول یا دوم وضو میگرفتند، پایشان را میشستند که الان عزیزان اهل سنت میشویند!
مجری:
آقای حسین وند! خیلی ممنونم...
آقای حسین وند:
جناب اقای حسینی قزوینی عزیز خیلی عذر خواهی میکنم، شما تحدی کردید الان طبق این روایت که آقای بیهقی هم میگوید صحیحترین روایت است جناب عمر وقتی که در واقع برای قضای حاجت و توالت هم میرفتند خودشان را نمیشستند، شما توقع دارید پایشان را بشویند!
مجری:
آقای حسین وند! خیلی ممنونم، جدای از مباحث علمی که اینجا مطرح میکنیم، درخواست مان این است که مخاطبین مباحث را به حاشیه نبرند و موضوع طوری مطرح نشود که باعث توهین به مقدسات اهل سنت بشود. از شما ممنونیم موفق باشید خدانگهدار!
آقای «امین از تهران» بیننده بعدی مان روی خط ارتباطی هستن، امین آقا سلام به شما بفرمایید
بیننده: (آقای امین از تهران – شیعه)
 حاج آقا سلام خسته نباشید، خواستم بگویم بحث جالبی مطرح شد!
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
 البته روایت، روایت جالبی است این که ایشان چه برداشت داشت کار نداریم؛ ولی اینها خودشان میگویند صحیحترین روایات این است که جناب خلیفه هرگز خودش را نمیشست وقتی برای قضای حاجت میرفت.
با سنگ خودش را تمیز میکرد یا خودش را به دیوار میمالید، اینها از روایاتی است اگر در کتاب کافی، در کتاب تهذیب، یا در کتاب بحار الانوار بود اینها غوغا به پا میکردند.
مجری:
نکته اش این است که اولا در منابع خودشان آمده، بعد هم به عنوان صحیحترین روایت آمده است. آخر این چه فضیلت است؟
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
من نمیدانم قضیه چه است! آقایان این روایت را دیدند آن وقت با کمال وقاحت، بی حیایی و بیشرمی گفتند: «کان رسول الله یبول قائما فی سباط القوم»
«أتى النبي صلى الله عليه وسلم سُبَاطَةَ قَوْمٍ فَبَالَ قَائِمًا»
الجامع الصحيح المختصر؛ اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256 ، دار النشر: دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987 ، الطبعة: الثالثة ، تحقيق: د. مصطفى ديب البغا، ج 1، ص 90، 222
«كنت عند رسول الله صلى الله عليه وسلم فبال قائما على سباطة قوم »
المصنف؛ اسم المؤلف: أبو بكر عبد الرزاق بن همام الصنعاني الوفاة: 211، دار النشر: المكتب الإسلامي - بيروت - 1403 ، الطبعة : الثانية ، تحقيق : حبيب الرحمن الأعظمي، ج1، ص193
پیغمبر هم ایستاده ادرار میکرد، نتوانستند اینها را بالا بیاورند، مقام پیغمبر را (نستجیر بالله) پایین میآورند.
اقای امین:
این حدیث برای آن قصه روایت شده بود؟
مجری:
ما نمیدانیم برای چه است ولی اهل سنت نقل کردند بعد هم گفتند صحیحترین روایت است.
آقای امین:
من دو تا سوال دارم بعد از این که پرسیدم قطع میکنم از تلویزیون گوش میدهم. یک سوال این بود، یعنی شبهه مانند است میشود گفت سوالی است که من حقیقتا برایش جواب نداشتم. یک سوال مطرح کردند آقا اصلا از کجا معلوم که جبرئیل به پیغمبر نازل شده شاید اصلا شیطان به پیغمبر نازل شده با یک ذره راست و دروغ آمده این مسائل را به پیغمبر گفته است. از کجا معلوم این جبرئیل بوده شاید شیطان بوده، شاید همه اینها مثلاً حقه و کلک است.
سوال دیگر هم این بود سوال پرسیدند گفتند «عایشه» که نُه سالش بوده، با یک مرد ۵۳ ساله ازدواج کرده است، شما حساب کنید مثلاً یک مردی که پنجاه - شصت سالش است این اصلاً انسانی و درست است؟ کسی که موهایش سفید شده با یک دختر بچه نه ساله ازدواج بکند اصلا ذات این کار درست است؟ ازدواج بکند ولی مثلاً با یک دختر بچه نه ساله درست است یا نه؟ لطفا پاسخ بدهید ممنون و متشکرم!
مجری:
 ممنونیم آقای امین آقا از تهران موفق باشید. تلفن بعدی آقای «حامد از سیستان و بلوچستان» روی خط ارتباطی برنامه هستن خدمت تان سلام عرض میکنم بفرمایید.
بیننده: (آقای حامد از سیستان و بلوچستان – شیعه)
 عرض سلام و ارادت خدمت بزرگواران دارم، شب تان بخیر باشد، حاج آقا ذکر مولا که جای خودش را دارد ما چهره شما و حاج آقا را میبینیم جیگرمان حال میآید، همین که صحبت هایتان را میشنویم!
مجری:
 خدا را شکر که یاد خیر میافتید یاد شیطان نمیافتید!
اقای حامد:
نه، خدا خیرتان بدهد، من چند تا سوال داشتم اقای زینی وند هم پرسید، سوال این است که وضوی که الان اهل سنت میگیرند از کجا شکل گرفت، صحابه این همه سال پیامبر را دیدند وضو میگرفتند، نماز میخواندند چطور شد این همه تغییر شکل گرفت؟
 سوال بعد «ذکر علی عبادة» است آن چه من شنیدم این روایت حتی در کتب اهل سنت هم آمده است. ممنون میشوم اگر در کتب اهل سنت است حاج آقا نشان بدهند؛ چون من اینجا دوستان اهل سنت دارم به آنها نشان بدهم شاید جیگر آنها هم ببینند حال بیاید!
بعد یک دستورالعمل هم استاد هفته پیش در مورد سوره «انا انزلنا و قل هو الله» گفتن، فرمود به یک شکل خاصی شبها تلاوت بشود، این را هم ممنون میشوم دوباره بگویند دست شما درد نکند یا علی!
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
سوالات ایشان را یک دسته بندی کنید ایشان چه سوالاتی پرسیدند.
مجری:
 خیلی ممنون از تماس تان خدانگهدار! استاد سوالهای ایشان یکی در مورد بحث وضوی اهل سنت بود گفت از کجا شکل گرفته است. سوال دوم شان «ذکر علی عبادة» بود گفت در منابع اهل سنت آمده یا خیر. دیگر هم گفت دستورالعملی که هفته گذشته در مورد سوره «انا انزلنا و قل هو الله» گفتید دوباره بفرمایید.
تماس بعدی آقای «رضایی از بندرعباس» روی خط ارتباطی هستن، آقای رضایی سلام بفرمایید.
بیننده: (آقای رضایی از بندر عباس – شیعه)
 سلام علیکم، خدمت حاج علی آقای اسماعیلی عزیز و سلام علیکم خدمت استاد بزرگوارمان آیت الله حسینی قزوینی، ان شاءلله شب خوب و خوشی داشته باشید، حاج آقا ببخشید آیا آیه شجره خبیثه درباره گروه سقیفه امده، تفسیر این آیه چطوری است؟ آیا کسانی که در سقیفه بودند به این آیه ربط دارند؟ تفسیر برادران اهل تسنن درباره آیه شجره خبیثه چه است؟ لطفا این را برای مان توضیح بدهید.
 دیگر در مورد ذکر «لا اله الا الله» میخواستم برای مان توضیح بدهید. بزرگواری میکنید خدا نگهدار.
مجری:
 موفق باشید خدانگهدارتان، بیننده بعدی جناب آقای «احمدی از یاسوج» روی خط ارتباطی برنامه هستن، هرچند دوستانی که تماس گرفتند سوال زیاد پرسیدند باید به پاسخ این سوالات هم برسیم. آقای احمدی سلام به شما بفرمایید!
بیننده: (آقای احمدی از یاسوج – شیعه)
 سلام علیکم و رحمة الله، من یک سوال از خدمت حضرت استاد آیت الله حسینی قزوینی عزیز دارم، خداوند متعال در آیه ۴ سوره تحریم با دو تا از زنان پیامبر هشدار میدهد و آنها را مورد عتاب قرار داده که دلهای شما دچار انحراف شده اگر توبه نکنید و از عملهای خود دست نکشید و خود را اصلاح نکنید خدا، جبرئیل و صالح المؤمنین و ملائکه رسولش را یاری خواهد کرد!
طبق روایات امامیه این دو زن «عایشه و حفصه» بودند، هیچ سند و مدرکی از قرآن و روایات وجود ندارد که این دو زن توبه کرده باشند. از اینکه اصلاح نشدند کینه و دشمنی آنها با اهل بیت عصمت بیشتر شد خواستم در این باره توضیح دهید.
سوال دیگر آیا مراد از صالح المؤمنین امیرالمؤمنین است یا کس دیگر؟ ممنونم خدا یار و نگهدار!
مجری:
 خواهش میکنم سلامت باشید خدانگهدارتان باشد، تماس بعدی آقای «فرخی از مازندران» روی خط ارتباطی هستن، خدمت تان سلام عرض میکنم بفرمایید!
بیننده: (آقای فرخی از مازندران – شیعه)
 سلام علیکم وقت شما بخیر، من یک مطلبی میخواهم دوست مان سوال پرسیدند این دغدغه من هم است من از همه دوستان میخواهم خواهش بکنم، اهل سنت در ذیل آیه وضو، به هر حال در تمام تفاسیر آمده، تفسیر های را آوردند. من فقط یک مطلبی را از «تفسیر طبری» بخوانم، سندش تقریباً تمام از «بخاری و مسلم» است دو سه سند ترکیبی است که از کجا شروع شد، یک بحثی را هم آوردند که حجاج در دوره خودش خیلی مردم را به این قصه اجبار کرد «انس ابن مالک» دارد میگوید در واقع روایت به این شکل است:
«فقال أنس صدق الله وكذب الحجاج قال الله وامسحوا برءوسكم وأرجلكم قال وكان أنس إذا مسح قدميه بلهما»
جامع البيان عن تأويل آي القرآن؛ اسم المؤلف: محمد بن جرير بن يزيد بن خالد الطبري أبو جعفر الوفاة: 310، دار النشر: دار الفكر - بيروت – 1405، ج6، ص128
«صدق الله و کذب الحجاج»؛ خدا درست گفت و حجاج نادرست! «قال الله وامسحوا برءوسكم وأرجلكم قال وكان أنس إذا مسح قدميه بلهما»؛ انس ابن مالک که در واقع پیشکار پیامبر بود پاهایش را مسح میکرد و با همان خیسی که در واقع در وضویش بود استفاده میکرد، این مطلب خیلی گسترده است وجود دارد من تعجب میکنم که راجع به این بحث خیلی از طریق دوستان اهل سنت ما عنوان نمیشود. دیگر وقت تان را نمیگیرم استاد بهتر توضیح میدهند خدا حافظ شما.
مجری:
 ممنونم موفق باشید خدانگهدارتان، استاد به نظرم وقت مان رو به پایان است دیگر نمیرسیم تماس بینندگان را داشته باشیم ده تا سوال از عزیزانی که تماس داشتند داریم.
 استاد پرسیدن بعضی این شبهه را مطرح میکنند چه سندی وجود دارد که جبرئیل بر پیامبر نازل شده (نستجیر بالله) شیطان نبوده است؟
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
 قرآن دارد تحدی میکند، میگوید:
(أَفَلَا يتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِنْدِ غَيرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا)
آيا درباره قرآن نميانديشند؟! اگر از سوي غير خدا بود، اختلاف فراواني در آن مييافتند.
سوره نساء (4): آیه 82
اگر این قرآن از ناحیه غیر خدا، شیطان و غیر شیطان بود اختلافات زیاد در آن پیدا میکردید. شما ملاحظه بفرمایید معاندین در گذشته در حال حاضر هم جمع شدند که یک اختلافی در قرآن پیدا کنند.
 یا قرآن میگوید:
(قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَالْجِنُّ عَلَى أَنْ يأْتُوا بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْآنِ لَا يأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ كَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِيرًا)
بگو: «اگر انسانها و پريان (جن و انس) اتفاق کنند که همانند اين قرآن را بياورند، همانند آن را نخواهند آورد؛ هر چند يکديگر را (در اين کار) کمک کنند.
سوره اسراء (17): آیه 88
جن و انس جمع بشوند یک سوره مثل قرآن بیاورند نمیتوانند. تحدیهایی که قرآن کرده، این تحدیها مال امروز نیست، در عصری که بحث فصاحت و بلاغت در حد اعلای اعلا بوده است خیلیها تلاش کردند یک سوره یا یک آیهای بیاورند نتوانستند.
الان یادم نیست یکی از ادبای مشهور، چند شب نشست یک سوره سه - چهار سطری درست کرد. سر سفره که نشسته بودند گفت قرآن میگوید هیچ کس نمیتواند حتی یک سوره درست کند. همانجا کنار سفره دخترش میگویند بیست یا سی تا اشکال ادبی کرد بعد گفت صدق الله و رسوله که جمیع جن و انسان هم جمع بشوند نمیتوانند.
مجری:
اگر شیطان بود که نمیتوانست با این همه...
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
 شیطان هدفش اضلال است، قرآن از اول تا آخر هدایت است؛ اصلاً منطق قرآن با منطق شیطان نمیخورد که میگویند از شیطان بوده است.
مجری:
بله درست است، خیلی ممنونم. سوال بعدی شان این بود چطور میشود «عایشه» که نه سال داشته با یک پیره مرد ۵۳ ساله ازدواج کند این انسانی است؟
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
این مطلبی که آقایان که در رابطه با سن «عایشه» آوردهاند، من نمیدانم روی چه اصلی بوده است. آنچه که خود آقایان اهل سنت آوردهاند «عایشه» موقع ازدواج با رسول اکرم حدود ۱۸ یا ۱۹ ساله بوده است.
الان فرصت نیست من مطالبش را نشان دهم اگر یاد آوری بشود در جلسه بعدی من نشان میدهم.
مجری:
مطالب روی سایت شبکه است.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
بله مطالب در سایت و شبکه حضرت ولی عصر موجود است. الان مختصر عرض کنم «ابو نعیم اصفهانی» کتابی به اسم «معرفة الصحابه» دارد ایشان در جلد ۶ صفحه ۳۲۵۳ در این مورد مطلب دارد.
همچنین «طبرانی» در «معجم کبیر» جلد ۲۴ صفحه ۷۷ ایشان میگوید:
«وكان لاسماء يوم مَاتَتْ مِائَةُ سَنَةٍ وُلِدَتْ قبل التَّارِيخِ بِسَبْعٍ وَعِشْرِينَ سَنَةً وَقَبْلَ مَبْعَثِ النبي صلى اللَّهُ عليه وسلم بِسَبْعَ عَشْرَةَ سَنَةً وَوُلِدَتْ أَسْمَاءُ لأَبِي بَكْرٍ وسنة وَاحِدٌ وَعِشْرُونَ سَنَةً»
المعجم الكبير؛ اسم المؤلف: سليمان بن أحمد بن أيوب أبو القاسم الطبراني الوفاة: 360، دار النشر: مكتبة الزهراء - الموصل - 1404 - 1983، الطبعة: الثانية، تحقيق: حمدي بن عبدالمجيد السلفي، ج24، ص77
«اسماء بنت ابی ابکر» ۱۷ سال قبل از مبعث به دنیا آمده است و با توجه به اینکه آقایان هم به صراحت دارند میگویند «اسماء بنت ابی بکر» ۲۷ سال قبل به دنیا آمده و تفاوت سن «عایشه» و «اسماء» ۱۷ سال است و با توجه به این قضیه ولادت «عایشه» را میگیریم، زمان ازدواجش را هم میگیریم کاملاً سن دقیق ایشان در هنگام ازدواج در میآید، موقع ازدواج ۱۸ سال سن داشتن نه، 9 ساله.
مجری:
حداقلش هجده سال داشتن
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
بله حداقل سن ایشان 18 ساله بوده است.
مجری:
استاد یک برنامه از شبکه پخش شده، برنامه کاوش که استاد روستایی آنجا توضیح دادند مفصل میتوانند هم به سایت و هم به شبکه بروند جزئیاتش به طور کامل موجود است.
ضمن اینکه این در واقع پیشنهاد خود خلیفه به پیامبر بوده است و این هم در گذشته رسم بوده که به این شکل پیشنهاد میدادند.
استاد آقای «حامد از سیستان و بلوچستان» هم گفتن وضوی اهل سنت به این شکل از کجا آمده، فقط توضیح مختصر بدهید چون وقت نشان دادن اسنادش نیست.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
آنچه است من این مطلب را قبلاً هم گفتم، در زمان عثمان، ایشان دید بعضی از افراد در کنار بیت الله الحرام با پای برهنه میآیند طواف میکنند، پاهایشان آلوده است، گفت به شما میگویم پاهایتان بشویید نمیشویید، حداقل بر خودتان واجب کنید وضو که میگیرید به جای مسح کردن پایتان را بشویید.
وقتی میخواهید بیت الله الحرام بیایید طواف کنید وضو که میگیرید پاهایتان را بشویید تا حداقل با این آلودگی اطراف بیت الله الحرام نیایید این جا را آلوده کنید.
 آنچه که من به ذهنم میرسد از زمان عثمان بحث شستن پا و این مسائل مطرح شد، و گرنه در «صحیح بخاری و صحیح مسلم» موجود است که اصل مسح کردن پا بوده است.
 «صحیح بخاری» جلد ۱ حدیث شماره ۶۰، حدیث شماره ۹۶، حدیث شماره ۱۶۳ دارد راوی «عبدالله ابن عمرو ابن عاص» است میگوید:
«وَنَحْنُ نَتَوَضَّأُ فَجَعَلْنَا نَمْسَحُ على أَرْجُلِنَا»
الجامع الصحيح المختصر؛ اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256 ، دار النشر: دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987 ، الطبعة: الثالثة ، تحقيق : د. مصطفى ديب البغا، ج1، ص33، ح60
«وَنَحْنُ نَتَوَضَّأُ فَجَعَلْنَا نَمْسَحُ على أَرْجُلِنَا»
الجامع الصحيح المختصر؛ اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256، دار النشر: دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقيق: د. مصطفى ديب البغا، ج1، ص33، ح60، همچنین جلد 1 صفحه 48، ح96
ما صحابه وضو میگرفتیم؛ ولی پاهایمان را مسح میکردیم.
مجری:
در دوران خلافت عثمان هم ظاهرا نیمه اولش به همین شکل مسح بوده، و نیمه دوم حکومت ایشان بحث شستن پا مطرح شده است.
بعد «ذکر علی عبادة» را پرسید در منابع اهل سنت است؟
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
بله، من خدمت آقایان بیاورم ملاحظه بفرمایید، البته هفته قبل هم این را از منابع اهل سنت آوردیم. از دوستان کسی سوال کرده بود. «ذکر علي عبادة» در منابع متعدد آمد اهل سنت آمده است.
«تاریخ دمشق» جلد ۴۲ است:
«رأيت أبا بكر الصديق يكثر النظر إلى وجه علي بن أبي طالب فقلت يا أبة إنك لتكثر النظر إلى علي بن أبي طالب فقال لي يا بنية سمعت رسول الله صلى الله عليه وسلم يقول النظر إلى وجه علي عبادة \ ح \ »
روایت بعدی از «عایشه» است:
«عن عائشة الصديقة ابنة الصديق حبيبة حبيب الله قالت قلت لأبي إني أراك تطيل النظر إلى علي بن أبي طالب فقال لي يا بنية سمعت رسول الله صلى الله عليه وسلم يقول النظر في وجه علي عبادة \ ح \»
روایت دیگر از ابن عباس است:
«ابن عباس يقول رجع عثمان إلى علي فسأله المصير إليه فصار إليه فجعل يحد النظر إليه فقال له علي مالك يا عثمان مالك تحد النظر إلي قال سمعت رسول الله صلى الله عليه وسلم يقول النظر إلى علي عبادة \ ح \ »
به همین شکل چند تا روایت موجود است:
«عن علقمة عن عبد الله قال قال رسول الله صلى الله عليه وسلم النظر إلى وجه علي عبادة \ ح \»
از ابن مسعود:
«عن عبد الله بن مسعود قال قال رسول الله صلى الله عليه وسلم النظر إلى علي عبادة \ ح \»
باز از عایشه:
«عن عائشة قالت قال رسول الله صلى الله عليه وسلم ذكر علي عباده»
تاريخ مدينة دمشق وذكر فضلها وتسمية من حلها من الأماثل؛ اسم المؤلف: أبي القاسم علي بن الحسن إبن هبة الله بن عبد الله الشافعي الوفاة: 571، دار النشر: دار الفكر - بيروت - 1995، تحقيق: محب الدين أبي سعيد عمر بن غرامة العمري، ج42، ص350 و 351 و 356
مجری:
همه از منابع اهل سنت است.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
بله از منابع اهل سنت است.
مجری:
از منابع اهل سنت و آن هم از عایشه نقل شده است!
بعد در مورد دستور العملی که هفته قبل گفته بودید گفت یاد آوری بفرمایید.
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
دستوری که از حضرت ولی عصر (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) برای یک بنده خدایی است، او آمده بود از حضرت صله بگیرد گفته بود یک صله معنوی به من بدهید، حضرت فرموده بود شب رو به قبله بنشینید سی مرتبه «سوره قدر» و سی مرتبه «سوره توحید» را بخوانید.
 ظاهراً اول سی مرتبه سوره توحید است بعد سی مرتبه سوره قدر است. گفتند رو به قبله بنشینید قبلش سجده کنید، بعد از قرائت سورهها هم سجده کنید. ایشان میگوید من این دستور العمل را انجام دادم یک معارفی جلوی من باز شد، همه چه را دیدم!
آنچه که من برداشت دارم ملائکه، فرشتهها و انبیا، یعنی همان عبارتی که ائمه در مناجات شعبانیه دارند:
«إِلَهِي هَبْ لِي كَمَالَ الِانْقِطَاعِ إِلَيْكَ وَ أَنِرْ أَبْصَارَ قُلُوبِنَا بِضِيَاءِ نَظَرِهَا إِلَيْكَ حَتَّى تَخِرَقَ أَبْصَارُ الْقُلُوبِ حُجُبَ النُّورِ فَتَصِلَ إِلَى مَعْدِنِ الْعَظَمَةِ وَ تَصِيرَ أَرْوَاحُنَا مُعَلَّقَةً بِعِزِّ قُدْسِك»
إقبال الأعمال (ط - القديمة)؛ ابن طاووس، على بن موسى، محقق/ مصحح: ندارد ناشر: دار الكتب الإسلاميه، ج2، ص687
یا دارد:
«اَلَلَّهُمَّ اَرِنِی الْاَشْیَاءَ کَمَا هِیَ»
خدایا اشیاء را آنچه که است به من نشان بده.
 الان ما یقین داریم هم سمت راستمان یک فرشته است، کارهای خوب را مینویسد و هم سمت چپ مان فرشته است. این دستور العمل اگر با توجه انجام شود چشممان باز میشود هر دو فرشته را میبینیم!
 غیر از اون هم بعضی از اولیا خدا از جمله مرحوم «...زنجانی» گفت وارد حرم امیرالمؤمنین میشدیم اذان صبح شد، کسی که کنارش بود گفت ظاهرا هنوز بیست دقیقه مانده است. ایشان گفت ملائکه شب دارند بالا میروند، ملائکه روز دارند پایین میآیند، شما چه میگویی! وقتی چشم برزخی باز بشود...
مجری:
 البته صرف خواندن اینها نیست باید مقدمات و آمادگیهایی باشد!
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
بله باید باشد، بدون تقوا کسی بخواهد اینها را بخواند، از آن طرف غیبت هم بکند دروغ هم بگوید، حرام هم بخورد مشخص است نتیجه مطلوب را نمیگیرد. (إِنَّمَا يتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ)
(وَاتْلُ عَلَيهِمْ نَبَأَ ابْنَي آدَمَ بِالْحَقِّ إِذْ قَرَّبَا قُرْبَانًا فَتُقُبِّلَ مِنْ أَحَدِهِمَا وَلَمْ يتَقَبَّلْ مِنَ الْآخَرِ قَالَ لَأَقْتُلَنَّكَ قَالَ إِنَّمَا يتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ)
و داستان دو فرزند آدم را بحق بر آنها بخوان: هنگامي که هر کدام، کاري براي تقرب (به پروردگار) انجام دادند؛ اما از يکي پذيرفته شد، و از ديگري پذيرفته نشد؛ (برادري که عملش مردود شده بود، به برادر ديگر) گفت: «به خدا سوگند تو را خواهم کشت!» (برادر ديگر) گفت: «(من چه گناهي دارم؟ زيرا) خدا، تنها از پرهيزگاران ميپذيرد!
سوره مائده (5): آیه 27
البته چه بسا خواندن این سورهها باعث بشود که به انسان خدا توفیق بدهد از گناهان دست بردارد. این دستور حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) است.
مجری:
 آقای رضایی استاد سوال پرسیدن منظور آیه شجره خبیثهای که در قرآن به آن اشاره شده میتوانیم بگوییم مرتبط با سقیفه است یا خیر:
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
آنچه که نسبت به آیه شجره خبیثه در قرآن است و آنچه که اهل سنت دارند کاری با دیگران نداریم. ملاحظه بفرمایید «عمده القاری - شرح صحیح بخاری» دارد:
«والشجرة الملعونة في القرآن، إلاَّ فتنة للناس، وكانت فتنتهم في الرؤيا أن جماعة ارتدا، وقالوا: كيف يسرى به إلى بيت القدس في ليلة واحدة؟ وقيل: رأى رسول الله صلى الله عليه وسلم بني أمية ينزون على منبره نزو القردة فساء ذلك، فما استجمع ضاحكاً حتى مات، فأنزل الله تعالى: (وما جعلنا الرؤيا) الآية، وكانت فتنتهم في الشجرة الملعونة أن أبا جهل عليه اللعنة قال، لما نزلت هذه الآية: ليس من كذب ابن أبي كبشة أنه يتوعدكم بنار تحرق الحجارة ثم يزعم أنه تنبت فيها شجرة وأنتم تعلمون أن النار تحرق الشجرة، وروى ابن مردويه عن عبد الرزاق عن أبيه عن مينا، مولى عبد الرحمن بن عوف: أن عائشة رضي الله عنها، قالت لمروان: أشهد أني سمعت رسول الله صلى الله عليه وسلم، يقول لك ولأبيك ولجدك: إنكم الشجرة الملعونة في القرآن»
عمدة القاري شرح صحيح البخاري؛ اسم المؤلف: بدر الدين محمود بن أحمد العيني الوفاة: 855هـ، دار النشر: دار إحياء التراث العربي – بيروت، ج19، ص30
پیغمبر بنی امیه را دید دارند از منبرش مثل میمون بالا و پایین میروند، این آیه نازل شد. بعد و راوی میگوید «عایشه» به «مروان» گفت «أشهد أني سمعت رسول الله صلى الله عليه وسلم، يقول لك ولأبيك ولجدك: إنكم الشجرة الملعونة في القرآن» شنیدم پیغمبر به تو، پدرت و جدت گفت شجره ملعونه در قرآن هستید!
همچنین «تفسیر قرطبی» جلد ۱۰ صفحه ۲۸۳ همین تعبیر را دارد. «روح المعانی» جلد ۱۵ صفحه ۱۰۷ دارد. اینها مواردی است که شجره ملعونه را اهل سنت آمدند تفسیر کردند.
مجری:
 استاد، یک سوال از آقای احمدی هم پاسخ بدهیم چون دیگر وقت مان محدود و دوستان میگویند وقت تمام شده است سوال ایشان در مورد آیه چهار سوره مبارکه تحریم است گفتن آیا مقصود آنجا همان انحراف است؟
حضرت آیت الله حسینی قزوینی:
دوستان «تفسیر قرطبی» را ملاحظه بفرمایند ایشان در ذیل آیه ۴ دارد:
(إِنْ تَتُوبَا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُمَا ...)
اگر شما (همسران پيامبر) از کار خود توبه کنيد (به نفع شماست، زيرا) دلهايتان از حق منحرف گشته است.
سوره تحريم (66): آیه4
«إن تتوبا (لعائشة وحفصة) وإذ أسر النبي»
الجامع لأحكام القرآن؛ اسم المؤلف: أبو عبد الله محمد بن أحمد الأنصاري القرطبي الوفاة: 671، دار النشر: دار الشعب – القاهرة، ج18، ص177
اگر شما دو نفر توبه هم کنید قلب شما منحرف شده و اینجا میآید به صراحت میگوید مراد از اینها «عایشه» و «حفصه» بوده است.
«حدثنا عَلِيٌّ حدثنا سُفْيَانُ حدثنا يحيى بن سَعِيدٍ قال سمعت عُبَيْدَ بن حُنَيْنٍ قال سمعت بن عَبَّاسٍ رضي الله عنهما يقول أَرَدْتُ أَنْ أَسْأَلَ عُمَرَ فقلت يا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ من الْمَرْأَتَانِ اللَّتَانِ تَظَاهَرَتَا على رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم فما أَتْمَمْتُ كَلَامِي حتى قال عَائِشَةُ وَحَفْصَةُ»
الجامع الصحيح المختصر؛ اسم المؤلف: محمد بن إسماعيل أبو عبدالله البخاري الجعفي الوفاة: 256، دار النشر: دار ابن كثير , اليمامة - بيروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقيق: د. مصطفى ديب البغا، ج 4، ص 1868، ح4630
«ابن عباس از عمر سوال میکند اینها چه کسانی هستند؟ پاسخ میدهد عایشه و حفصه! این مطالب را خودشان آوردند به هیچ وجه به ما مربوط نیست. «تفسیر قرطبی» جلد 6، صفحه ۲۸۵؛ همچنین جلد ۱۸ صفحه 177.
«صحیح بخاری» هم به صراحت آورده که اینها چه کسانی بودند. خود خلیفه دوم گفت مراد این دو نفر «عایشه و حفصه» بودند.
«صحیح بخاری» حدیث 4519، «صحیح مسلم» حدیث 3583 ؛ «کشاف – زمخشری» جلد ۴ صفحه ۱۳۱؛ «اعلام الموقعین»...
مجری:
درواقع اسناد زیادی وجود دارد. حضرت استاد از شما خیلی ممنونم، استفاده کردیم سایه تان ان شاء الله مستدام باشد. دوستان گرامی ببخشید به برخی از سوالات فرصت نشد مفصل به آن بپردازیم. ممنونم از نگاه و توجه شما مخاطبین عزیز، بزرگوار بینندههای خوب مان، ان شاءالله که برنامه امشب ما مورد عنایت و توجه شما قرار گرفته باشد در پناه حضرت حق باشید و زیر سایه آقا جانمان حضرت مرتضی علی خدا نگهدارتان!
 
				 
			 
 
						 
 
						 
 
						 
 
						 
 
						 
 
						