سایر قسمت ها
کاوش - سرنوشت اهل بیت علیهم السلام بعد از شهادت امام حسین علیه السلام

قسمت پنجاه برنامه کاوش با کارشناسی دکتر روستایی


دیگر قسمت ها

 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

 

عنوان برنامه: کاوش

عنوان بحث: (پاسخ به شبهات باستان گرایان درباره تاریخ اسلام)

 

تاريخ: 10061403

استاد: حجت الاسلام و المسلمین روستایی

مجری: سید محمد صفایی

مجری:

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ وَ بِه نَستَعِین أللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِه محمد و عَجِل فَرَجَهُم وَاحشُرنا مَعَهم و لَعن عَن اعدائَهم . سلام علیکم خدمت شما ببنندگان عزیز و ارجمند شب شما و وقت شما بخیر باشه. عرض تسلیت و تعزیت دارم پیشاپیش فرا رسیدن ایام غم بار پایانی ماه صفر رو که ایام شهادت اقا رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم و شهادت امام مجتبی علیه السلام و شهادت امام رضا علیه السلام رو در پیش داریم ان شالله که شفاعت و زیارت آن بزرگوارن در دنیا و آخرت روزی و نصیب همه ی شما عزیزان بشه در خدمت شما هستیم شنبه شب ها با برنامه ی کاوش از شهر مقدس قم و از شبکه جهانی حضرت ولیعصر عجل الله تعالی فرجه الشریف. ان شالله امشب هم در خدمت جناب آقای دکتر روستایی خواهیم بود و پاسخ به شبهات باستان گرایان رو خواهیم داشت و شبهاتی که پیرامون مراسم عزاداری و مسائل ایام ماه محرم و صفر مطرح میشه و ان شالله جناب اقای دکتر روستایی پاسخ گو خواهند بود حاج آقا سلام علیکم عرض تسلیت و تعزیت دارم .

استاد روستایی:

علیکم السلام ورحمة الله،

بنده هم خدمت حضرتعالی و بینندگان عزیز و ارجمند شبکه جهانی حضرت ولیعصر اروحناه له الفدا عرض سلام و ادب و عرض تسلیت دارم ایام سوگواری و شهادت سرور و سالار شهیدان حضرت ابا عبدالله الحسین علیه صلوات الله و سلامه و همچنین پیشاپیش شهادت آقا امام حسن مجتبی صلوات الله و سلامه علیه رسول خدا صلوات الله و سلام علیه و آله و امام رضا علیه صلوات الله و سلامه را خدمت بینندگان ارجمندمون تسلیت عرض می کنم امیدوارم که پر شور در این مراسمات عزاداری شهادت امام مجتبی و شهادت رسول خدا و شهادت آقا امام رضا صلوات الله و سلام علیه شرکت کنند و خادمان خودشان را از دعای خیر خودشون فراموش نکنن در خدمت شما هستیم

مجری:

ان شالله رب العالیمن خیلی ممنون و مچکرم خب این آخرین برنامه ای است که احتمالا در این ماه صفر برنامه کاوشی که در ماه محرم و صفر امسال که مصادف بود با هزار و چهارصد و چهل و شش قمری و هزار و چهارصد و سه شمسی در خدمت شما بینندگان عزیز هستیم و خب موضوع قطعا حول و هوش مسائل و شبهاتی است که پیرامون مسائل عزاداری مطرح شده و درخواست می کنم جناب آقای دکتر روستایی یک توضیحی بفرمایید تا ان شالله کلیپ اول رو هم ببینیم و ان شالله برنامه رو ادامه بدین بفرمایید

استاد روستایی:

خواهش میکنم عرض کن محضر مبارکتون موضوع نخست ما در واقع می پردازه به این مسئله که اهل بیت صلوات الله و سلامه علیهم بعد از امام حسین چه کردن یعنی در واقع آقایی از این افراد معلوم الحال بله همین آقای مشیری میاد و یه ادعایی می کنه که بله امام سجاد اصلا بعد از کربلا عزاداری نکرده مثلا ازدواج هایی داشته و عزاداری نداشته و از این حرف ها بله و بعد هم یک نسبت ناروایی هم به حضرت سکینه سلام الله علیها میده که اگر موافق باشید ان شاالله با هم دیگه ببینیم و بعد بپردازیم به نقدش

مجری:

بسیار خب پس کلیپ اول رو به اتفاق هم می بینیم و ان شالله مجددا برمی گردیم

کلیپ اول

شما نگاه کنید آخوند چگونه زیسته آقا چند نفری به یزید حکومتش رو بیعت نکردن یکیشم حضرت امام حسین بود بعدا هم که مامور فرستادن که به زور بگیرنشون ایشون گریخته آمده رفته مکه یه عده هم نشستن زیر پاش آقا کودتا می کنید برنده میشید بیا یک مقداری هم نامه نوشتن بهش احتمالا از خود ما خیلی بودن نامه نگارا چون عرب زیر قولش معمولا نمیزد ایشون کشته شد بعدم کسانی که از ایشون موندن به خوشی و خرمی زندگی کردن امام سجاد تا هشتاد سال عمر کرد زن های متعدد گرفت هیشکی ندید که ایشون عذر می خوام برا حسین تعزیه بخونه یا گریه بکنه یا حضرت سکینه که از موسیقی دانان بزرگ است به الحقانی رجوع کنید ببینید چند چه شاگردانی در موسیقی داشته حضرت سکینه بزرگترین آوازخوانان عرب تردد داشتند به خانه حضرت سکینه مورد احترام موسیقی دانان بود یک بارم خواننده بزرگی آمده بود منزل ایشان می خواند بعد تجمع شد که پشت بام فرو ریخت کسی که ندید حضرت سکینه به روز عاشورا درست کنه این دکانه آخوند یکی نمی دونم فروشگاه لباس داره یکی آهن فروشی داره این ها اینم دکان ایناست خمینی هم می گفت که اصلا بودن ما به خاطر محرم و صفر است شما فکر می کنید آخوند مثلا دلی داره یا حسی داره که برای حسین بسوزه نه تحمیق عوام الناس برا اخاذی نمی ذارن کهنه بشه این داستان حسین چون دکانه

مجری:

خب بله متاسفانه صحبت های به قول جناب آقای دکتر روستایی این فرد معلوم الحال رو شنیدیم بدون استناد و بدون هیچ گونه منبعی و بدون هیچ گونه مستندی یک سری از اتهامات رو وارد میکنه و خب تمام حرفش اینه که دیگه خب مثلا سیره عزاداری اصلا نبوده درسیره مثلا بعد از سید شهدا علیه السلام و خب این تاسیسی است مثلا اهل بیت علیهم السلام این کار رو نمی کردن بفرمایید می شنویم

استاد روستایی:

خواهش می کنم عرض کنم خدمت شما خب این ادعایی که این فرد معلوم الحال می کنه از دو بخش تشکیل میشد یکی بحث اینکه میگه نه آقا عزاداری نبوده بعد از امام حسین همه خوش و خرم زندگی کردن و عرض کنم خدمت شما نه هیچ خبری نبوده امام سجاد هم ازدواج هایی کرده آخوندا این مسئله رو داغش کردم خب ما اینجا بخش دوم که به حضرت سکینه سلام الله علیها می پردازه که ان شالله اون رو هم خواهیم گفت خدمت شما ببینید تو این بحث قسمت اول ما اینجا چند تا مسئله رو مد نظر قرار دادیم بعضی از عزاداری هایی که نسبت به امام سجاد علیه السلام هست و بعضی از عزاداریهایی که نسبت به خاندان امام حسین هست حالا بعضیا رو به صورت اسم و بعضی ها رو عرض کنم محضر مبارکتون به صورت کلی این رو خدمت شما عرض خواهم کرد ببینید ما در مورد اول اجازه بدید اون خاندانه امام حسین علیه السلام رو عرض بکنم یعنی یه یکی دو نفری رو که اینجا به قول معروف حضور داشتن و بعد از امام حسین عزاداری کردن من حالا دو تا شخصیت رو نام می برم یکی شخصیتی که در خود کربلا بوده بله و یک شخصیتی که نه در کربلا نبوده اما مجالس عزا می گرفته بعد از عاشورا برای امام حسین صلوات الله و سلامه علیه البته اگه بخواهیم دونه دونه ذکر بکنیم موارد زیاده بخواهیم بیان بکنیم اما خب این آقا بالاخره یک ادعای کرده و ما ناگزیریم که این ادعاش رو پاسخ بدیم ببینید ما در کربلا شخصیتی رو داریم به نام حضرت رباب سلام الله علیها که ایشون در واقع در اونجا حضور داره مادر حضرت علی اصغر و مادر حضرت سکینه سلام الله علیها هستش حضرت رباب سلام الله علیها شما ببینید بعد از کربلا چگونه عزاداری کرد برای امام حسین این میگه همه خوش و خرم زندگی کردن حالا ما به قول معروف این رو اول نمایش میدیم بعد می ریم سراغ اون عزاداری های کلی ببینید حضرت رباب ما کتاب های متعددی داریم مثلا کتاب کافی شریف در کتاب کافی چاپ های دارالحدیث که چاپ های پانزده جلدیه جلد دوم روایتی رو نقل می کنه صفحه پونصد و یازده

عن مصقله الطحان

 میگه از امام صادق شنیدم آقای مصقله الطحان میگه از امام صادق شنیدم که

 لمآ قتل الحسین اقامت امرأته الکلبیه علیه مأتما

 میگه وقتی امام حسین به شهت رسید اون همسر امام حسین که از قبیله بنی کلاب بوده ایشون آمد مجلس عزاداری برای آقا امام حسین برگزار کرد

 وبکت بکین النساء والخدم

 میگه ایشون و تمام اون زنان مخدرات حسینی

 والخدم

و تمام اون کنیزا و غلاما و هر چی بودن همه گریه می کردن

 حتی جفت دموعهن

 تا اشکشون خشک شد نه اینکه توی یک جلسه ها وقتی میگه که اینا

مأتما

 گرفتن مراسم های متعدد گرفتن و اشکاشون خشک شدن

فبینا هی کذلک میگه ذهبت فبینا هی کذلک

 میگه همینجوری وقتی به این حالت اینا در اومدن و این ها و دیگه اشکی نداشتن آنقدر گریه کرده بودن دیگه اون خلاصه غدد اشک چشمشون خشک شده بود

اذا رأت جاریه من جواریها تبکی و دموعها تسیل

 حضرت رباب سلام الله علیها دید که یکی از این کنیزا گریه می کنن و اشکشون جاریه حضرت

 فدعتها

 صداش زد گفت بیا اینجا

 فقالت لها ما لک أنت من بیننا تسیل دموعک؟

 تو بین ما تو خیلی اشکت جاریه بقیه دیگه اشکی براشون نمونده قدرت خلاصه اشکیشون خشک شده

 قالت إنی لما لما أصابنی الجهد شربت شربه سویق

 میگه من زمانی که این مسئله برام پیش اومد دیدم که دیگه اشکم نمیاد شربت سویق خوردم

 یه در واقع غذایی است که درست می کردن که حالا یه توضیحاتی در اینجا در پاورقی میگه که این از چی درست میشه از نمی دونم گندم و نمی دونم جو و این ها شروع می کنه میگه این درست میشه این طبق میگه من اینو خوردم بله من این رو خوردم این باعث شد که دوباره اشک من خاصیت این مثلا ماده با اون ترکیباتی که درست میشه خاصیتش اینه که مثلا غدد مثلا اشکی دوباره راه میفته و اشک میاد بعد داره که

فأمرت بالطعام و الأسوقه

میگه حضرت رباب سلام الله علیها دستور دادن که یک همچین در واقع سویق های درست بشه و به دیگران داده بشه

 فأکلت و شربت و أطعمت و سقت

 خودش خورد و نوشید و به دیگرانم خوراند

 و قالت انما نرید بذلک أن نتقوی علی البکاء علی الحسین

 ما این کارو داریم می کنیم که قوت پیدا بکنیم برای گریه بر ابوعبدالله الحسین علیه السلام

 بعد عرض کنم خدمت شما تا ادامه میده میگه به قول معروف هدیه ای به ایشون دادن و این ها به خاطر این که ایشون بتونه در واقع برای عزاداری امام حسین این ها در واقع کمک بگیره و این ها ایشون گفت این چیه گفتن این هدیه ای هست که به شما دادیم که بتونی قدرت بگیری برای عزاداری گفت

 لسنا فی عرس فما نصنع بها

 ما توی مراسم عروسی نیستیم هدیه من نمی خوام یعنی اینقدر ما عزاداریم

ما عزاداریم خب شما ملاحظه می فرمایید خب این روایتیه که در مورد حضرت رباب سلام الله علیها ذکر می کنه که میگه نه تنها خود ایشون بلکه تمام مخدرات گریه می کردن و خلاصه غلام ها و کنیزها به گونه که اشکشون خشک شد و بعد طعامی تهیه دیدن که بالاخره این اشک ها دوباره جاری شد

مجری:

این سنت اطعام هم از اونجا بله که اتفاق افتاده

استاد روستایی:

حالا این فقط این اطعامی که اینجا رخ میده این برای در واقع مثلا قدرت برگریه بر اباعبدالله بله اما اطعام دیگر هم سنتش رو خدمتتون خواهم گفت خب این یک نمونه که خدمت شما عرض شد اما در کتاب اعیان الشیعه سید محسن عاملی در این علامه عاملی عبارتی دارن در جلد اول اعیان الشیعه صحفحه ششصد و بیست و دو بعد اینجا میاد میگه

 ورثته الزوجه الرباب

میگه زوجه امام حسین حضرت رباب سلام الله علیها دختر عمرالقیس بن عدی ایشون مرثیه ای بر امام حسین می خوند

 و اشعار امام حسین علیه صلوات الله و سلامه رو که ایشون بر امام حسین می خونده اشعار که در عزای امام حسین می خونده ذکر می کنه

 ان الذی کان نورا یستضاء به بکربلا قتیل غیر مدفون

 میگه اون کسی که در واقع نور او نورافشانی میکه در کربلا اون کشته شده ایست که دفن نشد

قد کنت لی جبلا صلدا ألوذ به و کنت تصحبنا بالرحم و الدین

 میگه من یک کوه استواری داشتم که به او پناه می بردم میگه ایشون در واقع عرض کنم میگه مصاحب ما بود و من با اون مصاحبت داشتم

هم در بالاخره به لحاظ دینی هم به لحاظ خویشی و بعد ادامه میده و اشعاری رو می خونه و بعد میگه

و قالت الرباب أیضا وهی بالشام بعدما أخذت الرأس الشریف و قبلته و وضعته فی حجرها

 میگه حضرت رباب سلام الله علیها در شام بعد از این که سر امام حسین سر شریف امام حسین رو گرفت او رو بوسید در دامنش گذاشت این اشعار رو باز در شام می خوند

واحسینا فلا نسیت حسینا اقصدته اسنه الاعداد

 وای حسین که ما حسین رو فراموش نمی کنیم

 اقصدته اسنه الاعداد

میگه اون نیزه دشمنم بالاخره با ایشون بالاخره برخورد کرد

و بعد ادامه میده که بالاخره اشعاری می خونه که ایشون رو خیانتشون کردن در کربلا و الی آخر این مواردیه که در مورد حضرت رباب سلام الله علیها وجود داره خب این یک نکته یکی از افرادی که در کربلا حضور داشته و این گونه برا امام حسین علیه السلام عزاداری می کنن خب ما غیر از ایشون بعضی از افراد داشتیم که در کربلا حضور نداشتن اونم برای حسین عزاداری کردن که ایشون میگه همه خوش و خرم بله اون کیه شخصیت حضرت ام البنین سلام الله علیها خب حضرت ام البنین سلام الله علیها هم همسر شهیدن هم مادر شهیدن خب همسر امیر المومنین صلوات الله و سلامه علیه هستن که بالاخره به دست ابن ملجم خارجی ملعون به شهادت رسید و مادر چهار شهید در کربلا هستن که ایشون قمر منیر بنی هاشم حضرت ابوالفضل سلام الله علیه هستش حضرت ام البنین سلام الله علیها خب خیلی فدابی اباعبدالله بودن ببینید آقای صفایی عزیز امیرالمومنین خب چند تا همسر داشتن بله اما اونی که بیش از همه اسمش مونده کیه ام البنینه بیش از همه اسمش مونده ببینید بعد از حضرت زهرا سلام الله علیها حضرت زهرا که به قول معروف تاج عرشن

مجری:

 در جایگاه ملکوتی سید النساء

استاد روستایی:

صدیقه کبری سلام الله علیها ایشون که جای خود دارن اما بعد از صدیقه کبری سلام الله علیها شما ببینید مثلا دختر ام هست که خود حضرت زهرا میگه آقا با اون ازدواج کن وصیت می کنن خوله ی حنفی مادر محمد حنفی است این ام البنین اما هیچ کدوم از این ها مثل حضرت ام البنین سلام الله علیها اسمش باقی نمی مونه و این به خاطر معرفتش به حجت خداست من تحلیل من اینه به عنوان یک طلبه تاریخ دان تحلیل من اینه که علت اینکه حضرت ام البنین سلام الله علیها اسمشون اینقدر باقی مونده اون معرفتشون به حجت الله و ولی الله الاعظم من جلوه ای از معرفت حضرت ام البنین سلام الله علیها رو می خوام امشب خدمت بینندگان عزیزمون عرض بکنم ببینید کتاب الامالی که معروف به الامالی الخمیسه است از منابع زیدیه است در واقع شجری جرجانی که نویسنده ی این کتاب هست سال چهارصد و نود و نه از دنیا رفته یعنی در قرن پنجم ایشون از دنیا رفته در جلد اول این کتاب یک مسئله ای رو در مورد ام البنین سلام الله علیها نقل می کنه که نشان از اون معرفت ام البنین سلام الله علیها نسبت به ابا عبدالله علیه صلوات الله و سلامه داره اینجا ببینید جلد اول صفحه دویست و سی میگه

و هی ام البنین

 این خانم الکلابیه که از اون قبیله بوده معروف بوده به ام البنین

 بعد میاد در موردش صحبت می کنه میگه

 ان جعفر بن محمد علیهما السلام امام صادق علیه صلوات الله و سلامه پسر امام باقر ایشون فرمود

 انه قال

 امام فرمودند

بکی الحسین علیه السلام خمس حجج

 میگه که در واقع برای امام حسین علیه السلام پنج سال گریه شده

و کانت ام جعفر الکلابیه

 یعنی همین حضرت ام البنین سلام الله علیها ایشون گریه کرد برای امام حسین و مجلس گرفت و گریه کرد

 وقد

در حالی که چی شد آنقدر گریه کرد در حالی که

 قد

 عرض کنم خدمت شما

 کف بصرها

چشماش نابینا شد انقدر بر امام حسین گریه کرد که چشماش نابینا شد

فکان مروان و هو وال المدینه یجی متنکرا باللیل حتی یقف ویسمع بکاءها وندبها

 مگیه این مروان ملعون که والی مدینه بود در اون دوره میگه ایشون می آمد شبانه مخفیانه می آمد وای می ایستاد به صدای گریه ام البنین و نوحه خوانی ام البنین گوش می داد

تو بعضی نقلا داریم که گریه می کرد با گریه ام البنین سلام الله علیها همین مروانه ملعون که دشمن امیرالمومنین سلام الله علیه و اهل بیت صلوات الله وسلام علیهم بود خب این معرفت خانم ام البنین در کربلا نیست اما اینقدر برا امام حسین سلام الله علیه گریه می کنه که چشماش نابینا میشه فقط هم این منبع نیست بعضی منابع دیگه هم نقل کردن که منابع زیدی مذهبن یعنی من توی منابع و مقاتل زیدی مذهب دیدم که یکیش این کتاب یکی هم کتاب دیگری است که باز در مورد گریه حضرت ام البنین سلام الله علیها برای اباعبدالله علیه السلام و نابینا شدن حضرت ام البنین اونجا همین نقل رو از امام صادق آورده خب این دو تا شخصیت یکی حضرت رباب سلام الله علیها یکی حضرت ام البنین خب اینا خوش و خرم زندگی کردن آقا اون اینقدر گریه کرد اشکش چشمش خشک شد ایشون اینقدر گریه کرد نابینا شد خب آقای مشیری از کی داری دفاع می کنی کیو تو سینه می زنی براش برا معاویه و یزید آخه لااقل اگر می خوای از کسی هم طرفداری بکنی از یه کسی طرفداری بکن بیارزه تو که پات لب گوره از یه کسی طرفداری کن بی ارزه خب این دو تا شخصیت اما جناب آقای صفایی عزیز من نکته دیگری عرض بکنم ما افراد دیگری هم داریم که عرض کنم بر امام حسین آمدن گریه کردن مجلس گرفتن حالا خود حضرت زینب سلا الله علیها که ما در اینجا عبارتشونو خوندیم که وقتی از بالای جنازه شهدا رد میشن یا محمدا هذا حسین بالعراء نمی دونم خالصه مقطع الأعضاء خلاصه سرایا یا عباراتی که حضرت زینت می خونن خب اینم از حضرت زینب خب این زندگی خوش و خرمه غیر از اون اصلا اینا کاخه یزید و تبدیل می کنن به  حسینیه شما ببینید اینجا در اقدوالفرید داریم در عرض کنم خدمت شما بعضی منابع دیگه هم داریم اینجا عدالفید ببینید چی میگه میگه فاطمه بنت الحسین آمد به یزید گفت که دختران رسول خدا اسیر باشن گفت

 بل حرائر کرام

 نه اینا آزاد و خلاصه بالاخره اهل احترامن

بعد اینا یزید گفت وارد بشید بر خلاصه دختر عمو هاتون یعنی برید در کاخ یزید کنار زنان سفیانیه بعد اینا وارد شدن

 فما وجدت سفیانیه الا متلدمه تبکی

 دیگه اصلا وقتی وارد کاخ یزید شدن پیش زنان بنی امیه تمام زنان بنی امیه برای امام حسین گریه می کردن و سینه می زدن سینه می زدن بعد میگه دختر عقیل بن ابی طالب ظاهرا رقیه دختر عقیل ابی طالب بوده باشه میگه ایشون مرثیه می خوند و اینجا ذکر می کنه برای امام حسین مرثیه می خوند و این اشعار رو می خوند ببین اشعار دو بیتی شعرش اینجا ذکر می کنه که به قول معروف

عینی ابکی بعبره و عویل

 چشم من گریه میکنم با خلاصه اشک و خلاصه ناله و زاری

و اندبی ان ندجبت آل الرسول

 سته کلهم لصلب علی

قد اصیبوا و خمسه لعقیل

 شش تاشون برای در واقع از صلب امیر المومنین بودن که پنج تاشون برای عقیل هستن داره شهدا رو یک جوری براشون روضه می خونه خب اینا در کاخ ابوسفیان یزید و معاویه در کاخ اموی اینا دارن عزاداری می کنن در مدینه عزاداری می کنن به اون صورت آقای مشیری دارن میگن اینا همه خوش و خرم بودن این نسبت به عقیل البته نمونه های دیگری هم داریم اما من فقط یه چند نمونه از بانوان در واقع که در کربلا حضور داشتم مثل دختر عقیل مثل حضرت رباب و کسانی که حضور نداشتن مثل مثلا حضرت ام البنین یا کسی در کربلا بوده مثل حضرت زینب این چند نمونه رو ذکر کردن اما بریم سراغ امام سجاد علیه صلوات الله و سلام خب ایشون میگه که آقا امام سجاد هم هیچ کاری نکرد خب ما ببینیم هم در کتاب لهوف داریم البته تو منابع اهل سنتم داریم اما من حالا از منابع شیعه ذکر می کنم

مجری:

حالا قبل از اینکه ذکر بفرمایید خود همون عزاداری ها در حضور امام سجاد بوده دیگه یعنی تایید امام سجاد بوده

استاد روستایی:

بله نمونه اش هم عرض می کنم اتفاقا در حضور امام سجاد و بحث سنت اطعام اینا همه رو عرض می کنم خدمتتون خب ببینید اینجا خود امام سجاد اول از گریه شخص امام بود در لهوف داره صفحه صد و بیست و یک میگه از امام صادق سلام الله علیه روایت شد که

 ان زین العابدین بکی علی ابیه اربعین سنه

 چهل سال گریه

 البته خب این در واقع کلی داره میگه می خواد اون کثرت رو بیان بکنه خب امامت امام سجاد سی و چهار ساله خب می خواد بگه یعنی در طول مدت کل زمان عمرشون خب

صائم نهاره و قائما لیله

 در حالی که در روز روزه بودن و شب عبادت می کردن

 زمانی که افطار برای حضرت می آوردن و غلام حضرت اون غذا و آب می آوررد جلوی امام سجاد می ذاشت

و یقول کل یا مولای

آقا بخورید

و یقول قتل ابن رسول الله جائعا

 پسر پیامبر رو گرسنه کشته شد

قتل ابن رسول الله عطشانا

 پسر پیامبر تشنه کشته شد

 فلا یزال یکرر ذلک و یبکی حتی یبتل طعامه

 آنقدر امام این رو تکرار می کردن و گریه می کردن تا اینکه غذای حضرت از اشک حضرت خیس میشد

 و اون آبی که مثلا تو ظرف ریخته بودم که امام بخوره با اشک حضرت ممزوج و مخلوط میشد

 فلم یزل کذلک حتی لحق بالله عزوجل

 امام همینجور بودن تا اینکه در واقع به دیدار معبود شتافتن و به شهادت رسیدن

 این آیا زندگی خوش خرمه آقای مشیری که دارین ادعا می کنین یک نمونه در کتاب خصال صدوق رحمه الله علیه جلد اول صفحه دویست هفتاد و سه

 و اما علی بن الحسین فبکی علی الحسین عشرین سنه او أربعین سنه

بیست یا چهل سال که البته خب این ترید از راویه

 ما روت

 روایت خب طولانی من فقط یک بخشی از روایت رو دارم قرائت می کنم خیلی روایت طولانیه بعد میگه که

ما وضع بین یدیه طعام الا بکی

 غذایی جلو حضرت گذاشته نمیشد جز این که حضرت گریه می کرد

حتی قال له مولی له

 تا اینکه غلام حضرت می گفت که

جعلت فداک

آقا فدای شما بشم یا ابن رسول الله

انی اخاف علیک ان تکون من الباکین

 آقا من می ترسم شما جانتون از تن مفارقت بکنه از دنیا بره اینقدر شما گریه می کنید بعد حضرت فرمودن

 انما اشکو بثی و حزنی الی الله

 من شکایتم رو به خدا می برم

و أعلم من الله ما لا تعلمون

 من از جانب خدا چیزی می دانم که شما نمی دانید

 انی ما أذکر مصرع بنی فاطمه مثر ابنی فاطمه الا خنقتنی لذلک عبره

 میگه من به یاد نمی آورم محل شهادت و شهادت فرزندان حضرت زهرا را

 الا خنقتنی لذلک عبره

 جز اینکه خلاصه بغض گلومو می گیره و در واقع گریه ام می گیره خب اینم در مورد گریه های امام سجاد علیه صلوات الله وسلام و اما در مورد اون مسئله ی تایید امام سجاد بر این عزاداری ها و اون سنت اطعام روایتی ما داریم در کتاب وسائل الشیعه که سند روایت هم معتبره جلد سوم وسائل الشیعه یک روایت تاریخی در صفحه دویست و سی و هشت اینجا ببینید راوی میگه عمر بن علی بن حسین میگه

 لما قتل الحسین ابن علی علیه صلوات الله وسلام لبس نساء بنی هاشم السواد و المسوح

 میگه زمانی که امام حسین علیه صلوات الله وسلام به شهادت رسیدن زنان بنی هاشم لباس سیاه پوشیدن و المسوح

یک روپوش هایی بوده مثل این عبای ما از موی مشکین بز اینار رو می بافتن این ها رو پوشیدن لباس مشکی و این روپوش ها

و کن لا یشتکین من حر و لا برد

 اینا از سرما و گرما در امان نبودن

 وکان علی ب حسین یعمل لهن الطعام للمأتم

 امام سجاد

 کان یعمل

 همیشه همیشه برای این ها غذا می پختن

 للمأتم

 برای مجلس عزاداری

 یعنی در محضر امام انجام میدن امام نه تنها این رو تایید می کنه بلکه عملا میان چیکار می کنن برای مجلس عزای اینا امام خودشون دست به کار میشن و غذا می پزن که این خب سنت اطعام برای مجلس اباعبدالله علیه صلوات الله وسلام از اینجا به دست میاد و اون تاکید امام سجاد علیه صلوات الله و سلام بنابراین جناب آقای صفایی عزیز این عباراتی که این آقا داره میاد نقل می کنه گفتار البته گفتار خودش از جایی که نقل نمی کنه که بله خوش و خرم و امام سجاد هم نمی دونم زن هایی گرفته و نه این آخوندا نمی زارارن شما نمی دونم راحت باشید و اینا دکان آقا هر چی چرت و پرت برای خودش میگه برای خودش وگرنه اون چیزی که در تاریخ آمده من از منابع هل اسنت العقد الفرید نقل کردم که حتی زنان ال ابی سفیان هم سینه میزدن برای امام حسین گریه می کردن وقتی فرزندان و مخدرات حسینی وارد کاخ یزید شدن خب اونا مجلسش اونجا بود که اهل بیت علیهم السلام گرفتن امام سجاد صلوات الله وسلام علیه در کل عمرشون گریه هایی داشتن حضرت رباب حضرت ام البنین دختر جناب عقیل که از منابع سنی اون رو نقل کردم تو منابع شیعه هم اون دختر جناب عقیل رو داریم که این گریه ها رو می کرده و این معلومه که ادعای آقای در واقع مشیری یک ادعای کاملا پوچ و بی اساس

 

مجری:

در حقیقت از بی سوادیشه فکر می کنم سن امام سجادم رو گفت هشتاد سال یک چیز من توی کلیپی فکر می کنم دیدم یه همچین چیزی گفت گفت امام سجاد در دوران طولانی زندگی کردن که سن حضرت هشتاد سال انگار ذکر کرد

استاد روستایی:

حالا متوجه اون دقت به اون قسمت عبارتش نکردم اما خب نه سن حضرت این نیست ببینید امام سجاد

مجری:

سال سی و هشت تا سال نود و پنج پنجاه و هفت سال

استاد روستایی:

نود و چهار یا نود پنج من همین می خواستم عرض بکنم یعنی سنشون معلوم هست حالا اگه این ادعام کرد چون من یک لحظه دقت نکردم اگه چنین ادعایی هم کرد باشه خب از اون حرفای بیخودیه نمی دونه بالاخره اومده یه چیزی بگه پولی بگیره ببینید وگرنه اگه آدمی که عرض کنم اهل مطالعه باش اون کمتر حرف میزنه آخه بابا یه چیزی بگو که بگنجه بعضی وقتا طرف میاد میگه آقا دروغ یه دروغی بگه هرچی بزرگتر باشه که مثلا باورپذیر بشه و اینجوری نیست یه مطلبه ای که همه مردم می دانن و منابع در واقع منعکس کردن حالت امام سجاد رو و لذا حرف امثال این آقا شنیده نمیشن حالا بخش دوم رو

مجری:

بله بخش دوم رو بله حالا اگر تمایل یک میان برنامه بگیریم توقف داشته باشیم میان برنامه ای ببینیم ان شالله برمی گردیم و ادامه این شبهه ای که ایشون مطرح کرده رو با همراه شما و در خدمت آقای دکتر روستایی خواهیم بود

میان برنامه

مجری:

خب بینندگان عزیز و ارجمند خیلی خوش آمدید عرض تسلیت و تعذیت مجدد دارم همچنان در خدمت شما هستیم با برنامه کاوش از شبکه جهانی حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف و در خدمت جناب حجت الاسلا و المسلمین دکتر روستایی هستیم و پاسخ به شبهاتی که پیرامون عزاداری مطرح میشه حالا قبل از اینکه ادامه بدیم پاسخ به شبهات رو یک تماس تلفنی داریم آقای نیک بخش از بندر انزلی با ما هستن سلام عرض می کنم خدمتشون شبتون بخیر اگه صدای مار رو دارید و می شنوید بفرمایید در خدمت هستیم

 سلام علیکم خسته نباشید

تماس تلفنی

خدمت آقای روستایی سلام عرض دارم

استاد روستایی:

سلام علیکم حالتون خوبه ممنون خدمتتون هستم

تماس تلفنی

یه سوال داشتم که بعضی اوقات صحبت میشه بعد از اینکه انتقام امام حسین گرفته شد تا یک حدی از توسط مثلا مختار یا کسان دیگه بعد از اون هم عزاداری هایی شده مثلا واسه امام حسین یا زمان امامان دیگه یا مثلا بعضی بعد از اینکه غیبت امام زمان

مجری:

خیلی ممنون متشکرم تشکر می کنم یعنی منظورش این بود که توسط امام زمان مثلا آیا عزاداری شده است یا ائمه بعدی

استاد روستایی:

عرض کنم خدمت شما خب ما اینجا قبلا از امام باقر علیه السلام نقل کردیم که دستور می دادن روز عاشور و حالا غیر از مراسماتی که خود اهل بیت صلوات الله علیهم می گرفتن حضرت فرمودن آقا مثلا روز عاشورا برید روی پشت بام وایستید بعد گریه بکنید بعد اهل بیتتون رو دستور بدید همه گریه بکنن که ما مفصل اینار رو اسنادش رو نشون دادیم روضه خوانی امام رضا علیه صلوات الله وسلام رو که برای ریان بن شبیب هست بحث اون عزاداری هایی که امام صادق داشتن صله هایی که اهل بیت به شعرا می دادن حالا چه صله هایی که امام صادق علیه السلام به شعرا میداد برای روض خوانی اباعبدالله یا مثلا صله ای که امام رضا به دعبل خزایی داد برای عزاداری یا حمایت هایی که امام سجاد از شعرایی کرد که مصیبت امام حسین رو منتشر بکنن مثل اون حمایت از فرزدق که فرزدق بالاخره شعری گفته و معرفی کرد امام حسین رو و بعد حکومت او رو دستگیر کردن حکومت در واقع مروانی ها عبدالملک مروان و این ها که در واقع بعد از قیام مختار بوده این قصه بعد از قیام مختار بوده فرزدق رو دستگیر کردن و زندانش کردن بعد حضرت واسطه شد فرزدق رو بیرون آورد و بعد تا آخر عمرش اون حقوق فرزدق رو قطع کرده بودن که امام سجاد صلوات الله علیه تا آخر عمر خرج فرزدق رو میداد که این ها رو ما به مناسبت های مختلف در برنامه های متعدد شبکه عرض کردیم ضمن اقدامات امام سجاد علیه صلوات الله و سلام بنابراین ما هم از خود اهل بیت داریم بله که خب این مثلا همین نمونه ای که امشب از امام سجاد نشون دادیم که کل عمرشون برای حضرت گریه می کردن خب قیام مختار و انتقام امام حسین انتقام چه سالی بوده بین سال شصت و در واقع مثلا چهار تا شصت وهفت خب امام سجاد چه سالی از دنیا رفتن ساله نود و چهار یا نود و پنج دو قول در تاریخ هست

مجری:

سی و چهار سال امامتشون طول کشید دیگه

استاد روستایی:

خب از شصت و هفت تا نود و پنج خیلی ساله امام خودشون گریه می کردن برای امام حسین مراسم عزاداری زنان اهل بیت می گرفتن برای امام حسین و امام سجاد غذا می پختن

 کان یعمل لهن طعام

این استمرار رو می رسونه بعد از امام سجاد امام باقر که روایتش رو در همین شبکه من نقل کردم به مناسبت های مختلف بعد از اون امام صادق علیه صلوات الله و سلام که روایت های متعددی دارن در مورد مجالسشون و صله دادن به شعرا خود آقا موسی بن جعفر که از اول محرم تا دهم محرم چه حالاتی داشتن که مرحوم صدوق این رو نقل می کنه خود امام رضا علیه صلوات الله و سلام که برا پسر شبیب از روضه می خوانن و امام جواد هرکدوم به نوعی در واقع عزاداری برای امام حسین علیه صلوات الله وسلام رو دارن و من خاطرم میاد که عرض کنم خدمت شما شاید این رو ما در به قول معروف سایت ولی عصر هم دوستامون کار کردن چون الان خاطرم نیست اما به نظرم میاد که در سایت ولی عصر هم راجع به همین عزاداری در واقع ائمه برای امام حسین علیه صلوات الله وسلام مواردی داریم حالا غیر از اون از قبل از امام حسین که از پیامبر شروع میشه تا ادامه اش که بحث عزاداری معصومین برای امام حسین علیه صلوات الله و سلام هستش ببینم من اینجا دارم

مجری:

این رو شما اگر پیدا کنید مچکر میشم

استاد روستایی:

 اینجا ببینید بله ما روی سایت ولیعصر هم داریم من فایل وردیش بله اینجا خودم فایل وردیش رو بر روی لپ تاپ خودم دارم که روایت های متعددی برای عزاداری بر امام حسین رو جمع آوری کردیم و اگر عزیزمون به سایت موسسه ولیعصر هم مراجعه بکنن قطعا به قول معروف آن را پیدا می کنند

مجری:

عنوانش رو می فرمایید

عنوانی که بنده در تاپ تاپ هم دارم عزاداری معصومین علیهم السلام بر امام حسین حالا اگر در سایت ولیعصر هم این عنوان رو ملاحظه بفرمایید اگر بود روی مانیتور نشون بدم با همین عنوان باید پیدا بکنیم

ان شالله خب بسیار عالی تماس دیگری داریم آقای حسین از ساری اگر صدای ما رو می شنوید سلام عرض می کنم بفرمایید

تماس تلفنی

سلام علیکم وقت شما بخیر

مجری:

علیکم السلام خیلی ممنون و مچکر زنده باشید

تماس تلفنی

یک سوال داشتم در مورد کیفیت عزاداری می خواستم بپرسم آیا ائمه هم مثل همین عصر حاضر مثلا سینه زنی زنجیر زنی یا مثلا قمه زنی یا موردی که از روی ذغال راه میرن یا مثلا علم کشی و اینجور چیزها در زمان ائمه هم بوده کیفیت به همان صورت بوده یا خیر؟ بعد نکته دیگه هم می خواستم بدونم که این کلیپی که نشون دادید از این آقا که شبهه کرده بود سن امام سجاد رو 85 سال گفته بود یعنی سواد هم نداشت این رو هم ممنون میشم پاسخ بدید.

مجری:

ممنون و مچکرم آقای حسین از ساری این بحث کیفیت عزاداری و اصلا شرایط عزاداری که مطرح میشه خب به ذهن خیلی ها اینجوری نباید متبادل بشه که قیاس کنن با زمانه امروزه یعنی واقعا اصلا فضای عصر ائمه کاملا متفاوت بود یه توضیحی بفرمایید در مورد اینکه واقعا چه شرایطی داشته یا نوع عزاداری ها کیفیت عزاداری ها کمیتش که آیا قابل قیاس هست با شرایط فعلی ما یا خیر

استاد روستایی:

بله عرض کنم خدمت شما من اول اجازه بدید فایل روی شاست ولیعصر نمایش بدم ببینید اگر مانیتور من ببینید جستاری پیرامون عزاداری معصوم برای امام حسین علیه السلام از رسول خدا شروع کرده تا حضرت ولیعصر است ارواحنا له الفداء در این دروه روایت های متعددی رو ذکر کرده بیننده عزیزمون می تونن به این عبارت رو اگه همین عبارت رو جستجو بزنن این در سایت موسسه حضرت ولیعصر می تونن این مطلب رو ملاحظه بکنن این عزاداری معصومان برای امام حسین

مجری:

بسیار عالی

استاد روستایی:

اینجا که نمونه های متعددی هست که مثلا شما ببینید روضه خواانی شعرا در محضر امام صادق و یکی یکی عین عبارت عربی ادرس ترجمه کامل اینجا اومده و می تونن عرض کنم خدمت شما این رو ملاحظه بکنید اما نسبت به بحث عزاداری در عصر اباعبدالله علیه صلوات الله و سلام ببینید در عصر معصومان علیه صلوات الله و سلام ببینید دو تا مسئله اینجا وجود داره یک مسئله این است که آیا اهل بیت عزاداری کرده اند یا خیر که پاسخ مثبت که اینجا هم الان روی سایت ولیعصر اون مقاله اش هم نمایش دادم این نکته اول نکته دوم کیفیت به چه گونه بوده است این نکته دوم و نکته سوم آیا قرار است اون کیفیتی که الان هست اون موقع هم بوده باشه و اگه الان مثلا ما کیفیتی در عزاداری داشتیم که اون موقع نبوده آیا به معنای بطلان اینه

مجری:

آیا بدعت هست

استاد روستایی:

اینا باید بحث بشه درباره کیفیت اون گونه ای که به دست ما رسیده بحث سینه زنی و لطمه زنی در اون دوره بوده

مجری:

درسته خب و گریه

استاد روستایی:

گریه که بله گریه که بوده

مجری:

گریه که اصلا بوده است

استاد روستایی:

گریه بوده اطعامش بوده سینه زدن که عرض کنم خدمت شما در این نقل داره که وقتی حضرت زینب سلام الله علیها از بالای سر جنازه ها رد می شن

 فلطم النسوه

 لطمه زدن که لطمه زدن هم به معنای به صورت زدن هم به معنای به سینه زدن این هست و عرض کردم خب گریه هم بوده اطعام هم بوده این یک نکته نکته ی دوم این هستش که آیا حالا مثلا بعضی از عزاداری ها مثل زنجیر زنی در اون دوره بوده یا نبوده خب طبیعتا خیلی از این ها تابع عرفه بله تابع زمان و مکان ما این مسئله رو به دو گونه باید بهش نگاه بکنیم یک عصر و زمان ائمه به چه صورت بوده آیا به گونه ای بوده است که با اشکال مختلف بتوانند عاشورا رو زنده نگه دارن به این شوری که الان وجود داره با این شور و این شور حالی که الان وجود داره آیا اون موقع هم می توانستن این یک نکته است بله و نکته دوم حالا اگر الان یک شور و حالی دارد این حکمش چی هستش خب اما نکته اول طبیعتا در دوره ائمه به این شور و حال نمی تونستن برگزار کنن چرا چرا شما ببینید اصلا ماهیت قیام امام حسین چی بوده مبارزه با طاغوت بوده امام سجاد چیکار می کنن برای این مسئله حفظ این مسئله خب غذای نذری غذای برای عزادار ها غذا می پزن عزادار ها گریه می کنن برای اباعبدالله علیه صلوات الله و سلام که مخدرات حسینی هستن امثال حضرت ام البنین گریه می کنن بر اباعبدالله امام سجاد از خاک کربلا مهره تسبیح درست می کنن که کربلا رو زنده نگه دارن اما آیا امام سجاد می تونست دسته راه بندازه قطعا نمی تونست چرا چون باید یک عده و عده ای رو دور خودشون جمع می کردن و همین که یه دست راه می انداختن فوری چه اتفاقی می افتاد فوری حکومت گفت اومد علیه ما قیام دومی صورت بدهد و جان امام در خطر می افتاد این در دوره امام سجاد در دوره امام باقرشم همینه در دوره امام صادقشم همینه بله مجالسی می گرفتن در منزلشون اما اینکه بخواد دسته راه بندازه حالا حتی همون دسته سینه زنی امکان پذیر نبود درسته شما ببینید وقتی مثلا شما دوره متوکل عباسی که ملاحظه می کنید چه اتفاقاتی میفته شما اگر عرض کنم خدمت شما من یه تکه فقط از این برخورد متوکل عباسی رو خدمت شما نمایش بدم

مجری:

با زائران و آنچه کرد

استاد روستایی:

بله اینجا ببینید این کتاب الکامل فی التاریخ ابن اثیره جلد ششم ببینید صفحه صد و هشت این عبارت رو ببینید میگه

 و فی هذه السنه امر المتوکل بهدم قبر الحسین بن علی

 میگه در این سال متوکل دستور داد که قبر امام حسین تخریب بشه

که منابع اهل سنت سال دویست و سی و شش رو میگن یا بعضا دویست و سی و هفت اما خاطرم هست که مرحوم شیخ عباس قمی در تتمه المنتهی میگه که هفده بار قبل امام حسین رو تخریب کردن حالا منابع اهل سنت این یک نمونه اش رو از متوکل گفته اند اما شیخ عباس میگه در دوره متوکل هفده بار خب بعد میگه که

و هدم ما حوله من المنازل

 آقای متوکل فقط دستور نداد که قبل امام حسین خراب بشه دستور خراب کرد متوکل یا هُدمَ هم می تونیم بخونیم خراب شد آن منازل و ساختمان هایی که دور قبر بود و باز دستور داد

 ان یبذر و یسقی موضع قبره

 که آقا بذر بپاشن آب بدن جای قبر امام حسین

یعنی کشاورزی زراعت بکنن اونجا که اصلا کلا از بین بره تبدیل بشه به زمین زراعی

 و أن یمنع الناس من إتیانه

نمی ذاشت مردم برن زیارت

 فنادی بالناس فی تلک الناحیه

میگه ندا داده شد ندا دادن یعنی اون حالا منادیان جارچی ها در اون ناحیه به مردم بین مردم

من وجدناه عند قبره بعد ثلاثه حبسناه فی المطبق

 اگر ما بعد از سه روز آدمی ببینیم اینجا تو این دوره ور اینا زندانی می کنیم می ندازیم توی زندان و سیاه چال و این حرفا

 فهرب الناس و ترکوا زیارته و خرب و زرع

مردم ترسیدن ترک کردن بعد داره که و این خراب شد مرقد مطهر امام حسین و زراعت شد در اونجا متوجه هستید خب یه همچین حکامی ما در طول تاریخ داشتیم حتی بعضی نقل ها داریم منصور دوانیقی تخریب کرد هارون دستور داد تخریب کنن تازه اینا بنی عباس بودن که ادعای خویشی داشتن قبل از اینا هم که بنی اومیه بودن بنی اومیه که اصلا دنبال این بودن معاویه می گفت که من می خوام نام پیامبر رو دفن کنم دیگه چه برسه به یزید معاویه که تازه می خواست ظاهر رو نگه داره به مغیره میگه آقا می خوام نام پیامبر رو دفن کنم یا مثلا امام حسین علیه صلوات الله و سلام که بالاخره علیه حکومت یزید قیام کرده امویان ساکت می شن؟ که مثلا آقا صادق دسته راه بندازه خب از این نظر که اصلا همچین چیزی اصلا ممکن نیست

مجری:

یعنی شما می فرمایید این شرایط زمانی و مکانی بوده است خیلی راه دورم نریم دیگه تا همین بیست سال پیش در زمان همین حکومت بعثی و زمان صدام چقدر فشارهایی بوده برای زیارت برای مراسم گرفتن و بعد از سقوط این بالاخره این جریان دوباره زنده شد دوباه احیا شد

استاد روستایی:

وگرنه اصلا در زمان ائمه علیه صلوات الله وسلام عرض کردم سینه زنی روایت شده بوده زد زدن روایت شده اما اینکه بخواد گسترده عمومی باشه تنوع عزاداری داشته باشه به شکل های مختلف باشه و اینکه بخوان عمومی رو برگزار کنن اصلا نمیشده

مجری:

اصلا شرایط وجود نداشته

استاد روستایی:

شرایط وجود نداشته

مجری:

چون دست ائمه هم نبوده حکومت هم دست مخالفین و نواصب بوده است در مورد اول که فرمودید

استاد روستایی:

اصلا خود متوکل ادامه اش رو اگه مثلا شما ببینید میگه

و کان متوکل شدید البغض علی العلی

مجری:

اصلا ناصبی بود

استاد روستایی:

بغض داشت نسبت به امیر المومنین بعد و اهل بیتشون و هر کسی می خواست بهش خبر میرسید که آقا این امیرالمومنین رو دوست داره دستور میداد که مالش رو بگیرن خودشو بگیرن نمی دونم خلاصه مالش رو بگیرن خونش رو بریزن این دوره متوکل دوره های قبل هم شرایط در دوره اموی خیلی وحشتناکه همون دوره امام سجاد حتی من یک نمونه خدمت شما نشون بدم در دوره امام سجاد شرایط تاریخی دوره ی امام سجاد عنایت بفرمایید اینجا رو من اینجا یه نمونه ای رو از یکی از حکام عراق در دوره امام سجاد علیه السلام می خوام نشون بدم که چه کردن مثلا یه نمونه اش اینه جشن روز عاشورا گرفتن اصلا مراسم جشن عاشورا امویان برگزار کردن همین کتاب خطط خطط مقریزی جلد دوم در صفحه شماره سیصد و چها و هشت و سیصد و چهل و نه

 یوم عاشورا

 میگه این ها چیکار می کردن میگه این روز عاشورا روزی بود که بالاخره شیعیان بازار تعطیل می کردن فلان این حرفا بعد میگه که آمدن بلوک بنی ایوب ایوبیان اینا اومدن روز عاشورا روز سرورو جشن و این ها قرار دادن تا میگه نمی دونم شیرینی دادن چه کارایی می کردن میگه این از کجا بود

جریا علی عادت اهل الشام التی سنها لهم الحجاج فی أیام عبدالملک بن مروان

میگه اصلا این ماجرا رو حجاج پایه گذاری کرد در ایام عبدالملک بن مروان

خب عبدالملک بن مروان که خودش حاکم بود در شام و مرکز حکومت شام بود حجاج حاکم عراق بود از طرف کی عبدالملک بن مروان اومد جشن عاشورا راه انداخت چرا به خاطر اینکه به خاک بماله بینی چه کسانی را شیعیان امیر المومنین را این کسانی که الذین کسانی که چیکار می کردن

یتخدون یوم عاشورا یوم عذا و حزنی علی حسین بن علی لانه قتل فیه

 دقت می کنی اصلا حجاج برای مبارزه با این عزاداری ها جشن راه انداخت خب حجاج معاصره با امامت کیه امام سجاد این آقا معاصر با امام سجاد هست حجاج اتفاقا همون حدود امام سجادم اینجوری که خاطرم میاد از دنیا رفته این ملعون خب این یکی از اون کاراست حالا امام سجاد می تونه دسته راه بیندازه که شما از زنجیر زنی دوره ائمه سوال می کنی اصلا میشه همچین چیزی یه نمونه نمونه دیگر باز از این عرض کنم خدمت شما اقدام هایی که زمان اموی انجام میشه ببینید یکی اومد گفت آقا یزید شراب می خورده همین چیزی که اصلا مشهور و معروف بود همه می دونستن

مجری:

شارب الخمر

استاد روستایی:

آقای حجاج چیکارش کرد الکامل فی التاریخ ابن اثیر جلد چهارم دقت بکنید اینجا میگه این آمد با خالد بن یزید بن معاویه صحبت کرد خب چی گفت

 ان الذی ضربت بسیفی هذا

به پسر یزید داره میگه من با این شمشیرم می دونی چیکار کردم گردن چند نفرو زدم گردن صد

مائه الف

 صد هزار تا آدم

صد هزار نفر گردن زدم کلهم که همشون چی می گفتن

یشهدو

 شهادت می دادن

أن أباک یشرب الخمر و یضمر الکفر

 بابای تو شراب می خورده کفرش رو پنهان می کرده دقت کردی خب من گردن صد هزار تا آدم فقط می گفتن این شراب می خورده زدم حالا امام صادق بیاد در این دوره روضه برگزار بکنه عمومی بله مخدرات خودشون برگزار می کردن اما این که بخواد جلسه عمومی بگیره حسینیه راه بندازن به صورت عموم اون معتمدا هم نقل کردم بل یک برهه در کاخ یزیده یزید مجبوره اونجا تمکین بکنه می خواد آبرو ریخته شده خودش جمع بکنه بله اما اینکه امام سجاد اصلا بیاد تو مدینه بخواد حتی جلسه روضه بگیره سینه زنی که هیچی دیگه زنجیر زنی چیه دیگه پیشکش نمیشه

مجری:

اون جلسات هم در منازل بوده دیگه منازل خودشون بین خودشون بین بنی هاشم

استاد روستایی:

ببینید اون اصلا نمی تونه خب می خواد بگه چی می خواد بگه پدرم علی یزید قیام کرد یزید کی بود شراب خوار میمون باز بیا صد هزار نفر گردن بزنی که اینا فقط گفتن شراب می خوره حالا اما سجاد می تونست همچین کاری بکنه این باز نمونه دیگه باز نمونه ی دیگری باز منم همین آقای حجاج خدمت شما نقل بکنم که در همون دوره هست که عرض کنم خدمت شما این آقا یه شخصی میاد پیش حجاج و عرض کنم خدمت شما میگه که بحث اینه که مثلا این ادما بهش زن نمیدن و این میاد فضائل خودش رو ذکر می کنه خب بعد یکی از این فضائل رو میگه چیه که حضرت میگه چه منقبت خوبی دقت کن مروج الذهب مسعودی جلد سوم صفحه صد و بیست و اینجا ببینید طرف که شخصی به نام عبدالله بن حانع خب بهش زن نمی دادن این میاد فضائل خودشون و میگه جلو حجاج میگه من اینم من اینم من اینم یکیش اینه

و ما منا امرأه نذرت ان قتل الحسین أن تنحر عشر جزائر لها ففعلت

میگه زنی از قبیل ما نبود جز اینکه نذر کرد اگر امام حسین کشته بشه ده شتر قربانی بکنه

 ففعلت

 بعد شهادت امام ححسین این کارو کردن حجاج چی میگه

 هذه والله منقبه

 به خدا قسم این فضیلت است

 ببینید این دوره سجاد بعد م حالا دوره امام باقر حتی هم دوره امام سجاد بعضی اومدن لعن می کردن دشنام می دادن به امیرالمومنین و صدیقه طاهره سلام الله علیها و حسنین علیه صلوات الله و سلاما ادامه اش داره نقل می کنه میگه مردی از ما نیست جز اینکه وقتی بهش میگن به علی دشنام بده و لعن کن انجام میده و بعد میگه که اضافه بکنم

 ابن الحسن الحسین و امهما فاطمه

 بعد حجاج میگه

هذه والله منقبه

دوره امام سجاد حالا دوره امام باقر هم دستور میدن که شیعیان پشت بام خانه خودشون تو خونه ی خودشون اون روایت کامل زیارات که من اینجا نقل کردم این کار رو بکنید تو خونتون این که بخوان نه امام باقر ع میگه آقا روایت داره ابنابی الحدید نقل می کنه میگه اگه به کسی از امام باقر نقل می کنه اگه به کسی می گفتن زندیق براش بهتر بود تا بگن شیعه کافر و زندیق به طرف می گفتن چون خونه رو سرش خراب می کردن حالا آیا اصلا زمینه این وجود داره که بیان مجلس عموم بله شعرا محضر امام صادق می رسن در منزل

مجری:

که خود این ابزار اون روز بوده دیگه این شعر خوانی ها بله شعرخوانی ها اصلا همون ابزار بوده در اون روز

استاد روستایی:

ابزار بوده در اون روز اما در منزل حضرت

مجری:

در منزل بازم

استاد روستایی:

یا مثلا شاعر می رفت این شعرش رو اینور اونور نقل می کرد افرادی که می شنیدن خودشون پخش می کردن اما اینکه حضرت بیان مثلا حسینیه بزرگی رو در نظر بگیره بعد بیاد آقا مجلس روضه داریم هیئت داریم فلان اصلا امکانش نبود در زمان ائمه علیهم السلام این نکته اول و ما من این رو هم عرض می کنم اما نکته دوم

مجری:

که در مورد کیفیت عزاداری ها است

استاد روستایی:

عرض کردم که بله سینه زنی و صورت زدن و گریه کردن رسیده اما خیلی از این کیفیت ها تابع عرفه فرهنگ مردمه ما مثلا بعضی جاها داریم که سنگ بهم می زنن بعضی از روستا هستن بدون عزاداری این کار انجام میدن یه جایی ممکنه چوب به هم بزن به هم بزنن خب اینا یک سری فرهنگ ها و یک سری ریشه در اون فرهنگ و تمدن و در واقع باور مردم منطقه داره که آقا عزاداری شون این شکلیه

مجری:

اصلا عزاداری برای غیر امام حسینشون هم اینجوری کلا عزاداریشون این شکلیه

استاد روستایی:

کلا عزاداریشون این شکلیه یا مال فرهنگ و تمدن اون اقلیمه جغرافیاست این ربطی به به قول معروف جامعه حجاز نداره حجاز جامعه خودشه و فرهنگ و تمدن و به قول معروف باور خودش این جا هم فرهنگ و تمدن باوره خودش اینم نسبت به این بنابراین مثلا ما در یک برهه زنجیر زنی داریم خب حالا آقا این کار حرامی یا نه مراجع فرمودن آقا تا اون موقع که وهن دین نباشد اشکالی نداره مثلا شما ببینید زنجیرزنی وهن دین نیست نمی دونم سینه زنی وهن دین نیست اما مثلا بعضی از مصادق رو به عنوان وهن ذکر کردن بعضی از مراجع عظام خب خب اونجا میشه حروم حتی من شنیدم که مثلا حضرت آقا در مورد مثلا یکی از این مسئله قضیه حکم حکومتی دارن میگه آقا این وهن است و نباید انجام بشود خب حالا اون حکم حکومتی است و رو سر ما جا داره اما این بله این مدل عزاداری نبوده در اون دوره یعنی مدل عزاداری عرض کردم که مثلا حالا مثل قمه زنی مثلا در اون دوره نبوده حالا بعضی ها به قول معروف این کار رو انجام میدن حالا حالا بالاخره نکاتی در این زمینه دارن اما بالاخره ما موضعمون در زمین مشخصه

مجری:

و تابع همونطور که فرمودید تابع عرف هست تابع زمانه هست تاابع فرهنگ هست بعضی از انواع عزاداری ها و تا جایی که مراجع عظام و فقها اجازه می دهند یعنی شرع اجازه می دهد در حقیقت این ها اشکالی ندارد دیگه

استاد روستایی:

عمومات عزاداری شاملش میشه یعنی عمومات جزع و فزع بر امام حسین شاملش میشه اما اگر جایی مرجع اومدن گفتن آقا این وهن نیست یعنی حکم حکومتی وجود داشت اون جایزه نیست قطعا

مجری:

بسیار عالی خب تا همین جا مشخص شد پاسخ به سوالات بینندگان عزیز ارجمند بپردازیم به ادامه شبهه ای که مطرح کرده بود اگر بفرمایید پیرامون حضرت سکینه سلام الله علیها

استاد روستایی:

ببینید ایشون آمد نستجیر بالله این حضرت رو اهل موسیقی معرفی کرد که بله حضرت سکینه سلام الله علیها نعوذ الله مثلا اهل موسیقی بودن و چه می دونم خلاصه این کارا رو انجام می دادن موسیقی دان ها به اون خونشون رفت و آمد داشتن و این کیفیت هایی که گفتن

مجری:

قبلش اصلا تلفظ نام حضرت سَکینه و سُکینه هر دو درست هست

استاد روستایی:

ما سُکینه می گیم اون چیزی که هستش حالا بین فارس زبان ها میگن سَکینه ما بالاخره سُکینه میگیم

مجری:

با فتحه درست هست دیگه با کسره که اصلا غلط است

استاد روستایی:

نه ما سکینه که نداریم

مجری:

با کسره اصلا غلط است

استاد روستایی:

چیزی که در واقع در منابع آمده و بالاخره ی زمانی چیزی فرض کن بین مردم سکینه آمده

مجری:

چون در قرآن لفظ سکینه آمده است

استاد روستایی:

نه سکینه در قرآن به معنای آرامشه فرق می کنه شما ببینید مثلا یه وقت هایی یک کلمه ای رو شما دارید مثلا

و انزلهم سکینه

مثلا خب خدا سکینه و آرامش خودش رو نازل کرد اما یک بحثی هست که آقا این مثلا سکینه نام باشه اها این چه جوریه تلفظش این طبیعتا متفاوت هست و عرض کنم خدمت شما ظاهرا سُکینه درست هست اینجوری که خاطرم هستش در این باره و سکینه اینجوری که خاطرم هست اون سید به معنای چیز اون به معنای آرامشه بله عرض کنم خدمتتون اما در مورد این شبهه ای که این آقا داره بیان می کنه استناد میدیم به کتاب الاغانی خب الاغانی کتاب کیه ابوالفرج اصفهانی ابوالفرج کیه از نوادگان مروان حکم اموی خب این نویسنده که خب ریشه اش اموی اما خب این نویسنده گزارش های متعددی داره گزارش های داره مثبت گذارش هایی منفی ما طبیعتا روشمند و علمی باید این گزارش رو بررسی بکنیم و یکی از اون گزارش های مهم این کتاب رو که در مورد موسیقی در واقع اهل موسیقی بودن حضرت سکینه سلام الله علیها داره نقل می کنه بیاید اینجا با هم دیگه بررسی بکنیم جلد هفده الاغانی چاپ دار صادر بیروت صفحه شماره سی و چهار

 خبر ابن سریج

میگه این خبره سریج

 مع سکینه بنت الحسین

 با دختر امام حسین اینجا میاد میگه که مسئله ای رو نقل می کنه دقت بکنید

 عن مصعب زبیری

 حالا دیگه راویان دیگه اش رو من نمی خونم

حدثنی شیخ من المکیین

 یک شیخ مکی پیرمرد مکی بعد آقای ابوالفرج مگیه

 و وجدت هذا الخبر أیضا فی بعض الکتب

در بعضی از کتاب های دیگه هم من اینو دیدم

مرویا عن محمد بن سعد کاتب الواقدی

به نقل از محمد بن سعد نویسنده واقدی این محمد بن سعد صاحب طبقات الکبری که خود محمد بن سعد اساتید تاریخ می دونن یه آدم امویه روحیه اموی داره بله عن مصعب باز دوباره از مصعب مصعب بن زبیری نه اون مصعب بن زبیری از نسل اون هست

 عن مصعب بن زبیر عن شیخ من المکیین

 باز همون شیخ مکی بعد میگه که بله آقای ابن سریج یک بیماری گرفت و قسم خورد که دیگه غنا نخونه و رفت خلاصه ملازمه مسجد شد تا خوب شد بعد میگه که آمد بیرون و یه خورده از بیمارش باقی مونده بود رفت کنار قبر رسول خدا و خلاصه موضعی که رسول خدا نماز می خونه و آمد مدینه و رفت پیش بعضی قاریان قرآن خلاصه اهل عبادت بعد میگه که آواز خوان ها می آمدن پیشش و سلام بهش می دادن و بالاخره باهاش احوالپرسی می کردن و ایشون اجازه نمی داد که اینا بیان بشینن باهاش حرف بزنن در مدینه یک سال موند و هیچ بیماریش دیگه سراغش نیومد خواست بره مکه بعد میگه که سکینه ببینید

و بلغ ذلک سکینه بنت الحسین

 اعرابی هم که اینجا داده سکینه است میگه خبر به سکینه بنت الحسین رسید

مجری:

بفرمایید

 

 

 

استاد روستایی:

ایشان آمدن و شنیدن که این آقا می خواد بره خیلی غمگین شد و این حرفا و به اشعب خادمش گفت آقا تو بیا و برو با او صحبت کن بعد یه نسبت بد دیگه اینجا باز به حضرت سکینه سلام الله علیها میده که میگه بله اون با اون خادمه انس داشت با او بگو بخند می کرد و خلاصه شوخی می کرده و از این حرفا بعد اشعب

 و قالت لأشعب ویلک

 وای بر تو

 إن ابن سریج شاخص

 اون داره میره

 و قد دخل المدینه منذ حول

 یه ساله اینجاست و من نشنیدم آواز بخونه نه کم نه زیاد برا ما هیچی برام نخونده و تو برو میگه خلاصه حیله دست و پا کن که این بیاد و لو یه صوت واحدی چیزی برامون بخونه اشعب میگه آقا فدای شما بشم این نمیشه این الان امروز که زاهده عابده دیگه نمیشه کاریش کرد و بیخیال شو بعد ایشون میگه که به کنیزا دستور داد که بزنید و اینا شروع می کنن این را زیر دست و پای خودشون له می کنن به گونه ای که

 حتی کادت أن تخرج أمعاوه

 نزدیک دیگه این خلاصه

مجری:

دل و روده اش بریزه بیرون

استاد روستایی:

امحا و احشام و دل و روده اش بریزه بیرون اینقدر می زننش و خلاصه اینقدر گلوش رو فشار میدن که نزدک خفه بشه و از دنیا بره بعد اینو می فرستن بیرون میگم برو به سختی می فرستنش بیرون

حتی اخرج من الدار اخراجا عنیفا

خلاصه با خیلی حال خیلی بدجور و غمناک و این ها و میره می رسه به منزل ابن سریج در می زنه میگه کیه میگه من اشعبم درو باز می کنه و می بینه اوه سر و صورت این خاکیو خون داره از بینیش و از پیشانیش و اینا میاد و روی محاسنش ریخته و فلان این حرفا و لباساش خونه آلود و این ها و شکمش به وسینش تمام این ها خون آلود شده و این ها بعد که میاد میگه این چی چه حالیه میگه داستان این بود و بعد ابن سریج میگه

 انا لله و انا الیه راجعون

 من همچین کاری انجام نمیدم خلاصه من کوتاه بکنم داستان رو چون فرصت برنامه مون محدوده میگه که بله من اگه تو این کارو بکنی تو امید منو قطع می کنی من دیگه

 و رفعت رزقی

 نون منو می بری

 و ترکتی حیران بالمدینه

 من دیگه اینجا تو مدینه هیچکی ندارم من خلاصه آواره میشم و این حرفا احدی من رو قبول نمی کنه در حالی که مولا مولای من برا من غضب کرده و این ها

فالله الله فی

 تو رو به خدا قسم میدم که حال منو مراعات کن و به قول من این گناه رو به خاطر من قبول کن

 فأبی علیه

این قبول نمی کنه خب اینجا داره که وقتی این اشعب می بینه که این نه خیلی چیزی داره میگه بزار یه کار دیگه بکنم داد می زنه شروع می کنه فریاد زدن مردم جمع میشن پشت در خونه ابن سریج بعد وقتی اینا جمع میشن این ساکت میشه بعد میگه چیکار کردی میگه ببین اگر تو اومدی خوندی خوندی اگه نیومدی یه داد دیگه میزنم تا در رو باز می کنم که اینا بیان ببینن و بعد من میگم تو با فلان غلام می خواستی فلان عمل منافیه به عفت رو انجام بدی که آبروت بره و میگم ببینین من مانع شدم ببین منو زده اینجوری کرده همچین کاری می کنم خلاصه بعدم میگه که ابن سریج که مشهور بود به این خلافکاری این شکلی بعد عرض کنم خدمت شما دیگه این مجبور میشه که وقتی این همچین کاری می کنه میگه باشه می ریم می خونیم و بعد مثلا این رو می بره در خانه ی نعوذ بالله حضرت سکینه و بعد آوازخوانی می کنه بعد میگن که عضرت المیلا میاد باز خانم رقاصه ای بوده که اونم میاد و می شینه و خلاصه اینا سه روز این خلاصه آقای ابن سریج می خونه و بعدم نعوذ بالله میگه حضرت سکینه به این طلا میده به اون طلا میده و خلاصه اصلا خیلی دستبندای دستش و در میاره به اینا میده و الی آخر ماجرا و بعد هم رهاشون می کنه برن خب این چیزیه که این آقا آمده و نقل کرده اینجا شعراشم یکی یکی نقل کرده که چی خوند و چی خوند و اینا تا آخرش که میگه بالاخره به این ها حله و طلا و این ها داد و این ها رفتن این ماجرایی است که در کتاب الأّغانی ابوالفرج به عنوان اهل موسیقی بودن حضرت سکینه نقل شده اما این ماجرا آیا درست است یا غلط ببینید سند این روایت رو اول باید بررسی بکنیم شما ببینید در سند کی وجود داره همین الاغانی جلد هفده بفرمایید این سندش بود دیگه صفحه سی و چهار مصعب زبیری شیخ من المکیین این شیخ من المکیین چیه کی هست این که معلوم نیست کیه این نکته اول نکته دوم آقا خود این آقای مصعب زبیری این آدم چه کاره است آیا این از خاندان آل زبیره دیگه بله خاندان آل زبیر با اهل بیت خوب بودن یا بد بودن

مجری:

دشمن اهل بیت بودن

استاد روستایی:

دشمن اهل بیت بودن دشمن علنی اهل بیت بودن خاندان آل زبیر خود این آقای مصعب زبیری که این داستان و ساخته و پرداخته کرده دقت بکنید الکامل فی التاریخ ابن اثیر جلد ششم در موردش چی میگه صفحه صد و ده سال مرگ مصعب رو میگه میگه مصعب بن عبدالله بن مصعب بن ثابت بن عبدالله بن زبیر از بچه های عبدالله بن زبیری دیگه نوازگان عبدالله بن زبیر میگه در این سال این از دنیا رفت عمرش هشتاد سال بود خب این عموی بیر بن بکار بود

 و کان عالما فقیها

 این آقای مصعب بن عبدالله عالم بود فقیه بود

 الا انه کان منحرف عن علی علیه السلام

 دشمن امیر المومنین بود این چیزی که ابن اثیر در موردش میگه خب دشمن علی میاد به نفع دختر علی بعد داستان بگه یا به ضررش این یک ادامه بدین این آقای مصعب بن عبدالله چیکاره بود این آقا مداح و منبری متوکل بود متوکل عباسی تاریخ الاسلام ذهبی دقت بکنید حوادث سال دویست سی و یک تا دویست و چهل اینجا ملاحظه بفرمایید صفحه سیزده

اظهار المتوکل للسنه

 میگه متوکل در واقع اومد سنت رو در واقع اظهارکرد سنت حالا مد نظر خودشون اینجا میگه

و جلس

 بعد مداح های متوکل رو نام می بره میگه

و جلس مصعب زبیری وحدث

ایشون می نشست حدیث می گفت

 و توفر دعا الخلق للمتوکل

 میگه مردم رو به وفور می گفت برای متوکل دعا بکنید

و بالغوا فی الثناء علیه و التعظیم له

 در مدح و سنای متوکل مبالغه می کرد و بزرگداشت او

و نسوا ذنوبه

 کاری می کرد که مردم هم مبالغه بکنند

 در مدح وسنای متوکل هم بزرگ بدارن اون رو و گناهان متوکل رو فراموش کنن این بود ابوبکر بن ابی شیبه بود عثمان بن ابی شیبه بود همین اساتید آقای بخاری اینا منبری متوکل بودن خب متوکل حالا منبری متوکل باشن مگه متوکل چیکاره است ببینیم چه کار هست متوکل اینجا ملاحظه بفرمایید ببینید متوکل چه کار است

 

مجری:

دشمنی اش رو که فرمودید

استاد روستایی:

آقای ذهبی چی میگه در سیر اعلام النبلاء جلد دوازده میگه صفحه صدو سی و پنج

 و المتوکل سنی لکن فی نصب

 سنی ناصبی بود این چیزی که آقای ذهبی در جلد دوازده در سیر اعلام النبلاء جلد دوازده میگه صفحه صدو سی و پنج این یک بعدی الکامل ابن اثیر جلد ششم ملاحظه بفرمایید صفحه صد و نه هم نشینای متوکل چیکاره بودن مصعب زبیری منبریش بود دیگه خب چقدر هم مردم رو دعوت می کرد که از خوبی هم متوکل بگن همنشین متوکله دیگه

 انما کان ینادمه و یجالسه جماعه قد اشتهر بالنصب و البغض لعلی

 اصلا همنشینای متوکل آدمایی بودن جماعتی بودن که مشهور بودن به نصب و بغض نسبت امیر المومنین

 جماعت ناصبی اینا همنشینای متوکل آقای مصعب زبیری چیکاره است هم در دستگاه متوکل پست داره هم منبری متوکل آیا متوکل مثلا به یه آدم علوی پس میده و میگه منبر برو بر من ابدا خب اینم از این و نقل های دیگه داریم که خود همین آقای ابن اثیر نقل می کنه اینجا در همین الکامل فی التاریخ جلد ششم اینجا رو ببینید صفحه صد وهشت

 و کان متوکل شدید البغض علی بان ابی طالب و لاهل بیته

 اصلا این آدم اینجوری بود و بهش به گوشش می رسید کسی

یتولی الله علیا و اهله

محبت امیر المومنین واهل بیت امیر المومنین داره می آمد چیکار می کرد

 کان یقصد من یبلغه عنه بأخذ المال و دم

خونش رو می گرفت جونش رو می گرفت مالش رو می گیره همه چی می گرفته

 بعد یه مطالب دیگه نقل می کنه که آدم سختشه دیگه اینو نقل بکنه که نسبت به امیر المومنین چه جسارت هایی این ملعون می کرده خب مصعب زبیری منبریه این آدمه خب اون وقت این تو سند روایت است دشمن امیرالمنینه همنشین متوکله مشغوله به نسل ناصبی گریه این آقای مصعب بیری این آدم ناصبی بیاد به نفع حضرت سکینه سلام الله علیها ذکر بکنه این اولا پس همچین چیزی غلطه اما جالب اینجاست که اصلا ما نقل متضاد داریم ببینید حضرت سکینه سلام الله علیها نه اینکه دنبال ابن سریج نفرستاده فرستاده اما فرستاده که بیاد برای امام حسین روضه بخون اصلا خود این آقای ابن سریج یه موقع نوحه خون بوده روضه خون بوده بعدا گمراه میشه اون زمانی که حضرت سکینه سراغ این می فرستاد زمانی بود که این گمراهیش نبود گفته بیا واسه من روضه بخون ببینید در همین الاغانی ابوالفرج اصفهانی با یه سند دیگه بفرمایید الاغانی جلد اول ملاحظه بکنید صفحه صد و هفتاد ببینید اینجا میگه

و کان ابن سریج اول من غنی الغناء المتقن بالحجاز بعد طویس

میگه اولین کسی که در حجاز بعد از طویس این آمد و غنا می خواند این آقای ابن سریج بود

 کان مولده فی خلافت عمر بن خطاب

 در زمان عمر متولد شد تا زمان یزید بن عبدالملک زنده بود

 و ناح علیه

نوحه خواند برای یزید بن عبدالملک خب بله

 و مات فی خلافه هشام

در زمان خلافت هشام بن عبدالملک هم از دنیا رفت بعد از عبدالملک بن مروان در زمان خلافت هشام

وکان قبل ان یغنی نائحا

اصلا قبل از این که آوازخواان باشه نوحه خون بود

 و لم یکون مذکورا

 ولی خیلی نمی شناختنشون

 حتی ورد الخبر المکه بما فعله مسرف بن عقبه بالمدینه

دیگه ساکن مکه بود تا اینکه بهش خبر رسید که مسلم بن عقبه که بهش می گفتن مسرف به خاطر اینکه ااسراف در خونریزی کرد در واقع حره چه قتل و عامی کرده میگه بهش خبر رسید

 فعلا علی أبی قبیس

 میگه رفت بالای کوه أبی قبیس

و ناح بشعر

شروع کرد نوحه خوانی کرد شعری

 هو الیوم داخل فی أغانیه

 مییگه اون روز این در نوحه ها آوازهاش بود این شعر

یا عین جودی بالدموع السفاح     و بکی علی قتل قریش بطاح

 این شعرش بود مردم خوششون اومد بعد ادامه میده میگه ابن جامه گفته که جماعتی از شیوخ مکه اینا روایت کردن که

 ان سکینه بنت الحسین بعثت الی ابن سریج بشعر أمرته أن یصوغ فیه لحنا یناح به

 فرستاد سراغش بیا این شعر رو به عنوان نوحه بخون و این شعر اینه یا

 یا أرض ویحک أکرمی أمواتی فلقد ظفرت بسادتی و حماتی

 ای زمین وای بر تو گرامی بدار مردگان مرا شهدای ما رو که تو پیروز شدی به قول معروف اون بزرگان و حامیان ما بعد

 فقدمه ذالک عند اهل الحرمین علی جمیع ناحه مکه و المدینه و طائف

 این شعری که خواند این دیگه از همه مقدم شد و افتاد جلو باز ادامه میده میگه حضرت سکینه

بعث الیه بمملوک لها

حضرت سکینه اون خادمش رو می فرستاد پیش ابن سریج اما نه برای اینکه برو بیا بگو آواز بخونه نه می گفت برو مداحی یاد بگیر ازش برو مداحی یاد بگیر یا میاد میگه یه خادمی داشت ب نام عبدالملک

 و امرته ان یعلمه النیاحه

 دستور داد که آقا به این خادم من نوحه خوانی یاد بگیر این یاد بده

 فلم یزل یعلمه مده طویله

مدت طولانی بهش نوحه خوانی یاد میداد

ثم توفی عمها ابوالقاسم محمد حنفیه

 میگه بعد محمد حنفیه عموی حضرت سکینه سلام الله علیها از دنیا رفت

 و کان ابن سریج علیلا عله صعبه فلم یقدر علی النیاحه

 میگه این اون موقع مریض شده بود به شدت بیماری گرفته بود که نمی تونست نوحه بخونه وقتی محمد حنفیه از دنیا رفت بعد

فقال لها عبدها عبدالملک

 اون غلام حضرت سکینه عبدالملک به حضرت سکینه عرض کرد که

أنا نوح لک

من نوحه بخونم

بعد عرض کنم خدمت شما گفت بخون شروع کرد خوندن و بعد انقدر قشنگ خوند که به قول معروف خبر به همین ابن سرج رسید ابن سریج گفت که این چقدر زیبا خونده و کلی این آقا رو اومد مدح و سنا کرد بنابراین ببینید این نقلی که میاد ذکر می کنه که عرض کنم خدمت شما آقای ابن سریج با حضرت سکینه رفت و آمد داشتن نمی دونم خلاصه آواز می خوند برای ایشون حرف چتیه که زبیریا درست کردن مصعب زبیری دشمن امیر المومنین و حضرت سکینه دنبال ابن سریج فرستاد برای اینکه برای اهل بیت علیهم السلام روضه بخونه دنبال ابن سریج فرستاید برای اینکه مداحی یاد بده به خادم ایشون عبدالملک که اون بره نوحه خونی بکنه بعد هم خادم ایشون برای محمد حنفیه روضه خوانی رو کرد خب متوجه نشد بنابراین این نقلی که آقای مشیری میاد ذکر می کنه آقا ایشون اهل موسیقی بود و بزرگان موسیقی می آمدن اینا حرف چرندیه و حالا تازه من آقای صفای عزیز نخواستم دونه دونه این شخصیت ها رو اینجا بررسی بکنم مثلا اون آقای ابن اشعب کی بود مادرش کیه چه کاره بوده در تاریخ نمی دونم اون آقای عرض کنم اون خانم عذرت المیلا کیه اینا رابطه شونه یعنی یه مشت افراد دشمن اهل بیتن آقای اره آقای مصعب زبیری اینار رو جمع کرده توی داستان که اینا همه با حضرت سکینه ارتباط داشتن اصلا یه چی عرفی آدم وقتی نگاه می کنه یه دختری که پدرش برادرانش رو همینا کشتن و خلاصه اجداد اینا کشتن و افراد اینا این اصلا می تونه با اینا سر یک سفره بشینه چه برسه بخواد دستبند طلا به اینا هدیه بده بگه برید با هم خوش باشید میشه اصلا شدنی نیست خود مادر این آقا مورد لعن و نفرین رسول خداست ببینید همه این ها در تاریخ ثبته اصلا عرفا حضرت سکینه اصلا نمی تونه با اینا بشینه اینا آبا و اجدادشو پدرشو به شهادت رسوندن عموهاشو نمی دونم خلاصه برادرانش رو به شهادت رسوندن خب این نمی تونه بشینه آقای مصعب زبیری اومده این داستانو سر هم کرده و آقای مشیری بی سواد هم خلاصه میاد اینار رو تحویل بینندگان میده در خدمتیم

مجری:

متاسفانه افرادی که بالاخره گوش میدن به این آقا و امثال این ها و امیدواریم که بالاخره اگر بیننده ای هست اگر شنونده ای هست ان شالله گوش خودش رو بسپاره به ندای حق و حقیقت و ببینه جلوه های حقیقت رو که امسال مانند هر سال در این اربعین حسینی آشکار شد و ان شاالله که تا ظهور و فرج مولامون هر سال این جلوه های حقیقت حسینی ان شالله آشکارتر خواهد شد ممنون من مچکرم جناب دکتر روستایی دیگه فرصتی نداریم کلیپ دیگری آماده شده بود خب ولی فکر نمی کنیم دیگه فرصت باشه برای زمان برنامه های بعدی التماس دارم از جناب عالی و التماس دعای فرج و دعای خیر دارم از شما بینندگان عزیز ارجمند این چنین دعا کنیم که یا رب الحسین بحق الحسین اشف صدر الحسین بظهور الحجه السلام علیکم و رحمه الله و برکاته


  
  • دکتر وحید رضایی

    20 شهریور 1403 - ساعت 02:40

    بهرام مشیری یک انسان پیر خرف مجوسی کذاب ناصبی بیشتر نیست

    0 0

کاوش - سرنوشت اهل بیت علیهم السلام بعد از شهادت امام حسین علیه السلام>

اهل بیت ع امام حسین ع عزاداری حضرت رباب س حضرت سکینه س حضرت ام البنین س سینه زنی زنجیر زنی