-
آینه تاریخ - بر اسرای کربلا در شام چه گذشت؟ 19 مرداد 1403
56:31 دقیقه -
آینه تاریخ -اقدامات امام سجاد علیه السلام برای زنده نگاه داشتن یاد عاشورا 12 مرداد 1403
51:14 دقیقه -
آینه تاریخ - پاسخ به شبهات پیرامون قیام امام حسین علیه السلام 29 تیر 1403
57:59 دقیقه -
آینه تاریخ - شورای شش نفره خلافت 15 تیر 1403
56:13 دقیقه -
آینه تاریخ - ولادت امام هادی علیه السلام 1 تیر 1403
56:31 دقیقه -
آینه تاریخ - سیره امام محمد باقر علیه السلام 25 خرداد 1403
56:33 دقیقه -
آینه تاریخ -شهادت امام جواد علیه السلام 18 خرداد 1403
56:50 دقیقه -
آینه تاریخ - مناسبت های تاریخی ماه ذی القعده 11 خرداد 1403
55:55 دقیقه -
آینه تاریخ - پاسخ به سوالات تاریخی زندگی امام رضا علیه السلام 28 اردیبهشت 1403
55:20 دقیقه -
آینه تاریخ - پاسخ به سوالات و شبهات تاریخی 21 اردیبهشت 1403
57:13 دقیقه -
آینه تاریخ - وصیت های امام صادق علیه السلام 14 اردیبهشت 1403
57:16 دقیقه -
آینه تاریخ - پاسخ به سوالات و شبهات تاریخی 7 اردیبهشت 1403
57:57 دقیقه -
آینه تاریخ - پاسخ به سوالات و شبهات تاریخی 31 فروردین 1403
56:15 دقیقه -
آینه تاریخ - پاسخ به سوالات و شبهات تاریخی 18 اسفند 1402
1:00:23 دقیقه -
آینه تاریخ - پاسخ به سوالات و شبهات تاریخی 11 اسفند 1402
58:39 دقیقه -
آینه تاریخ - پاسخ به سوالات و شبهات تاریخی 4 اسفند 1402
57:26 دقیقه -
آینه تاریخ - پاسخ به سوالات و شبهات تاریخی 27 بهمن 1402
58:16 دقیقه -
آینه تاریخ - پاسخ به شبهات تاریخی 20 بهمن 1402
56:33 دقیقه -
آینه تاریخ - پاسخ به سوالات و شبهات تاریخی 13 بهمن 1402
57:10 دقیقه -
آینه تاریخ - پاسخ به سوالات و شبهات تاریخی 6 بهمن 1402
57:51 دقیقه -
آینه تاریخ - پاسخ به سوالات و شبهات تاریخی 29 دی 1402
57:28 دقیقه -
آینه تاریخ - پاسخ به سوالات و شبهات تاریخی 22 دی 1402
55:03 دقیقه -
آینه تاریخ - پاسخ به سوالات و شبهات تاریخی 15 دی 1402
1:01:36 دقیقه -
آینه تاریخ - پاسخ به سوالات و شبهات تاریخی 8 دی 1402
1:02:56 دقیقه -
آینه تاریخ - پاسخ به سوالات و شبهات تاریخی 1 دی 1402
57:05 دقیقه -
آینه تاریخ - پاسخ به سوالات و شبهات تاریخی 17 آذر 1402
57:43 دقیقه -
آینه تاریخ - پاسخ به سوالات و شبهات تاریخی 11 آذر 1402
1:00:36 دقیقه -
آینه تاریخ - پاسخ به سوالات و شبهات تاریخی 3 آذر 1402
55:36 دقیقه -
آینه تاریخ - پاسخ به سوالات و شبهات تاریخی 19 آبان 1402
57:40 دقیقه -
آینه تاریخ - پاسخ به سوالات و شبهات تاریخی 5 آبان 1402
57:59 دقیقه -
آینه تاریخ - پاسخ به سوالات و شبهات تاریخی 28 مهر 1402
58:13 دقیقه -
آینه تاریخ - پاسخ به سوالات و شبهات تاریخی 21 مهر 1402
55:53 دقیقه -
آینه تاریخ - پاسخ به سوالات و شبهات تاریخی 14 مهر 1402
56:06 دقیقه -
آینه تاریخ - پاسخ به سوالات و شبهات تاریخی 7 مهر 1402
56:38 دقیقه -
آینه تاریخ - پاسخ به سوالات و شبهات تاریخی 24 شهریور 1402
57:34 دقیقه -
آینه تاریخ - پاسخ به سوالات و شبهات تاریخی 17 شهریور 1402
55:58 دقیقه -
آینه تاریخ - پاسخ به سوالات و شبهات تاریخی 10 شهریور 1402
55:55 دقیقه -
آینه تاریخ - پاسخ به سوالات و شبهات تاریخی 3 شهریور 1402
55:58 دقیقه -
آینه تاریخ - پاسخ به سوالات و شبهات تاریخی 27 مرداد 1402
57:25 دقیقه -
آینه تاریخ - پاسخ به سوالات و شبهات تاریخی 20 مرداد 1402
57:19 دقیقه -
آینه تاریخ - پاسخ به شبهات تاریخی 12 خرداد 1402
56:04 دقیقه -
آینه تاریخ - پاسخ به شبهات تاریخی 5 خرداد 1402
1:00:18 دقیقه -
آینه تاریخ - پاسخ به شبهات تاریخی 29 اردیبهشت 1402
53:57 دقیقه -
آینه تاریخ - پاسخ به شبهات تاریخی 22 اردیبهشت 1402
56:12 دقیقه -
آینه تاریخ - پاسخ به شبهات تاریخی 15 اردیبهشت 1402
1:00:14 دقیقه -
آینه تاریخ - پاسخ به شبهات تاریخی 8 اردیبهشت 1402
55:51 دقیقه -
آینه تاریخ - پاسخ به شبهات تاریخی 19 اسفند 1401
56:23 دقیقه -
آینه تاریخ - پاسخ به شبهات تاریخی 12 اسفند 1401
53:34 دقیقه -
آینه تاریخ - پاسخ به شبهات تاریخی 5 اسفند 1401
51:14 دقیقه -
آینه تاریخ - پاسخ به شبهات تاریخی 28 بهمن 1401
52:06 دقیقه -
آینه تاریخ - پاسخ به شبهات تاریخی 21 بهمن 1401
55:08 دقیقه -
آینه تاریخ - پاسخ به شبهات تاریخی 14 بهمن 1401
49:49 دقیقه -
آینه تاریخ - پاسخ به شبهات تاریخی 30 دی 1401
55:31 دقیقه -
آینه تاریخ - پاسخ به شبهات تاریخی 23 دی 1401
55:05 دقیقه -
آینه تاریخ 16 دی 1401
1:00:22 دقیقه -
آینه تاریخ 9 دی 1401
57:54 دقیقه -
آینه تاریخ 25 آذر 1401
57:12 دقیقه -
آینه تاریخ 4 آذر 1401
1:03:24 دقیقه -
آینه تاریخ 27 آبان 1401
1:00:40 دقیقه -
آینه تاریخ 20 آبان 1401
59:37 دقیقه -
آینه تاریخ 13 آبان 1401
1:00:23 دقیقه -
آینه تاریخ 6 آبان 1401
1:00:44 دقیقه -
آینه تاریخ 22 مهر 1401
1:02:27 دقیقه -
آینه تاریخ 15 مهر 1401
56:48 دقیقه -
آینه تاریخ 8 مهر 1401
55:14 دقیقه -
آینه تاریخ 1 مهر 1401
56:57 دقیقه -
آینه تاریخ 18 شهریور 1401
56:09 دقیقه -
آینه تاریخ 11 شهریور 1401
56:01 دقیقه -
آینه تاریخ 28 مرداد 1401
56:30 دقیقه -
آینه تاریخ 21 مرداد 1401
59:42 دقیقه -
آینه تاریخ 31 تیر 1401
57:22 دقیقه -
آینه تاریخ 17 تیر 1401
57:13 دقیقه -
آینه تاریخ 3 تیر 1401
58:58 دقیقه -
آینه تاریخ 27 خرداد 1401
53:38 دقیقه -
آینه تاریخ 20 خرداد 1401
52:19 دقیقه -
آینه تاریخ 30 اردیبهشت 1401
56:10 دقیقه -
آینه تاریخ 23 اردیبهشت 1401
56:06 دقیقه -
آینه تاریخ 12 فروردین 1401
58:07 دقیقه -
آینه تاریخ 27 اسفند 1400
55:16 دقیقه -
آینه تاریخ 6 اسفند 1400
58:04 دقیقه -
آینه تاریخ 29 بهمن 1400
58:08 دقیقه
آینه تاریخ - حضور اهل بیت امام حسین علیه السلام در مجلس یزید
قسمت صد و بیست و هشتم برنامه آینه تاریخ با کارشناسی حجت الاسلام و المسلمین دکتر جباری
دیگر قسمت ها
عنوان برنامه: آینه تاریخ
تاريخ: 26/ 05/ 1403
استاد: حجت الاسلام والمسلمین جباری
مجری: آقای قضبانی
قسمت:128
بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
مجری:
با سلام و درود بر روان پاک پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و خاندان مطهر ایشان عرض سلام و ادب خدمت یکایک شما عزیزان بیننده و امیدوارم که بتوانیم در خدمت شما باشیم با برنامه آینه تاریخ از شبکه جهانی حضرت ولیعصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و بتوانیم ساعات و دقایق خوبی را برای شما تهیه کنیم و مورد عنایت و رضایت آقا امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) قرار بگیرد و صالح اعمال شما و عزیزان بیننده و استاد جباری و همه دستاندرکاران شبکه حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ثبت شود ان شاء الله چون جمعه شبها این برنامه را تقدیم حضور شما می کنیم و پاسخ سوالات تاریخی شما را ان شاء الله در این برنامه خواهیم داشت استاد عزیزم جناب آقای دکتر جباری هم هستند و از محضر استاد ان شاء الله بهره مند خواهیم شد استاد عزیز سلام وقت شما بخیر در خدمت شما هستیم.
استاد: جباری
علیکم السلام و رحمة الله بسم الله الرحمن الرحیم عرض سلام و ادب و احترام در حضور حضرتعالی و همه بینندگان گرامی این برنامه در هرجایی که شرف حضور دارند از خداوند متعال بهترینها را طلب می کنم توفیقات و تاییدات و نصرت الهی را در همه لحظات و آنات ان شاء الله که آنچه که عرض می کنیم و آنچه که عزیزان بیننده می شنوند مقبول درگاه خداوند متعال و مولا و سرورمان امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) قرار بگیرد ان شاء الله بتوانیم اندکی از دینمان نسبت به قیام حسینی (سلام الله علیه) و ساحت مقدس حضرت (سلام الله علیه) ادا کنیم ان شاء الله.
مجری:
ان شاء الله بتوانیم در معیت حضرتعالی بهره ببریم و استفاده کنیم استاد عزیزمان جناب آقای دکتر جباری متخصص در مسائل تاریخ و سیره هستم استاد حوزه و دانشگاه منت می گذارید تشریف بیارید اینجا استاد و ما خرسند هستیم کمال استفاده ببریم عزیزان بیننده سامانه پیامکی ما است شما نه فقط در این ساعت که در طول هفته می توانید سوالات متعدد خودتوان را داشته باشید و این سوالات توسط همکاران جمع آوری می شود و به موضوع هر برنامه که خورد یا کارشناسی که قبول کرد سوالات شما را پاسخ خواهند داد سیصد و سیزده هم اگر بفرستید به این کانال سیصد و سیزده عضو کانال ایتای شبکه حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) خواهید شد علاوه بر سایت شبکه حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ما را از طریق اپلیکیشن هم می توانید ببینید به صورت زنده و مستقیم همزمان این ها در حال پخش است دسترسی به آرشیو دارید می توانید برنامه های گذشته را ببینید هم فایلهای صوتی بارگذاری می شود هم به صورت تصویری خلاصه اپلیکیشن را داشته باشید خیلی مورد استفاده قرار می گیرد استاد عزیزمان ما در جلسه قبل به مناسبت با توجه به برخی از سوالاتی که عزیزان بیننده هم فرستاده بودند سوالاتی مطرح کردیم رسیدیم به بحث مجلس یزید که خیلی دردناک بود آن حوادثی که آنجا در تاریخ نقل شده است که چه اتفاقاتی افتاد آخر برنامه بود و نشد بحث کامل کنیم شما در آن برنامه اشاره فرمودید که دو روایت حضرت امام رضا (سلام الله علیه) داریم در این خصوص که می خواستید این روایت را مطرح کنید و وقت تمام شد یکی را که فکر می کنم شما هم اشاره کردید به موضوعی است که حالا می گویند در تاریخ که آن ملعون سخت است گفتنش بر سر بریده حضرت ابا عبدالله الحسین (سلام الله علیه) شطرنج بازی می کرد و این سوالات بینندگان هم است که شطرنج که واقعاً همین شطرنجی که امروز است یا چگونه است آن را به تفصیل در تاریخ و شما برای ما آوردید توضیح دهید.
استاد: جباری
بسم الله الرحمن الرحیم همانطور که اشاره فرمودید بله یک گزارش های دردناکی را در ارتباط با حضور اهل بیت ابا عبدالله (سلام الله علیهم) و اسرا در کاخ یزید و سپس در مسجد اموی در تاریخ نقل شده است و بعضی توسط مورخان نقل شده است بعدش هم توسط خود معصومان (علیهم السلام) و خود امام سجاد (سلام الله علیه) یکی از ناقلان آن رخدادها است همان طور که اشاره فرمودید دو تا روایت از امام رضا داریم که جز پرده را حضرت (سلام الله علیه) زده است کنار ابعاد دردناک تری را حضرت (سلام الله علیه) باز کرده است روایتی است از فضل ابن شاذان قبرش در نیشابور موجود است از اصحاب خوب ائمه (سلام الله علیهم) اخیر بوده است عسکریین (سلام الله علیهما) و عبدالواحد نیشابوری از علی بن محمد و او از فضل بن شاذان نقل می کند که او می گوید من از امام رضا (سلام الله علیه) شنیدم و این چنین شنیدم و این روایت را مرحوم شیخ صدوق در عیون اخبار الرضا (علیه السلام) که از آثار بسیار ارزشمند شیخ صدوق است در ارتباط با روایات مرتبط با امام رضا (سلام الله علیه) تاریخ است امام رضا (سلام الله علیه) که خیلی کتاب ارزشمندی است یک تک نگاری است اصطلاحا از آثار تاریخی ، عزیزان بیننده مستحضر هستید ما یک تکنگاری را درباره آن دسته از آثار تاریخی به کار می بریم.
که به یک حادثه به یک جریان مربوط هستند که تعدادی از آثار از این دست است در عیون اخبار الرضا جلد یک صفحه بیست و پنج حدیث پنجاه این را عرض شود:
حدثنا الواحد بن محمد بن عبدوس النيسابوري العطار رضى عنه قال حدثنا على بن محمد بن قتيبه عن الفضل شاذان قال سمعت الرضا عليه السلام يقول لما حمل راس الحسين بن على عليه السلام الى الشام أمر يزيد لعنه فوضع ونصبت عليه مائده فاقبل هو لعنه الله واصحابه ياكلون ويشربون الفقاع فلما فرغوا أمر بالراس فوضع طست تحت سريره وبسط عليه رقعه الشطرنج وجلس يزيد عليه اللعنه يلعب بالشطرنج ويذكر الحسين واباه وجده (ص) ويستهزئ بذكرهم فمتى قمر صاحبه تناول الفقاع فشربه ثلث مرات ثم صب فضلته ما يلى الطست من الأرض فمن كان من شيعتنا فليتورع شرب الفقاع واللعب بالشطرنج ومن نظر الى الفقاع الى الشطرنج فليذكر الحسين عليه السلام وليلعن يزيد وآل زياد يمحو الله عز وجل بذلك ذنوبه ولو كانت بعدد النجوم.
از فضل بن شاذان مروی است که گفت از حضرت رضا(علیه السّلام)شنیدم که فرمود چون سر مبارک حسین بن علی(علیهما السّلام)را بشام محنت انجام بردند یزید ملعون امر کرد که آن سر را در مجلسش گذاشتند و طعام حاضر ساختند آن ملعون با اصحاب خود شروع کردند بطعام خوردن و شراب خوردند پس از فراغت امر کرد آن سر مبارک را در میان طشتی گذاشتند و در زیر تخت آن دوزخی گذاشتند و بر روی تخت سفرۀ شطرنج پهن کردند و آن ملعون نشست بشطرنج بازی کردن و نام حسین و پدر بزرگوارش و جد امجدش را میبرد و سخریه و استهزا بایشان مینمود و چون بر حریف خود در قمار باختن غالب می آمد سه مرتبه شراب میخورد یعنی سه پیاله پس از آن باقیماندۀ آن را در پهلوی طشت بر روی زمین میریخت پس هر کسی که از شیعیان ما باشد باید از شراب خوردن و شطرنج بازی کردن دوری کند و هر کس شراب یا شطرنج به بیند باید حسین(علیه السّلام)را یاد کند و یزید و آل زیاد را لعنت کند و اگر چنین کرد حقتعالی گناهان او را محو کند اگر چه بعدد ستارها باشد.
الخصال: 26 / 92. (7) قرب الإسناد: 174 / 641. (8) أمالي الطوسي: 336 / 681. (9 - 10) الكافي: 5 / 122 / 1 وص 123 / 6. (11) تفسير العياشي: 1 / 322 / 116. عیون اخبار الرضا علیه السلام، ج 1 ،ص 25.
که نقل کردیم حالا من ترجمه روایت را می خوانم امام رضا (سلام الله علیه) هنگامی که سر ابا عبدالله (سلام الله علیه) را به شام بردند یزید علیه العنة دستور داد که آن را بر زمین گذاشتند و میز غذا بر آن نهادند سر زیر میز قرار دارد روی سر را میز قرار داده است و مشغول غذا خوردن با یارانش سرگرم خوردن غذا و نوشیدن فقاع که همان آبجو باشد آبجو مشغول شد زهرمار کند می گوید وقتی که فارغ شدند یزید امر کرد که سر بریده اباعبدالله (سلام الله علیه) را در تشتی پیش تخت او قرار بدهند پس یک مرحله آمده است جسارت کرده است سر را زیر میز غذای خودش قرار داده بود و غذا را به هر حال خورده است و بعد سر را مقابل تخت قرار می دهد و روی میز بازی شطرنج سر را داخل تشتی گذاشت و آن میزی که بازی شطرنج را رویش انجام می دهند روی آن تشت گذاشت و سپس وی میز بازی شطرنج را روی آن گذاشت و با یارانش به بازی شطرنج مشغول شد شطرنج این بازی شطرنج یک بازی است که به هر حال از قدیم بوده است و رواج داشته است در سمت هند بوده است ایران بوده است.
و سمت به هر حال غرب و شام رواج داشته است و با یارانش به بازی شطرنج مشغول شد و در حین بازی حسین و پدر و جدش (سلام الله علیهم) را با تمسخر یاد می کرد یعنی صرفاً آن کفر گویی یزید منحصر به آن اشعار نیست که هفته قبل اشاره شد و چون از همبازی اش می برد جام آن آبجو یا را پر کرده است و سه جرعه می نوشید و ته مانده آن را در کنار تشتی که سر بریده امام (سلام الله علیه) بود بر زمین می ریخت یک روایت که فضل بن شاذان از امام رضا (سلام الله علیه) به این کیفیت نقل می کند یعنی هم بحث بازی شطرنج بر سر مطهر و هم عرض شود که غذا خوردن بر روی سر مطهر ابا عبدالله (سلام الله علیه).
روایت دوم عرض شود که روایتی است که باز مرحوم شیخ صدوق در عیون اخبار الرضا (سلام الله علیه) جلد یک صفحه بیست و پنج حدیث پنجاه و یک:
حدثنا تميم بن عبد الله بن تميم القرشى رضى الله عنه قال حدثنا أبي عن أحمد بن الانصاري عن عبد السلم بن صالح الهروي قال سمعت أبا الحسن على بن موسى الرضا عليه السلام يقول اول اتخذ له الفقاع في الاسلام بالشام يزيد بن معويه لعنه اللفاحضر وهو على المائدة وقد نصبها راس الحسين عليه السلام فجعل يشربه ويسقى اصحابه ولعنه الله اشربوا فهذا شراب مبارك ولو لم يكن بركته إلا انا اول ما تناولناه وراس عدونا ايدينا ومائدتنا منصوبه عليه ونحن ناكله ونفوسنا ساكنه وقلوبنا مطمئنه فمن كان من شيعتنا فليتورع شرب الفقاع فانه من شراب اعدائنا فإن لم يفعل فليس منا ولقد حدثني أبي عن أبيه عن آبائه عن على أبي طالب عليه السلام قال قال رسول الله (ص) تلبسوا لباس اعدائي ولا تطعموا مطاعم اعدائي وتسلكوا مسالك اعدائي فتكونوا اعدائي كما هم اعدائي قال مصنف هذا الكتاب رحمه الله لبا س الاعداء السواد ومطاعم الاعداء النبيذ المسكر والفقاع والطين والجرى من السمك والمارماهى والزمير والطافي وكل ما لم يكن له فلوس من السمك ولحم الضب والارنب والثعلب وما لم يدف من الطير وما استوى طرفاه من البيض والدبا من الجراد والذي لا يستقل بالطيران والطحال ومسالك الاعداء مواضع التهمه ومجالس شرب الخمر والمجالس فيها الملاهي ومجالس الذين لا يقضون بالحق والمجالس يعاب فيها الائمه عليه السلام والمؤمنون ومجالس المعاصي والظلم والفساد والقمار وقد بلغني في انواع الفقاع ما قد يسكر كثيره وما اسكر كثيره فقليله وكثيره حرام.
عبد السلام بن صالح هِرَوی -: شنیدم امام رضا علیه السلام می فرماید:نخستین کسی که در روزگار اسلام، برایش آبْجو گرفتند، یزید بن معاویه - که خدا لعنتش کند - در شام بود. آن را برای او و در سفره ای که بر سر حسین علیه السلام برپا کرده بودند، حاضر کردند و او آن را می نوشید و به همراهانش می نوشاند و - خدا لعنتش کند - می گفت: "بنوشید! این، شرابی مبارک است و اگر تنها برکتش همین بود که ما نخستین کسانی هستیم که آن را به دست گرفته ایم و در حالی که سرِ بریدۀ دشمنمان پیش روی ما و سفره مان بر آن است، با جان هایی آرام و دل هایی بی اضطراب می خوریم، کافی بود".پس هر کس پیرو ماست، باید از نوشیدن آبْجو بپرهیزد، که آن از شراب های دشمنان ماست و اگر نپرهیزد، از ما نیست، که پدرم از پدرش از پدرانش از علی بن ابی طالب علیه السلام نقل کرد که:پیامبر خدا صلی الله علیه و آله فرمود: "جامۀ دشمنان مرا نپوشید و غذاهای دشمنان مرا نخورید و به راه دشمنان من نروید، که شما هم مانند آنان، دشمن من می شوید"
عیون اخبار الرضا علیه السلام، ج 1 ،ص 26.
حدیث بعدی همین حدیث که عرض کردم که نقل کرده است و عماد الدین طبری که معرف حضور عزیزان بیننده باید باشد صاحب کامل بهایی که عزیزان مستحضر هستید از آثار تاریخی تاریخ معارفی قرن هفتم است و نکات خوبی درش است بعضی از نکات منحصر به فرد هم درش وجود دارد و یکی از مورخان شیعه طبری عماد الدین طبری ترجمه کرده است در جلد دو صفحه دویست و نود و نه که عرض شود که آن را خلاصه از این جریان را نقل کرده است عبدالله ابن تمیم قریشی او از عبدالسلام ابن صالح هروی اباصلت هروی که از اصحاب خاص امام رضا (سلام الله علیه) بوده است و خادم امام رضا (سلام الله علیه) تلقی می شده است و در خراسان حضرت (سلام الله علیه) به خصوص پیوست و خصیصین خواص اصحاب حضرت (سلام الله علیه) شد در کتابهای رجالی این جناب اباصلت را شدید التشیع تعبیر کردند و گفتند که کسی از او دروغی نشنیده است و صحیح الحدیث که اعتبار ثقه حدیث معلوم شود که به هر حال روایاتی که اباصلت کم هم نیست.
روایاتی که درباره حضور امام رضا (سلام الله علیه) در مرو گزارش می کند روایت معتبری است این آقای اباصلت از امام رضا (سلام الله علیه) نقل می کند که حضرت (سلام الله علیه) فرمود نخستین کسی که در اسلام و در شام یعنی همان دمشق برای او آب جو ساختند یا همان فقاع یزید لعنت الله علیه بود که آن را برایش آوردند در حالی که سر سفره غذایی بود که در کنار سر حسین (سلام الله علیه) گسترده بودند و آنگاه شروع کرد به نوشیدن آن شراب و خود شخصاً ساقی یارانش بود و به آن ها گفت بنوشیم که این شراب مبارک است و همین که ما نخستین کسانی هستیم که آن را می نوشیم ظاهراً تازه این نوع شراب وارد شام شد و طبق گزارش امام رضا (سلام الله علیه) و این را مبارک می دانست می گفت ما نخستین کسانی هستیم که می نوشیم در حالی که سر دشمن در مقابل ما و زیر میز غذای ما است.
حالا همینجا فقط یک گریزی بزنم که این هایی که سعی می کنند دیدم شبکههای وهابی امسال دفاع کنند از یزید علیه العنه که بگویند بله ابن زیاد یک خطایی انجام داد یزید هم تایید نکرد و بعدش هم خوش خدمتی کرد خدمت کرد احسان کرد به هر حال رفتار حسن نشان داد با اهل بیت (سلام الله علیهم) و آن ها با احترام برشان گردوند این یزید است این یزید است که سر مطهر را قرار داده است بر رویش میز غذا و مشغول شراب خواری بعدش هم تمسخر می کند اباعبدالله (سلام الله علیه) را پدرش امیرالمومنین (سلام الله علیه) را جدش رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) را و بعدش هم تعبیر می کند که این شراب مبارکی است و چون در حالی داریم این را می نوشیم که سر دشمن مقابل ما است و زیر میز غذای ما است و ما با کمال آرامش فکر و قلب مطمئن مشغول خوردن و نوشیدن آن ترجمه امام رضا (سلام الله علیه) است برای مبارکی آن کافی است همین که آرام نشستیم اینجا و داریم این شراب را دشمن را هم به زعم خودش شکست داده ایم این کافی است که ان شاء الله و شراب مبارز است وجود مقدس امام رضا (سلام الله علیه) که به هر حال صحنه دیگری را از صحنه شوم حضور سر مطهر اباعبدالله (سلام الله علیه) در مجلس یزید ترسیم کرده است.
و آیا این ها کافی نیست برای اثبات عرض کنم که خبث باطن این شخص شود که جراتی کسانی جرات می کنند می آیند و سعی دارند که یزید را تقدیس کنند تطهیرش کنند و عرض شود که مسئله حادثه کربلا را به عنوان خطایی از خطاهای ابن عرض کنم که ای کاش ای کاش این صحنه در روایت هم نیست آرزو می کند ای کاش این صحنه در غیاب حضور اسرا انجام گرفته باشد و خیلی صحنه دردناکتر می شود که مقابل چشمان اسرا عرض کنیم که یزید چنین رفتاری را کند و غذا بخورد آبجو بنوشد در محضر اسرا و جسارت به این شکل اباعبدالله (سلام الله علیه) داشته باشد.
مجری:
خیلی سخت است واقعا این مطالب را گفتنش ما که اینجا می شنویم واقعاً قلبمان به درد می آید دیگر وظیفه ما در رسانه این است که بتواند این ها را بیان کنیم و آگاهی برسیم مانند مانند سلام خدا بر قلب حضرت زینب (سلام الله علیها ) .
استاد: جباری
بله همین است زینب (سلام الله علیها ) عمری نکرد مشغول تاریخ نیمه رجب سال دوم بعد از حادثه عاشورا و که دق نکند زینب (سلام الله علیها) و همین مقدار هم تحمل کند لذا طبیعتاً حضرت (سلام الله علیها) را باید شهیده دانست.
مجری:
سخت است دیگر مثلا از این طرف می خواهد آن صبرش را نشان بدهد جلوی دشمن سر خم نکند آن دردهایش مخفی کند در دل خودش بروز ندهد.
استاد: جباری
یا امام سجاد (علیه السلام) در طول مدت سی و چهار سال تقریبا بعد از حادثه عاشورا مکرر می گریست و اشک می ریخت و می سوخت و صحنه های مختلف دردناک سخت است یعنی ما باید عرض کنم که به هر حال افزون بر خواندن این گزارش ها افزون بر شنیدن این گزارشها باید تصور کنیم خودمان را به عنوان جا بگذاریم به عنوان یکی از بقایای حادثه یکی از اسارت واقعا برای انسان عادی اصلا که فرض کن پدرش برادرش امثال این ها مثل امام حسینی (سلام الله علیه) نباشد امام معصوم (سلام الله علیه) نباشد سبط پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نباشد فرد عادی شرایط امروز امثال این ها یک فرد عادی اگر با پدرش برادرش مسلمانها چنین کاری را انجام بدهند او را به آن وضع فجیع به شهادت برسانند بعدش هم سر جدا شده است.
را همراه آن ها حمل کنند و به اسارت ببرند به قصد به ذلت کشاندن این ها را حمل کنند بعدش هم در چنین مجلسی حضور دهند ای کاش همه اسرا مرد بودند باز کمتر انسان می سوخت اما زنانی باشند که این ها در اوج عفاف هستند در اوج حجاب هستند در اوج عرض شود که تحفظ از نامحرم هستند ما رفتیم کارهای احساسات این ها جریحهدار می شود بله ببینید حضرت زینب (سلام الله علیه) یک چیزی ما داریم که بعضاً حجاب لازم است جز وجه و کفین که مجاز شمرده شده است اما اهل بیت (سلام الله علیهم) بوده است که در حالی که صورت را هم سعی می کردم بپوشاند و چقدر سخت است شهر به شهر به گونهای سیر بدهند که حضرت زینب (سلام الله علیه) توصیف می کند دیگر به یزید اعتراض کرد:
أمِنَ العَدلِ یَابنَ الطّـُلَقاˈءِ تَخدیرُکَ حَراˈئِرَکَ وَ إماˈءَکَ وَ سَوقُکَ بَناتِ رَسولِ اللهِ (ص) سَبایاˈ؟!قَد هَتَکتَ سُتُورَهُنَّ، وَ أبدَیتَ وُجوُهَهُنَّ،تَحدوبِهِنَّ الاَعدˈاءُ مِن̉ بَلَدٍ اِلیˈ بَلَدٍ، وَ یَستَشرِفُهُنَّ أهلُ المَناˈهِلِ وَ المَناˈقِلِ، وَ یَتَصَفَّحُ وُجُوهَهُنَّ القَریبُ وَ البَعیدُ، وَ الدَّنِیُّ وَ الشَّریفُ، لَیسَ مَعَهُنَّ مِن رِجاˈلِهِنَّ وَلِیٌّ، وَ لاˈ مِن حُماِهِنَّ حَمِیٌّ.
ای فرزند آزاد شدگان (یابن الطلقاء)! تو بانوان و کنیزانت را در پس پرده قرار داده ای ،در حالی که دختران رسول خدا(ص) در مقابل همگان قرار دادند.حرمت ایشان هتک شده و با صورت های باز،آن ها را شهر به شهر چرخاندند و هر کس و ناکسی آن ها را دید و کسی از آن ها حمایت نکرد.
مقتل خوارزمى، ج 3، ص 71-74؛ بلاغات النساء، ص 31-33
قبلاً برای حضرت زینب (سلام الله علیه) چقدر سخت است که تو زنان کنیزان در پس پرده قرار بدهی اما سوق بدهی حرکت بدهی دختران پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و حریم پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را شهر به شهر در حالی که سطورهن سطری حجاب حجاب به معنای کجاوه پرده چادر این ها نداریم که چادر از سر این ها را برده باشند.
و بدون چادر این ها بدون سطر حرکت بدید وجوه نه در حالی که چهرههایشان پیدا است چهره هایشان در حالت عادی می پوشند گاهی به بعضی از بانوان دختران از بستگان یا غیر آن ها عرض می کنم که درست است که بحث استثنای وجه و کفوین برای اینکه حرجی بر زن نباشد از قرآن استفاده می شود سوره مبارکه نور آیه سی و یک:
وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا ۖ وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ ۖ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاءِ ۖ وَلَا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِنْ زِينَتِهِنَّ ۚ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ
و به زنان با ایمان بگو چشمهای خود را (از نگاه هوسآلود) فروگیرند، و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را -جز آن مقدار که نمایان است- آشکار ننمایند و (اطراف) روسریهای خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود)، و زینت خود را آشکار نسازند مگر برای شوهرانشان، یا پدرانشان، یا پدر شوهرانشان، یا پسرانشان، یا پسران همسرانشان، یا برادرانشان، یا پسران برادرانشان، یا پسران خواهرانشان، یا زنان همکیششان، یا بردگانشان [=کنیزانشان]، یا افراد سفیه که تمایلی به زن ندارند، یا کودکانی که از امور جنسی مربوط به زنان آگاه نیستند؛ و هنگام راه رفتن پاهای خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانیشان دانسته شود (و صدای خلخال که برپا دارند به گوش رسد). و همگی بسوی خدا بازگردید ای مؤمنان، تا رستگار شوید!
نور (24):31
وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا این در واقع برای این است که دچار حرج نشود اگر قرآن مقدر می کرد که چون همه بدن زن زینت است صورت دست امثال این ها اما اینکه استثناء کرده است وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا منها که در روایت دارد فرمودند وجه کفین اما سیره زنان در صدر اسلام سیره زنان اهل بیت (سلام الله علیهم) این بوده است که جوان هستند دیگر جوانها دختران جوان زنان جوان حتی الامکان روگیری داشتند.
کل صورت چهره کاملاً در مرعا و منظر نامحرم نباشد نقاب گاهی داشتند حتی من الان یادم آمد
مجری:
حتی از حضرتعالی این را یاد گرفتیم در قبل از اسلام هم بوده است بحث یکی از جنگ های فجار از شما یاد گرفتم که آنجا اصلا قبیله هایشان به جان هم افتادند چه برسد.
استاد: جباری
آدرسی عرض کنم عزیزان بیننده که اهل مطالعه هستند مرحوم علامه سید جعفر مرتضی عاملی در جلد چهارده است جلد چهارده الصحیح من سیره النبی الاعظم که می رسد به حوادث سال پنجم و ششم که بخشی از آیات حجاب در سال پنجم نازل شد سوره احزاب در آن سال نازل شد آیه پنجاه و نه به بعد سوره احزاب درباره دو سه آیه است درباره حجاب:
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا
اي پيامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤ منان بگو جلبابها (روسري هاي بلند) خود را بر خويش فرو افكنند، اين كار براي اينكه (از كنيزان و آلودگان) شناخته شوند و مورد آزار قرار نگيرند بهتر است و (اگر تاكنون خطا و كوتاهي از آنها سر زده) خداوند همواره غفور و رحيم است.
احزاب (33):59
به زنان دختران و زنان مومنان ای پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بگو که چادر ها را به خودشان بپیچند نزدیک کنند ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ علامه سید جعفر مرتضی عاملی یادم می آید بیش از پانزده شانزده شاید نزدیک هجده شاهد تاریخی می آورد برای اینکه زنان در صدر اسلام این ها حتی متنقبه بودند نقاب هم می زدند چهره هایشان آشکار نباشد نمی گویم الزام است چون حج الامکان به هر حال در تاسی بسیار زنان صدر اسلام به خصوص اهل بیت (سلام الله علیهم) که زنان را داشته باشند و چقدر فاصله است میان این حضرت زهرا (سلام الله علیه) و اهل بیت (سلام الله علیهم) و حضرت زینب (سلام الله علیه) که اعتراض به یزید می کند که به گونه ای وَ أبدَیتَ وُجوُهَهُنَّ، چهره هایشان را آشکار کردی و بین آنچه که متاسفانه امروزه در جامعه ما متوجه می شود کسانی گام در مسیر گذاشتند که آیات حجاب را هر آنی زیر پا می گذارند این دختران و زنان محترمهای که به هر حال توجه ندارند تحت تاثیر تبلیغات سو فرهنگ غرب قرار گرفتند. و متاسفانه متاسفانه با هزاران تاسف کسانی در داخل گاهی این لباس هم تنشان است اما متاسفانه از روی جهالت عرض کنم هر چه که می گویند بله شما چرا مثلاً بحث حجاب را چه می کنید امثال این ها خیلی بدتر است.
مجری:
خیلی ممنون استاد جباری عزیز یک صحنه هم یادم آمد که شما باز ترسیم کرده بودید فکر می کنم امام کاظم (سلام الله علیه) امام رضا (سلام الله علیه) به ام احمد بود مصیتی خوانده است برای آیندهای که هنوز نیامده است حساب کنید آنجا دارد می گوید فرزندان کسی خاندان تواند حالا چه برسد به قضیه.
استاد: جباری
ام احمد مادر همان شاهچراغ احمد بن موسی (سلام الله علیهما) است امام رضا (سلام الله علیه) فرمود امام کاظم (سلام الله علیه) فرمودند که به هر حال بعد از من تو ناچار خواهد شد چهره تو باز کند از آن جریان تعبیر ناخلق به هر حال این ها امام رضا (سلام الله علیه) در آن وصیت نامه امام کاظم (سلام الله علیه) اعتراض کردند و یکی از شهود ام احمد بود و قاضی برای اینکه معلوم شود این ام احمد ملزمش کرد که خود این نشان می دهد که بله خیلی سخت است اهل بیت (سلام الله علیهم).
مجری:
استاد خیلی ممنونم مباحث خیلی خوبی ارائه شد یک خورده هم سخت و سنگین بود یک میان برنامه ببینیم فضا را عوض کنیم برگردیم در خدمت عزیزان بیننده منتظر ما باشید بعد از میان برنامه.صلی الله علیک یا اباعبدالله صلی الله علیک یا مولای یا صاحب العصر و الزمان بمصاب جدک الحسین (سلام الله علیه) عزیزان بیننده همچنان با برنامه آیینه تاریخ در خدمت شما هستیم و از محضر جناب آقای دکتر جباری متخصص در مسائل تاریخ و سیره بهره مند هستیم بله شما می توانید تماس بگیرید با تلفن های که زیرنویس شده است دوست عزیز تماس گرفتند آقای امیر از گلستان در خدمت این دوستمان باشیم که سوالات ایشان را بشنویم استاد عزیز دوست عزیزمان آقای امیر آقا سلام وقت شما بخیر در خدمت شما هستیم.
بیننده
سلام بر استاد گرامی و مجری محترم خدا قوت بده سلامت باشید علیکم السلام و رحمت الله واقعا از برنامههای خوبتان صمیمانه تشکر می کنم چهار سوال داشتم اگر پاسخ بدهید ممنون می شوم سوال اول چرا در جنگ بنی قریظه یا جنگ بنی نظیر حدود هفتصد نفر کشته داده شد تعداد واقعی واقعی این جنگ چقدر بوده است و علت اصلی این کشتار چی بوده است سوال دو علت تعدد زوجات پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) چیست؟ و آیا پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از ام المومنین عایشه هم فرزند داشت اگر نداشت چرا سوال سه قانون اسلام در گرفتن اسیر چیست و قانون امروز جهان در گرفتن اسیر چیست آخرین سوالم آیا ابراهیم نخعی عاقبت بخیر شد با تشکر از زحمات شما و عوامل پشت صحنه التماس دعا دارم خداحافظ شما.
مجری:
خیلی متشکرم جناب آقای امیر آقای عزیز البته ما به تفصیل در برنامه گذشته حضرت استاد زحمت کشیدند در سوالاتی که شده بود بنی قریظه را تفسیر توضیح دادند حالا استاد در خدمت شما هستیم ابتدا در مورد اینکه آیا واقعا هفتصد نفر یا من یادم می آید که این بحث کردیم قبلا در خدمت شماییم.
استاد: جباری
بله بحث که مطرحی است به لحاظ اینکه یهود لعین که به هر حال یهود شرور حالا در میان کلیمیان و یهودیان هستند در کشور خودمان هم هستند و این ها همزیستی مسالمت آمیز دارند اما آنهایی که عنود و شرور و دشمنی به هر حال زیادی با اسلام به سر بردهاند و می برند این ها خیلی دامن می زنند به این شبهه و مظلوم نمایی می کنند مثل هولوکاست که سعی می کنند مظلوم نشان دهند خودشان را خیلی در قصه بنی قریظه هم به همین ترتیب و چون ببینید حالا چون سوال دیگری هم داشتند بنی قریظه که چرایی این قتل آن ابتدا اشاره می کنم بعد تعداد را.
چرایی این مشخص است کسی از وسط وارد تاریخ صدر اسلام شود طبیعتاً این شبهه برایش پیش می آید یعنی یک دفعه وارد سال پنجم هجری شود ببیند که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) با یهود بنی قریظه درگیر شده است بعد اسیر شدند دستور مثلاً قتل را داده است بر اساس حکمیت که انجام شد اما اگر تاریخ اسلام را با هم ببیند و پیشینه را مطالعه کند طبیعتاً این شبهه پیش نمی آید چرا چون رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) وقتی که وارد مدینه شدند با قبایل یهودی ساکن مدینه پیمان بستند یک پیمان عمومی با عموم اهل مدینه از جمله یهودیان یک پیمان خاص آن پیمان خاص سندش هم یادم است مرحوم طبرسی صاحب اعلام الوراء قرن ششم در اعلام الوراء اشاره می کند که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) با آن سه طایفه به صورت خاص پیمان بستند پیمان چی بود که همزیستی مسالمت آمیز داشته باشیم نه شما کاری به مسلمانها داشته باشید نه مسلمان ها به شما شما کنیسه هایتان را داشته باشید این آزادی اسلام است که در دل مرکز اسلام در مدینه حکومتی برپا شده است با این وجود یهودیان اجازه دارند در کنیسه های خودشان عبادت کنند کارشان کنند زندگیشان داشته باشند مشروط به اینکه کاری به کار مسلمان نداشته باشند اذیت نکنند و اگر خطری مدینه را تهدید به عنوان ساکنان آمده بودند در کنار مسلمان ها ایفای نقش کنند.
و دفاع کنند و این ها چیزی طلب زیادی نیست در حالی که متاسفانه یک به یک هر سه طایفه خیانت کردند یکی پس از دیگری و بدتر بدتر طایفه اول بنی قینقاع بودند در سال دوم خیانت کردند و الان متعرض مسلمانان در بازار زرگری آنها زن مسلمان رفته است اتفاقاً یکی از شواهد تاریخی نقاب همین است که اینجا هم باز همین نقل شده است در جریان بنی قینقاع زن مسلمان رفته است در بازار زرگری یهودیان نشسته روی زمین دارد به هر حال آن کالا را چه می کند بررسی می کند از جوان های یهودی متعرض این شدند خواستند در نقاب از چهره بردارد و این ها و او حاضر نشد از پشت دامان لباس ها را با خاری دوختند و قسمت بالای لباسش که زن بلند شد بدنش پیدا شد فریاد استغاثه بلند کرد و یک مسلمان آنجا غیرتمند دید که یک چنین تعرضی به زن مسلمان کرد آمد سراغ آن یهودی و درگیر شدند و کشته شد آن یهودی یهودیان ریختند سر یک مسلمان، مسلمان را کشتند و بعد خبر به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) رسید به این ها فرمود که خلاف عهد و پیمانی است که شما بستید تعرض به زن مسلمان کردید به جای عذرخواهی آمدند رفتند داخل قلعهشان شروع کردند.
رجز خوانی که شما به اشتباه افتادید تازه جنگ بدر تمام شده بود در بدر مشرکان اهل مکه را شکستید ما اهل حرب و جنگ هستیم اهل جنگ هستیم خلاصه رفتند داخل قلعه شان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) محاصره کرد مدت این ها را بعدش هم ناچار از تسلیم شدند پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) اجازه هجرت به آن ها داد دیگر مجازات بیش از این باید می کرد که از مدینه خارج شوند رفتند این سال دوم بود بعد از جنگ بدر رسید سال چهارم جریان بنی النظیر طایفه دیگر این ها پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بعد از واقعه بئر معونه و جریانی دارد که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) برای اینکه خون بهای دو نفر از بنی عامر که به دست مسلمان کشته شده بودند حالا شاید پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) برای امتحان این ها در واقع رفتند و نزد بنی نظیر که این ها مشارکت کنند در پرداخت آن خون بها این ها گفتند عجب فرصت خوبی است زیر دیوار نشسته است کسی را مأمور کردند که از بالا سنگ آسیاب بزرگ رها کند بر سر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) له شود زیر این سنگ و از طریق جبرئیل پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) مطلع شد و بدون اینکه به کسی چیزی بگوید راهی مدینه شد و دوباره محاصره کرد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) قلعه بنی نظیر را و این بار هم در جریان در سوره حشر جریانش اشاره شده است باز با رافت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) برخورد کرد در حالی که باید مجازات شدیدتر می کرد حداقل سرانشان که این تصمیم گرفته بودند باید اعدام می شدند.
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) اجازه با وساط عبدالله ابن ابی اجازه خروج به آن ها داد دوباره رفتند در خیبر لانه کردند رسید سال پنجم که نیروهای احزاب آمدند مشرکان و ده هزار نیرو آمدند مدینه را محاصره کردند اینجا باید این ها طبق قرار همراهی با مسلمانان کنند همین یهود بنی نظیری که سال چهارم پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) با رافت برخورد کرد رفتند در خیبر رهبرشان حیی بن اختب مخفیانه آمد در بنی قریظه و این ها را تحریک کرد که فرصت خوبی است احزاب آن طرف خندق شما اینجا با هم شما از پشت حمله کنید به مسلمان ها آن ها هم از آن طرف تحریک کرد و همین کار را بنا شد کنند که خوب ما تفسیری کرد به هر حال قتل عمرو ابن عبدود آن امداد الهی بلاخره احزاب ناچار شدند که رها کنند مدینه را پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) با این ها چه کند یهود بنی قریظه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) چه کند یعنی خیانتی بعد از آن دو خیانت و خیانت بالاتر در حدی شده بود این به هر حال ایجاد ناامنی بنی قریظه در مدینه که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) ناچار شد زنها و بچهها را داخل قلعههایی قرار بدهد نگهبان بگذارد چند صد نفر نیرو در مدینه گشت بدهند شب و روز که مبادا یهود بنی قریظه متعرض زنان و بچهها شوند این ها که باید می آمدند کنار مسلمان ها همراهی می کردند با این ها چه کند با این وجود چون که قبیله اوس با این ها هم پیمان بودند طلب کردند که سعد بن معاذ که رئیس اوس است باید حکم شود بعد از اینکه بعد از احزاب پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) قبیله بنی قریضه محاصره کردند.
قلعه بنی قریظه را تصورشان بود که چون با این ها از زمان جاهلیت ما هم پیمان بوده ایم پس سعد بن معاذ به نفع ما حکم می کند سعد هم خیلی با حریت و مردانگی گفت که امروز سعد به هر حال حکم خواهد کرد که رضای الهی در طبق تورات خودشان حکم کرد این خیلی نکته مهی است در تورات است که اگر کسی چنین خیانتی کرد را اسیر شدند مردانشان کشته شوند و زنان و کودکانشان اسیر شوند که این کار انجام شد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) تکبیر گفتند فرمود این حکمی که در آسمان ها مورد تایید الهی است امضای الهی است و بنا شد همین انجام شود منتها بحث تعداد است چون در صدر اسلام یک جامعه آماری دقیقی وجود نداشته است در مجموعه معمول حوادث چرا چون نبوده است که کسی بیاید آمار بگیرد از نزدیک هزار نفر نقل شده است هفت هشت ده نقل هستند تا به صد و اندی مرحوم علامه سید جعفر مرتضی عاملی صد و اندی و تایید می کنند باز این دلیل قلعه بنی قریظه که آثار و بقای موجود است آنجا اصلاً مشخص است گنجایش چنان جمعیتی ندارد که هزار مرد جنگی داشته باشد هفتصد مرد جنگی داشته باشد چون آمار از نهصد و خوردهای است هشتصد و خورده می آید پایین تا چهارصد و خورده ای ایشان می گوید بین صد و پنجاه تا دویست نهایتاً باید مرد جنگی داشت چرا چون کل جمعیتشان بین هفتصد و پنجاه تا هزار نفر حدودی هم بوده است با زن و بچه زیاد داشتدن چهار پنج بچه بوده است و مرد جنگی همین صد و اندی بوده است مستحق قتل بودند.
چرا چون اگر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) ترحم به این ها حمل می کرد سال قبل ترحم کرده است بود حیی ابن اختب به اصطلاح رفت در خیبر لانه کرد دوباره آمد سال بعد این خیانت را کرد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) عدالت بنا نیست که چنین باشد که همواره مشمول رحمت باشد چرا چون ترحم بر پلنگ تیز دندان می شود و خواهند گفت که ما هر غلطی خواستیم می کنیم اینکه آخر خواهد بخشید عدالت اینکه وأشد المعاقبين في موضع النكال والنقمة، باشیم و ارحم الراحمين في موضع العفو والرحمة اینجا جای نکال و نقمه بود باید درسی می شد و لذا قتل این ها کاملا به جا بود طبق حکم خودشان بود طبق حکم الهی بود تعداد هم این چنین نیست که و به هر حال یک پنجم آن آمار کل جمعیت است این در ارتباط با اجمالا طبیعتاً از همین سوال استخراج شده است که حکم گرفتن اسیر در اسلام چی است مسئله اصلی ببینید کتابهایی درباره اش وجود دارد کتاب اشاره کنم مسئله بردهداری در اسلام از جناب آقای احمد رضا عرب ابو زید آبادی چون این کتابی که تدوین شد موسسه امام خمینی چاپ کرد پایان نامه ارشد ایشان بود من خودم راهنما بودم در این پایان نامه چاپ کرده است کتاب خوبی است و غیر از این کتابهایی است و پاسخ داده شده است به شبه بحث اسیر در دوره جاهلیت و حتی بعد از جاهلیت امروزه در کشورهای مختلف در غرب و امثال این ها سابقه برده داری در تاریخ وجود داشته است به طرق مختلف برده می گرفتند کسی بدهکار بود نمی توانست بدهد باید برده می شد در راه دارد می رود در عرب جاهلی هم بوده است می آمده استاسر نفسک نفست را اسیر کن یا راضی می شد یا باید جانش را می داد بعد می شد برده و امثال این ها اما اسلام فقط یا اینکه در جنگ اسیر می شد اسلام فقط یک مسیر را تجویز کرده است به عنوان بهترین مسیر آن چیه فقط در جنگ اسلام و کفر نه جنگ دو طایفه مسلمان و لذا تصور مسلمانها در اولین درگیری مسلمانها با هم کجا بود جمل بود دیگر در جنگ جمل مسلمانها با تصور اینکه انجام می شود اسیر گرفت به امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) می گفتند که ما باید اسیر بگیریم شکست خورده حضرت (سلام الله علیه) فرمود که اگر اینطوره عایشه سهم کدام یکی از شما ها می شود؟ متوجه شدند که همسر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) که نمی شود اسیر گرفت عایشه اسیر جنگ جمل بود فقط اسیر گیری در اسلام در مواجهه اسلام و کفر است.
اسیر مشرک اسیر کافری به دست مسلمانها بیفتد سه چهار معامله با این می شود کرد امروزه مثل داعش بیا همه را اعدام کنیم یک گلوله به سرش بزند سرش را ببری و اعدام کنی این کار می کرد در قدیم هم همینطور بوده است یا می آید باید به قتل برسانیم یا زندانیش کنی یا آزادش کنی یعنی راه چهارم که اسلام پیشنهاد کرده است کشتن که سزاوار نیست زندانی کردن وبال در یک جایی چه کنیم آزادش کنیم دوباره به جبهه کفر می پیوندد پس چه کارش کنیم تزریق کنیم به خانه های مسلمان ها به عنوان برده و اسیر به عنوان برده غلام کنیز برود در خانه های مسلمان ها و در واقع وارد مکتب خانه شود آشنا می شود با آن توصیههای انسان دوستانهای که اسلام کرده است نسبت به معامله با اسیر داریم در تاریخ که یکی از این اسیران می گوید که من رفتم به خانه یکی از مسلمان ها من داخل شدم غذای بهتر را به من می دادند غذای پستتر را خودشان می خوردند.
امام رضا (سلام الله علیه) من مکرر این نقل را عرض می کنم که سر سفره که همین غلامان می آمدند می نشستند آن سفره :
عَبدُ اللّه ِ بنُ الصَّلتِ عَن رَجُلٍ مِن أهلِ بَلخَ : كُنتُ مَعَ الرِّضا عليه السلام في سَفَرِهِ إلى خُراسانَ، فَدَعا يَومًا بِمائِدَةٍ لَهُ، فَجَمَعَ عَلَيها مَوالِيَهُ مِنَ السّودانِ وغَيرِهِم ، فَقُلتُ : جُعِلتُ فِداكَ ، لَو عَزَلتَ لِهؤُلاءِ مائِدَةً ، فَقالَ : مَه ! إنَّ الرَّبَّ تَبارَكَ وتَعالى واحِدٌ وَالاُمَّ واحِدَةٌ والأَبَ واحِدٌ ، وَالجَزاءَ بِالأَعمالِ .
عبداللّه بن صلت به نقل از مردى از اهل بلخ مى گويد: در سفر امام رضا عليه السلامبه خراسان، همراه ايشان بودم. روزى دستور داد برايش سفره بگسترانند و همه غلامان خود را از سياه گرفته تا ديگران بر سفره گرد آورد. عرض كردم: قربانت گردم، كاش، سفره ايشان را جدا مى كردى. امام عليه السلامفرمود: دست بردار، خداوند تبارك و تعالى يكى است و پدر هم يكى و مادر هم يكى و پاداش به اعمال است.
خدایمان یکی است پدرمان حضرت آدم (سلام الله علیه) مادرمان حضرت حوا (سلام الله علیها) یکی است جزا هم با اعمال محاسبه پاداش چه فرقی است این اسیر وقتی که چنین رفتاری از معصوم (سلام الله علیه) می بیند طبیعتاً راغب به اسلام می شود لذا در میان آنان شیعه زیاد بود همین موالی ایرانی که این ها اسیر گرفته می شدند آورده در فتوحات از میان این ها شیعه خیلی پیدا شد در کوفه و غیره :
عن عبّاد بن عبد اللّه الأسديّ قال: كنت جالسا يوم الجمعة و عليّ عليه السّلام - يخطب على منبر من آجر و ابن صوحان جالس فجاء الأشعث فجعل يتخطّى النّاس فقال: يا أمير المؤمنين غلبتنا هذه الحمراء على وجهك فغضب. فقال ابن صوحان: ليبيّن اليوم من أمر العرب ما كان يخفى؛ فقال عليّ عليه السّلام: من يعذرني من هؤلاء الضّياطرة يقيل أحدهم يتقلّب على حشاياه ،و يهجّر قوم لذكر اللّه؟! فيأمرني أن أطردهم فأكون من الظّالمين؟ و الّذي فلق الحبّة و برأ النّسمة لقد سمعت محمّدا صلّى اللّه عليه و آله يقول: ليضربنّكم و اللّه على الدّين عودا كما ضربتموهم عليه بدءا.
عباد بن عبدالله اسدي مي گويد: من روز جمعه اي در مسجد نشسته بودم و علي عليه السلام بر فراز منبري از آجر خطبه مي خواند و «ابن صوحان» در پاي منبرش نشسته بود. «اشعث» آمد و پا برگردن مردم مي گذاشت و مي گذشت تا نزديک آن حضرت رسيد، و چون روبروي آن حضرت قرار گرفت، گفت: «يا أميرالمؤمنين غلبتنا عليک هذه الحمراء»؛ اي اميرمؤمنان! اين سرخ رويان (يعني: ايرانيان) در نزديکي به تو بر ما غلبه کرده اند و جلو روي شما بر ما (عربها) چيره شده اند و مقربان درگاه حضرتت گرديده اند و تو جلو آنها را نمي گيري!!!آن حضرت از شنيدن اين سخن خشمناک شد و پاي خود را محکم به منبر کوبيد، تا اينکه «ابن صوحان» گفت: ما را با اين مرد (ابن اشعث) چکار آنگاه گفت: بطور مسلم امروز علي عليه السلام سخني خواهد گفت که پرده از چهره ي عرب بردارد و نشان خواهد داد که عرب چکاره است. امروز علي عليه السلام سخني خواهد گفت که آنچه نهانست آشکار شود و براي هميشه در خاطره ها بماند.آنگاه علي عليه السلام فرمود: چه کسي است که عذر مرا از اين شکم گنده هاي بي فايده بخواهد، (يعني مرا از شر اينگونه افراد خلاص کند) که خودشان در بستر نرم استراحت مي کنند، و مانند حيوانات و چهارپايان درازگوش اينطرف و آن طرف ملق مي زنند و يکي از آنها (بعنوان نمايندگي از ديگران) پيش مي آيد و در حالي که بر روده هاي خود زير و رو مي شود (يعني: بقول معروف از باد شکم سخن مي گويد)و مردمي هم (يعني موالي و ايرانيان) آفتاب مي خورند و روزهاي گرم بخاطر خدا فعاليت مي کنند و او (يعني اشعث)به من فرمان مي دهد که من آنها را (يعني: موالي را) از خود برانم و از نزد خويشتن دورشان سازم تا از ستمکاران باشم!!!. سپس فرمود:أما والذي فلق الحبة و برء النسمة لقد سمعت محمدا صلي الله عليه و اله يقول: ليضربنکم و الله علي الدين عودا کما ضربتموهم عليه بدءا قسم به پروردگاري که دانه را شکافت و گياه را روياند و انسان را آفريد، من خود از پيغمبر اکرم صلي الله عليه و اله شنيدم که مي فرمود: بخدا قسم همچنانکه شما در ابتداء کار، با ايرانيان بخاطر اسلام خواهيد جنگيد، بعد ايرانيان، بخاطر تازه شدن اسلام و حمايت از دين با شماها خواهند جنگيد.
شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد ج 19، ص 124، ط -مصر، والغارات ج 2، ص 498، چاپ انتشارات انجمن آثار ملي، و کامل مبرد ج 2، ص 53، ط مصر سال 1339، و غريب الحديث ج 3، ص 474.
بخاطر همین نوع رفتار امیرالمومنین (سلام الله علیه) بود اشعث بن قیس اعتراض می کرد به امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) چقدر میدان می دهی به ایرانیان به بردگان ایرانی چقدر میدان می دهی حضرت (سلام الله علیه) فرمود که ساکت باش می خواهی به تن پروران مثل تو میدان بدهم که زیر آفتاب می نشیند در سایه می نشیند می دید و شکم چری می کنید و این ها حضرت علی (سلام الله علیه) تشری به اشعث بن قیس آمد.
به این ها و لذا بحث فلسفه اسیر گیری در اسلام چنین چیزی است و از یک طریق و آن اسارت در جنگ اسلام از چند طریق آزادی بر شما مقرر کرده است بحث مکاتبه در فقه مطرح شده است تدبیر مطرح شده است که تعریف خودش را دارد و بحث ثواب آزاد کردن اسیر این خیلی مهم است در حدی که در روایات است اگر می خواهند عظمت یک فعلی را که عبادتی را ترسیم کنیم مثل آزاد کردن یک بنده در راه خدا و چقدر اهل بیت (سلام الله علیهم) از گرفتن یعنی در واقع همان طور که عرض کردم یک کانالی است در واقع وارد کردن این اسرا که مشرک به خانه های مسلمان ها تعلیم و آشنایی با اسلام از آن طرف آزاد شوند بهترین راهی بوده است که اسلام ترسیم کرده است برای بحث اسیر و برده.
مجری:
حالا دیگر آن رفتارهایی که چقدر مهربانانه.
استاد: جباری
مقابل مکتب اهل بیت (سلام الله علیهم) جناب عمر بدترین رفتار با این اسیران کرده است مقرر کرده بود ایرانی ها نباید در مدینه ساکن شوند مقرر کردند عربها نباید به این ایرانی ها زن بدهند ایرانی می گویم چون که عجم ها خیلی بیشتر بودند. عجمهای اسیر و مردم و این ها انقدر تحقیر می کرد جناب سلمان را تحقیر می کرد چرا چون ایرانی است غیر عجم عرب است و عرض کنم که اصلاً شاید یکی از عواملی که لولو کینه او را تحقیرها بود فهمیدم در دوره بنی امیه به گونه شده بود این فرهنگ اجتماعی که می گوید یک ارباب عرب از بازار با خریدش خارج می شد یک برده ای را می دید می گذاشت زمین بارش آن باید مثل عبد مطیع دنبالش حرکت می کرد این تحقیرها کجا و آن معامله اهل بیت (سلام الله علیهم).
مجری:
بله حتی من دیدم با یکی از برادران اهل سنت که از مولویان اهل سنت ایران هم بود برخورد کردیم که نماز داشت می خواند جلوش یک نفر رد شد می گفت نمازم باطل شد چون ما در فقه مان داریم که یک عجم از مقابل نماز گذار رد شود نماز باطل است این خیلی عجیب است و سندش هم همان رفتار عمر بن خطاب است فرهنگی است فرمودید و سوالی داشتند تعدد زوجات پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) علت این را خواستند و اینکه آیا از عایشه هم فرزنددار شدند یا خیر؟
استاد: جباری
دومی که خیر از عایشه فرزند دار نشدند قطعی تاریخ است نکته اول هم یک بحث مفصل است اجمالی عرض کنم که ببینید رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) اگر نعوذ بالله آنچنان که شبکههای دین ستیز و مستشرقان و دشمنان اسلام ترسیم می کنند نعوذ بالله دنبال حرمسرا بود و تعدد زوجات به آن معنا باید سن جوانی این کار انجام می داد در مکه مکرر پیشنهاد می شد به حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) که بیا با دختران جوان ازدواج کن دستت زحمتت بکشد تا زمانی که حضرت خدیجه (سلام الله علیها) در قید حیات بود تا پنجاه سالگی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) فقط با حضرت خدیجه (سلام الله علیها) ازدواج کرد تمامی ازدواجهای پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در آن ده سال آخر عمرش است یعنی بعد از پنجاه سال دیگر در سنی که دیگر از میانسالی گذشته است سن کبر سن است چرا این هر کدام فلسفهای دارد.
فقط اینجا اجمال این نکته را عرض کنم که انقدر زنان و افراد طالب بودند که وصلت با پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) داشته باشند که خداوند متعال در سال هشتم می آید به هر حال ازدواج دیگری برای پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) ممنوع کرد چرا نهی می کرد که خود آن حضرت (صلی الله علیه و آله و سلم) ولع بین ازدواج بلکه برای اینکه مردم را این دیگر ممنوع شده است پیشنهاد ندهید دیگر زنهام آمدند تعبیر قرآن:
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَحْلَلْنَا لَكَ أَزْوَاجَكَ اللَّاتِي آتَيْتَ أُجُورَهُنَّ وَمَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ مِمَّا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَيْكَ وَبَنَاتِ عَمِّكَ وَبَنَاتِ عَمَّاتِكَ وَبَنَاتِ خَالِكَ وَبَنَاتِ خَالَاتِكَ اللَّاتِي هَاجَرْنَ مَعَكَ وَامْرَأَةً مُؤْمِنَةً إِنْ وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرَادَ النَّبِيُّ أَنْ يَسْتَنْكِحَهَا خَالِصَةً لَكَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ ۗ قَدْ عَلِمْنَا مَا فَرَضْنَا عَلَيْهِمْ فِي أَزْوَاجِهِمْ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ لِكَيْلَا يَكُونَ عَلَيْكَ حَرَجٌ ۗ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا
ای پیامبر! ما همسران تو را که مهرشان را پرداختهای برای تو حلال کردیم، و همچنین کنیزانی که از طریق غنایمی که خدا به تو بخشیده است مالک شدهای و دختران عموی تو، و دختران عمّهها، و دختران دایی تو، و دختران خالهها که با تو مهاجرت کردند (ازدواج با آنها برای تو حلال است) و هرگاه زن با ایمانی خود را به پیامبر ببخشد (و مهری برای خود نخواهد) چنانچه پیامبر بخواهد میتواند او را به همسری برگزیند؛ امّا چنین ازدواجی تنها برای تو مجاز است نه دیگر مؤمنان؛ ما میدانیم برای آنان در مورد همسرانشان و کنیزانشان چه حکمی مقرّر داشتهایم (و مصلحت آنان چه حکمی را ایجاب میکند)؛ این بخاطر آن است که مشکلی (در ادای رسالت) بر تو نباشد (و از این راه حامیان فزونتری فراهم سازی)؛ و خداوند آمرزنده و مهربان است!
احزاب (33):50
زنی که خودش را هبه می کند می گوید من اصلا مهریه هم نمی خواهم، می خواهم همسر شما باشم یک چنین فضایی وجود داشت و اما ازدواج عرض کردم فلسفه مختلف داشت مثلا یکی از فلسفه ها ازدواج با زنان شهدا بود چند نفر از این همسران مثل ام سلمه همسر شهید مثلاً حفصه شوهرش از دنیا رفته بود طبق بعضی نقلها ممکن است که به هر حال بر اثر جنگ و این ها بوده است باشد او همینطور عرض کنم که میمونه همینطور زن ها بعضا زن های بیوه همسر شهید بودند برای ترویج این فرهنگ که بی سرپرست نمانند زنان ام سلمه چند فرزند داشت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) با زنی که بیوه است چند فرزند دیگر بعضی از ازدواجها برای یک حکم الهی بود مثل ازدواج با زینب بنت جحش چون در جاهلیت زن فرزند خوانده را عروس واقعی حساب می کردند.
می گفتند با آن فرزند خوانده جای پسر واقعی حساب می کردند با آن زن نمی شود ازدواج کرد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بعد از طلاق زید ابن حارث زینب را طلاق داد به امر الهی به تعبیر سوره مبارکه:
وَإِذْ تَقُولُ لِلَّذِي أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَأَنْعَمْتَ عَلَيْهِ أَمْسِكْ عَلَيْكَ زَوْجَكَ وَاتَّقِ اللَّهَ وَتُخْفِي فِي نَفْسِكَ مَا اللَّهُ مُبْدِيهِ وَتَخْشَى النَّاسَ وَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَاهُ ۖ فَلَمَّا قَضَىٰ زَيْدٌ مِنْهَا وَطَرًا زَوَّجْنَاكَهَا لِكَيْ لَا يَكُونَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ حَرَجٌ فِي أَزْوَاجِ أَدْعِيَائِهِمْ إِذَا قَضَوْا مِنْهُنَّ وَطَرًا ۚ وَكَانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولًا
به خاطر بیاور) زمانی را که به آن کس که خداوند به او نعمت داده بود و تو نیز به او نعمت داده بودی [به فرزند خواندهات «زید»] میگفتی: «همسرت را نگاهدار و از خدا بپرهیز!» (و پیوسته این امر را تکرار میکردی)؛ و در دل چیزی را پنهان میداشتی که خداوند آن را آشکار میکند؛ و از مردم میترسیدی در حالی که خداوند سزاوارتر است که از او بترسی! هنگامی که زید نیازش را از آن زن به سرآورد (و از او جدا شد)، ما او را به همسری تو درآوردیم تا مشکلی برای مؤمنان در ازدواج با همسران پسر خواندههایشان -هنگامی که طلاق گیرند- نباشد؛ و فرمان خدا انجام شدنی است (و سنّت غلط تحریم این زنان باید شکسته شود.
احزاب (33): 37
ما او را به تزویج تو درآوردیم برای اینکه از واجب ریا همسران فرزند خوانده ها را دیگر به عنوان عروس واقعی حساب نشود عملاً پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) ام حبیبه دختر ابوسفیان که مسلمان شده است به همراه شوهرش عبیدالله بن جحش هجرت به حبشه کرد و آنجا شوهر مرتد شده است و به درک واصل شده است در اثر شرب خمر و این ها غریب مانده از این طرف خانه خویش برگردد ابوسفیان و هند و فلان مادرش نبود مادر خوانده اش بود از این طرف هم غریب در پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) باید تکریم در مدینه که دختران جوان بودند ام حبیبه بیوه در حبشه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نامه می نویسد عمر ابن امیه زمری نامه را به نجاشی می گوید اگر راغب بود او را به عقد من در بیاور مشخص است برای تکریم این زنی است که به هر حال دست از خانواده مثل ابوسفیان کشیده است و هجرت کرده است و امثال این ها در جای خودش جای بحث زیاد دارد.
مجری:
دیگر وقتم تمام شده است عاقبت بخیری ابراهیم بن مالک بله.
استاد: جباری
خیر ما خیلی خوشبین هستیم نسبت ابراهیم بحث جداییش از مختار از جهت تاریخی احتمال این است که اخبار خوب به او نمی رسید لذا خبر نداشته است بعدش هم در دوراهی بود چون دو نیرو بودن نیروی بنی امیه و آل زبیر با هر دو نمی توانست بجنگد ناچار به یکی بپیوندد آل زبیر ترجیح داشت نسبت بنی امیه ملحق به مصعب شد در جنگ مصعب با عبدالملک در دو جنگ در عراق کشته شد.
مجری:
خیلی متشکرم آقای دکتر از حضورتان و این دقتی که داشتید سوالات دیگری هم داشتیم ان شاء الله در هفته آینده خصوصاً بهره خواهیم برد خیلی متشکر هستیمیم از دوستانی که تماس گرفتند ان شاء الله که پاسخ سوالاتشان را گرفته باشند تا دیدار دیگر از همه شما التماس دعا داریم و شما را به خدای منان می سپاریم اللهم عجل لولیک الفرج خدانگهدار.