![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
2021 February 25 - پنج شنبه 07 اسفند 1399 | ![]() |
![]() |
![]() |
دانلود صوت قسمت سی و ششم برنامه حبل المتین با کارشناسی آیت الله سیدمحمد حسینی قزوینی بسم الله الرحمن الرحیم تاریخ : 14 دی 1399 موضوع: پاسخ امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) به «اشعث بن قیس» در علت عدم قیام بر ضد غاصبان حکومت برنامه حبل المتین فهرست مطالب این برنامه: برای رد شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) با تمام توان به میدان مناظره بیائید! اگر نسبت به ناموس خود غیرت دارید، باید قدردان ولایت باشید!! پاسخ جالب امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) از علت عدم قیام بر ضد غاصبان حکومت دیدگاه عجیب امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) درباره تکفیر اهل سنت! آیا علمای شیعه معتقد به کفر باطنی اهل سنت هستند!؟ تماس بینندگان برنامه آیا متحصنین خانه امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) بعد از تهدید عمر، بیعت کردند!؟ چرا امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) بعد از به حکومت رسیدن، فدک را برنگرداند!؟ مجری: اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین عجب به عهد رسول خدا وفا کردند فزون ز حد توان بر علی جفا کردند به جای لاله و گل بار هیزم آوردند شرار هدیه به ناموس کبریا کردند هزار مرتبه خشم خدا بر آن امت که قصد سوء تن خانه خدا کردند به جای مزد رسالت زدند فاطمه را نه از خدا و نه ز پیغمبرش حیا کردند عرض سلام و ادب و احترام داریم خدمت همه شما بینندگان عزیز و ارجمند «شبکه جهانی حضرت ولی عصر».همچنین ایام فاطمیه را خدمت امام زمان و تمامی شما شیفتگان حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) تسلیت عرض میکنیم. ان شاءالله که همه ما مشمول شفاعت حضرت صدیقه شهیده باشیم. این ایام هم رحلت حضرت آیت الله مصباح یزدی بود. جا دارد که این مصیبت را به مقام معظم رهبری تسلیت عرض کنیم. همچنین این مصیبت را خدمت همه شما بینندگان عزیز و ارجمند تسلیت عرض میکنیم. یکشنبه شب هست؛ به رسم این شبها با برنامه «حبل المتین» مهمان دیدگان شما هستیم. برنامهای که این افتخار را داریم در محضر حضرت استاد آیت الله دکتر حسینی قزوینی باشیم و ان شاءالله امشب از محضر ایشان هم بتوانیم استفاده ببریم. آیت الله دکتر حسینی قزوینی: سلام علیکم و رحمة الله و برکاته؛ بنده هم خدمت همه بینندگان عزیز و گرامی و دوست داشتنی که بیننده این برنامه هستند و ما را مهمان کانون گرم و باصفای خانواده خودشان قرار دادند، خالصانهترین سلامم را تقدیم میکنم و موفقیت بیش از پیش برای همه عزیزان از خداوند منّان خواهانم. همچنین ایام فاطمیه را به پیشگاه مقدس مولایمان حضرت بقیة الله الأعظم (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) و همه علاقه مندان به خاندان عصمت و طهارت و شما گرامیان تسلیت و تعزیت عرض میکنم. همچنین درگذشت و رحلت عالم بزرگوار، فیلسوف عالیقدر و دانشمند گرانمایه و مخلص نظام جمهوری اسلامی و ذاب در ولایت فقیه، آیت الله مصباح یزدی را هم به پیشگاه مقدس حضرت ولی عصر و مقام معظم رهبری و همه شاگردان و خانواده مخصوصاً برادر عزیزم جناب آقای «محمدی» داماد گرامی ایشان تسلیت عرض میکنم. به جهت اینکه ایام فاطمیه است و ما هم برنامهها و خودمان و شبکه و دین و دنیا و آخرت را بیمه حضرت صدیقه طاهره کنیم، یادی از آن بزرگوار هم میکنیم. بنده با توجه به شعری که عزیزم در مطلع سخنانشان خواندند، به ذهنم آمد این شعر را تقدیم شما گرامیان و هدیه به حضرت ولی عصر (ارواحنا لتراب مقدمه الفداء) کنم. حق بردن و سیلی زدن و سینه شکستن مزد زحمات شب و روز پدرم بود از فضه غم مادر و فرزند بپرسید او شاهد حال من و قتل پسرم بود یک بار فشار در و دیوار مرا کشت قنفذ به خدا باعث قتل دگرم بود ما در قضیه هجوم در منابع معتبر شیعه خواهیم خواند وقتی که علی بن أبی طالب را از خانه بیرون میبردند، حضرت زهرای مرضیه بین «قنفذ» و امیرالمؤمنین فاصله انداخت و مانع شد. «قنفذ» به دستور مولایش آنچنان بر بازوی حضرت صدیقه طاهره با غلاف شمشیر زد. بنده نمیدانم چه اتفاقی افتاد و چه مسائلی پیش آمد، اما در میان بعضی از شعرا عبارتهای خوبی دارد. دلم بهر علی میسوخت چون قنفذ مرا میزد نگاه غربت او بیشتر میداد آزارم ولی با پهلوی شکسته و سینه مجروح و بازوی ورم کرده ساکت نماند. حضرت فاطمه زهرا به طرف مسجد حرکت کرد و امیرالمؤمنین را از دست کسانی که میگفتند: «قالوا إذا والله الذی لا إله إلا هو نضرب عنقک» خلیفه دوم گفت: قسم به خدایی که جز او خدایی نیست، گردنت را میزنم. الإمامة والسیاسة، أبو محمد عبد الله بن مسلم ابن قتیبة الدینوری، سنة الولادة / سنة الوفاة 276 هـ.، تحقیق خلیل المنصور، الناشر دار الکتب العلمیة، سنة النشر 1418 هـ - 1997 م.، مکان النشر بیروت، ج 1، ص 16، باب إبایة علی کرم الله وجهه بیعة أبی بکر رضی الله عنهما حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) بود که علی بن أبی طالب را از دست آنها نجات دادند. به خون دیده بنویسید بر دیوار این کوچه که اینجا کشته راه ولایت گشته بانویی فتادم زیر ضرب تازیانه بارها از پا ولی نگذاشتم کم گردد از مولا سر مویی صلی الله علیک یا مولاتی یا فاطمة الزهراء ما در خدمت حضرتعالی هستیم. مجری: ان شاءالله سلامت باشید، طیب الله أنفاسکم، استفاده کردیم. حاج آقا اگر بخواهیم سر بحث اصلی برویم، در جلسات گذشته آن چیزی که مطرح شده بود با طرح یک سؤال بود. به جهت اینکه مقدمهای هم باشد برای بینندگانی که به تازگی با ما همراه شدند، سؤال را مطرح میکنیم و آن این بود که چرا امیرالمؤمنین با وجود اینکه امامت و خلافت و وصایت را حقی الهی میدانستند، چرا قیام نکردند و به جنگ و ستیز نرفتند؟! امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) از طرف خداوند و رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) به این مقام منصوب شدند. حال سؤال ما این بود که چرا حضرت شمشیر برهنه نکردند و با افرادی که این حق را غصب کردند نجنگیدند؟! حضرت استاد در جلسات گذشته مفصلاً بیان فرمودند که چه شرایطی در آن زمان حاکم بود و چه افرادی دور حضرت را گرفته بودند. افرادی که به حساب جزو اصحاب نزدیک و یاران حضرت بودند، خود افرادی بودند که به راحتی پیمان شکنی میکردند. استاد به عنوان نمونه این افراد «طلحه» را مثال زدند. بعد از آن هم بالاخره با این شرایط زمانه و بیانات امیرالمؤمنین ما به این درک رسیدیم که اصلاً شأن و جایگاهی برای این قیام وجود نداشت و امکان قیام وجود نداشت. در جلسه پیش خیلی زیبا و شیوا تیر آخر زده شد به این معنا که علاوه بر اینکه ما خودمان کاملاً با توجه به شرایط زمانه به این نتیجه رسیدیم که امیرالمؤمنین توان قیام نداشتند، در کنار آن استاد فرمودند که امر عدم قیام از جانب رسول الله بیان شده بود. همان نبی گرامی اسلام که این وظیفه خطیر را بر عهده امیرالمؤمنین گذاشته بودند، خود تصریح فرمودند: «وَ إِنْ لَمْ تَجِدْ أَعْوَاناً فَکفَّ یدَک وَ احْقِنْ دَمَک» اگر یار و سپاهی نداشتی دست نگهدار و خونت را حفظ کن. الغیبة (للطوسی) / کتاب الغیبة للحجة، نویسنده: طوسی، محمد بن الحسن، محقق / مصحح: تهرانی، عباد الله و ناصح، علی احمد، ص 193، باب مقدمة المؤلف حضرت به صراحت فرمودند که اگر بخواهی قیام کنی، ممکن است آن روح اسلام و تجلی و ظهور اسلام که در تو هست به خطر بیفتد و دیگر جایی برای اسلام ناب باقی نماند. بنابراین این دستور صریح رسول گرامی اسلام بود. حضرت استاد اشاره بسیار زیبایی به این مطلب فرمودند و راجع به همین هم در جلسه پیش صحبتهایی شد و بیانات زیادی از کتب اربعه شیعه مطرح شد، اما این مطلب ناتمام ماند. ما خیلی خوشحال میشویم که این مطلب را تکمیل بفرمایید تا بتوانیم نهایت استفاده را ببریم. آیت الله دکتر حسینی قزوینی: اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین و هو خیر ناصر و معین الحمدلله و الصلاة علی رسول الله و علی آله آل الله لاسیما علی مولانا بقیة الله و اللعن الدائم علی اعدائهم اعداء الله إلی یوم لقاء الله الحمدلله الذی هدانا لهذا و ما کنّا لنهتدی لولا أن هدانا الله خدا را بر تمام نعمتهایش به ویژه نعمت ولایت سپاس می گوییم و از خداوند منّان استعانت میجوییم و به ساحت مقدس حضرت صدیقه طاهره و مولایمان حضرت ولی عصر توسل میجوییم و از آنها کمک میطلبیم.از خداوند متعال و اهلبیت (علیهم السلام) میخواهیم آنچه رضای خدا و رضای اهلبیت هست، بر زبانمان جاری شود. این شبهه ظاهره شبههای فراگیر است که در شبکهها و فضای مجازی توسط وهابیون مطرح میشود. امروز بعد از نماز صبح که شبکههای اجتماعی را بررسی میکردم، دیدم که چند سؤال از طرف دوستان مطرح شده است. آنها می گویند که اگر حکومت امیرالمؤمنین الهی بود و حضرت از این حکومت الهی دفاع نکرد، آیا حضرت مرتکب گناه نشد؟! آیا این قضیه با عصمت منافات ندارد؟! به تعبیر مقام معظم رهبری فضای مجازی به قتلگاه جوانان تبدیل شده است. متأسفانه شبکههایی که با بودجههای عربستان سعودی اداره میشوند، هر روز شبهات جدیدی مطرح میکنند و تحدیهایی میکنند. برای رد شهادت حضرت زهرا (سلام الله علیها) با تمام توان به میدان مناظره بیائید! آنها چند گوشی آیفون آمریکایی جایزه گذاشته بودند و ادعا میکردند که هرکسی شهادت حضرت فاطمه زهرا را ثابت کند، ما چند گوشی آیفون به پاسخ دهندگان جایزه میدهیم. گوشی آیفون پیشکش خودتان! پول شما حرام است، به طوری که در هر خانهای وارد شود آن خانه را از بیخ و بن ویران میکند. ما شهادت حضرت فاطمه زهرا را از منابع شیعه با سند صحیح بارها ثابت کردیم و ثابت میکنیم. بنده سؤالی از این افراد دارم. در روایات متعدد اهل سنت مطلبی از قول عایشه همسر پیغمبر اکرم آمده است مبنی بر اینکه من یکی از آیاتی که بر پیغمبر اکرم نازل شده بود را روی برگ درختی نوشته بودم و زیر متکایم گذاشته بودم. زمانی که ما مشغول کفن و دفن پیغمبر اکرم بودیم، بزغاله آمد و این برگ را خورد. آیه قرآن از بین رفت و ما نفهمیدیم آیه چه بود!! من یک تحدی میکنم و می گویم: اگر این آقایان برای ما اثبات کنند آیه قرآنی که عایشه روی این برگ درخت نوشته بود و بز آن را خورد، چه بود، ما به آنها جایزه میدهیم. این نقل قول در حقیقت تمامی قرآن کریم را زیر سؤال میبرد. این افراد حداقل سند قرآن کریم را با سند صحیح برای ما اثبات کنند. بنده دوستانی دارم که قطعاً الآن هم برنامه را میبینند. اگر آنها به تحدی ما پاسخ دهند، بنده به واسطه این دوستانم در امارات صد هزار درهم امارات به این افراد هدیه میدهم. مجری: ایشان چند دستگاه از آن جایزهها را میتوانند با این پول بخرند. آیت الله دکتر حسینی قزوینی: بله. آنها میتوانند هزینههای چند مدت شبکه خود را میتوانند با این جایزه ما پرداخت کنند. بنده واقعاً از خودم چیزی ندارم، اما امیرالمؤمنین به ما آبرویی داده است که وقتی از بعضی دوستان درخواستهایی داریم حرف ما را زمین نمیاندازند. ایشان همچنین برای ما ثابت کنند که «صحیح بخاری» با سند صحیح به این افراد رسیده است. دوستان ما چندین مرتبه از این افراد خواستند که برای قرآنی که دستشان هست یک سند صحیح برای ما بیاورند. آنها یک سند صحیح بیاورند که این قرآن با سند صحیح به دست آنها رسیده است. فاصله ما با زمان رسول اکرم هزار و چهارصد سال است. این قرآن با کدام سند به دست این افراد رسیده است؟! اگر این افراد سند قرآن را بیاورند و برای مردم اثبات کنند، ما آماده هستیم که جایزه را پرداخت کنیم. از طرف دیگر در رابطه با حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) کتک زدن حضرت، شکستن پهلوی آن بزرگوار، آتش گرفتن در خانه حضرت، سقط و شهادت حضرت محسن همکاران ما آماده هستند با هرکدام از کارشناسان شبکههای وهابی مناظره کنند. در این دیوانه خانه یکی از آنها به نام آقای «خدمتی» دیوانگی کمتری نسبت به سایرین دارد. اگر ایشان بیاید بنده خود حاضرم که در همین زمینه با ایشان شبکه به شبکه مناظره کنم. اگر این افراد مرد میدان هستند، به میدان بیایند. شعار دادن یک طرفه فایدهای ندارد. مجری: ما بارها گفتیم که این توازن باید رعایت شود. قطعاً تواضع حضرتعالی است که خودتان چنین درخواستی را مطرح میکنید و تماماً رسوایی برای این شبکههاست اگر این تحدی را بی پاسخ بگذارند. این افراد خود میدانند که در این نوع تحدی که حضرت استاد انجام میدهند، در چه مرتبهای قرار دارد. آیت الله دکتر حسینی قزوینی: ما حاضریم با این افراد شبکه به شبکه مناظره کنیم. همچنین اگر خودشان هم نمیتوانند، لیدرهای دیگرتان را برای مناظره بفرستند. یک مرتبه آقای «خدمتی» روایتی نقل کرد. مجری پرسید که این روایت در کجاست. آقای «خدمتی» عصبانی شد و گفت: من که نمیتوانم مثل آقای قزوینی جلد و صفحه و شماره حدیث روایت را برای شما بگویم. من چنین حافظهای ندارم!! اگر شما حافظه ندارید، چند تن از لیدرهایتان همانند «دکتر سالوس»، «عبدالرحمن دمشقیه» یا «عثمان الخمیس» را بیاورید. ما حاضریم شبکه به شبکه روی قضیه حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) از منابع شیعه و اهل سنت مناظره کنیم تا مردم بدانند. وقتی ما می گوییم، طرف مقابل میگوید که ما راست می گوییم. وقتی آنها می گویند، طرف مقابل می گوید که آنها راست می گویند. حال وقتی مناظره صورت گرفت، حق و باطل کاملاً روشن میشود. ما و آنها از پیغمبر اکرم بالاتر نیستیم. رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) تحدی میکند و میفرماید: «وَ إِنَّا أَوْ إِیاکمْ لَعَلی هُدی أَوْ فِی ضَلالٍ مُبِین» و ما یا شما بر (طریق) هدایت یا در ضلالت آشکاری هستیم. سوره سبأ (34): آیه 24 بیایید با هم بحث و مناظره کنیم؛ پیغمبر اکرم میفرماید یا ما بر حق و شما باطل هستید یا شما بر حق و ما باطل هستیم. اگر آیه قرآن کریم نبود بنده جرئت نمیکردم چنین تعبیری به کار ببرم. اوج تواضع و شکسته نفسی نبی گرامی اسلام است که خداوند عالم امر میفرماید چنین جملهای را به آنها بگویند. حضرت میفرماید یکی از ما دو گروه حق و دیگری باطل است. بیایید با همدیگر بحث کنیم تا روشن شود حق کیست و باطل کیست. خیلی راحت است که شبکه به شبکه با همدیگر مناظره کنیم. این مناظره را هم بینندگان ما میبینند و هم بینندگان شما میبینند و قضیه روشن میشود. شما که این همه سرمایه گذاری میکنید شیعهها را به طرف اهل سنت بکشانید، بهترین راه این است. شمادرمناظره ثابت کنیدکه شیعیان باطل هستند.دراین صورت قطعاً هزاران نفرشیعه به طرف اهل سنت میآیند. اگر نسبت به ناموس خود غیرت دارید، باید قدردان ولایت باشید!! مجری: در اینجا یادی کنیم از «سردار شهید سلیمانی» و فرمایش ایشان را پیاده کنیم که اگر مرد میدان هستید، این میدان است. آیت الله دکتر حسینی قزوینی: الحق و الانصاف این بزرگوار با شهادت به آرزوی خود رسید، اما باید معلوم شود که ایشان چه کرده بود.امروز که تلویزیون کلیپی از ایشان پخش میکرد بنده با خود میگفتم که این همه شهید و بزرگان زیادی از بین ما رفتند، اما اینکه می گویند «سردار دلها» و «محبوب دلها» حقیقت دارد. باید ببینیم قضیه چه بود که شیعه و سنی همگان شیفته این مرد بزرگ شدند و در شهادت ایشان اشک ریختند. برداشت بنده این است که غیر از اخلاص چیز دیگری نبود. روح «سردار سلیمانی» شاد است، خداوند روح ایشان را شادتر کند. یک خصلت در وجود آن بزرگوار بود و آن هم اخلاص بود. ایشان خود را وقف خدا کرده بود. مجری: نتیجهای که حاصل شد، این بود: «من کان لله کان الله له» بحار الأنوار، نویسنده: مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، محقق / مصحح: جمعی از محققان، ج 79، ص 197، باب 1 فضل الصلاة و عقاب تارکها آیت الله دکتر حسینی قزوینی: بله. «إِنَّ اللَّهَ اشْتَری مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُم» خداوند از مومنان جانها و اموالشان را خریداری میکند. سوره توبه (9): آیه 111 «سردار سلیمانی» واقعاً خود را به خدا فروخته بود. وقتی که ایشان خود را به خدا فروخته بود، خود را مالک خود نمیدانست. آنچه به ذهنش الهام میکرد، در میدان بود. بنده بارها گفتم که این آقایان نه به عنوان شیعه یا مسلمان یا یک ایرانی بلکه به عنوان کسی که ذره ای غیرت داشته باشند و برای ناموسشان ارزش قائل شوند، قدر «سردار سلیمانی» و مقام معظم رهبری را میدانند. آن بزرگان توانستند این کشور را اینطور آرام و با امنیت حفظ کنند. آقایان باید هر روز چندین بار از «سردار سلیمانی» و کسی که «سردار سلیمانی» به امر او آمد عراق را نجات داد، تشکر کنند. امروز راهپیمایی عراق واقعاً بی نظیر بود و الحق و الانصاف سنگ تمام گذاشتند. اگر «سردار سلیمانی» نبود، بغداد که هیچ، داعش نجف و کربلا را هم گرفته بود و حرم ائمه اطهار (علیهم السلام) را با خاک یکسان میکرد. اگر چنین میشد در عراق نه شیعهای باقی میماند و نه اهل سنت. همچنین در سوریه هم نه شیعهای باقی میماند و نه اهل سنت.در ایران هم همین قضیه اتفاق میافتاد. بعضی از تاج زادگان علیه ولایت فقیه صحبت میکنند. بنده به آنها می گویم که اگر واقعاً تدبیر این سید نبود، معلوم نبود زن و فرزند شما هر روز با چند نفر از داعشی ها جهاد نکاح میکردند!! حداقل اگر غیرت ناموسی هم داشته باشید، نباید چنین حرفی را به زبان بیاورید. شما چه سابقه و ایدهای دارید!؟ بنده به حال این افراد تأسف میخورم. این افراد هر روز یک قضیهای در فضای مجازی پخش میکنند و تصور میکنند که دارند شاهکار میکنند. این افراد الهامات شیطانی خود را در فضای مجازی منتقل میکنند. «وَ إِنَّ الشَّیاطِینَ لَیوحُونَ إِلی أَوْلِیائِهِم» و شیاطین به دوستان خود مطالبی مخفیانه القا میکنند. سوره انعام (6): آیه 121 مقدمه ما خیلی طول کشید. بنده از بینندگان عزیز عذرخواهی میکنم. واقعاً ضرورت دارد که ما قدرشناس باشیم. الحمدلله رب العالمین امنیت بی نظیری داریم. شما در کره زمین هیچ کشوری پیدا نمیکنید که علی رغم تهدیدهای فراوان مثل ایران امنیت داشته باشد. قدری عقل خود را به کار بگیرید و اگر وجدان دارید آن را به کار بگیرید و ببینید سرمنشأ این امنیت کجاست. شما نه به عنوان یک مسلمان و شیعه و انقلابی و ایرانی بلکه به عنوان کسی که برای ناموسش ارزش قائل است باید قدردان نعمت ولایت و تلاش مدافعین امنیت باشید. مجری: ان شاءالله که همه ما بتوانیم در این ایام مشمول شفاعت بی بی صدیقه شهیده قرار بگیریم و در این ایام به طور مخصوص از آن حضرات بطلبیم تا نگاه لطف و نظری به ما بیفکنند. سؤال ما محفوظ است. با توجه به صحبتهایی که انجام شد و ایام فاطمیه که در آن قرار داریم، فاصلهای میگیریم و سپس در خدمت شما و حضرت استاد خواهیم بود و جواب را از حضرت استاد طلب خواهیم نمود. عرض سلام مجدد داریم خدمت همه شما بینندگان عزیز و ارجمند «شبکه جهانی حضرت ولی عصر».در بحثی که از جلسات قبل آغاز کردیم و ناتمام مانده بود به اینجا رسیدیم که حضرت در رابطه با علل عدم قیام که مقدمهای هم ذکر شد، خطابی به «اشعث بن قیس» داشتند. قدری از این خطبه در جلسه قبل مورد بررسی قرار گرفت، اما تکمیل نشد. ان شاءالله تکمله این مطلب را از حضرتعالی درخواست میکنیم تا بفرمایید و بتوانیم استفاده کنیم. پاسخ جالب امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) از علت عدم قیام بر ضد غاصبان حکومت آیت الله دکتر حسینی قزوینی: ما در رابطه با فرمایش امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) از کتاب «سلیم بن قیس» مطالبی بیان کردیم.ما قبلاً هم ثابت کردیم که کتاب «سلیم بن قیس» یکی از کتابهای معتبر شیعه است و در طول تاریخ جزو بهترین اصولی است که علمای شیعه به آن اعتماد میکردند. از زمان کتاب «غیبت» اثر «نعمانی» تا آیت الله العظمی خوئی تمامی آنها این کتاب را تصحیح کردند. همچنین شبهاتی هم که بعضی وارد کردند، آیت الله العظمی خوئی در کتاب «معجم رجال الحدیث» از همه آنها جوابهای محکم و قاطعی داده است. «سلیم بن قیس» در کتاب خود جلد دوم صفحه 663 نقل میکند که «اشعث بن قیس» به حضرت عرضه میدارد که شما در جنگ جمل با «طلحه» و «زبیر» جنگیدید و شمشیر کشیدید و در جنگ صفین با معاویه و در جنگ نهروان با خوارج جنگیدید. اگر واقعاً شما بر حق هستید و امامت، حق مسلم شما بود و منصوب الهی هستید، چرا در زمان خلیفه اول و دوم و سوم شمشیر نکشیدید؟! در آن زمان شمشیر شما کجا بود؟! حضرت فرمودند: «وَ لَکنْ مَنَعَنِی مِنْ ذَلِک أَمْرُ رَسُولِ اللَّهِ ص وَ عَهْدُهُ إِلَی» اما آنچه مانع قیام من شد، دستور و وصیت پیغمبر اکرم بود. حضرت به من فرمود که بعد از من اتفاقاتی می افتد و در حق تو ظلمها خواهد شد. «قَالَ إِنْ وَجَدْتَ أَعْوَاناً فَانْبِذْ إِلَیهِمْ وَ جَاهِدْهُمْ» پیغمبر فرمود: اگر سپاه و نیرویی داشتی، در برابر آنها بایست و با آنها جهاد کن. «وَ إِنْ لَمْ تَجِدْ أَعْوَاناً فَاکفُفْ یدَک وَ احْقِنْ دَمَک حَتَّی تَجِدَ عَلَی إِقَامَةِ الدِّینِ وَ کتَابِ اللَّهِ وَ سُنَّتِی أَعْوَاناً» اما اگر نیرویی نداشتی دست نگهدار و خونت را حفظ کن تا برای اقامه دین و اقامه کتاب خدا و سنت من، یار و یاوری پیدا کنی. من از آقایانی که ادعا میکنند اگر امامت علی بن أبی طالب الهی بود چرا قیام نکرد و این با عصمت منافات دارد، میپرسم که آیا نبوت پیغمبر اکرم الهی بود یا نبود؟! چرا پیغمبر اکرم در طول سیزده سال در مکه در برابر مشرکین قیام نکرد؟! آیا این قضیه نستجیر بالله به نبوت پیغمبر اکرم ضرر می زند یا خیر؟! امیرالمؤمنین در ادامه، ماجرای حضرت هارون و حضرت موسی را مطرح میکند و میفرماید: همانگونه که هارون بیم داشت که اگر برابر پیروان سامری قیام کند، میان امت حضرت موسی اختلاف می افتد و کشت و کشتار به راه می افتد. حضرت میفرماید: «وَ إِنِّی خَشِیتُ أَنْ یقُولَ لِی ذَلِک أَخِی رَسُولُ اللَّهِ ص [لِمَ] فَرَّقْتَ بَینَ الْأُمَّةِ» من بیم آن داشتم که اگر در زمان خلفای ثلاثه قیام کنم و میان امت تفرقه بیفتد، رسول اکرم به من بفرماید که چرا بین امت تفرقه انداختی! «وَ لَمْ تَرْقُبْ قَوْلِی وَ قَدْ عَهِدْتُ إِلَیک» من بیم آن داشتم که پیغمبر اکرم به من بفرماید چرا سخن و وصیت مرا نادیده گرفتی. حضرت در ادامه میفرماید که من بعد از شهادت رسول اکرم همراه حضرت فاطمه زهرا و فرزندانم امام حسن و امام حسین به خانه اهل بدر و افرادی از مهاجرین و انصار که تحت شجره بیعت کرده بودند رفتم. حضرت فرمودند که من آنها را به خدا قسم دادم که از حقم دفاع کنید و مرا یاری کنید، اما جز چهار نفر کسی به من جواب نداد. «وَ لَمْ یکنْ مَعِی أَحَدٌ مِنْ أَهْلِ بَیتِی أَصُولُ بِهِ وَ لَا أَقْوَی بِهِ» من کسی از اهلبیتم را نداشتم که بتوانم با آنها در برابر مخالفین بجنگم. حضرت میفرماید: اگر من با این افراد بیعت کردم، بیعت من دلیل حقانیت این افراد نیست و این را ثابت نمیکند که حق من حق الهی نبوده است. من دیدم اگر با این افراد کنار نیایم، اسلام در خطر است و جامعه به سمت تفرقه کشیده میشود. حضرت در پایان میفرماید: «وَ لَوْ کنْتُ وَجَدْتُ یوْمَ بُویعَ أَخُو تَیمٍ [تتمة] أَرْبَعِینَ رَجُلًا مُطِیعِینَ لِی لَجَاهَدْتُهُمْ» اگر روزی که با خلیفه اول بیعت کردند من چهل نفر نیرو داشتم که دستور مرا اجرا میکردند، من برای حق خودم قیام میکردم. مراد از فرمایش حضرت این است که من حتی چهل نفر هم نیرو نداشتم! امیرالمؤمنین مسائل را مفصل مطرح میکند، تا جایی که میفرماید: «یا ابْنَ قَیسٍ أَمَا وَ الَّذِی فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ إِنِّی لَوْ وَجَدْتُ یوْمَ بُویعَ أَخُو تَیمٍ الَّذِی عَیرْتَنِی بِدُخُولِی فِی بَیعَتِهِ أَرْبَعِینَ رَجُلًا کلُّهُمْ عَلَی مِثْلِ بَصِیرَةِ الْأَرْبَعَةِ الَّذِینَ قَدْ وَجَدْتُ لَمَا کفَفْتُ یدِی وَ لَنَاهَضْتُ الْقَوْمَ» ای پسر قیس! قسم به خدایی که دانه را شکافت و هستهای را آفرید، اگر روزی که با خلیفه اول بیعت شد چهل نفر پیدا میکردم که بصیرتشان مثل آن چهار نفر که یافتم بود، دست روی دست نمیگذاشتم و در برابر آنها قیام میکردم. «وَ لَکنْ لَمْ أَجِدْ خَامِساً [فَأَمْسَکتُ]» اما حتی نفر پنجم هم پیدا نکردم، بنابراین دست نگهداشتم. حضرت در ادامه میفرماید: اگر حتی زمانی که با عثمان هم بیعت کردند نیرو داشتم، نمیگذاشتم عثمان سر کار بیاید. «وَ لَوْ وَجَدْتُ قَبْلَ بَیعَةِ عُثْمَانَ أَعْوَاناً لَنَاهَضْتُهُمْ وَ حَاکمْتُهُمْ إِلَی اللَّهِ» و اگر قبل از بیعت عثمان یارانی مییافتم، بر علیه آنان قیام میکردم و آنان را هم به درگاه الهی به محاکمه میکشیدم. کتاب سلیم بن قیس الهلالی، نویسنده: هلالی، سلیم بن قیس، محقق / مصحح: انصاری زنجانی خوئینی، محمد، ج 2، ص 663 - 669، الحدیث الثانی عشر جالب اینجاست که نقل میکنند وقتی «عبدالرحمن بن عوف» توطئه کرد و عثمان را به عنوان خلیفه انتخاب کرد، با او شرط کرد که به شرطی تو را به عنوان خلیفه منصوب میکنم که بعد از مرگ، خلافت را به من برگردانی. البته «عبدالرحمن بن عوف» قبل از عثمان از دنیا رفت. ما روایات متعددی هم داریم که «عبدالرحمن بن عوف» پشیمان شده بود و به مردم میگفت که عثمان به آنچه شرط کرده بودیم، عمل نکرد. به گفته «عبدالرحمن بن عوف»، عثمان شرط کرده بود که به کتاب خدا و سنت پیغمبر اکرم و سیره شیخین عمل میکند اما عمل نکرده است. در برابر او قیام کنید! یکی از کسانی که مردم را تحریک به قیام میکرد، «عبدالرحمن بن عوف» بود. مردم به او اعتراض کردند و گفتند: تو باعث شدی که ما با او بیعت کنیم. «عبدالرحمن» گفت: من اشتباه کردم. او به من قول داد که به این شروط عمل کند، اما به قول خود عمل نکرد. دیدگاه عجیب امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) درباره تکفیر اهل سنت! بنابراین امیرالمؤمنین این مطالب را مطرح میکند. حضرت در ادامه جمله جالبی دارد. من از عزیزان تقاضا میکنم با توجه به بعضی از مطالبی که از بعضی آقایان در رابطه با تکفیر پخش میشود، به این مطالب دقت کنید. بعضی آقایان ادعا میکنند که فلان عالم سنی شیعیان را تکفیر کرده است یا فلان عالم شیعی اهل سنت را تکفیر کرده است. بنده معتقدم که این افراد یا جاهل هستند و به بعضی از مسائل توجه ندارند و حقایق را نمیبینند یا اینکه خدای ناکرده مسائل پشت پردهای هست که آنها را تحریک میکند. مشاهده کنید این روایت از نظر سند هیچ مشکلی ندارد و صددرصد صحیح است. در این روایت آمده است که «اشعث» گفت: «وَ اللَّهِ لَئِنْ کانَ الْأَمْرُ کمَا تَقُولُ لَقَدْ هَلَکتْ أُمَّةُ مُحَمَّدٍ ص غَیرُک وَ غَیرُ شِیعَتِک» به خدا سوگند اگر تو منصوب الله هستی و امامت تو امامت الهی هست و مردم زیر بار امامت تو نرفتند، تمام امت محمد غیر از تو و شیعیانت باید به آتش جهنم بروند؟ دوستان تقاضا دارم ببینید امیرالمؤمنین در جواب چه فرمایشی دارند. دوستان از شما تقاضا دارم که خوب دقت کنید. «فَقَالَ لَهُ عَلِی ع فَإِنَّ الْحَقَّ وَ اللَّهِ مَعِی یا ابْنَ قَیسٍ کمَا أَقُولُ وَ مَا هَلَک مِنَ الْأُمَّةِ إِلَّا النَّاصِبُونَ [وَ النَّاکثُونَ] وَ الْمُکابِرُونَ وَ الْجَاحِدُونَ وَ الْمُعَانِدُون» علی بن أبی طالب فرمود: ای فرزند قیس! قسم به خدا که حق با من است از امت پیغمبر اکرم غیر از کسانی که نصب و عداوت مرا داشته باشند و زورگویان و کسانی که حق مرا انکار میکنند و با من عناد دارند، اهل نجات هستند. «فَأَمَّا مَنْ تَمَسَّک بِالتَّوْحِیدِ وَ الْإِقْرَارِ بِمُحَمَّدٍ ص وَ الْإِسْلَامِ وَ لَمْ یخْرُجْ مِنَ الْمِلَّةِ وَ لَمْ یظَاهِرْ عَلَینَا الظَّلَمَةَ وَ لَمْ ینْصِبْ لَنَا الْعَدَاوَةَ» اما کسی که به توحید و نبوت پیامبر اقرار دارد و تسلیم دین است و از جرگه ملت اسلام بیرون نرفته است و بر آستان ما کور باطنی و جهالت نیاورد و دشمنی نورزد. «وَ شَک فِی الْخِلَافَةِ وَ لَمْ یعْرِفْ أَهْلَهَا وَ وُلَاتَهَا وَ لَمْ یعْرِفْ لَنَا وَلَایةً وَ لَمْ ینْصِبْ لَنَا عَدَاوَةً فَإِنَّ ذَلِک مُسْلِمٌ مُسْتَضْعَفٌ یرْجَی لَهُ رَحْمَةُ اللَّه» ولی در مسأله جانشینی پیامبر در تردید باشد و خلیفه راستین پیامبر را نشناخته باشد و به ولایت ما آگاه نباشد و با ما دشمنی نورزد، او مسلمان مستضعف خواهد بود و امید مغفرت برایش هست. حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) میفرماید که فردای قیامت برای این افراد امید به رحمت خداوند است و از طرف دیگر باید از گناهانی هم که کردهاند باید استغفار کنند. «قَالَ سُلَیمُ بْنُ قَیسٍ فَلَمْ یبْقَ یوْمَئِذٍ مِنْ شِیعَةِ عَلِی ع أَحَدٌ إِلَّا تَهَلَّلَ وَجْهُهُ وَ فَرِحَ بِمَقَالَتِه» سلیم بن قیس میگوید: تمام شیعیانی که در آنجا سخنان امیرالمؤمنین را شنیدند خوشحال شدند و از این سخنان اظهار شادمانی کردند و مسرور شدند. کتاب سلیم بن قیس الهلالی، نویسنده: هلالی، سلیم بن قیس، محقق / مصحح: انصاری زنجانی خوئینی، محمد، ج 2، ص 663 - 670 الحدیث الثانی عشر دقت داشته باشید تعبیر امیرالمؤمنین به صراحت در اینجا این است که میفرماید کسانی که عداوت ما را ندارند، امید به شفاعت داشته باشند. آیا علمای شیعه معتقد به کفر باطنی اهل سنت هستند!؟ همانطور که آیت الله العظمی خوئی (رضوان الله تعالی علیه) به صراحت بیان میکند: «فلا یعتبر فی الاسلام غیر الشهادتین فلا مناص معه عن الحکم باسلام أهل الخلاف» ما همه اهل سنت را مسلمان می دانیم و سیره قطعیه بر طهارت مخالفین داریم. متشرعین ما در زمان ائمه اطهار از آنها گوشت میخریدند و از ذبیحه آنها استفاده میکردند و با آنها معاشرت میکردند.ایشان در ادامه میفرماید که انکار ضروری در صورتی موجب کفر هست که مستلزم تکذیب پیغمبر اکرم باشد. اگر کسی ولایت علی بن أبی طالب را انکار کند به طوری که انکار ولایت علی موجب تکذیب پیغمبر اکرم است، هرکسی باشد کافر است و در او شکی نیست. عزیزان به این مسائل خوب دقت کنند. شخصی که ادعا میکرد: "ما من عالم شیعی یعتقد أهل السنة باطناً کافرا" ببیند که آیا آیت الله العظمی خوئی عالم شیعه هستند یا خیر!! آن بزرگوار میفرماید:ما درصورتی معتقد به کفر و نجاست غیر شیعه معتقد هستیم که اگر تکذیب ولایتعلی بن أبی طالب کردند، این تکذیب ولای،ت به تکذیب پیغمبر اکرم برگردد. اگر اینطور باشد، ما قائل به کفر او هستیم. «وهذا لم یتحقق فی حق أهل الخلاف» این عقیده نسبت به مخالفین ما درست نیست. «لعدم ثبوت الخلافة عندهم بالضرورة لأهل البیت - ع -» برای این افراد ثابت نشده است که ولایت اهلبیت از ضروریات دین است. كتاب الطهارة، نويسنده : السيد الخوئي، وفات : 1413، ناشر: دار الهادي للمطبوعات قم، چاپخانه : صدر – قم، چاپ : الثالثة، سال چاپ : ذي الحجة 1410، ج 2، ص 84، مسألة 3 ما به جهانیان اعلام میکنیم که فقها و بزرگان ما قدیما و جدیداً بر این عقیده هستند. بر فرض یکی از فقها قبلاً نظری خلاف این را مطرح کرده، امروزه شیعیان مقلد این مراجع هستند. ملاک، مراجع عظام تقلید هستند. اگر کسی میخواهد بحث کفر و ایمان و تکفیر را مطرح کند، باید ببیند که فقهای معاصر ما که شیعیان مقلد آنها هستند چه نظری دارند. نظر فقهای ما این است که اهل سنت بر این عقیده نیستند که ولایت علی بن أبی طالب از ضروریات دین است. اگر هرکسی عقیده داشته باشد که ولایت علی بن أبی طالب از ضروریات دین است و آن را انکار کند، قظعا کافر است و در آن هیچ شکی نیست. چنین شخصی هم در دنیا کافر است و هم در آخرت کافر است. این شخص شیعه باشد یا سنی باشد فرقی نمیکند. مجری: بنابراین تفصیل آن به این صورت است که ما کاملاً میپذیریم که یک سری از افراد چنین چیزی را گفتند،اما نسبت به نواصب و افرادی بوده است که دشمنی واضح داشتند به نحوی که تماماً انکار ولایت به انکار نبوت منجر میشد. آیت الله دکتر حسینی قزوینی: این مطلب خیلی واضح است. در «کتاب الطهارة» اثر آیت الله العظمی خوئی جلد دوم صفحه 84 این مطلب آمده است. فرمایشات بزرگان ما کاملاً روشن و واضح است. اکثر مراجع معاصر هم از شاگردان این بزرگوار بودند. ما تقریباً در طول این صد سال یا دویست سال اخیر شخصی همانند آیت الله العظمی خوئی در مباحث فقهی که اینطور غور کند یا نداریم یا خیلی کم داریم. بنابراین اگر کسی بخواهد حرفی بزند و بگوید تمام علمای ما اهل سنت را باطناً کافر میدانند، باید حداقل ببیند که فقهای معاصر چه نظری دارند. آیت الله العظمی خوئی عالم هست یا خیر؟! امام خمینی عالم هست یا خیر؟! آیت الله العظمی شیخ جواد تبریزی عالم هست یا خیر؟! آیت الله العظمی وحید خراسانی عالم هست یا خیر؟! بنده نمیدانم این آقایان این بزرگان را هم عالم میدانند یا اینکه آنها را خارج از علما میدانند و تخصصا می گویند که خارج هستند؟! اگر قائل هستند که تخصصا خارج هستند، حرفشان درست است و در آن شکی نیست. همچنین اگر قائل هستند که این بزرگان هم جزو علما و فقها و مراجع عظام تقلید هستند، نظر این بزرگان این چنین است و مردم چشمشان را به فرمایشات آنها دوختند. رساله عملیه این بزرگان در خانههای مردم هست، فرمایشات آنها را میبوسند و با یک امر آیت الله العظمی سیستانی مردم عراق بسیج عمومی «حشد الشعبی» را تشکیل دادند و با مستشاران ایرانی ریشه داعش را از کشور عراق برچیدند. اگر فرمایشات آیت الله العظمی سیستانی نبود، معلوم نبود الآن تکلیف عراق چیست. البته بنده این نکته را هم بگویم که آیت الله العظمی سیستانی هم بعد از دیداری که با «سردار شهید سلیمانی» داشت و توضیح داد، ایشان متقاعد شد و فرمان جهاد داد. همانطور که ایشان با یک نشست یک ساعته با آقای «پوتین» رئیس جمهور روسیه ایشان را متقاعد کرد که در سوریه حضور داشته باشد. این مرد این چنین بود. مجری: خیلی زیبا بیان کردید و لذت بردیم. الحمدلله کسانی که واقعاً به دنبال پیدا کردن حق هستند نه به دنبال اینکه هوچی گری هایی انجام بدهند و یک سری منتظر باشند ببینند کسی حرفی بزند و شروع به نشر دادن آن کنند. الحمدلله الآن برایشان واضح شد و دیگر مستمسکی ندارند که بخواهند بر باطل بودن عقیده خود اصرار کنند و الآن برایشان واضح شد. الآن اگر ما بخواهیم مکتب فقاهتی را به دو دسته تقسیم کنیم و به نجف و قم برگردانیم، حداقل این است که آیت الله العظمی خوئی باید قدری تندتر برخورد میکردند. این در صورتی است که الحمدلله حضرت استاد این بیانات شیوا و صریح را آوردند و برای همه ما مسلم و مسجل شد که نحوه جبهه بندی ما با اهل سنت به چه شکل باید باشد. ان شاءالله فرصت شود و تماسها را هم بشنویم. قبل از آن یک میان برنامه ببینیم و برگردیم در خدمت شما خواهیم بود. عرض سلام مجدد دارم خدمت همه شما بینندگان عزیز و ارجمند «شبکه جهانی حضرت ولی عصر». تا الآن در محضر استاد بودیم و این بیانات شیوایشان برای کسانی که طالب حقیقت و حق هستند، روشنگر بسیاری از مطالب بود. تماس بینندگان برنامه: آقای سلطانی از کرج پشت خط هستند. آقای سلطانی در خدمت شما هستیم، بفرمایید: بیننده (آقای سلطانی از کرج – شیعه): سلام علیکم برادر عزیز دلم آقای مرعشی عزیز. مجری: سلام علیکم و رحمة الله. بیننده: همچنین عرض ادب و احترام خدمت عزیز دلمان سلاله حضرت فاطمه زهرا حاج حسینی قزوینی. آیت الله دکتر حسینی قزوینی: سلام علیکم و رحمة الله. بیننده: حاج آقا حسینی قزوینی عزیز میخواستم عرض کنم که این دو شب حرف دل این حقیر است. واقعاً سنگ تمام گذاشتید، خداوند پدر و مادرتان را بیامرزد. آقای مرعشی حاج آقا واقعاً سنگ تمام گذاشتند و آنچه دلمان میخواست را فرمودند. شبکههای وهابی بیش از اندازه سوء استفاده میکنند و بیش از اندازه بی احترامی میکنند و دلمان را خون میکنند. ما منتظر بودیم که حاج آقا جواب جانانه و علمی بدهند به طوری که واقعاً قلب انسان شکافته شود. خدا شاهد است نه تنها بنده حقیربلکه همه شیعیان لذت میبرند. حاج آقا تا به حال جوابهای این افرادرا به این صورت نمیدادند و خیال میکردند که این افراد آدم میشوند، اما آدم نشدند و بیش از اندازه بی احترامی میکنند. اگر صلاح می دانید یکی دو دقیقه بخوانم، اما اگر صلاح نمیدانید سؤال خود را مطرح کنم. مجری: اگر سؤالی هست بفرمایید، زیرا فرصت به عزیزانی که پشت خط هستند هم برسد. ان شاءالله اینطور برنامه ریزی کنیم بهتر است. اگر میخواهید بخوانید در کمتر از دو دقیقه بیان کنید. بیننده: السلام علیک یا فاطمة الزهراء این بار چندم است کفن باز میکنم دارم به این بهانه تو را ناز میکنم پلکی، تبسمی، نفسی یا شکایتی باشد بخواب فاطمه هر طور راحتی باشد برو ولی جگرم را نگاه کن پشتم شکستهای، کمرم را نگاه کن تسلیت عرض میکنم حضرت آیت الله حسینی. فرزندان حضرت فاطمه زهرا و سادات ایام شهادت مادرتان است. خداوند به حق قلب جریحه دار حضرت مهدی حاجت همه را عنایت کند. صدا زد زهرای من؛ برخیز باز چاره درد مرا بده برخیز و دستمال نبرد مرا بده مثل قدیم پشت سرم آب را بریز جای علی تو بر جگرم آب را بریز این بار چندم است کفن باز میکنم دارم به این بهانه تو را ناز میکنم داریم مثل سوز خزان گریه میکنیم با آستین بین دهان گریه میکنیم مولا صدا زد یواش یواش گریه کنید، صدایتان را باز نکنید مبادا همسایهها بفهمند. دارم به دوش خویش دو تابوت میکشم دستی به زخم گوشه ابروت میکشم تو میروی همانند این که علی میرود، روحم میرود. خداحافظ ای صفای مدینه خداحافظ ای گل بی قرینه خداحافظ هستی حیدر خداحافظ ای گل پرپر صلی الله علیک یا عزیز الزهراء مجری: عظم الله أجورنا و أجورکم. دست شما درد نکند. ان شاءالله که نفسهای شما همواره زهرایی باشد و زهرایی بماند. ان شاءالله این نفسها هم باعث شفاعت روز جزا شود. جناب آقای سلطانی از شما تشکر میکنیم، امشب هم از محضرتان استفاده کردیم. تماس بعدی آقای مؤذن از تبریز پشت خط هستند. آقای مؤذن در خدمت شما هستیم، بفرمایید: بیننده (آقای مؤذن از تبریز – شیعه): با عرض سلام خدمت حضرت آیت الله دکتر حسینی قزوینی و مجری محترم. مجری: علیکم السلام. بیننده: بنده دو سه سؤال از حضرت استاد داشتم. سؤال اول اینکه آیا روایتی در کتاب شریف «کافی» و دیگر کتب از امام باقر هست که آیه ولایت را در روز عرفه و در روز جمعه فرموده باشند که نازل شده است؟! آیا چنین روایتی هست؟! آیا این قضیه صحیح است یا خیر؟! سؤال دوم اینکه آیا در کتب اهل سنت در رابطه با مراسم عید غدیر همانند کتب شیعه آمده است که پیغمبر اکرم عمامهای را بر سر مبارک امیرالمؤمنین بستند؟! آیا این جزئیات در کتب اهل سنت آمده است؟! سؤال سوم در رابطه با برنامه آقای «عباسی» بود. بنده میخواستم از حضرت استاد بپرسم که آیا در کتب ما یا کتب اهل سنت وارد شده است که مذهب «شیخ طوسی» اهل خلاف بوده است یا خیر؟! آیا این مطلب در کتب ما یا کتب مخالفین هست؟! از شما و برنامه خوبتان تشکر میکنم. ممنونم از لطفی که در حق من فرمودید. یا علی مدد مجری: سلامت باشید، آقای مؤذن تشکر میکنم از اینکه با برنامه خودتان تماس گرفتید. ان شاءالله سؤالات را مطرح خواهیم کرد و پاسخگو خواهیم بود. آقای ناروئی از ایران شهر پشت خط هستند. آقای ناروئی در خدمت شما هستیم، بفرمایید: بیننده (آقای ناروئی از ایرانشهر – اهل سنت): سلام عرض میکنم خدمت شما مجری محترم. مجری: علیکم السلام و رحمة الله. بیننده: همچنین سلام عرض میکنم خدمت حاج آقا قزوینی. آیت الله دکتر حسینی قزوینی: سلام علیکم و رحمة الله آقای ناروئی عزیز. بیننده: حاج آقا میخواستم در مورد روایتی که در کتب صحیحین در رابطه با هجوم خلیفه دوم به خانه حضرت علی (علیه السلام) صحبت کنم. امکان دارد یک بار دیگر این روایت را در صفحه نشان بدهید؟ در این روایت در کجا نوشته است که خلیفه دوم به خانه حضرت علی حمله کرد و در خانه حضرت را آتش زد و اتفاقاتی که در ادامه افتاد. ما اکثر این اتفاقات را از کتب شیعه شنیدیم و در کتب اهل سنت چنین چیزی نمیبینیم. خلیفه دوم تهدید کردند و تنها حرف زدند، اما عمل نکردند. ایشان کارهایی که میخواستند انجام بدهند را انجام ندادند. آیت الله دکتر حسینی قزوینی: آقای ناروئی عزیز من از ادب و بزرگواری شما تشکر میکنم. من یک سؤالی هم در آنجا طرح کردم و گفتم جناب خلیفه دوم قسم به خداوند خوردند و گفتند: «فقال والله لأحرقن علیکم أو لتخرجن إلی البیعة» عمر بن خطاب گفت: به خدا سوگند یا این خانه را به آتش میکشم یا برای بیعت با ما میآیید. تاریخ الطبری، اسم المؤلف: لأبی جعفر محمد بن جریر الطبری، دار النشر: دار الکتب العلمیة – بیروت، ج 2، ص 233، باب ذکر الأخبار الواردة بالیوم الذی توفی فیه رسول الله ومبلغ سنه یوم وفاته همچنین در کتاب «صحیح بخاری» جلد چهارم صفحه 1549 حدیث 3998 مفصل آمده است که علی بن أبی طالب برای بیعت نیامدند. همچنین «طلحه» و «زبیر» و بنی هاشم بیعت نکردند. آیا جناب خلیفه که قسم خورد، کفاره قسم خود را دادند یا خیر؟! طبق این روایت خلیفه دوم قسم یاد کرده و میگوید: «والله لأحرقن علیکم»؛ به خدا سوگند که خانه را به آتش میکشم. شما همین قضیه را هم برای ما توضیح بدهید. اصلاً این دستور قرآن و سنت است یا روی چه اصلی بوده است؟! ما سه روایت صحیح از کتب «تاریخ طبری» و «أنساب الأشراف» اثر «بلاذری» و «مصنف ابن ابی شیبه» آوردیم. شما خودتان می گویید که تهدید بوده است. آیا این تهدید ملاک شرعی هم داشت یا خیر؟! این قضیه را برای ما روشن کنید. آیا متحصنین خانه امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) بعد از تهدید عمر، بیعت کردند!؟ بیننده: بعد از اینکه خلیفه دوم این چنین تهدید کرد، کسانی که در خانه بودند رفتند و با خلیفه بیعت کردند و جریان این چنین تمام شد. آیت الله دکتر حسینی قزوینی: یعنی آمدند بیعت کردند؟ بیننده: بله. اکثر کسانی که در خانه حضرت علی (علیه السلام) بودند، رفتند و بیعت کردند. مجری: با وجود این تهدید این بیعت را انجام دادند، طبق این سناریویی که شما میفرمایید. بیننده: درست است، قبول دارم که با وجود همین تهدید بود یا مسئله دیگری بود. در هر صورت رفتند و بیعت کردند. مجری: آقای ناروئی عزیز ما بسیاری از مسلمات را به احترام همین ادب شما کنار میگذاریم. آیا همین تهدید کردن باعث غضبناک شدن نمیشود؟! آیا باعث نمیشود با توجه به آن تهدیدی که انجام شد حضرت فاطمه زهرا غضبناک شوند؟! تبعات غضب حضرت فاطمه زهرا که غضب رسول گرامی اسلام و غضب خداوند را به دنبال دارد هم باید بپذیریم. اصلاً بنابر صحبت شما پیش برویم که اصلاً چنین بیعتی هم اگر اتفاق افتاده باشد که اصلاً در اثر این تهدید چنین چیزی رخ نداده است. اگر طبق سناریوی شما هم پیش بیاییم، غضب حضرت فاطمه زهرا را به دنبال داشت. درست است؟! بیننده: آنها خودشان فردای قیامت در محضر خداوند متعال پاسخگو هستند. ما نمیتوانیم قضاوت کنیم. آیت الله دکتر حسینی قزوینی: آقای ناروئی عزیز تلویزیون را مشاهده کنید. در کتاب «صحیح بخاری» حدیث 3998 آمده است: «ولم یکنْ یبَایعُ تِلْک الْأَشْهُرَ» الجامع الصحیح المختصر، اسم المؤلف: محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی، دار النشر: دار ابن کثیر, الیمامة - بیروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقیق: د. مصطفی دیب البغا، ج 4، ص 1549، ح 3998 علی بن أبی طالب در طول شش ماه بعد از رحلت پیغمبر اکرم بیعت نکردند. ولی شما میفرمایید کسانی که در خانه بودند، آمدند و بیعت کردند. یکی از آنها هم امیرالمؤمنین بود. اصلاً هدف، امیرالمؤمنین بود. کتاب «صحیح بخاری» نقل میکند که آنها بیعت نکردند. حال حضرتعالی از کجا میفرمایید کسانی که در خانه بودند، آمدند و بیعت کردند؟! آیا بر این گفته خود دلیل و سندی هم دارید تا ما هم استفاده کنیم؟! بیننده: منظورم صحابهای است که در خانه امیرالمؤمنین گرد هم آمده بودند. منظورم این بود که آن صحابه بیعت کردند. درست است که حضرت علی بعد از شش ماه با خلیفه اول بیعت کردند. آیت الله دکتر حسینی قزوینی: «صحیح بخاری» می گوید که حضرت بیعت نکردند. بیننده: بعد از شش ماه بیعت کردند. آیت الله دکتر حسینی قزوینی: تا شش ماه بیعت نکردند. درست است؟! بیننده: درست است. آیت الله دکتر حسینی قزوینی: در آنجا خلیفه دوم گفت: «والله لأحرقن علیکم أو لتخرجن إلی البیعة» آیا در اینجا خلیفه دوم مدت معین کرد و گفت اگر بعد از شش ماه بیعت نکنید خانه را به آتش میکشم؟ بنده از ادب حضرتعالی تشکر میکنم. بنده در جلسه قبل هم عرض کردم که جناب آقای «زهری» که یکی از علمای بزرگ اهل سنت هست، در کتاب «المصنف» اثر «عبدالرزاق صنعانی» مطلبی در این زمینه نقل شده است. «یحیی بن معین» میگوید: «لو ارتد عبد الرزاق عن الإسلام ما ترکنا حدیثه» اگر عبدالرزاق مرتد شود هم ما روایات او را از دست نمیدهیم. سیر أعلام النبلاء، اسم المؤلف: محمد بن أحمد بن عثمان بن قایماز الذهبی أبو عبد الله، دار النشر: مؤسسة الرسالة - بیروت - 1413، الطبعة: التاسعة، تحقیق: شعیب الأرناؤوط, محمد نعیم العرقسوسی، ج 9، ص 573، باب 220 عبد الرزاق بن همام ع در کتاب «عبدالرزاق صنعانی» نقل شده است که از آقای «زهری» سؤال میکنند: علی بن أبی طالب در آن شش ماه بیعت نکرد؟ ایشان در جواب میگوید: «قال لا ولا أحد من بنی هاشم» او گفت: خیر و یک نفر از بنی هاشم هم بیعت نکردند. المصنف، اسم المؤلف: أبو بکر عبد الرزاق بن همام الصنعانی، دار النشر: المکتب الإسلامی - بیروت - 1403، الطبعة: الثانیة، تحقیق: حبیب الرحمن الأعظمی، ج 5، ص 472، ح 9774 برادر بزرگوارم ما باید قدری به این مسائل دقت کنیم. ما به دنبال این نیستیم که شیعه را به اهل سنت بکشانیم و نه اهل سنت را به طرف تشیع بکشانیم. طبق تعبیری که مقام معظم رهبری فرمودند، ما از علمای اهل سنت میخواهیم کتاب «الغدیر» و کتاب «المراجعات» اثر «مرحوم شرف الدین» را به دقت مطالعه کنند و سؤالات و مطالبی که آمده است را ببینند. بنده نمیدانم شما کتاب «المراجعات» را دارید یا خیر. اگر این کتاب را ندارید، میتوانید از اینترنت دانلود بفرمایید. دراین کتاب شخصیت بزرگی ازعلمای اهل سنت به نام«شیخ سلیم بشری»شیخ دانشگاه الأزهر بایکی از علمای شیعه با هم مکاتبه داشتند. این کتاب حاوی دویست مکاتبه است. این مکاتبات را مطالعه بفرمایید، سپس اگر اشکالی به ذهن مبارکتان میرسد روی خط تشریف بیاورید. همانطور که میبینید حضرتعالی حدود هشت دقیقه است روی خط تشریف دارید. این در حالی است که ما به شیعیان اجازه نمیدهیم اینقدر روی خط بمانند. ما برای عزیزان اهل سنت احترام قائل هستیم و دوست داریم روی خط تشریف بیاورند. اگر من بدانم در برنامهای ده تن از بینندگان اهل سنت هستند، اجازه نمیدهم یک شیعه روی خط بیاید. شیعیان رو خط برنامههای دیگر بروند. ما دوست داریم با عزیزان اهل سنت دوستانه و برادرانه و عاشقانه صحبت کنیم. اگر ما اشتباه میکنیم عزیزان اهل سنت ما را از اشتباه بیرون بیاورند. اگر نظر مبارک عزیزان اهل سنت اشتباه است ما آنها را از اشتباه بیرون بیاوریم و به نقطه مشترک برسیم. تا کی باید این دعواها باشد. تا کی باید این نزاعها باشد. تا کی باید داعش و عربستان سعودی و تکفیریها از اختلافات شیعه و سنی سوء استفاده کنند و شیعه و سنی را به جان همدیگر بیندازند. ما باید به یک نتیجهای برسیم مبنی بر اینکه اگر شما عقیده دارید حضرت فاطمه زهرا شهید شده است و دلیلی برای او دارید، ولو از کتابهای خودتان با سند صحیح باشد بیاورید. ما اصراری نداریم که بخواهیم همه مطالبمان را از کتابهای شما بگیریم. ان شاءالله بنده مفصل در رابطه با قضیه تحدی که بعضی از شبکههای شیطانی مطرح میکنند، صحبت خواهم کرد. آقایان در کتابهای خودتان اعلام میکنند. مشاهده کنید در کتاب «تاریخ بغداد» اثر «خطیب بغدادی» که یکی از علمای بزرگ شما هست، روایتی از قول «یحیی بن معین» آمده است. «یحیی بن معین» بنیانگذار علم رجال اهل سنت است. او میگوید: «وأی صاحب حدیث لا یکتب عن کذاب ألف حدیث» کدام محدث بوده است که از کذاب هزار روایت کمتر نقل کرده باشد. تاریخ بغداد، اسم المؤلف: أحمد بن علی أبو بکر الخطیب البغدادی، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت -، ج 1، ص 43، باب بقیة الأخبار التابعة لحدیث أبی عثمان عن جریر لکونها فی معناه همچنین «شعبه» یکی از علمای بزرگ اهل سنت است. در کتاب «سیر أعلام النبلاء» جلد هفتم صفحه 226 از قول «شعبه» معروف به «امیرالمؤمنین در حدیث»، نقل میکند: «ما أعلم أحد فتش الحدیث کتفتیشی» کسی همانند من احادیث را تفتیش نکرده است. «وقفت علی أن ثلاثة أرباعه کذب» هفتاد و پنج درصد روایات ما در کتب ما دروغ است. سیر أعلام النبلاء، اسم المؤلف: محمد بن أحمد بن عثمان بن قایماز الذهبی أبو عبد الله، دار النشر: مؤسسة الرسالة - بیروت - 1413، الطبعة: التاسعة، تحقیق: شعیب الأرناؤوط, محمد نعیم العرقسوسی، ج 7، ص 226، باب 80 شعبة ع ما که این مطالب را نیاوردیم. این آقایان که تحدی میکنند و گوشیهای خارجی جایزه میدهند، بیایند به این روایات پاسخ بدهند. همانطور که در روایت آمده است: «رمی الناس بالحجر مع کون بیته من الزجاج» کسی که خانه شیشهای دارد، سنگ پرت نمیکند. الصوارم المُهرقة فی نقد الصواعق المُحرقة، نویسنده: شوشتری، نور الله بن شریف الدین، محقق / مصحح: حسینی، جلال الدین، ص 2، باب خطبة الکتاب و ذکر سبب التألیف چنین شخصی اگر سنگ پرت کند، جواب سنگ با سنگ است. در این صورت خانه شیشهای ویران میشود. برادر من به این مسائل دقت کنید و ببینید که قضیه چیست. ما در خدمت شما هستیم. مجری: خیلی تشکر میکنیم. استاد همین منش را دارند. دقیقاً همه شما بارها دیدید و بعضاً زمانی که عزیزان تماس میگیرند، این اشاره را میکنند و اعتراض میکنند که چرا به اهل سنت بیشتر فرصت داده میشود. این در حالی است که اگر بخواهیم همانند روش شبکههای وهابی جلو برویم، باید با آنها مخالفت شود و نباید آنها را روی خط بیاوریم. این منش حاج آقا هست که با اشتیاق بیشتری پیگیری میکنند تا بخواهند به این افراد پاسخگو باشند. الحمدلله همه ما به وضوح این قضیه را میبینیم. آقای بهادری از کرج پشت خط هستند. آقای بهادری سلام عرض میکنیم، در خدمت شما هستیم: بیننده (آقای بهادری از کرج – شیعه): علیکم السلام و رحمة الله. عرض سلام مجدد دارم خدمت حضرت آیت الله دکتر حسینی قزوینی و آقای مرعشی. آیت الله دکتر حسینی قزوینی: سلام علیکم و رحمة الله. بیننده: بنده هم به سهم خودم ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و سالگرد شهادت مالک اشتر رهبرمان «حاج قاسم سلیمانی» را به عموم شیعیان عرض تسلیت دارم. در کتاب «مستدرک علی الصحیحین» اثر «حاکم نیشابوری» جلد یک روایت 3250 نقل میشود «عبدالرحمن بن عوف» تنها صحابهای بود که در مکه خدمت رسول اکرم آمد و عرضه داشت: یا رسول الله! ما در زمانی که مشرک بودیم، عزت داشتیم. حال که مسلمان شدیم ذلت پیدا کردیم. این شخص برای جناب خلیفه دوم ملاک گزینش انتخاب خلیفه میشود. به قول شما همه چیز آماده بود. جناب خلیفه قبلاً عثمان را انتخاب کرده بود. به این روش دموکراسی می گویند!! سؤال این است که آقایان می گویند حضرت علی را پیغمبر اکرم انتخاب نکردند، زیرا انتخاب خلیفه به امت مربوط است. بحث آقایان این است. حال سؤال اینجاست که اگر انتخاب خلیفه به پیامبر ربط ندارد و به امت مربوط است، در قضیه انتخاب جناب عثمان به شما چه مربوط است که خلیفه انتخاب کنید؟! بگذارید مردم انتخاب کنند!! سؤال اینجاست که اگر به حرف من که خلیفه هستم عمل میشود، چرا ناگهان امت هیچ کاره شدند؟! سؤال این است که اگر وقتی مفاسد و منافع شما بحث امت باشد و مطرح شود، امت انتخاب گر هستند نه رسول خدا! با این حال زمانی که شما به قدرت میرسید، نظر امت صفر میشود و من خلیفه خودم جانشین خود را انتخاب میکنم. سؤال دیگری از آقایان وهابی داریم. آیا این شش نفر صحابه اصلی بودند؟! شما میفرمایید که اگر بگویید بالای چشم فلان صحابه ابروست، سب صحابه کردهاید. در اینجا که خلیفه دستور میدهد این شش نفر صحابه ناب را بکشید ، این قدرت را چه کسی به جناب خلیفه داده است؟! این سؤال را پاسخ بدهند. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته مجری: احسنتم، ماشاءالله. مثل همیشه خیلی مستدل و زیبا و مستند و عقلایی و واضح سؤال خود را از وهابیت مطرح فرمودند. ان شاءالله کسانی که باید بشنوند، شنیدند و این استفاده را هم میبرند. حاج آقا تماسهای دیگری هم داریم، اما اگر اجازه بفرمایید با توجه به ضیق وقت در حد اشارهای به سؤالات آقای مؤذن پاسخ بدهیم و بعد از آن سریعتر تماسهای بعدی را بگیریم. سؤال اول آقای مؤذن راجع به این بود که آیا در روز غدیر آیه ولایت نازل شده است یا خیر؟! بعضی از مسانید نشان میدهد که در روز عرفه و جمعه بوده است. سؤال دوم این بود که آیا جزئیات جریان غدیر هم در کتب اهل سنت آمده است یا خیر. ایشان در ادامه راجع به «شیخ طوسی» و مذهبشان هم سؤال مطرح کردند. استاد عذرخواهی میکنم به دلیل اینکه فرصت محدود است و عزیزان هم پشت خط هستند، فقط اشاره وار پاسخ بفرمایید. آیت الله دکتر حسینی قزوینی: در رابطه با اینکه آیه اکمال: «الْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دِینَکمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیکمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکمُ الْإِسْلامَ دِینا» امروز دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تکمیل نمودم و اسلام را به عنوان آئین (جاودان) شما پذیرفتم. سوره مائده (5): آیه 3 آقایان اهل سنت در کتاب «صحیح بخاری» از قول خلیفه دوم سه رقم روایت نقل کردهاند. روایت اول میگوید که این آیه در شب عرفه نازل شده است. روایت دوم میگوید که این آیه در روز عرفه که جمعه بود نازل شد. روایت سوم میگوید در شب مزدلفه نازل شد. این روایات با همدیگر تعارض دارد؛ شب جمعه، روز جمعه و شب شنبه. «شعبه» خود میگوید من شک دارم در این که این روایت درست هست یا درست نیست. علاوه بر اینکه آقایان با سند صحیح در کتاب «تاریخ بغداد» جلد 8 صفحه 284 از قول «ابوهریره» نقل کردهاند که پیغمبر اکرم، علی بن أبی طالب را در غدیر خم نصب کرد. خلیفه دوم تبریک گفت و جبرئیل نازل شد و گفت: «الْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دِینَکمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیکمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکمُ الْإِسْلامَ دِینا» خیلی خلاصه بود. مجری: بسیار خوب، خیلی عالی. آیت الله دکتر حسینی قزوینی: پاسخ کپسولی بود. مجری: جزئیات هم در کتب اهل سنت نقل شده است. آیت الله دکتر حسینی قزوینی: تمام جزئیات آن در کتب اهل سنت آمده است. در کتب اهل سنت مطالبی پیرامون زنان پیغمبر اکرم، بیعتشان، اینکه پیغمبر اکرم قبل از او چکار کردهاند آمده است. سفر به مدینه مسافرتی است که پیغمبر اکرم تمام همسرانشان را همراه خود برده بودند. در آنجا تشت گذاشتند و بیعت کردند. علی بن أبی طالب روی آب تشت دست گذاشتند و زنان به این شکل با حضرت بیعت کردند. همچنین قضیه عمامه گذاری و تمام تفاصیل آن در کتب شیعه و اهل سنت آمده است، اما الآن فرصت طرح این مباحث نیست. این قضیه را در ایام غدیر بیان خواهیم کرد. مجری: کما اینکه اشاره هم شده بود و ایشان میتوانند به آرشیو مراجعه کنند. راجع به «شیخ طوسی» هم سؤال داشتند. آیت الله دکتر حسینی قزوینی: نظر ما راجع به «شیخ طوسی» این است: «ولد شیعیا و مات شیعیا و حشر شیعیا إن شاءالله». اینها همه حرفهای بی اساسی است که بعضی از آقایان مطرح میکنند. در رابطه با قدیمین نظیر «ابن ابی عقیل» و «اسکافی» که قبل از «شیخ طوسی» و معاصر «شیخ کلینی» بودند و در زمان غیبت صغری هم بودند، نقل شده است که سابقاً سنی بودند و بعد شیعه شدند.غیر از آنها «شیخ مفید» و «شیخ طوسی» و «سید مرتضی» و دیگر علما جد و اجدادشان همگی شیعه بودند. مجری: بسیارخوب،خیلی ممنونم. حاج آقا الحمدلله مفید و مختصر فرمودند و استفاده کردیم.حال به سراغ تماس بعد برویم. آقای امین از تهران پشت خط هستند. آقا امین بفرمایید: بیننده (آقا امین از تهران – اهل سنت): سلام، خسته نباشید. مجری: سلام علیکم، سلامت باشید. بیننده: آقای قزوینی بنده یک ماه است که میخواهم با شما صحبت کنم، گاهی اوقات وصل نمیشود. پنج شنبه هم خودم مقصر بودم به دلیل اینکه گوشیام خاموش شده بود. دیشب آقای «هاشمی» از قم زنگ زدند و نیم ساعت صحبت کردند. من هروقت با شما صحبت میکنم، تلفن مرا قطع میکنید. بنده ده دقیقه از شما وقت میخواهم؛ خواه در این ده دقیقه بنده به مذهب شما هدایت شدم و یا اینکه حرفهای من حق است. آقای قزوینی قبول میکنید؟! شما نمیگذارید که من حرفم را تمام کنم. مجری: آقا امین عزیز همانطور که خودتان می دانید ما فقط پنج دقیقه دیگر فرصت داریم. بیننده: آقای قزوینی گفتند که ما به مخالفین بیشتر وقت میدهیم. مجری: کمااینکه الآن هم مشاهده فرمودیدعزیزانی که زنگ زدند نظیر آقای ناروئی و افراد دیگر که تماس گرفتند،ما اتفاقاً به آنها فرصت هم میدهیم. همانطور که خودتان هم گفتید پنج شنبه هم اتفاقاً به من اعلام کردند و منتظر بودیم، اما تلفن شما قطع شده بود. ما نمیتوانیم ترتیب را به هم بزنیم. الآن هم از حضرت استاد خواهش کردیم تا سریعتر پاسخ عزیز شیعهمان را بدهند تا در خدمت شما باشیم. لطفاً سؤالتان را مختصر بفرمایید، ان شاءالله استاد پاسخ خواهند داد. بیننده: بنده حرفهایم را در حد پنج دقیقه میزنم. خواهشا شما فقط گوش بدهید. مجری: ما کلاً پنج دقیقه فرصت داریم. سؤال شما چیست؟! بیننده: چند مورد هست که بنده فقط میخواهم به حاج آقا بگویم. اجازه میدهید؟! حاج آقا در مورد مناظره گفتند. اولاً حاج آقا قزوینی شما جواب سؤالات آقای «عبدالقدوس دهقان» را بدهید، مناظره پیشکش! مجری: آقا امین ما نمیرسیم که شما همه سؤالات را بپرسید و ته آن ما هم با شما و هم با بینندگان خداحافظی کنیم. اگر هدفتان این است که سؤال بپرسید، سؤال باید استفهام حقیقی باشد و منتظر جواب هم باشید. حضرت استاد بارها دعوت به مناظره کردند. بیننده: بنده سؤال آخرم را میپرسم. در مورد باغ فدک شما می گویید که سه خلیفه ابتدا زور گفتند و باغ فدک را از حضرت فاطمه زهرا گرفتند. درست است؟ آیت الله دکتر حسینی قزوینی: فرمایشتان را بفرمایید. بیننده: چرا زمانی که امام علی خلیفه شد، ارث حضرت فاطمه زهرا را به او نداد. حال فکر کنیم که همسرشان نبود، خلیفه بود. به یک نفر ظلم شد و حق او را غصب کردند. این آقا پنج سال خلیفه بود. چرا حق مظلوم را به او برنگرداند؟! چرا اینقدر دروغ می گویید؟! از خدا نمیترسید؟! مجری: آقا امین از مسیر اصلی خارج نشویم. بیننده: امام علی پنج سال خلیفه بودند، اما حق یک مظلوم را به او ندادند. مجری: زمان حکومت امیرالمؤمنین، حضرت فاطمه زهرا بودند؟! قبل از اینکه بخواهید ما را متهم به دروغگویی کنید، آیا تاریخ را مطالعه کردید؟! بیننده: ارث زن به مرد و فرزندانش میرسد. چرا امام حسن و امام حسین ارث مادرشان را پس نگرفتند؟! مجری: بنابراین سؤال شما این شد که چرا در زمان حکومت امیرالمؤمنین، حضرت با باغ فدک چکار کردند؟! آیا آن را برگرداندند یا خیر؟! بیننده: شما می گویید که امام علی یار نداشت و زمانی که خلافت را از او غصب کردند، درگیر نشد. درست است؟! امام حسن چرا خلافت را به معاویه بخشید؟! مجری: آقا امین عزیز سؤالتان واضح شد. ان شاءالله منتظر باشید تا پاسخ دریافت کنید. آقا امین فرصت نیست.ما احترام میگذاریم و شما را وصل میکنیم، اما اینطور نمیشود که شما یک ریز صحبت کنید و سؤال بپرسید. اگر استفهام حقیقی انجام میدهید و سؤالتان واقعاً سؤال هست و منتظر جواب هستید، منتظر بمانید تا پاسخ را هم بگیرید. بنابراین سؤال این شد که چرا باغ فدک در زمان امیرالمؤمنین به محل اصلی خود برگردانده نشد؟! چرا امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) بعد از به حکومت رسیدن، فدک را برنگرداند!؟ آیت الله دکتر حسینی قزوینی: این قضیه در کتابهای متعدد شیعه آمده است. برادر بزرگوارم در کتاب «کافی» اثر «کلینی» حدیث شماره 21 با سند صحیح نقل میکند که حضرت میفرماید: والیان و حاکمان قبلی اعمالی انجام دادند که مخالف رسول الله بود و سنت پیغمبر اکرم را تغییر دادند. «وَ لَوْ حَمَلْتُ النَّاسَ عَلَی تَرْکهَا وَ حَوَّلْتُهَا إِلَی مواضعها وَ إِلَی مَا کانَتْ فِی عَهْدِ رَسُولِ اللَّهِ ص لَتَفَرَّقَ عَنِّی جُنْدِی» اگر به مردم دستور بدهم آنها را ترک کنند و به موضع قبلی در زمان پیغمبر اکرم انتقال دهند، تمام سپام از من پراکنده میشوند. وقتی من گفتم که نماز تراویح بدعت است، یک نفر به حرف من گوش نداد. مردم گفتند: این سنت عمر است، چرا سنت عمر را ترک میکنید!! در همین جا آمده است: «إِذاً لَتَفَرَّقُوا عَنِّی» مردم عادت کردند که بیست و پنج سال با سنتهای غلط و نادرست زندگی کنند. مجری: در این صورت متفرق خواهند شد که هیچ انگیزههای مادی در جنگ جمل هم به وجود خواهد آمد و جنگی همانند آن راه خواهند انداخت. آیت الله دکتر حسینی قزوینی: بله. «وَ اللَّهِ لَقَدْ أَمَرْتُ النَّاسَ أَنْ لَا یجْتَمِعُوا فِی شَهْرِ رَمَضَانَ إِلَّا فِی فَرِیضَةٍ وَ أَعْلَمْتُهُمْ أَنَّ اجْتِمَاعَهُمْ فِی النَّوَافِلِ بِدْعَةٌ فَتَنَادَی بَعْضُ أَهْلِ عَسْکرِی مِمَّنْ یقَاتِلُ مَعِی یا أَهْلَ الْإِسْلَامِ غُیرَتْ سُنَّةُ عُمَرَ» الکافی، نویسنده: کلینی، محمد بن یعقوب، محقق / مصحح: غفاری علی اکبر و آخوندی، محمد، ج 8، ص 59، ح 21 در اینجا آمده است که امیرالمؤمنین فرمودند: دستور دادم در ماه رمضان مردم نماز تراویح نخوانند، اما کسانی که در سپاه من بودند گفتند که علی بن أبی طالب دارد سنت عمر بن خطاب را تغییر میدهد. برادر بزرگوارم! به این مسائل دقت کنید. این مسائل را تنها ما نیاوردیم که بخواهیم آن را مطرح کنیم. ببینید در کتابهای خودتان در رابطه با تضییع سنت چقدر روایت آمده است. بنده برای اینکه این عزیزمان قدری روشن شود،روایتی به عنوان نمونه میآورم.شما باید بروید کتاب های خودتان را ببینید تا معلوم شود که ما راست می گوییم یا شما راست می گویید. در کتاب «صحیح بخاری» حدیث 622 روایتی از قول «أم درداء» آمده است. ایشان نقل میکند که «أبو درداء» نزد من آمد در حالی که غضبناک بود. «فقلت ما أَغْضَبَک» به او گفتم: چرا غضبناک هستی؟ «فقال والله ما أَعْرِفُ من أُمَّةِ مُحَمَّدٍ شیئا إلا أَنَّهُمْ یصَلُّونَ جمیعاً» او گفت: به خدا سوگند از امت محمد نشانهای از شریعت پیغمبر نمیبینم، مگر اینکه دسته جمعی نماز میخوانند. الجامع الصحیح المختصر، اسم المؤلف: محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی، دار النشر: دار ابن کثیر, الیمامة - بیروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقیق: د. مصطفی دیب البغا، ج 1، ص 232، ح 622 همچنین در کتاب «الأم» اثر «شافعی» روایتی در این زمینه آمده است. بخش اعظم اهل سنت ما شافعی مذهب هستند. ایشان از قول «وهب بن کیسان» نقل میکند: «کلُّ سُنَنِ رَسُولِ اللَّهِ - صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَسَلَّمَ - قَدْ غُیرَتْ حَتَّی الصَّلَاةِ» تمام سنت پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را تغییر دادند، حتی نماز. الأم، المؤلف: الشافعی أبو عبد الله محمد بن إدریس بن العباس بن عثمان بن شافع بن عبد المطلب بن عبد مناف المطلبی القرشی المکی (المتوفی: 204 هـ)، الناشر: دار المعرفة – بیروت، الطبعة: بدون طبعة، سنة النشر: 1410 هـ/1990 م، ج 1، ص 269، باب أَنْ یبْدَأَ بِالصَّلَاةِ قَبْلَ الْخُطْبَةِ «حسن بصری» یکی از علمای بزرگ اهل سنت است. در کتاب «جامع بیان العلم و فضله» جلد دوم به صراحت آمده که «حسن بصری» گفت: «لو خرج علیکم أصحاب رسول الله ما عرفوا منکم إلا قبلتکم» اگر اصحاب پیغمبر اکرم زنده شوند و شما مسلمانان را ببینند، میبینند غیر از اینکه رو به قبله میایستید هیچ سنتی از سنت پیغمبر اکرم باقی نمانده است. جامع بیان العلم وفضله، اسم المؤلف: یوسف بن عبد آلبر النمری، دار النشر: دار الکتب العلمیة - بیروت – 1398، ج 2، ص 200، باب فی انکار أهل العلم ما یجدونه من الأهواء والبدع مجری: دیگر این افراد چه انتظاراتی دارند! آیت الله دکتر حسینی قزوینی: برادر بزرگوارم! عزیز دل من دیگر امیرالمؤمنین چکار کند. امیرالمؤمنین در بصره نماز میخواند در حالی که مردم می گویند نماز علی بن أبی طالب یادآور نماز پیغمبر اکرم است. این قضایا کاملاً واضح و روشن است. این روایت را هم به احترام شما نشان میدهیم. در کتاب «صحیح بخاری» حدیث 751 آمده است که امیرالمؤمنین در بصره نماز میخواند. افرادی که پشت سر حضرت بودند، گفتند: «ذَکرَنَا هذا الرَّجُلُ صَلَاةً کنا نُصَلِّیهَا مع رسول اللَّهِ» نماز این مرد یادآور نمازی بود که پشت سر پیغمبر اکرم میخواندیم. الجامع الصحیح المختصر، اسم المؤلف: محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی، دارالنشر: دار ابن کثیر, الیمامة - بیروت - 1407 - 1987، الطبعة: الثالثة، تحقیق: د. مصطفی دیب البغا، ج 1، ص 271، ح 751 با این وضع چه چیزی را باقی گذاشتند؟! امیرالمؤمنین پنج سال خلافت کرد در حالی که جنگ جمل و جنگ صفین و جنگ نهروان را به راه انداختند. آیا حضرت فرصتی داشتند که به قضایای فدک برسند؟! مجری: حاج آقا واقعاً استفاده کردیم، دست شما درد نکند. همچنین از همه شما بینندگان عزیز و ارجمند تشکر میکنیم. عزیزانی که تماس گرفتند و نتوانستیم پاسخگو باشیم. ان شاءالله در جلسات آینده در خدمتشان خواهیم بود. تماس خواهند گرفت و صدایشان را داخل استودیو خواهیم شنید. اللهم اجعل محیانا محیا محمد و آل محمد اللهم اجعل مماتنا ممات محمد و آل محمد اللهم صل علی محمد و آل محمد والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته |