-
تاریخ بدون روتوش - بازخوانی نو از آیین زرتشت و ایران باستان 9 اسفند 1402
1:19:19 دقیقه -
تاریخ بدون روتوش - بازخوانی نو از آیین زرتشت و ایران باستان 11 بهمن 1402
1:21:13 دقیقه -
تاریخ بدون روتوش - بازخوانی نو از آیین زرتشت و ایران باستان 27 دی 1402
1:15:51 دقیقه -
تاریخ بدون روتوش - بازخوانی نو از آیین زرتشت و ایران باستان 20 دی 1402
1:20:35 دقیقه -
تاریخ بدون روتوش 24 آبان 1402
1:18:44 دقیقه -
تاریخ بدون روتوش - بازخوانی نو از آیین زرتشت و ایران باستان 17 آبان 1402
1:25:00 دقیقه -
تاریخ بدون روتوش - بازخوانی نو از آیین زرتشت و ایران باستان 10 آبان 1402
1:25:34 دقیقه -
تاریخ بدون روتوش - بازخوانی نو از آیین زرتشت و ایران باستان 19 مهر 1402
1:24:46 دقیقه -
تاریخ بدون روتوش - بازخوانی نو از آیین زرتشت و ایران باستان 12 مهر 1402
1:21:47 دقیقه -
قسمت نود و یک برنامه تاریخ بدون روتوش با کارشناسی استاد حسینی (فصل سوم)
1:10:34 دقیقه
تاریخ بدون روتوش - بازخوانی نو از آیین زرتشت و ایران باستان 5 مهر 1402 -
تاریخ بدون روتوش - بازخوانی نو از آیین زرتشت و ایران باستان 29 شهریور 1402
1:19:24 دقیقه -
تاریخ بدون روتوش - بازخوانی نو از آیین زرتشت و ایران باستان 31 خرداد 1402
1:28:34 دقیقه -
تاریخ بدون روتوش - بازخوانی نو از آیین زرتشت و ایران باستان 24 خرداد 1402
1:26:18 دقیقه -
تاریخ بدون روتوش - بازخوانی نو از آیین زرتشت و ایران باستان 17 خرداد 1402
1:26:42 دقیقه -
تاریخ بدون روتوش - بازخوانی نو از آیین زرتشت و ایران باستان 3 خرداد 1402
1:29:03 دقیقه -
تاریخ بدون روتوش - بازخوانی نو از آیین زرتشت و ایران باستان 27 اردیبهشت 1402
1:47:03 دقیقه -
تاریخ بدون روتوش - بازخوانی نو از آیین زرتشت و ایران باستان 20 اردیبهشت 1402
1:29:07 دقیقه -
تاریخ بدون روتوش - بازخوانی نو از آیین زرتشت و ایران باستان 13 اردیبهشت 1402
1:26:53 دقیقه -
تاریخ بدون روتوش - بازخوانی نو از آیین زرتشت و ایران باستان 6 اردیبهشت 1402
1:25:9 دقیقه -
تاریخ بدون روتوش - بازخوانی نو از آیین زرتشت و ایران باستان 10 اسفند 1401
1:27:56 دقیقه -
تاریخ بدون روتوش - بازخوانی نو از آیین زرتشت و ایران باستان 3 اسفند 1401
1:26:11 دقیقه -
تاریخ بدون روتوش - بازخوانی نو از آیین زرتشت و ایران باستان 19 بهمن 1401
1:17:43 دقیقه -
تاریخ بدون روتوش - بازخوانی نو از آیین زرتشت و ایران باستان 12 بهمن 1401
1:18:50 دقیقه -
تاریخ بدون روتوش - بازخوانی نو از آیین زرتشت و ایران باستان 5 بهمن 1401
1:24:00 دقیقه -
تاریخ بدون روتوش - بازخوانی نو از آیین زرتشت و ایران باستان 28 دی 1401
1:25:10 دقیقه -
تاریخ بدون روتوش - بازخوانی نو از آیین زرتشت و ایران باستان 21 دی 1401
1:07:12 دقیقه -
تاریخ بدون روتوش 23 آذر 1401
1:28:25 دقیقه -
تاریخ بدون روتوش 5 مرداد 1401
2:01:54 دقیقه -
تاریخ بدون روتوش 29 تیر 1401
1:27:23 دقیقه -
تاریخ بدون روتوش 15 تیر 1401
1:26:29 دقیقه -
تاریخ بدون روتوش 8 تیر 1401
1:29:05 دقیقه -
تاريخ بدون روتوش 1 تیر 1401
1:26:04 دقیقه -
تاریخ بدون روتوش 11 خرداد 1401
1:28:29 دقیقه -
تاریخ بدون روتوش 4 خرداد 1401
1:25:32 دقیقه -
تاریخ بدون روتوش 28 اردیبهشت 1401
1:30:42 دقیقه -
تاریخ بدون روتوش 21 اردیبهشت 1401
1:29:01 دقیقه -
تاریخ بدون روتوش 14 اردیبهشت 1401
1:14:47 دقیقه -
تاریخ بدون روتوش 24 فروردین 1401
1:23:50 دقیقه -
تاریخ بدون روتوش 17 فروردین 1401
1:28:45 دقیقه -
تاریخ بدون روتوش 3 فروردین 1401
1:4:23 دقیقه
تاریخ بدون روتوش - بازخوانی نو از آیین زرتشت و ایران باستان
قسمت صد و یک برنامه تاریخ بدون روتوش با کارشناسی استاد حسینی
دیگر قسمت ها
عنوان برنامه: تاریخ بدون روتوش
تاريخ: ۱۹/ 02/ 140۳
استاد: آقای حسینی
قسمت:10۱
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
استاد: حسینی
عرض سلام و ادب و احترام خدمت شما بینندگان عزیز و ارجمند صد و یکمین قسمت از سلسله برنامه تاریخ بدون روتوش است که ملاحظه میفرمایید و بیست و هفتمین قسمت از فصل سوم این مجموعه برنامهای که سعی می کند بدون روتوش به تاریخ بپردازد طبیعتاً تاریخ ایران باستان را محور قرار دادیم در این برنامه که از موضوعات بحث زرتشت شروع شد رسید به دوره هخامنشیان پیش رفتیم رسیدیم به دوره خشایارشاه و آن اتفاقات و جنگهایی که رخ داده است بین خشایارشاه و یونان. این خیلی مختصر راجع به برنامه تا اینجا.
در قسمت گذشته که اگر به صورت زنده برنامه ما را دنبال می کنید فاصله زیادی افتاد بین قسمت قبل و این قسمت مشغول کارهای دیگری بودیم که اولویت بیشتری طبیعتاً داشت و مناسبت های پیش آمده بود و از الان دیگر خدمتتان هستیم طبق روال معمول گفتیم به شما که درگیری و جنگی که در زمان هخامنشیان بین خشایار شاه و یونانی ها رخ داده است در نظر و بر اساس دیدگاه غربی ها یک اتفاق بسیار بزرگ بوده است در تاریخ و آن دوره و برهه برای یونان به عنوان یک دوره طلایی دارد یاد می شود به عنوان دوره زرین دارد از آن یاد می شود که آن را مهد پیدایش غرب و تمدن غربی معرفی می کنند در مقابل شرق و تمدن شرقی با محوریت ایران باستان و بنا شد به تناسب موضوعات و مسائلی که ما مطرح کردیم در برنامه هر جایی که ببینید روند ما همان بحث ایران باستان است ولی جاهایی که لازم شد به تمدن دیگر بپردازیم. قول دادیم به شما که بپردازیم به آنها هر چقدر که نیاز بود به یونان هم قرار شد بپردازیم و یونان بدون روتوش ببینیم چون ما چند جا در این برنامه با بحث یونان و غرب سروکار داریم یکی همین قضیه رویارویی ایرانیها در زمان هخامنشیان با یونانیها است بعد از آن باز دوره بحث اسکندر است و قضایایی که در زمان اسکندر رخ داده است در زمان داریوش سوم در ایران بعد از آن بعد دوباره بحث دوره مسیحیت است بعد امپراطوری روم است و موضوعاتی که اینها خیلی چون با تاریخ و تمدن ایران در هم آمیخته است باید به آنها هم بپردازیم.
بهانه خوبی هم است یک نگاهی به بقیه تمدنها هم داشته باشیم میخواهم جلسه قبلم را تکمیل کنم و بحثم را خیلی شفافتر و واضح تر خدمتتان بگویم چون میخواهیم به یک سری عناصری که نام میبرویم در این برنامه بپردازیم یکی یکی آنها را بررسی کنیم و طبیعتاً روی بحث پاورپوینت بحثم را پیش می برم که سرعت ما طوری باشد که به موضوعات برسیم بپردازیم و کمتر از آن موضوعات اختلافی مثل موضوعات بحث زرتشت و ایران باستان طبیعتاً نیاز است که ما اسکن نشان دهیم چون اینجا طبیعتاً اگر آن ایرانی های هستند که برنامه ما را میبینند اینها فکر نمیکنم که عرقی داشته باشند نسبت به مثلاً تمدن یونان که نیاز باشد یک سری جاها با اسناد صحبت کنیم ولی برای پژوهشگرانی که برنامه ما را دارند پیگیری می کنند اسناد لازم را هم ان شاء الله نشان خواهیم داد این جلسه من میخواهم بحث جلسه قبل تکمیل و شفافتر شود و یک سری عناصر جدید به آن اضافه شود که از قسمت بعد یکی یکی به این عناصر ما بپردازیم.
بحث تاریخ بدون روتوش بود که گفتیم ما یونان بدون روتوش را میخواهیم در این قسمتها مطرح کنیم اگر اتاق فرمان تصویر بنده را به شما نشان بدهند و به نمایش بگذارند روی همین پاورپوینت پیش می رویم ببینید اهمیت پرداختن به حوزه تمدنی را من خدمتتان عرض کنم ما وقتی که تاریخ ایران را میخواهیم به آن بپردازیم باید به چند حوزه تمدنی دیگری که با آنها درگیر بودیم هم بپردازیم یکی بابل است بابلی که در زمان کوروش در زمان اولین پادشاه دوره هخامنشی اگر کوروش را ابتدای هخامنشیان بدانیم. اگر کوروش را ابتدای سلسله هخامنشیان بدانیم نه خود هخامنشی پدرانش را که آنها هم مدعی شدند برخی حکومتهایی داشتند مدعی شدند دیگر ما نقد و بررسی را فصل دوم انجام دادیم.
اولین درگیری خیلی جدی با یک حوزه تمدنی بزرگ است بقیه اتفاقات بله رخ داده است در همان حوزه جغرافیای همین الان ایران هم رخ داده است درگیری ها هم مثل ماد و اینها ولی بابل جنس و نوعش طوری بود که ما به آن گفتیم به طور ویژه بپردازیم لازم شد به مادها جدا خواهیم پرداخت ولی فصل بابل را چون به آن پرداختیم گفتیم باید بابل هم برای شما توضیح بدهیم حداقل یک چهارچوب کلی و ذهنیتی در مورد بابل داشته باشیم این کار را انجام دادیم. پس یک حوزه تمدنی در کنار حوزه تمدنی ایران باستان بابل به عنوان یک منطقهای و تمدنی که در زمان کوروش فتح می شود حوزه دوم مصر است مصری که در زمان کوروش فتحش اتفاق نیفتاد اما در زمان کمبوجیه فرزند کوروش مصر فتح شد که این را هم به صورت مفصل برای شما توضیح دادیم سلسله دودمان های مصر را برایتان چهارچوب کلی را به تصویر کشیدیم در برنامه در فصل دوم و آمدیم عرض کردیم که چطور بوده است قضیه فتح مصر چه اتفاقی در مصر افتاد به چه شکل بود افراد دیگری که آنجا بودند چه کارهایی انجام داده بودند چه زمینه سازی شده بود برای فتح مصر. و در آخر یک محدوده جغرافیایی ایران فتح کرده است در زمان کمبوجیه و دوره هخامنشیان.
رفت و آمدهایی که در آن منطقه بوده است را برای شما توضیح دادیم مصر هم پرداختیم به این بهانه که به هر حال بخشی از قلمرو ایران در زمان هخامنشیان میشود حوزه تمدنی سوم که حالا میخواهیم به آن بپردازیم خشایارشاه و یونان است یونان به عنوان منطقهای که اینجا گفتیم توسط خشایارشاه فتح شده است حالا این جزئیات فتح به چه شکل بود؟ آیا هخامنشیان از یونانی ها شکست خوردند در جنگ ها آیا پیروز شدند آیا گاهی پیروز شدند گاهی شکست خوردند؟ یعنی تناوبی داشته این. شکست ها و پیروزی جدا مفصل در این جنگ ها توضیح بدهید اما باید اینگونه در نظر بگیریم که حوزه تمدنی یونان توسط هخامنشیان فتح میشود به صورت خاص و ویژه آتن چون ما در مورد جغرافیای یونان هم به شما توضیح بدهیم که اصلاً این چارچوبی که در ذهن خیلی از افراد است مطابق با آن یونان باستان و آن عهد زرین و اینها نیست آن آتنی که اصلا در ذهن خیلی ها است اهمیت و جایگاهی که تصور می کند در مورد یونان آتن در زمان یونان باستان و دوره زرین متفاوت است با واقعیت ها و اساس تاریخ نگاری خود حتی خود یونانی ها.
ما در این خصوص وقتی که رسیدیم گفتیم یک برخورد تمدنی داریم بین غرب و شرق اصلا هرودوت کتاب التواریخ را نوشته است کتاب تاریخ خودش را نوشته است آمده است گفته است که من به این برخورد غرب و شرقی میخواهم بپردازم طبیعتاً تا آن زمان که آسیایی وجود نداشته اروپایی وجود نداشته است و همین غرب و شرقی که هرودوت دارد به تصویر می کشد نماینده شرق ایران است و نماینده غرب یونان و هرودوت از هالی کارناسوس میآید این کتاب را برای همین برخورد به تصویر می کشد برخوردی که دو هزار و پانصد سال پیش شروع می شود اما هنوز هم ادامه دارد و در طول این دو هزار و پانصد سال. همیشه یک درگیریهایی یا مخاصماتی یا تهاجمی چه از لحاظ نظامی چه از لحاظ فکری وجود داشته است یک رفت و برگشتهایی وجود داشته است که ما میخواهیم به یک بخشی از آن که بحث باستانیش است بپردازیم به صورت خاص تر در این برنامه.
دومسئله است اینجا در مورد بحث برخورد تمدن غرب و شرق اهمیت دارد این موضوعی که من میخواهم مطرح کنم وگرنه اینجا الان بحث یونان آنقدر پررنگ در برنامه پیش نمیکشیدم بحث چون امروز ما سروکار دارد و مباحث هویتی بسیار مهم است ما خودمان را شونداسیم بر اساس گذشته. محیط جغرافیایی و تاریخی ما الان داریم زیست میکنیم زندگی میکنیم و پیشینه هر کدام از این شرق و غرب به چه شکل است و خیلی از اتفاقاتی که الان دارد در دنیا میافتد بر اساس چه گذشتهای چیده شده است؟
آیا یک مسئله بدیع و تازه است و تازه رخ داده است این مسئله یا خیر؟
یک ریشه تاریخی داشته است و الان داریم ما نمودهایی از آن اتفاقات و حوادث تاریخی را میبینیم دو عنصر خیلی مهم داریم در خصوص بحث شرق و غرب اینجا دارم می گویم شرق و غرب شرق غرب باستان را می گویم دیگر یعنی طبیعتاً ایران را در نظر میگیریم یونان در نظر میگیریم حوزه تمدنی ایران و حوزه تمدنی یونان یکی این است که یونان به عنوان مبدا تاریخ تمدن غرب دارد مطرح می شود تقریبا شما به هر کتابی که تاریخ اروپا به عنوان تاریخ تمدن به آن نگاه کرده است وقتی به آن میپردازد مباحث تاریخی را میاورد قطعاً به بحث یونان و اثرگذاری یونان و فوق العاده بودن یونان پرداخته است مگر حالا یک سری کتابهایی که رویکرد انتقادی داشتند از لحاظ تعداد کتابهایی که به یونان با دیده انتقادی نگاه کردند در مقابل کتابهایی که خود غربی ها نوشتند و یونان را مبدا تمدن خودشان دانستند چیزی محسوب نمی شود یعنی بسیار غلبه با این تفکری است که یونان را مبدا یک تاریخی میداند یک تمدنی میداند که غرب را الان داریم میبینیم از طرف مقابل انگار یونانیها هم بر اساس همان متونی که در زمان دوره درگیریها نوشته شده است یا یک مقداری با تاخیر نگاشته شده است که گزارش در مورد درگیریهای بین یونان و ایران انگار دارد ایران را نماینده شرق معرفی می کند توجه کنید در این اتفاقات مثلاً تمدن چین نیست چون انگار اصلاً بیخبر هستیم ما از چینی ها انگار چینی ها از ما بیخبر هستند انگار یونانی ها از آنها بیخبر هستند و چینی ها از یونانی ها بیخبر هستند و بقیه حوزهها را که شما نگاه کنید. حوزه بابل را نگاه کنید حوزه مصر را نگاه کنید اینها دیگر تحت سیطره ایران است در زمان هخامنشیان.
فلذا پارسها به صورت خاص و ویژه و حکومت هخامنشیان را خود یونانیها به عنوان نماینده شرق دارند به آن نگاه می کنند و همان دوره زمانی که دارند با ایرانی ها میجنگند انگار که دارند با چندین کشور مبارزه می کنند و خودشان انگار گویی دارند دفاع می کنند بر اساس آن عبارتها و گزارش هایی که خودشان ثبت کردند پس ما با دو مبدا مواجه هستیم مبدا غرب میشود یونان مبدا شرق میشود ایران تاکید میکنم روی اینها به خاطر اینکه در ذهنتان یک سری از موضوعات بماند من جلسات بعد دوباره مجبور نباشم بیایم اینها را بخواهم مدام وقتی که رسیدم این کلید واژه تکرار کنم یا نیاز به توضیح بیشتری داشته باشد مسئله بعدی که خیلی مهم است به آن بپردازیم شیوه های غربی در معرفی یونان است.
ببینید غربی ها به شدت نیاز دارند که برای تمدن غربی یک ریشه صحیح و سالم و استواری را به تصویر بکشند در جلسه قبل هم عرض کردم. خیلی ها نگران شدند که چرا علیه ایرانی ها این حرف را زدند آن سر جای خودش نگرانی سر جای خودش اهداف خیلی مشخص جدا باید به آن پرداخته شود ولی یک حوزه از آن دارد غفلت می شود و آن هم حوزه آکادمی است حوزه علمی است یعنی آن مباحث و موضوعاتی که دارد در دانشگاهها و مدارس تدریس میشود راجع به تمدن غرب و ارتباطش با یونان آنجا را چرا کمتر اینقدر برخی ها کمتر ابراز نگرانی می کنند ولی ما نگران هستیم بخاطر اینکه چون زمینه چینی نیست. برای اینکه یک ریشه نه چندان سالم به طوری به تصویر کشیده شود برای تمدن غرب که گویی اینها مهد تمدن بوده اند از بسیار سدههای پیش از سده پنجم یا ششم قبل از میلاد و اینها دارای یک هویت هستند و ما شرقیها هم باید برویم هویتمان را از آنها بگیریم یا اگر جایی ما شرقیها چیزی از پیش خودمان داریم انگار که بدهکار مثلا حوزه تمدن غرب هستیم این در مباحث هویتی بسیار مهم است باید در نظر گرفته شود باید بدون روتوش مطرح شود حالا شیوههایشان چیست؟ سه راه را اینها در پیش گرفتند یکی سانسور بحث تاریخ است. دو تحریف است فرق دارد با همدیگر سانسور شما یک چیزی را اصلاً بازگو نمیکنید تحریف واژگون میکنید یک حقیقت تاریخی را و نکته بعدی توبیخ دیگران است یعنی اتفاقاتی که رخ داده است بر گردن دیگران میاندازند که به صورت خاص اینجا چون داریم تنازن غرب باستان را می گوییم منظور شرق است ببینید آقای زرین کوب یک مطلبی را مطرح کرده بودند در ابتدای مقدمه تجدید چاپ یکی از کتاب هایشان که قبلا فکر کنم در برنامه نشان دادم گفته بودند من اشتباهی که کردم این بود که فکر میکردم هر آنچه خوبی است از ایران است و هر آنچه بدی است از غیر ایرانی ها است. و این چهارچوب ذهنی من چارچوب غلطی بوده است ایران باستان مباحث و عناصر خوبی را داشته است و عناصر و مطالب قابل نقدی را داشته است ایشان آمده است این حرف را زده بودند حالا شبیه به این را در یک رویکرد باستان گرایی در یک رویکرد می شود گفت ملی گرایانه طرف مقابل که غربیها باشند دارند و هر آنچه اتفاق بد هم در تمدن رخ داده است را اتفاقات بزرگ بعد میرسم به آن مثل قرون وسطا را ریشههایش را در شرق معرفی می کنند .
یعنی می گویند ما ایرادی نداشتیم اگر این تفکر شرقی وارد حیطه تمدنی ما نشده بود ما به این مسائل و مشکلات هم برنمیخوردیم. پس سانسور کردن تحریف کردن و توبیخ دیگران توسط تمدن غرب برای بازگو کردن یک سری از ریشههای تمدنی خودش سه شیوه است.
اصلا همیشه هم بوده است اینکه ما نگاه میکنیم یک سریال میسازند یک فیلم سینمایی میسازند علیه مثلاً ایران باستان از این نوع شیوه ها دارند استفاده می کنند که جدید هم نیست اینکه شما میبینید برخی ها اگر ما می رویم سراغ کتابهای یونانی که تاریخ نگاری کردند ایراد میگیرند ذهنیت بسیار منفی دارند به همه کتب یونانی وقتی که مورد استناد قرار میگیرند از این باب است یعنی در تاریخ نگاری متهم بودند به تحریف و سانسور و توبیخ دیگران تا امروز که تحریف و سانسور و توبیخ دیگران جزء کارشان است یک بخشی از این رفتار تاریخی است یکی بخشی از این رفتار در معرفی تاریخ خودشان توسط غربیها طبیعی است به خاطر اینکه طبیعتاً نمیتوانند هر آنچه که بوده است را بازگو کنند آنها نمیتوانند ما یک جایی زحمتش را بکشیم بر گردن ما برای شما حداقل بازگو می کنیم و این چند قسمت همین کار را انجام بدهیم چون بسیار مهم است ما باید ببینیم چه اتفاقی افتاده است در این برخورد در زمان خشایار شاه و همچنین بعدش دوره اسکندر خوب متوجه شویم. بعد دوره امپراطوری ها را بفهمیم در امپراطوری روم را بفهمیم چه اتفاقی افتاده است.
و حتی تا دوره ساسانیان و پیدایش اسلام و بعثت پیامبر باید اینها را دقیق بفهمیم چه ریشه هایی داشتند آنجا بتوانیم درست بفهمیم چرا یک پادشاه چرا یک امام چرا یک سلطان چرا یک کارگزار این رفتار را انجام داده است یعنی بسیاری از مسائل حل می شود چون یک پیشینه تاریخی داشت موضوع بعدی که خیلی مهم است ذهنیت های ایجاد شده است به واسطه شیوه غربی معرفی یونان ببینید این شیوههایی که ما خدمت شما عرض کردیم یک. آثاری داشته است که این آثار الان تثبیت شده است برخی از اینها یعنی انگارههایی را به وجود آورده است که اینها جزو بدیهیات تاریخ دارد محسوب می شود از دیدگاه برخی که ما قبلا به آن اشاره کردیم الان میخواهم فقط مرور کنم عناصر را یکی یکی قرار است به این ها ان شاء الله بپردازیم دیگر در قسمتهای بعدی فقط ببینید اشاره من میکنم به آن یک ذهنیت کلیشهای در خصوص اهمیت یونان است که چقدر این بی نظیر بوده است یونان و چه بوده است.
مسئله بعدی در مورد فرهنگ یونانی یک اهمیت خود حوزه تمدن یونان بحث فرهنگ به صورت خاص و مجزا است ساختار سیاسی یونان به عنوان یک مهد. دموکراسی که جلوتر هم برسیم باز به آن اشاره میکنم به عنوان یک ساختار بروکراسی بروکراسی شده شناخته شده قابل اعتنا که ریشهای است برای این دموکراسی مورد ادعای الان غرب این را در مورد یونان از ساختارهای ذهنی که به وجود آمده است یکی در مورد ساختار سیاسی است ذهنیت های کلیشهای در خصوص عامل پدیدآورنده دوره تاریک قرون وسطا این در مورد یک برههای است از یونان که یونانی ها که یک دوره از غرب تمدن غرب که این دوره چند سده تاریک را. میخواهند به نوعی توجیه کنند اگر چارچوبهای تمدنی شما اینقدر استوار و اینقدر مستحکم و اینقدر فکر شده است بوده است به پشتوانه فلسفه به پشتوانه هنر به پشتوانه تجارت به پشتوانه دموکراسی چرا در یک سیاه چالهای مثل قرون وسطی افتادید؟
در قبال این پاسخ غربیها انگشت اتهام را برمیگردانند به سمت شرق چطورش را خدمتتان عرض خواهم کرد و انگار خیلی برایشان بدیهی شده است می گویند قرون وسطی هم تقصیر شما بود ذهنیت کشی در خصوص اهمیت خود یونان من خدمتتان عرض میکردم در ادامه ببینید منشا اروپا دانستن یونانی یک ادعا است که تقریباً دیگر تبدیل به مقدمه تمام کتاب های تاریخی است اینکه یونان منشا دموکراسی معرفی شود و بگویند که تمام تاریخ بشر دموکراسیش را هرجایی که بوده است در یونان باید جستجو کند آن ریشهها را بعد ما به دموکراسی میپردازیم که چه شاخه هایی دارد اصلا تعریف مقدماتی دموکراسی چی بوده است اصلاً مردم را چه کسانی می دانستند اصلا زنها در این دموکراسی بودند یا نبودند اصلا طبقات دیگر مهاجرین در دموکراسی تعریف می شدند یا نمی شدند؟ از لحاظ نظری و از لحاظ اجرایی در همان دوره طلایی یونان آیا آن زمان حاکم مستبد داشتند یا نداشتند؟ این ها را میپردازیم که می شود تاریخ بدون روتوش در مورد یونانی اینجا. مسئله بعدی که این ها را تثبیت کردن در ذهن خیلی ها و روی همین روند و روال هم دارند کار می کنند به عنوان تاریخی که منشا تاریخ کلاسیک یونان معرفی می کنند که جلسه قبل توضیح دادیم در هنر و ادبیات را ریشههایش را دارند در یونان می گویند شما همین الان هم کتاب های تاریخ هنر را نگاه کنید در زمینه های مختلف یعنی حتی موسیقی را نگاه کنید هرجا هر شعبه و شاخهای از هنر را که شما مراجعه کنید که یک پیشینه تاریخی دارد پیشینه تاریخی اگر کتاب مفصل به آن پرداخته باشد. لاجرم به این مسئله یونان و ریشه داشتنش در یونان باستان اشاره می کند و سعی می کند اگر هم پیدا نکرده باشد سعی می کند یک شواهدی را برای اینکه شروع این هنر از یونان بوده است را بخواهد برای شما ارائه بدهد.
مسئله بعدی بحث تفکر فلسفی است دیگر اسم افلاطون و ارسطو را همه شنیدید به عنوان دو شخصیتی که در آتن زندگی می کردند افلاطون و ارسطو را در خصوص تفکر فلسفی یک مبدا بسیار اساسی برای فلسفه مطرح کردند. و این دو شخصیت را پدران یک علم مادر معرفی می کنند به نحوی که انگار این تمدن یونان بوده است این خاک حاصل خیز تمدن یونان بوده است که باعث شده است این تفکر فلسفی به وجود بیاید.
و قبل از آن انگار که هیچ حوزه تمدنی دیگری فلسفه ای نداشته است و اصلاً جهانبینیای که بر اساس خرد باشد در آن وجود نداشته است و همه را کنار می زنند کنار میگذارند و این بحث فلسفه یونان را میایند مطرح می کنند به بحث فلسفه تفکر فلسفیش خواهیم پرداخت البته در کنارش بحث ریشههای منطق و اینها را هم به آن اشاره خواهیم کرد ان شا الله.
مسئله دیگری که با این روند سانسور و تحریف و متهم کردن دیگران به وجود آمده است و انگار نهادینه شده است در ذهن بحث تاریخ نگاری است که خودتان می دانید البته در تاریخ نگاری یونانیها جدیت داشتند این را ما منکر نیستیم که داریم می گوییم یک دیدگاه و رویکرد افراطی نسبت به این مسئله نداریم اینکه تاریخ نگاری داشتند بدیهی استدیگر تاریخ هرودوت را اینجا میاوریم یا نمایشنامه نویسی یا عناصر دیگر که در یونان بوده است ما منکر آنها نیستیم تاریخ نگاری از یونان شروع شد تاریخ نگاری در جای دیگر نداریم؟ مثلا داریوش که قبل از. آن دوره یعنی دوره منظورم به صورت خاص حمله خشایارشاه به آتن است آیا داریوش تاریخ نگاری نکرده است در بیستون؟ حالا اینکه محتوا چیست؟ دیگر پرداختی تاریخ نگاری نیست آیا در بابل تاریخ نگاری وجود نداشته است؟ آیا رویداد نامه نویسی وجود نداشته است این ها یک ادعا است دیگر در مورد بحث تاریخ نگاری در ایران مسئله بعدی ذهنیت های کلیشهای در مورد فرهنگ یونانی است من این چند مورد را در قسمت قبل هم خوانده بودم جمع بندی کنم سریع برسم خیلی شفاف کنم که چی میخواهم بگویم در این چند قسمت برنامه. تمدن بینظیر یونانی را میخواهند به رخ بکشند و نژاد و هویت مشترک فرهنگی نژاد و هویت مشترک فرهنگی یونانیها را که انگار نژاد خیلی خاص و خالص بوده است خیلی یک دست بوده است یک فرهنگ ویژه و درخوری را برای یونان به تصویر میکشد استقلال فرهنگی یونان را می گویند خدایان پیچیده یونان.
ببینید الهیات بسیار مهم است در نگرش فکری یک مردم یعنی اگر ما بخواهیم مردم شناسی درستی داشته باشیم طبیعتاً باید الهیات آنها را بررسی کنیم یک مقداری به مدل فکر کردنشان نسبت به خودشان نسبت به آفرینش و مخلوقات و اطرافشان پی میبرویم برخی جاها خدایان پیچیده است برخی جهان خدایان ساده است. ممکن است کسی از خدایان پیچیده که در یک حوزه تمدنی وجود داشته باشد به این نتیجه برسد که ذهن مردم پیچیده است این مردم پیچیده فکر می کنند این مردم توانمند هستند در فکر کردن این مردم خلاق هستند در بروز تصورات خودشان اما آنهایی که خدایان ساده دارند نه حوزه تمدنی پیشرفته هم ندارند این خدایان ساده بدوی یک چوب و سنگی است که گذاشتند صرفاً دارند میپرستند ممکن است این نتیجه گیری در مورد برخی از حوزههای تمدنی وجود داشته باشد چون برخی داشتند این نگرش را منتها اصل و اساس این است می گویند خدایان یونان پیچیدگی داشتند و این پیچیدگی خدایان یونان را حمل بر. درک و فهم بالای حوزه تمدنی یونان و مردم یونان می کنند متناسب با اینکه بگویند همه عناصر تمدنی در یونان با هم رشد کرده بوده است نمونه خدایان پیچیده آن وقت به شما می گوییم خدایان پیچیده اش واقعاً در چه سطحی است فرهنگ و اخلاقیات یونان در مورد فرهنگ و اخلاقیات که دیگر میدانید آنچه که تحت عنصر اخلاقیات دارند از آن یاد می کنند و ریشه هایش را در یونان دارند معرفی می کنند یک بازخوانی می کنیم یک سری اتفاقات در یونان میافتاده است که یک مقداری مشمئز کننده است برای ما خیلی مشمئز کننده است حتی شاید برای کسانی که پیرو تمدن غربی هم هستند. مطرح میکنیم ببینیم که آن پنهان کاری به چه شکلی بوده است نمونه هایش را میخواهیم به شما نشان بدهیم.
شخصیت اجتماعی مردم یونان که منجر بهشت شار مدنیت یونانی می شود یعنی اینقدر اینها را دارای شخصیت معرفی کردند در آن دوره طلایی که گفتند وقتی اینها رفتند به حوزه تمدنی دیگر به مناطق دیگر سفر کردند اینها بودند که مدنیت را به جاهای دیگر بردند اینقدر گفتند که رشد کرده بودند مردم یونان که حضور اینها در جاهای دیگر باعث رشد مدنیت می شده است یعنی جوانه های مدنیت توسط شخصیت های یونانی شخصی مردم عادی حتی در مردم عادی داشته است در جاهای دیگر بذرش پخش می شده است و از آنجا بوده است که مدنیت. انگار مثلاً بقیه بدوی بودند بقیه دوره تمدن نبودند جاهای مختلف من جمله ایران و یونانیها بودند که آمدند این مدنیت را رواج دادند رشد دادند و ریشههایی اصلاً مدنیت در تاریخ یونان است بعدش هم بیایند بگویند که تمدن غربی ادامه تاریخ یونان است و ادعای این چنین مطرح ذهنیتهای کلیشهای در خصوص ساختار سیاسی یونان جالب است چون همین الان هم غربی ها متناسب با این تاریخ و این پیشینه تمدنی به هر حال ادعای حکمرانی بر دنیا را دارند چه از لحاظ حضور حاکمانه در برخی از مناطق چه از لحاظ فکری و تزهایی که برای دنیا صادر می کند مختصات زمانی و مکانی یونان را قرار است بررسی کنییم ببینیم چه زمانی یونان شد کشور یونان؟ چه زمانی یونان شد کشور یونان؟ یونانی که داریم دو هزار و پانصد ساله اصلاً کجا بوده است؟
یونان دروازه غرب و شرق معرفی می شود و انگار که مثلا خیلی ایستادند در مقابل تهاجم شرقی ها و آنچه که تحت عنوان استبداد شرقی دارند مطرح می کنند اینها انگار در یک فضایی. قرار گرفتند که شرقیها داشتند به دموکراسی اینها حمله میکردند و اینها اجازه ندادند که استبداد شرقی رخنه کند در یونان آنها خیلی پیشرفته تر بودند مدرن تر بودند به هر حال این حوزه کل حوزه غرب را دارای یک سدی سد مستحکمی معرفی کنند تحت عنوان یونان مسئله بعدی ارتش یونان است چقدر تعریف و تمجید از ارتش یونان وجود دارد البته عناصر قابل توجه در ارتش یونان بوده است این قابل انکار نیست و نتایج برخی از جنگ ها را نشان میدهد ولی وقتی که شما توصیفی که از ارتش یونان دارد به نمایش با توصیفی که از ارتش ایران دارد به نمایش گذاشته میشود کنار هم قرار می دهید نتایج را با همدیگر بررسی می کنید می فهمید که آن سه اصل سانسور و تحریف و توبیخ دیگران است چطور گنجانده شده است حتی در خصوص پیروزیهای جنگی طرف مقابل توبیخ اگر محسوب کنیم حالا تحریف است اینگونه دارند وانمود می کنند که مثلا فلان شخصیت یونانی بود در ارتش پارس ها بود و این باعث شد که در جنگ آنها به یک پیروزی برسند یا خیر رخنه کرده است نفوذ کرده است و باعث شد که آنها شکست بخورند یک حالت اسطورهای از ارتش ایران به تصویر می کشند.
انسجام سرزمین یونان بالاخره شما وقتی یک حوزه تمدنی دارید باید حلقه وصل بین پازلهای مختلفش را بتوانید کنار هم یک حلقه وصل داشته باشید این ها را کنار هم قرار بدهید دیگر یک انسجامی باید داشته باشد محور این انسجام چه چیزهایی بوده است طوری وانمود می کنند در مورد سرزمین های یونان که انسان تصور می کند کل منسجمی در آن زمان بوده است و اینها از همدیگر فاصله نداشت اصلاً با همدیگر درگیر نبودند اصلا تفاوت این کار با همدیگر نداشتند و همه در یک سطح بالای مدنیتی داشتند زندگی میکردند و ساختار سیاسی خیلی مطلوبی داشتند نکته بعدی ذهنیت های کلیشه ای در خصوص عامل پدید آورنده دوره تاریک قرون وسطا خوب ابتدای عرایضم. به مسئله اشاره کردم و آن هم این بود یک مقداری حالا که یک درصدی از صحبت چون مرور جلسات قبل بود حالا یک مقدار سرعت صحبتم را کم میکنم ذهنیتهای کلیشه ای در خصوص عامل پدید آورنده دوران تاریک قرون وسطی یعنی اگر حوزه تمدنی غرب به واسطه یونان و با آن تاریخ اینقدر قوی بود این دوره قرون وسطی این وسط چیکار دارد می کند ؟
چرا باید دچار یک دوره شوند که این دوره دوره خفت باری محسوب می شود برایشان و همین الان وقتی که بخواهند شخصی را توبیخ کنند کاری را توبیخ کنند قرون وسطا برایشان به عنوان ضرب المثل شده است البته وقتی می گویم قرون وسطا با آن دورههای تقسیم بندی داخلی خود قرون وسطا کار ندارم من دارم کل قرون وسطا را می گویم بله تفاوتهایی در دورههای مختلفش وجود داشته است.
چه دلایلی را به عنوان عامل به وجود آمدن آن دوره تاریک برای خودشان تعریف می کنند همین الان من از شما سؤال میپرسم قبل از اینکه بخواهم عبارت پاورپوینت را به شما نشان بدهم در ذهنتان چرا قرون وسطا به وجود آمد مقصر چی بود و چه کسی بود کدام نهاد بود چه تفکری اینجا مقصر بود دو تفکر یک مسیحیت دو کلیسا. می گویند علت به وجود آمدن حوادث تلخ دوره قرون وسطا در دل این تمدن غربی که تمدن نهادینه شده در یک سرزمین گستردهای با ریشههای خیلی قوی بوده است مسیحیت بوده است کلیسا بوده است مسیحیت چیست؟ مسیحیت یک دین سامی است حالا به تعبیری که خودشان به کار میبرند یک دین ابراهیمی است ادیان ابراهیمی برای کجا هستند.
آیا ادیان ابراهیمی در حوزه تمدن غرب شکل گرفتند؟ آیا اصلا پیامبران ابراهیمی در حوزه تمدنی غرب بودند؟ از لحاظ تاریخی هم جور در نمیاید. پس چی شد می گویند مسیحیت یک عامل بود این عامل از کجا بود؟ از ادیان سامی بود ادیان سامی ریشهشان کجاست ؟شرق، دو می گویند کلیسا کلیسا چه بوده است که باعث یک دوره بدی شده است برای شما؟ می گویند یک نهادی بوده است که این نهاد هم نهاد شرقی بوده است یا نهاد آسیایی بوده است این برمیگردد به آن بخشی که اتفاقات بد را هم میخواهند دیگران را با آن توبیخ کنند بیندازند گردن دیگران الان شما ممکن است در ذهن شما سوال به وجود آمده باشد آقای حسینی مگر واقعا مسیحیت دلیل این پیدایش قرون وسطی نبود؟ مگر کلیسا نبود که با احکام خودش این قرون وسطا را رقم زد؟ من میخواهم به شما عرض کنم که یک مسیحیت کدام مسیحیت؟ آیا مسیحیت در جلسات آینده لازم دیدم به صورت خاص به این بپردازم منتها اینجا چون سوال ذهنی شما را جواب بدهم راحت از آن عبور نمیکنم آیا مسیحیت یعنی تعالیم حضرت عیسی (علیه السلام) بود که باعث شد قرون وسطا در اروپا به وجود بیاید؟ یا مسیحیهایی که مورد حمایت همین تمدن غربی و یونانی بودند کدامش بود؟ آیا آموزههای حضرت عیسی (علیه السلام) بود که باعث شد قرون وسطا به وجود بیاید؟ اگر این بود میگفتید مسیحیت یا مسیحیهایی بودند که آموزهها را تحریف کردند اتفاقا برای اینکه در غرب حکومت کنند و از طریق غرب بر بقیه جاها هم حکومت کنند من خود منم حتی در بحث کلام جدید تو دانشگاه هم در درس بحث مسیحیت را مطرح میکنم بحث اشکالاتی که مسیحیت داشت و علت بودن مسیحیت برای پیدایش دوره های بد تاریخی را دارم مطرح میکنم منکر نیستم تصور نکنید که منکر آن هستیم نه.
منتها یک پله باید بیایم عقب تر یک سوال را دیگر مطرح کردند ما سوال داریم در مورد این ادعا. و نهاد کلیسا را که شما دارید مطرح میکنید از چه زمانی کلیسا به حکمرانی و حاکمیت در غرب رسید آیا خود کلیسایی که شما دارید می گویید به عنوان یک نهاد مثلا شرقی نهاد آسیایی در خود غرب به عنوان یک ابزار برای حکومت شما مگر نبود چه کسی این نهاد را ساخت؟ چه کسی این نهاد را جهت داد؟ چه کسی این نهاد را منسجم کرد؟ این که غربیها هر کاری کنند بیندازند گردن دیگران این قطعاً درست نیست یعنی واقعا چنین چیزی حالا در رسانه در سیاست هر کاری ممکن است انجام بدهند آن چیز جدایی است با ابزار خودش جواب داده شود اما از لحاظ فکری آقا چرا این تمدن دچار اخلال شد تقصیر کدام مسیحیت؟ مسیحیت حضرت عیسی (علیه السلام) یا همان مسیحیتی که خودتان در دوره برای قدرت گرفتن از آن استفاده کردید و زمینه تمدنی شما هم باعث شد این اتفاقات در قرون وسطا بیفتد الان مسائل تجاری پاشیدگی تجاری که در قرون وسطی وجود داشته است.
کاهش جمعیتی که در یکی از دو راه حداقل در یکی از دورههای قرون وسطا برای شما به وجود بحران تبدیل شده بود به وجود آمده علتش چه چیزی بوده است این ها واقعا. بله ابزارهای شکنجهای وجود داشته بله کلیسا حکم میداده است بله مردم را شکنجه کردند بله مقابله با علم به عنوان علوم تجربی رخ داده است در قرون وسطی یک دورههایی است که بسیار زیاد به عنوان ضرب المثل دارد مطرح می شود اما یک پله عقب تر برویم ریشه نگاه کنیم پس این را نمیشود به عنوان یک اتفاقی که تمدن غرب بدون مشکل است اما شرقی ها باعث این اتفاق بودند حالا نکته بعدی نکته خیلی مهم میخواهم صحبت کنم با شما قبل از اینکه بخواهم مطرح کنم صحبت واقعا باید اینجا صحبت کنم در این خصوص. درخواست میکنم که اگر مخالف است تماس بگیرد من بحثم در این زمینه را سعی میکنم سعی میکنم نه قطعاً زودتر تمام میکنم اگر مخالف تماس بگیرد موبدان عزیز زرتشتی مبلغان زرتشتی ما سه سوال راجع به زرتشت پرسیدیم هفت سوال درباره بحث دوره هخامنشی کوروش و داریوش و اهورا مزدا اینها مطرح کردیم دیگر واقعا ما دیگر خسته شدیم صد و یک قسمت از برنامه بخواهیم اشاره کنیم به این سوالاتی که این سوالات را بخوانم اگر احساس کردید بعد از گذشت این مدت پاسخی نسبت به سوال آماده شده است علمی مستند مستدل حتما تماس بگیرید با ما و واقعا قبلا هم عرض کردم هر کدام از این ده سوال که جواب داده شود در این برنامه سوال جواب دادید دیگر اولا اینکه هیچ ضربهای و لطمه به عقاید ما نمیخورد طبیعتا سوالی که پرسیدیم در مورد این است که زرتشت ایرانی بوده است ایرانی نبود اصلا ایرانی بودن وی به دنیا آمده است اخلال ایجاد نمی کند برای ما فلذا خیلی راحت ما می توانیم سوالات دیگری که داریم را بیاوریم ده سوال گفتیم.
بخاطر اینکه گفتیم زمان برنامه را در اختصاص ندهیم به سوال پرسیدن این را خدمتتان عرض کردم که یعنی شماره زیرنویس شده است دیگر اتاق فرمان زحمت کشیدند مخالفین اولویت داده می شود به آنها که بیایند روی خط اما چند دقیقه با شما واقعا کار دارم در مورد این موضوع تلاش برای ذهنیت سازی در خصوص تمدن ایران یک پاور رانشان بدهم که بعد بتوانیم. پاور کنار بزاریم معرفی هویت و معرفی دشمن و رقیب تمدن غرب یک کار بسیار مهمی را در طول سالیان متمادی انجام داده است در مورد ما ایرانی ها و الان هم همین سبک و روال را دارد ادامه میدهد آن چیست؟
یک هویتی را میخواهد برای من ایرانی تعریف کند دو دشمنان و رقبای حوزه تمدنی ما را و ایرانیها را غرب میخواهد به ما معرفی کند در حوزه هویت بخشی چه کار کرد؟ ببینید چقدر از آثار ما الان در موزههای غربی و اروپایی است بریتانیا برای نمونه دیگر اینجا هم که دارم می گویم ما واقعاً دارم حوزه بزرگ تمدنی را می گویم به قول برخی از آقایان ایران زمین را دارم می گویم یک مقدار فراتر از آن جغرافی محیط جغرافیایی همین الان ایران دارم می گویم بابل هم دارم می گویم اطراف اهمیت آیا میدادند به این تاریخ؟ آیا برایشان اصلا مهم است؟ دوست داشتند ببینند واقعا برایشان جذاب بوده است خواستند عبرت بگیرند از تاریخ آمدن باستان شناسی ما را دست گرفتند سرمایه گذاری هایی که انجام شد و انجام دادن غربی ها برای مطالعه تاریخ ما. چه انگیزههایی داشته اینها؟
به خصوص در دوره پهلوی به خصوص در دوره پهلوی در کاوشهای تخت جمشید در دوره پهلوی همان دوره و دیگران که آمدند و خیلی از آثار را هم از ایران خارج کردند چه کار میخواستن کنند میخواستند برای ایرانیها غربیها هویت سازی کنند که آقای ایرانی جوان ایرانی مردم ایران هویت شما این است بعد بعضی ها میایند می گویند که حالا اصل مسئله درست نیست اما می گویند که منشور حقوق بشر کوروش را چرا گذاشتند سردر سازمان ملل واقعا شما فکر نمیکنید. آنها چه انگیزهای دارند اگر این کارا انجام داده باشند که این کار را نکردند سمبلهای مختلفی در آنجاست آن هم دوره اشرف پهلوی تمثالی از آن ساخته شده است که در موزه بریتانیا است در آنجا بردند کشورهای دیگر هم این نمادهایی از خودشان آوردند آنجا گذاشتند میخواهد بگوید که من برای تو ایرانی هویتی را مشخص می کند و معرفی میکنم چرا باید مثلاً مناطق اشغالی فرهنگسرای ایران داشته باشد فرهنگسرای ایران تمثال کوروش شما چرا باید این کار را کند؟ بخاطر اینکه می گوید من میخواهم فرهنگ شما را مشخص کنم باز تعریف کنند هویتشان را بعید است کسی حتی دانشجوی ترم اول رشته تاریخ باشد و از این مسئله غافل باشد که ما همین الان در همین حال حاضر اصلا حرف تلخی است که میخواهم بزنم برای شما ولی واقعیتی است همین حالا در حال حاضر وقتی که میخواهیم مسائل ایران باستان را مطالعه کنیم مجبور هستیم به آثار غربیها مراجعه کنیم مجبور هستیم نظریات آنها را به آن اهمیت زیادی مجبور هستیم ترجمههای غربی را ملاک قرار بدهیم خیلی جاها مجبور هستیم کتیبه شاهان ما شاهان ما منظورم شاهان حوزه تمدنی و گذشته ما است.
خوب بودند بد بودند خوشمان بیاید بدمان بیاید در تاریخ ما بودند جزو تاریخ ما بودند کتیبه پادشاهان ایران باستان از زبانهای مختلف حالا سه زبان که مرسوم بوده است سامی هم به برخی اضافه کنیم توسط غربیها به زبان خودشان به زبان فرانسوی انگلیسی ترجمه میشود مترجم باستانگرا و ملی گرای ما باید برود ترجمه انگلیسی و فرانسوی و اسپانیایی و ایتالیایی کشورهای دیگر را به فارسی ترجمه کنند چکار دارند می کنند در این چرخه؟ البته کم کاری هم اگر از این طرف بوده است که ظاهراً بوده است آن گردن خودمان است گردن دیگران نمیاندازیم باید تدبیر اندیشه می شد که کار به اینجا نرسدالبته این چند سال اخیر خیلی متفاوت دارد می شود شرایط این هم بگویم به شما بزرگواری من برنامه داشتم بعد برنامه از باستان شناسانی بود که حالا نمیخواهم اینجا اسمش را بیاورم تماس گرفتند گفتند که روال ما خیلی تغییر کرده است بله من میدانم تا حدودی در جریان هستیم دیگر که این روال تغییر کرده است در دانشگاه ها متفاوت شده است پایان نامه ها دارند الان در این زمینه تولید علم می کنند خدا را شکر ولی در این چند سال اخیر این به این معنا نیست که غرب تلاشی بر این مسئله نکرده است پس هویت ما با یک واسطه یعنی حتی اشیای باستانی ما کتیبه های ما با یک واسطه در غرب ترجمه و حتی تبدیل می شود برمیگردد به سمت ما.
واقعا چرا من باید برای تاریخ خودم کتاب آقای پیر بریان را بگذارم روی میز چرا باید این کار را کنم؟ چرا باید این کارا را کنم؟ تاریخ خود ما است خود ما باید بنویسیم چون غرب در این زمینه تلاش کرد برای من و شما هویت سازی کند بگوید تو ایرانی باید هویتت این چنین باشد چرا باید یک کسی مثل والتر هینس بیاید برای ما کتاب بنویسد داریوش و ایرانی ها مگر پادشاه ایران نبوده است؟ اینها چرخه های عجیب علم که ما با واسطه برمیگردیم هویت خودمان را میبینیم بعضی از اسامی ایرانی بودند عجیب است اسم کمبوجیه من الان کسی اسمش را نمی گذارد کمبوجیه می گذارد کامبیز یعنی اسم کمبوجیه فرزند کوروش رفته در غرب یک دور زده تغییر شکل داده است آمده و ما داریم از آن اسم تغییر شکل داده شده غربی داریم استفاده میکنیم.
درد دارد برای آدم اینها به خاطر اینکه هویت گذشته ما است خوب یا بد دیگران دارند پس حوزه تمدنی غرب ساکت ننشسته است بسیار فعال بوده است در این زمینه بحث اینجا نگه دارم داخل پرانتز حالا فهمیدید ما چرا می گوییم تاریخ بدون روتوش چون بسیاری از عناصری که به عنوان هویت تاریخی ما باور شده است برای عده ای. همانی است که غربیها دارند به ما میدهند متأسفانه میبینیم برخیها حالا در یک چارچوب موجهی هم برای اینکه حالا جوانها خوششان بیاید یا اینکه نه اصلا تحت تاثیر این حرف های غربی قرار گرفتند شروع می کنند طوری از ایران باستان صحبت می کنند کانه باید همه سر خم کنند در مقابل هر آنچه که در ایران باستان بود یک شخصیتی پیدا می کنند دیگر چیزی از تاریخ نشود جنبه مثبتی برایش بیاورند می گویند آقا این ربط داشته است به آن یکی پیامبر است آن پیامبر کجا بوده است نه اینجا را خوب تحریف کردند تحریف کردند آیا شما اصل آن مسئله را دارید. که بعدش مطابقت بدهیم بفهمیم تعریف کردن یا شاهد قوی بر این مسئله دارید که آدم توجیه شود نه دیگر تحریف کردند بله غربیها تحریف می کنند همان هویتی که شما دارید از آن نام میبرید را تحریف کردند خاطرتان است در سالهای گذشته ما در برنامه آمدیم نسبت به یک شخصیت مرتد ناصبی گفتیم ببینید ما که میدانیم آخر عاقبت این چی می شود و ما خوب بلدیم چیکار کنیم خدا را شکر الحمد لله ولی دفاع نکنید بد می شود برایتان آقایان دفاع نکنید اسم بیاورم اسم موسسه ببرم؟ آقایان عزیزان دوستان ما در سازمان تبلیغات. چرا میرفتید دفاع میکردید یعنی محتوا میدادید یعنی ساپورت میکردید حمایت میکردید از اینها میخواهید بگویید نه من اسم برایتان میاورم دوستان خود من بودند آنجا این کار ها را میکردند همین الان هم هستند البته آن مجموعه دیگر الان حداقلش بگویم نیست یا تغییر شکل داده است یا هر چیزی.
ما اینها را میدیدیم منتها متاسفانه برخی ها سطحی مسئله را نگاه میکردند دفاع میکردند حالا توهین کرده است مثلا میگفتند به مقدسات مسلمآنها ن توهین کرد حالا بیجا کرده است توهین کرده است به همین سادگی؟!! اگر به مادر شما توهین کرده بود اینطوری از آن میگذشتید ولی ما کوتاه نیامدیم الحمدالله کوتاه نیومدیم الان هم سربلند هستیم نسبت به این مساله، غرب دارد برای ما باز تحریف هویت می کند این هم تازه شروع نشده است چند سال است که با قدرت بیشتری دارد پیگیری می کند این را و ما نباید تحت تاثیر یک هژمونی از غرب قرار بگیریم برای تاریخ خودمان ما نباید بدهکار غرب بمانیم در مطالعه تاریخ خودمان این هایی که دارم به شما می گویم فلسفه همین برنامه من هم مجبور هستم یک سری جاها بروم سراغ اینها اما یکی از دلایلی که گفتم فصل سوم من مستقیم میروم سراغ کتیبه ها همین بود منتها چیکار کنم سراغ کتیبه که بخواهیم برویم باز ترجمه غربیها نورمن شارپ و لوکوک و دیگران. دوباره ترجمه فارسی شده است از طریق هویتی برای ما دارند انجام می دهند الان متوجه شدید بعد از صد قسمت برنامه تاریخ بدون روتوش ما میخواهیم جلوی چه چیزی را بگیریم نکته دوم نه تنها میخواهند غربیها به ما بگویند هویت شما چیست؟
بلکه به ما میخواهند بگویند دشمن شما کیست؟ دو هزار و پانصد ساله که ما با غربیها کشمکش داشتیم و داریم دو هزار و پانصد ساله نه این ربطی به انقلاب اسلامی دارد نه ربطی به تشیع دارد نه ربطی به بعثت پیامبر (صلی الله و علیه و آله و سلم) و اسلام دارد نه ربطی به انبیا الهی دارد شروعش در همان زمان دوره هخامنشیان بوده است بله بقیه مباحث و موضوعات ضریب دادند این درگیری و پیشینه دو هزار و پانصد ساله که اصلا شما نگوییم دشمن از غرب مطلقا یعنی مطلق که دارم می گویم یعنی به صورت فراگیر نگویید کل غرب دشمن ما بوده است و است این را نگوییم بگذاریم کنار رقیب که بودید چه کار کرده است غرب چه رقیبی را برای ایران دارد معرفی می کند ؟ اسلام را یعنی دشمن سابق ما حداقل سابقاً که دیگر این که دیگر کسی نمی تواند منکر شود دشمن سابق ما و رقیب فعلی ما آمده است برای ما هم دارد هویت تعیین می کند هم دارد دشمن مشخص می کند . از غرب به ما در شرق میگوید که دشمن شما اسلام است همان اسلامی که در همین حوزه تمدنی بوده است.
حالا در ایران به صورت ویژه چون غالباً مسلمان هستند در جاهای دیگر هم که مسیحیت است اصلاً جریانهای فکری و مکاتبی رخ داد چه در قالب فلسفه چه در قالب علوم تجربی و چه در تبشیر حالا مسیحیت نیست در تبشیر به عنوان رد یک اعتقاد و دیدگاه تحت عنوان مسیحیت تلاش کردند که مسیحیت را تضعیف کنند. که بله مسیحیت تحریف شده است بروی سراغ تفکر بهتر نه به عنوان یک عنصر هویتی برای برخی تعریف شده بود که اتفاقاً در داخل غرب با عنصر هویتی باز تعریف شده است خودشان در مقابل تمدن غربی که بخواهد دستاندازی کند در کشورهای دیگر در فرهنگهای دیگر در موضوعات مختلف بخواهند بایستند آنجا را تضعیف می کند منتها با اسلام به صورت خیلی ویژه با تشیع اینها مشکل دارند باز تعریف هویت دشمن برای ما به ما دارد می گوید که دشمن شما اسلام است.
من اصلا قصدم در این برنامه ورود به مقایسه نیست و حتی دیدید مخاطب تماس گرفته است بعضی اوقات یک سوالی شبههای در مورد بحث اسلام پرسیده است چون برنامه دیگر هم است پاسخ دادیم قبلا سالها است و باز هم پاسخ می دهیم فضاهای دیگر هم است اینجا متمرکز روی تاریخ می خواهیم بحث کنیم شبهه و سوال برخی بعضی اوقات شده است بزرگواران آمدند مطرح کردند و ما گفتیم که بحثمان را ببریم سراغ متمرکز بر تاریخ چون نمیخواهیم یک ورودی داشته باشیم به بحث اسلام که موضوع صرفاً کلامی کند هرجا لازم باشد مباحث کلامی مطرح میکنیم ولی نمیخواهیم موضوع برنامه عوض شود اما آیا بعد از آمدن اسلام اسلام جدی اسمش اسلام جدی. جدی دارم خدمتتان عرض میکنم یعنی اسلامی که حداقل یک مجتهد بالای سر این اسلام ایستاده باشد بعد از آمدن این اسلام و پذیرش این اسلام ما ایرانیها توانستیم از هویت خودمان در مقابل شما دفاع کنیم یا قبلش؟
آن دورهای که کشور ما تکه تکه می شد پاره پاره می شد چه با شمشیر و چه با قلم چه با نوشتن قراردادهای ننگین داشتیم این بدن را داشت از دست میداد ایران همه چیز خودش را داشت. تکه تکه ذره ذره از دست میداد و شما مهاجم بودید آنجایی که کسی یادش نمی رود اسلام آمد این زره پولادین را ایرانیها پوشیدند مثل حکم جهاد خیلی رک دارم به شما می گویم در مقابل کسانی که میخواستند به ایران تعدی و تجاوز کنند حتی کشور به ظاهر مسلمان عراق باشد ولی وقتی که با تفکر و مکتب شیعه آمد این زره پولادین را ایران پوشید سانتی متر نتوانستید از ایران جدا کنید مشکل شما با همین است بخاطر همین باز طراحی هویت برای ما میخواهید انجام بدهید و نگاهها را از اینکه شما دارید با ما دشمنی می کنید برگردانید به سمت چیزی که مدافع ما.
باعث شده است ما از خودمان بتوانیم دفاع کنیم مدافع به این معنا غرب به خاطر همین با این معرفی که از یونان دارد در مقابل معرفی که از ایران دارد ایرانیها دارد تمدن ایران دارد میخواهد ما را تضعیف کند این خیلی طبیعیه که وقتی یک حوزه تمدنی جدی و قوی و منسجمی که الان اینقدر انسجام رسیده مثل ایران را ما داریم رقیبش و دشمنش بخواهد آن را تضعیف کند تضعیف علمی تضعیف نگرشی کمهزینهترین نوع تضعیف است تا تضعیف مثلا نظامی.
من خیلی سعی کردم شفاف با شما صحبت کنم دیگر خیلی واضح صحبت کنم و اینکه من دارم به شما میگویم موضوعات مختلف را در ذهنتان بچینید روی همین چارچوب هویت ما را میخواهند تغییر بدهند برگرداند به یک هویت فیک به یک هویت دروغین یک هویت روتوش شده است که آخر سر هم خود اینها مچ دست ما را میگیرند اگر ما تاریخمان را روتوش کنیم چون اینها زودتر شروع کردند در مورد مطالعات تاریخی ما و نکته بعدی دشمن را برای ما دوست و دشمن جلوه بدهند و نگاهها را از روی خودشان بردارند به عنوان رقیب یا به عنوان دشمن این مسئله یونان از اینجا دارای اهمیت فراوانی می شود من میخواهم چند مطلب به شما نشان بدهم طبق عادتی که داریم که ما در برنامه مختلف اسکن شما نشان بدهیم امشب هم میخواهم به شما یک مطلب به شما کتاب نوشته شده است این را من الان دیدم نشان بدهم به شما خوب است ببینید.
من حرف هایی که دارم اینجا در مورد بحث یونان میزنم من پدید آورنده نیستم اصل تز را اصل دیدگاه را از یک جاهای دیگر گرفتم و پژوهش مجدد بر رویش انجام دادم کسی دیگر بیاید یک ادعایی را مطرح کند یا خیر در محل ظن قرار بگیرد که چطور بقیه نفهمیدند ولی شما فهمیدید عنوان کتاب آقای احمد کریمی را نگاه کنید یونان باستان یا دروغ بزرگ عنوان کتاب است یونان باستان یا دروغ بزرگ این که دیگر تحت تاثیر برنامه ما که نداشتند از قبل بوده است و مطلبی که این همین بخش بزرگنمایی یونان باستان است احمد کریمی صفحه شماره چهل و یک همین اول خدمتتان عرض کنم وقتی تاریخ یونان باستان را میخوانیم. چنین نوشتهاند که این ملت با جمعیت بسیار کم با دولت شکوهمندی مانند ایران که دامنه فرمانروایی ایران از سرحدات چین تا مصر ادامه داشت به مبارزه پرداخته است و پیاپی لشکرهای عظیم ایران را شکست داده است و یگانه مسئله دولت ایران مبارزه با این دولت کوچک بوده است و از این جهت نتیجه گرفتهاند که چون یونانیان به طرز دموکراسی اداره می شدند توآنها یی آن را یافتند که با اندک جمعیت خود امپراتوری بزرگی مانند ایران را به بازی بگیرند و استقلال خودشان را حفظ کنند.
بله واقعاً آن نمایی که ما از تاریخ نگاری نسبت به یونان میبینیم این مدلی است حالا فقط نکتهای را در مورد این عبارتشان بگویم اصلا یونان مسئله اصلی برای ظاهرا شواهد دارم خدمتتان عرض میکنم می شود گفتگو کرد اصلا موضوع اصلی در دوره هخامنشی و خشایار شاه اصلا یونان نبوده است مسئله مهم کجا بوده است؟ سکاییه بوده است سکاییه بوده است این یونان اینقدر مهم نبوده است جز مناطقی بوده است که دارای اهمیت بوده است ولی اهم سرزمین ها اهم تمدن های که ایران نگرانش بوده است باهاش درگیر بوده است و باید یک فکری براش میکرده است نبوده است حالا من در جنگ ها رسیدیم خدمتتان عرض میکنم یک جاهایی اصلا در دوره. قبل از این جنگهایی مثل ترموپیل اصلا گرفته فتح شده است مناطقی از یونان اصلاً گرفتند و حالا آنجا در نقشه هم اگر لازم شد نشان خواهم داد پس کتاب نوشتند آقای کریمی یونان باستان یا دروغ بزرگ.
مسئله دیگر که من میخواهم برای شما به نمایش بگذارم یک سوال است حالا شما شاید بگویید که یک عبارت قبلاً هم خوندم اینجا میخواهم برای شما بزرگواران مجدد کاملترش را سعی کنم مطالعه کنیم این کتاب را نه یک مسلمان نوشته است نه یک کسی که با تز غرب از ابتدا بخواهد دشمنی کند یا نقد کند و اینها یک یک آمده است به عنوان یک هندی و کتابی نوشته است ایران و اهمیت آن در ترقی و تمدن بشر یک مسئلهای را آورده است این ها که میخواهند بگویند دشمن را شما مثلا اسلام در نظر بگیرید به ما ایرانی ها می گویند که دشمن را اسلام در نظر بگیرید دیگر ایران و اهمیت آن در ترقی و تمدن بشر عبدالحسین سپنتا هم که میدانید ترجمه کرده است و چاپ هم شده است در بمبئی از طرف انجمن ایران که در بمبئی بوده است این کتاب چاپ شده است.
صفحه شماره صد و چهل و چهار خیلی مطلب مطلب مهمی است ایرانی ها در استیلای اعراب به مذهبی برخوردند که بسیار با آیین قدیم خودشان شباهت داشت و به همین مناسبت نیز. آن مذهب توانست به زودی در سراسر ایران انتشار یابد این که مسلمانها وقتی که اعراب وقتی که حمله کردند به ایران جنایت هم رخ داده است خود طرفداران آن گروه از اعرابی که حمله کردند که اهل سنت باشند تاریخ نگاران خودشان به کرات از این دارند نام میبرند آنها خودشان بیایند جواب بدهند ما پیرو مکتب اهل بیت (علیهم السلام) هستیم از لحاظ اعتقادی اعتقادی نسبت به آن جنگ نداشتیم بخواهیم جواب بدهیم اما این دارد فکر را می گوید پیامبر مقدس اسلام (صلی الله و علیه و آله و سلم) و اولیاء اسلام همه نسبت به ایرانی ها به نظر احترام می نگریستند طبیعتاً با شواهد تاریخی و با بر اساس. شواهد خارج از متن میشود کاملا این را فهمید که منظور از اولیا اینها مثلاً خلفایی نبودند که دیگر حمله کردند نسبت به ایران دیگر آنها که دیگر به نظر احترام این همه عبارتهای مخالفش وجود دارد احترام نبوده است از طبیعتاً و احادیثی هم وجود دارد خیلی صراحتا به ایرانیها با دید احترام نگاه نمیکردند اصلاً کلاً به غیر عرب دیده احترام نگاه نمیکردند منظور از اولیا اینجا میشود چی اولیایی که شیعیان قبول دارند پیامبر مقدس اسلام (صلی الله و علیه و آله و سلم) و اولیای اسلام همه نسبت به ایرانی ها به نظر احترام می نگریستند چنانکه حضرت محمد (صلی الله و علیه و آله و سلم) سلمان ایرانی را از خاندان خود میخواند و حضرت علی (علیه السلام) در توصیف ایرانی ها میکوشید. اگر بنا بود منظورش خلفا باشد باید سه خلیفه را اسم میآورد اینجا دیگر امیرالمومنین (علیه السلام) را آورد.
در صفحه دیگر صفحه صد و چهل و پنج آورده است که یعنی نگاشته است که یا نقل کرده است اصلا نقل کردند خوب است اما پذیرفته است نقل نباشد نقل به پذیرش ایرانی ها در قبول اسلام دچار هیچ مشکلی نشدند زیرا در مراسم و قوانین و احکام مذهب جدید به آیین قدیم خود شباهت کلی دیدند پنج وقت نماز در روز عقیده به خداوند یکتا عقیده به فرشتگان عقیده به اهریمن و شیطان تمام از تعالیمی بود که در اوستا و قرآن هر دو دیده می شد ادعای ایشان این است پل صراط در البته پل صراط را دارم خدمتتان عرض میکنم. در اوستا پل صراط این چنینی در گاتها که قطعاً نداریم آقای نیکنام یک توضیحی در این زمینه دادند یک مقداری منکرش شدند به هر حال ایشان آورده است مطرح کرده است جزو مشترکات مثلاً دیدگاه اسلامی و باستانی زرتشتی سوشیانت را آورده مطرح کرده است به عنوان یک منجی که خواهد آمد به نظر بنده تطابقش خیلی کم است سوشیانت با هر منجی دیگری بخواهیم محاسبه کنیم.
بعد به صورت کلی ایشان گفته است که آنچه که باعث پذیرش ایرانی ها شد چه بود؟ فکر اسلامی شد چه بود؟ مشترکاتی بود که در ذهنیت خود ایرانی ها وجود داشت ایرانی ها آمدند تضاد و تعارضی با آن ندارند سوال شما وقتی که بخواید با کسی صحبت کنید و او دچار سوال و شبههای شده باشد در مورد این حوزه تمدنی ایران و مرزهایش را هم محدود به جغرافیای سیاسی حال حاضر ایران با این مسئله گاهی شما مواجه می شوید که سوال میپرسند می گویند چطور این افرادی که در ایران آمدند امامزاده هستند این امامزاده ها که آمدند در ایران این ها عرب هستند در ایران چیکار می کنند ؟ چرا انقدر امامزاده در ایران است؟ یک مقدار سوالشان را تقویت کنم چرا در عربستان که اینقدر امام بوده است این اندازه ایران امامزاده وجود ندارد؟ چرا دارم این را خدمتتان عرض میکنم چون میخواهم سؤالی که در ذهن شما به وجود آمده یا از شما میپرسند پاسخ بدهم و این در ذیل همین هویت شرقی غربی است و در ذیل همان شیوه غربی برای معرفی کردن اسلام به عنوان دشمن است.
باید من این را بپردازم چند بار به من گفتند در برنامه علت تعدد امامزادهها در ایران را توضیح بدهید شما چی بوده است؟ جوابش عرض کردم سوال چرا در ایران در اینران اینقدر امامزاده است؟ چرا در خود عربستان اینقدر امامزاده نیست؟ در عربستان امامزاده نیست امام خود امامها در عربستان مگر الان گنبد و بارگاه دارند که مثلا امامزاده داشته باشد بقیع که خود امام است امامزاده نه. بقیع الان چه وضعیتی دارد اصلاً عربستان از آل سعود شما انتظار دارید بیایند بگویند که خود امام که هیچ فرزندش و فرزند فرزندان این ها را تکریم امامزاده برای این ها میسازیم ؟!! طبیعتاً این با ایدئولوژی و فکر وهابیت جور در نمیاید پس مقایسه نباید کرد نکته بعدی حالا چرا در ایران اینقدر امامزاده زیاد است؟ من چی میخواهم به شما جواب بدهم میخواهم برای شما یک حرفی را بیارم از یک زرتشتی که لقب پیر تاریخ زرتشتیان را دادند. همین الان هم مراجعه بفرمایید به سایت امرداد لقب پیر زرتشتیان را برای ایشان آورده است جناب آقای رشید شهمردان کتابی را دارد ایشان مسلمان نیست انگیزههای ایدئولوژیک ندارد برای گفتن چنین حرفی میخواهد یک گذاره تاریخی یک حقیقت تاریخی را میخواهد بازگو کند تاریخ زرتشتیان پس از ساسانیان ببینید آقای رشید شهمردان خودش در هند به دنیا آمده است بله ایران هم آمده است اتفاقاً از شاگردان آقای پورداوود هم بوده است ظاهرا و پیر تاریخ زرتشت خیلی هم زحمت کشیده است.
آثار متعدد و سالها روی بعضی از کتب. کارکرده است به گفته خود زرتشتیها میخواهیم ببینیم چه گفته است ایشان امامزادهها چرا در ایران زیاد هستند تاریخ زرتشتیان پس از ساسانیان نگارنده و گردآور رشید شهمردان تهران فراردین ۱۳۶۰ خورشیدی این کتاب چاپ شده است یعنی حالا شاید قبلشم چاپ شده باشد این تجدید چاپ باشد به هر حال صفحه شماره ۵۹ این کتاب که توسط یک زرتشتی نوشته شده است که هیچ عرقی هم نسبت به اسلام ندارد که بخواهد به پیامبر اسلام (صلی الله و علیه و آله و سلم) داشته باشد که بخواهد به امامان عرق داشته باشد که بخواهد به امامزادهها عرق داشته باشد دقت بفرمایید چه گفته است یک واقعیت تاریخ. ایرانی ها خاندان علی (علیه السلام) را محترم میشمردند و خصوصا طبرستان پناهگاه آنها بود چرا امامزاده در ایران هستند به خاطر اینکه ایرانیها علاقه داشتن به امیرالمومنین (علیه السلام) به اهل بیت(علیهم السلام) وقتی که فرزندان آنها و منتصبین نسبت به اهل بیت (علیهم السلام) در توسط دستگاه حاکمه عباسی اموی تحت فشار قرار میگرفتند آنها میآمدند به ایرانیها پناه میآوردند چون ایرانیها پدران آنها را دوست داشتند اجداد آنها را دوست داشتند به خصوص منطقه طبرستان شمال ایران چرا انقدر امامزاده است در شمال ایران چرا شمال تهران اینقدر امامزاده است. به خاطر اینکه در زیر بار ظلم حکومتهای غاصب بودند و چون منتسب به اهل بیت (علیهم السلام) بودن امامزادهها به صورت ویژه و خاص گاهی مورد ظلم واقع می شدند و مظلوم واقع می شدند پناه میآوردند به دل ایرانیها و بهخصوص منطقه طبرستان شمال ایران و منطقه طبرستان حتی بعد از اینکه حاکم سنی آمد آنجا توبیخ کرد اینها را یکی از گزارشهایی که ما از منطقه طبرستان داریم همین است که اینها شیعه بودند و بلکه رافضی بودند به تعبیر آقایان وهابی یعنی بحث فقط محبت اهل بیت(علیهم السلام) نبوده است به تعبیر آنها. بلکه سب و بدگویی از دشمنان اهل بیت (علیهم السلام) هم بوده است.
وقتی که فرزند امام جانش در خطر است در حجاز در هر کجا بخواهد پناه بیاورد کجا باید پناه میبرد می رود جایی که از او استقبال کنند ببینید عزیزان اگر هویت ایرانی ما با هویت اهل بیتی در تضاد بود فرزندانشان را پناه نمی دادیم بزرگان ما یک سری حقایق را دیده بودند و میدانستند که اینطوری رفتار میکردند با فرزندان اهل بیت (علیهم السلام)، اگر اسلام دشمن هویت ایران است پس چرا ایران بعد از ورود اسلام واقعی در همین سالهایی که داریم میبینیم مرجع تقلید بالای سرش باشد فقیه مقصود بالای سرش باشد چرا ایران حفظ شد به واسطه این اسلام حتی با حزب بعث درگیر می شود ظاهراً اسم خودشان را مسلمان گذاشتند اسمش را گذاشته باشد سلطان صدام حسین اسم را هم صدام حسین گذاشته است حالا صدام محمد صدام علی هرچی که دوست داری برایم مهم نیست اسلام منطقی است اینطور نیست.
دفاع می کند از ما اسلام دفاع می کند از خودش از ما و از هر کسی که بخواهد از معارف اسلامی بخواهد دفاع کند دو طرفه دفاع میشود. بعدش هم که میبینید چون ما بر اساس اعتقادات از ایران دفاع میکنیم وقتی که آن دستگاه حاکمه بعث کنار می رود روابط ایران و عراق اینطوری می شود که دارید میبینید رکورد مهاجرتهای تاریخ در یک زمان شکسته می شود اسلام این است حالا این فرهنگ غرب چرا میخواهد بگوید اسلام به عنوان دشمن برای ما ایرانی ها بخواهد معرفی کند به خاطر اینکه منافعش را نمیتواند از طریق ما تأمین کند تا زمانی که این زره را کنار نزده است تا زمانی که این دفاع مستحکم را کنار نزده است تا زمانی که این فرهنگ را کنار نزده است حواسمان باشد. چه دارند به ما می گویند و هدفشان از آن گفتن چیست؟ من هم دارم با شما حرف میزنم حواستان باشد من چرا دارم یک حرفی را به شما می زنم چرا یک موضوعی را دارم برنامه بروم و حتی اگر لازم شد برایتان نقطه ابهام بود بپرسید ولی اگر جواب دادم دیگر انصافاً روی جواب منم فکر کنید اتاق فرمان مخالف تماس گرفته است من نگرانم زمان دارد تمام می شود نداشتیم چکار کنیم مخالف بیاید کارش نمی شود کرد خلاصه همین کارش نمی شود کرد و دوست داشتیم سوالات را جواب بدهند فلسفه این برنامه را ما گفتیم اما یک اسکن را خدمت شما نشان بدهم.
عرض کردم خدمت شما که در این برنامه من این جرقه ذهنیم در مورد یونان البته به چندین سال قبل برمیگردد جریان ذهنی من از کتاب اسطوره معجزه یونان گرفتم آقای شروین وکیلی نوشته است اسطوره معجزه یونانی یک توضیح هم راجع به این میخواهم بدهم به شما فرصت می دهم اگه مخالف آمده بود می رفتیم سراغ تماس مخالف برنامه تمام شد از استودیو که رفتم بیرون جوابشان را میدهم بزرگواران موافق ولی مخالف در برنامه تشریف بیاورد اسطوره معجزه یونانی دکتر شیرین وکیلی کتابی را نوشتند شما اگر مراجعه بفرمایید به این کتاب اسلوب کار ما را اینجا میبینید من نقد هم دارم نسبت به چارچوب اما خود آقای دکتر اگر می آمدند من نقدم را بیان می کردم اما به هر حال عبارتی که اینجا آمده است را ببینید گفتار چهارم درباره مراجع مسئله مورد نظر این متن ماهیت مراجع کتاب نگاشته شده است ماهیت تمدنهای شرقی و غربی و تمایزشان در سالهای ششصد تا سیصد و سی پیش از میلاد با تاکید بر فرهنگ یونانی است عرصه یونان باستان از این رو برگزیده شده است که زادگاه نخستین نمونه های صورت بندی مفهوم غرب را به دست می دهد ریشه های غرب در گلدان یونان است ما نمیخواهیم به این گلدان سنگ بزنیم میخواهیم یک ذره کنکاش کنیم ببینیم در این گلدان چه چیزی است یعنی این ریشه ها چه بوده است ؟ اصلا بوده است ریشه داشته یا نداشته است؟
اگر هم ریشهای بوده است کمی و کیفی ببینیم این چیست؟ یک تمدن است دیگر ریشههایش را نگاه کنیم همینطور که همین کارا اول با تمدن خودمان کردیم دیگر ما تاریخ باستان تورق نکردیم و با رویکرد نقادانه ندیدیم اما نکتهای که من میخواهم خدمتتان عرض کنم این است آقای دکتر شروین وکیلی یک کتابی را نوشتند دیگر چند البته کتاب اسطوره معجزه یونانی از اولین آثار ایشان محسوب می شود کتاب متعدد اما من واقعا تعجب کردم چندین جلسه نقد برای ایشان گذاشته شده است اگر خواستید جستجو بزنید دسترسی میتوانید به نقد ها پیدا کنید و گوش بدهید و ببینید و واقعا ناراحت می شود آدم آقای شروین وکیلی یک باستان گرا است از در تعریف ولی به هر حال عرق ایرانی منظورم ایران باستان است خیلی در ایشان شدید است زیاد است و گزاره هایی که از ایشان دارد صادر می شود در صوتشان در کلاسشان در کتبشان در نقد اسلام هم است به نوعی یا حداقل بگوییم مسلمانها این هم است.
خوب با این وجود ایشان آمده است می گوید من یونان را بدون روتوش میخواهم بگویم اصلا اشکال دارد کارم باشد من یک چارچوب برای یونان بدون روتوش میخواهم بگویم . من تعجبم از این بود که چطور برخی از برخی از اساتید و پژوهشگران در مقابل یک چنین دیدگاهی حداقل یک تز دیگر حداقل یک تز است در مقابل چنین دیدگاهی چرا غیرتی شدند؟ چرا غیرتی شدند؟ آقای شروین وکیلی کتاب نوشته است افسانه یوسف زلیخا من جایی هم از ایشان شنیدم که وقتی من گفتم افسانه یعنی اصلاً قبول ندارم افسانه اسطوره را اگه اشتباه نکنم گفته بود افسانه بود که قبول ندارم اگر اشتباه کردم بعداً اصلاح میکنم البته مشخص است دیگر وقتی می گوید افسانه یوسف و زلیخا نگفته است داستانش یا مثلا. رگ گردنمان یک مسئلهای را ایرادی را مطرح کردند اینجایش می شود به آن پاسخ دادید درست نیست چرا نسبت به ریشههای تمدن غربی برخی از اساتید ما اینقدر غیرتی شدند چرا به ایشان اینجوری برخورد کردند؟
چرا اینقدر زشت؟ در پایان یکی از این جلسات به ایشان گفتند که یک شعری خواندم یک مثالی زدم که این راه را برگردید راهی که شما دارید میروید بعد ایراداتی که در آن جلسه گرفتند ایرادات مثلاً خیلی هایش ویرایشی نسبت به کتاب بوده است نه ایرادات ماهیتی یا استدلالی نسبت به کتاب من نمیخواهم بگویم از آقای شروین وکیلی ولی از این که انسان بگوید یونان را بدون روتوش ببینیم باید دفاع کنیم دیگر حالا چه ایرادی دارد آقای فتحی مخالف هستید تماس گرفتید آقای فتحی بدون مقدمه رفتم سراغ تماسها آقای فتحی از کرج سلام علیکم و رحمت الله.
بیننده
خوبی قربان
استاد: حسینی
حال شما خوب است آقای فتحی.
بیننده
متشکرم آقای حسینی اول به من بگو منظورت از مخالف چیست؟ تا من حرفم را بزنم.
استاد: حسینی
من سوال پرسیدم برخی معتقدند این سوالات پاسخ دارد برخی معتقدند که نه پاسخی ندارد. طبیعتاً وقتی که من سوالی که پرسیدم به این فکر میکنم که این سوال من پاسخ علمی براش نیست حداقل من گشتم پیدا نکردم اگر شما معتقدید نسبت به اینها پاسخ است ما به عنوان مخالف یعنی مخالف این دیدگاه که نسبت به این سوالات جواب ما می گوییم جواب نیست شما مخالفش هستید می گویید جواب است و نکته بعدی استنادات ما استدلال ما اینها را اگر شما ایراد دارید اگه میخواهید حالا با واژه مخالف مشکل دارید ایرادی ندارد ما می گوییم موافق بفرمایید.
بیننده
آقای حسینی شما در حال حاظر از یونان حرف زدید درست؟
استاد: حسینی
بله.
بیننده
من در جنگ ها دیدم یونانی ها هیچ وقت جرات حمله به خاک ایران را نداشتند باز رومیان چهار پنج دفعه حمله کردند ولی یونانیان اصلا حمله نکردند و همیشه در خاک خودشان دفاع کردند یعنی همیشه مهاجم ما بودیم یعنی آنها اصلا حتی جرات حمله به خاک ایران نداشتند.
استاد: حسینی
حالا یک سوال بپرسم اینجا میخواهم برای بینندگان چون بحث یونان است یونانی ها به جای دیگر هم حمله کردند بروند آنجا را فتح کنند؟
بیننده
خیر اصلاً دور و برشون هیچ کس دیگری نبوده است.
استاد: حسینی
پس لزوماً نمیتوانیم یک هژمونی را به تصویر بگذاریم بگوییم به این دلیل این هژمونی نبوده است شاید مثلا تاریخ دیگر.
بیننده
تمدن خاصی که در یونان اینجوری بزرگش می کنند حق با شما است نبود. چنین تمدنی در یونان سراغ نداریم باز روم وقتی بزرگ شد باز روم وقتی بزرگ شد یک جاهایی را گرفت و یک تمدنی را درست کرد بله ولی یونانیها نه برای همین هم آنها جرات کردند دو سه بار به ما حمله کنند این اولاً بعد یک عبارتی را شما به کار میبرید به نام سامی من نمیدانم این چیست؟ و از کجا آمده است؟ سر این موضوع یک ذره دقت کنید.
استاد: حسینی
آقای فتحی ببخشید من چون می خواهم مسئله بحث اعتقادی هم است من عرض کردم سامی به تعبیر خودشان و بلافاصله گفتم ابراهیمی چون میدانم آنها وقتی می گویند سامی منظورشان چیست؟.
بیننده
نه من میخواهم بگویم سامی وجود دارد ولی با ابراهیمی جدا است.
استاد: حسینی
حالا فکر میکنم دایرهش را گستردهتر از ادیان ابراهیمی میدانید درسته عموما هم این چنین است.
بیننده
خیر این دو را جدا می دانم و گسترده تر این را من کامل برای آقای ابوالقاسمی توضیح دادم در گفتگوی خصوصی بعد شما یک سوال من جواب بدهید چرا ایران چرا از بدو تاریخ آنها با ایران درگیرند چه همین الان چه آن زمان؟
استاد: حسینی
این سوال من جواب بدهم؟
بیننده
بله چرا ایران به نظر شما؟
استاد: حسینی
همین بود دیگر من یک نکتهای که اینجا عرض کردم همین بود یک نگرشی را مطرح کردند چه در دو هزار و پانصد سال گذشته و چه نگرشی که الان هم دارند چه بخواهند به روی خودشان بیاورند چه نخواهند مطرح کنند اگر آن زمان به عنوان ایران را محور شرق میدانستند الان هم مثلا در سالهای اخیر هم تحت عنوان محور شرارت وقتی مطرح می کنند من لفظ منفی به کار میبرند ولی وقتی محوریت قائل میشوند البته کشور دیگر هم کنار ما آورده بودند در آن سخنرانی اما به هر حال مبدا میدانند من همین را هم عرض کردم دیگر توی. پاورپوینت من بود در دو عبارت بله اتاق فرمان اگر لطف کنند این پاورپوینت را من اینجا عرض کردم دیگر برخورد معرفی یونان به عنوان مبدا تمدن غرب حداقل در آن دوره درگیری ها دوره هخامنشیان زمان خشایار شاه معرفی ما به عنوان مبدا تمدن شرق یعنی طوری با ایران انگار دارن میجنگند و طوری ایرانیها را به تصویر کشیدند که انگار چندین کشور به آنها حمله کرده است قدرتمند بوده است ایران.
بیننده
آقای دکتر یک مثالی وجود دارد که نشان میدهد یونانی ها ایران را مبدا تمدن میدانستند .
استاد: حسینی
من همین دقیقا نوشتم اینجا دیگر یک ببینید معرفی ایران به عنوان مبدا تمدن شرق.
بیننده
خیر تمدن جهان!!!
استاد: حسینی
یعنی خودشان را به عنوان مبدا تمدن غرب معرفی نکردند؟
بیننده
نه ایران ببینید وقتی آمدند متون عبرانی را ترجمه کنند به زبان یونانی رسیدند به کلمه بهشت درست هرچی گشتند در تمدنی که خودشان از آن نام میبرند چیزی به نام بهشت وجود نداشت الان به بهشت می گویند چه؟
استاد: حسینی
منظورتون را نمیتوانم متوجه شوم که چی میخواهید بفرمایید یونان برای خودش یعنی غربیها برای یونان به عنوان مبدا تمدنی نمیدانند؟
بیننده
خیر نمیدانند.
استاد: حسینی
اصلا انقدر مخالف بدیهیات است که نمیدانم چی به شما جواب بدهم الان شما هر کتابی تاریخ تمدن غرب را باز کنید که مفصل به تاریخ تمدن غرب پرداخته است قطعاً یونان را میاید مطرح می کند و عناصر محوری به کار میبرند
بیننده
خیر اینکه عبارت هایی که فعلا به کار میبرند از یونانی گرفته شده است مثل دموکراسی.
استاد: حسینی
هنر را چکار می کنید موسیقی از یونان دموکراسی که لفظ و عمل از یونان آنها دارند می گویند از یونان.
بیننده
خیر دیگر خودشان میدانند میخواهم اجازه بدهید این مثال را بزنم.
استاد: حسینی
از خودشان نمی گویند از ایران است خودشان می گویند یونان است ولی ما بپذیریم یا نپذیریم؟
بیننده
جاهای سوتیهایی دادند و گفتند نه آقا از ایران است.
استاد: حسینی
اینکه جاهایی سوتی های داده باشند مخالف این فرمایش شما است که خودشان اصلا یونان را مبدا خودشان نمیدانند.
بیننده
اجازه بدهید اجازه بدهید وقتی آمدند کتاب های عبرانی را ترجمه کنند به زبان یونانی رسیدند به کلمه بهشت اصلا خودشان نداشتند یعنی چیزی به نام فرهنگ وجود نداشت آنجا که بهشت داشته باشد به بهشت از ایران گرفتند.
استاد: حسینی
گفتند پرویز دیو و اینها را هم یک ریشههای مشترک داشتند چه نتیجهای میخواهید بگیرید از آن؟
بیننده
که این ها فرهنگ را از ایران میگرفتند.
استاد: حسینی
من به آن میپردازم که اصلا بحث فرهنگیشان به چه شکلی بوده است ولی یک جاهایی هم آقای عرض کنم فتحی عزیز چون فرهنگشان خیلی منحط بوده است یک سری جاها بهتر است و به نفعمان است و با واقعیت هم جور در میاید که نگوییم همه فرهنگ ها از ما گرفتند.
بیننده
اجازه بدهید فرهنگ خودشان را نگفتم فرهنگی که الان فرهنگی که مال ایران بود امام یک نکته اول کتاب زبان دارد چرا انگلیسی یاد میگیریم نمیدانم خاطرتان است یا خیر که ما خوبی هایش را برداریم این ها آن کار را کردند بعد اجازه بدهید من به یکی از آن سوال های شما در مورد زرتشت بپردازم اشکال ندارد .
استاد: حسینی
چند دقیقه فرصت داریم اتاق فرمان من زمان از الان به شما بگویم چون آخر برنامه است هشت دقیقه فرصت داریم بفرمایید.
بیننده
سوالتون مطرح کنید سوال اولتان را.
استاد: حسینی
سه سوال راجع به زرتشت بود دیگر زرتشت که بود چه زمانی بود کجا بود پیامبر بود یا نبود.
بیننده
اجازه بدهید کی بود کجا بود اول با این بپردازیم من به یک شرط به این سوال شما جواب میدم که شما به من بگویید یونس کی بود کجا بود نوح کی بود کجا بود.
استاد: حسینی
من قبلاً هم عرض کردم به جز حضرت عیسی (علیه السلام) حدوداً و پیامبر خاتم (صلی الله و علیه و آله وسلم) هیچ کدام از انبیا را در خصوص زمان دقیقش و بسیاری از انبیا را در مورد سدههایشان و بسیاری از انبیا را در مورد هزارهایشان بیخبریم اما ما پیرو پیامبر خاتم (صلی الله و علیه و آله وسلم) هستیم و حتی اگر بخواهیم از آن انبیاء اطلاعی به دست بیاریم می گوییم راه رسیدن ما به علم نسبت به آن انبیا پیامبر (صلی الله و علیه و آله وسلم) است اهل بیت (علیهم السلام) است قرآن است.
بیننده
بله درسته نیست شما تاریخ و مکان زرتشت را میخواهید مثل خیلی دیگر از پیامبران نیست.
استاد: حسینی
نیست آفرین به شما من هم دارم همین را می گویم من هم می گویم نیست منتها اگر کسی بگوید من از کسی که نه تاریخش معلومه نه زمانش معلومه نه دینش نه هویتش معلوم است کسی که پیامبر بوده است یا نبوده است من میخواهم دینی بگیرم و جایگزین اسلام کنم می گوییم شما هویت آن الگویتان معلوم نیست.
بیننده
آقای حسینی با کلمه مجوس در قرآن چه میکنیم.
استاد: حسینی
با کلمه مجوس در قرآن مجوس همان کاری را میکنم که امام صادق (علیه السلام) انجام داده است .
بیننده
مجوس یعنی چه؟ قرآن مجوس را تایید کرده است یا نکرده است؟
استاد: حسینی
اصلا بحث تایید و رد نیست پیامبری که برای مجوس بوده است بر اساس روایت ما جاماسب بوده است زرتشت نبوده است روایت را دیدید یا خیر؟
بیننده
من این روایتها را میبینم ولی این که صقه باشد یا خیر؟ من توان آقای دکتر قزوینی را ندارم
استاد: حسینی
حالا من یک نکته هم عرض کنم.
بیننده
نه اجازه بدهید اول مجوس شما ترجمه کنید.
استاد: حسینی
بزرگوار مجوس یک جا به عنوان یک پیامبر از آن یاد برده می شود یک جا به عنوان یک قوم مثل لوط قوم لوط حضرت لوط یک جایی هم به عنوان یک نگرش دینی بستگی دارد چه کسی در چه مختصاتی بخواهد از این نام ببرد یعنی مصادیق برای این مفهوم در با توجه به کاربردش حتی در روایات متفاوت است.
بیننده
شما الان بحث کامبیز را مطرح کردید مگر نه؟
استاد: حسینی
بله.
بیننده
بدانید مجوس همان کلمه مغقه می روید در یونانی می شود مگوس و در عربی می شود مجوس.
استاد: حسینی
ریشه اش را از من نپرسید که میفرمایید بدانید اگر میپرسیدید من به شما میگفتم مجیک هم از همین مجوس برخی می گویند گرفته شده است به عنوان مجیک هم به عنوان جادو استفاده می شود مجوس متناسب با موضوعات مختلف مصادیق مختلف دارد یک زمان پرسیدند از امام معصوم راجع به حکم مثلاً ازدواج با مجوسیها آن معلوم است در مورد نژاد نیست در مورد یک اعتقاد است یک زمان ارض مجوس این ها مصادیق متفاوت می شود پیامبر مجوس دیگر اگه ایرادی به پاسخ بنده است بفرمایید اگر میخواهید روایت بیاورم اینجا بفرمایید بیاورم.
بیننده
آیه بیاورید.
استاد: حسینی
خوب بفرمایید بر اساس آیه بفرمایید کدام آیه را خدمتتان بیارم.
بیننده
شما می فرمایید آیه بیاورم آیه بیاورید.
استاد: حسینی
من نگفتم یک آیه ،آیه مد نظر شما است استدلال دارید آن را بیاورم.
بیننده
آقای حسینی من فقط یک نکته را به شما بگویم آقای عباسی کتاب من دستش است من علت و روش تشکیل شیعه در ایران را توضیح دادم قرآن نه تنها زرتشت را به رسمیت می شناسد بلکه از اوستا هم یاد می کند.
استاد: حسینی
اجازه است یک نکته یادآوری کنم آقای فتحی یا بر اساس بی ادبی نمیگذارید این یادآوری را بر اساس بی ادبی نمیگذارید یک نکتهای را به شما یادآوری کنم.
بیننده
نه خواهش میکنم .
استاد: حسینی
یادتان است فرمودید که آقای عباسی فلان نکته را فرمودند آقای عباسی آمدند در برنامه ما فرمودند که نخیر من این را نگفتم.
بیننده
کدام مطلب را می گویید.
استاد: حسینی
یک مطلبی بود دیگر نمیخواهم الان دوباره به آن بپردازیم استاد عباسی در برنامه تشریف آوردند به صورت تلفنی فرمودند که من چنین نکتهای را نگفتم راجع به پیامبری زرتشت بود اگه خواستید من خاطرم است به شما یادآوری میکنم.
بیننده
من خاطرم نیست اگر بود میگفتم و هیچ ابهامی هم نیست اجازه بدهید.
استاد: حسینی
در آرشیو برنامه است می گویم من خاطرم نیست آرشیو مراجعه بفرمایید بعد ببینید. خودتان با استاد عباسی احوال پرسی کردید.
بیننده
در برنامه من هم الان نگفتم مطلبی را گفتم پیش آقای عباسی است.
استاد: حسینی
واقعاً بدیهیات را وقتی کسی رد کند من دیگر نمیدانم چه بگویم حالا شاید خاطرتان نباشد منم نکته موضوع یک جایی خاطرم نباشد.
بیننده
ایرادی ندارد بعدا از یک حوزه یاد می شود به نام ایران درست است؟ زرتشت پیامبر ایرانی ها بوده است یا نبوده است.
استاد: حسینی
امام معصوم روایتی که به ما رسیده فرموده است خیر؟
بیننده
درست اصلا به کجا می گویید ایران؟ از کی کلمه ایران آمده است؟
استاد: حسینی
این را من نباید جواب بدهم این را باید کسی جواب بدهد که بگوید زرتشت ایرانی است باید جواب بدهد.
بیننده
درسته شما می گویید زرتشت پیامبر ایرانی ها است یا نیست اصلا کلمه ایران آن زمان وجود نداشته است یعنی چه جوری زرتشت ؟ یک برنامهای هم آقای ابوالقاسمی شما را آورد روی خط و شما گفتید زرتشتیان با ایرانی ها جنگیدن عین عبارت شما.
استاد: حسینی
بله جنگیدند یک برنامه رفتم و کلی سند نشان دادم .
بیننده
اجازه دهید زرتشتی ها با کدام ایرانی ها جنگیدند؟ اصلاً آن زمان چیزی به نام ایران وجود نداشته است.
استاد: حسینی
ببینید شما فرمودید که خاطرتان نیست آن تماس استاد عباسی را ظاهراً این صد قسمت قبل برنامه ما هم خاطرتان نیست زیرا من همه این ها را توضیح دادم اصلاً آمدند گفتند ما جواب شما را ندیده باشم اشکال ندارد این چند قسمت را لطفاً ببینید .
ببینده
اجازه دهید شما گفتید زرتشتی ها با ایرانی ها جنگیدند مگر آن زمان چیزی به نام ایران وجود داشته است؟
استاد: حسینی
بزرگوار من محدوده سیاسی ایران را که نگفتم که بارها در همین برنامه ها عرض کردم. ایران به این معنا ابعادی که دارد زمان هخامنشیان زمان کوروش یک شکل میگیرد زمان داریوش تثبیت می شود و زمان خشایارشاه گستردهتر می شود این ها را من گفتم حتی اینکه آن زمان این ایران به این شکل نداشته است اینکه قبایل ایرانی.
ببینده
اصلا ایرانی وجود نداشته است.
استاد: حسینی
من دارم همین را می گویم به شما من آنجا عرض کردم زرتشتی و آریاییها گروهی از آریاییها.
ببینده
بهتر است شما آرشیوتان را نگاه کنید کلمه ایرانی ها را.
استاد: حسینی
من گفتم ایرانی ها اگر گفتم ایرانی ها منظورم آریایی ها بوده است خوب نه آقا نهایت بگویید آقا چی بوده است دیگر من یادم نمیاید. بابا راجع به همان قبیله من اینجا کلی صحبت کردم اسکن نشان دادم کتاب نشان دادم منظورم حکومت سیاسی ایران به این شکل و شیوهای که الان است یا بعد از هخامنشیان بوده است که نیست.
ببینده
حالا اجازه بدهید برای اینکه بحث بالا نگیرد یک سوال دیگر دارم چرا ؟
استاد: حسینی
حل شد.
ببینده
اجازه بدهید بگویم نه چون باید بعداً حل شود در این فرصت کم نمی شود.
استاد: حسینی
پس چرا تماس گرفتید اگر فرصت کم است.
ببینده
نه نه فرصت کم بود من فقط سوال کردم که آقای حسینی منظورش از مخالف چیست؟ گفتند بگذارید وصلش کنیم از خودش بپرسید.
استاد: حسینی
چرا ایرانی ها اهل بیت (علیهم السلام) را دوست داشتند مگر میشناختند؟
ببینده
در چه برههای و کدام ایرانی ها؟ از همان بدو ورود اسلام.
استاد: حسینی
از همان بدو ورود اسلام یک چیزهایی به گوش شان رسیده بود از طریق یمن و تجاری که در یمن بودند چون یمن در دوره ساسانی بخشی از ایران بوده است آنها امیرالمومنین (علیه السلام) هم دیده بودند اتفاقا در یکی از سفر ها داشته است ایشان سه بار به یمن سفر داشتند به یمن برای قضاوت بوده است داستان مفصل سفرهایی که امیرالمومنین (علیه السلام) به یمن داشته است یمن جزئی از ایران بوده است آنها به صورت مستقیم امیرالمومنین (علیه السلام) شناختند حارث حمدانی بود خبر معروف است:
"یا حار همدان من یمت یرنی من مومن او منافق قبلا"
یعنی ای حارث همدانی هر کسی هنگام مردن مرا می بیند، چه مؤمن باشد و چه کافر.
("مختصر بصائر الدرجات"، ص111)
اتفاقاتی که معروف و مشهور شده است پیش آمد یک تعدادی از ایرانی ها طبیعتا مستقیم ندیده بودند اهل بیت (علیهم السلام) را که بخواهند بشناسند در مورد بقیه هم چنین اتفاقاتی ممکن است بیفتد یعنی گروهی شما مثلاً فکرش را کنید دو رقیب و دو تعبیر دشمن را به کار می برم با همدیگر هستند شما یک طرف میبینید خوب اینها خلفا را دیده بودند میگفتند پس کسانی که با اینها دشمنی داشتند. یعنی اهل بیتی (علیهم السلام) که با خلفا دشمنی داشتند آنها را ترجیح میدهیم ممکن است منطق برخی ها این بوده باشد و توصیفی که از اهل بیت (علیهم السلام) به آنها میرسیده است این نبوده است که همه دنیا اگر کسی کسی را دوست داشت یا دشمنش بود حتما رو در رو دیده باشد.
بیننده
یعنی شما میفرمایید با این توصیف عاشق اهل بیت (علیهم السلام) شدند.
استاد: حسینی
بله ممکن است بخشی من آنجا نبودم ولی احتمال بله احتمالاتی که من دارم خدمتتان عرض میکنم ایناست یک تعدادی از یونان زمانی که خشایار شاه میخواست حمله کنند به یونان آمدند در سمت سپاه ایران بر اساس چه؟ این ها را میشناختند ایرانیها را ندیده بودند را حاکمان ایران را که بگوییم آقا خوششون آمد. بابلیها کوروش را چه جوری میشناختند؟ شمایی که معتقد هستید رفتند به استقبال کوروش با گل و بلبل و اینها وضعیت یادتان است با من بحث میکردید اگه یادتون نیست.
بیننده
جنگ. بیابانی بوده است مال در جنگ شهر ارابهها به کار نرفته است این عین عبارت درست است؟
استاد: حسینی
آن تماس را در خاطرتان باشد عجیب است بروم البته همان تماس بود یک نکتهای به استاد عباسی گفتید استاد عباسی تکذیب کردند حالا این را چطور یادتان است آن بخش یادتان نیست.
بیننده
من خدا می داند اگر یادم بود میگفتم هیچ با هم نبود نه.
استاد: حسینی
واقعا ممکن است فراموش کند دیگر تموم می شود آقای فتحی من به نتیجه خاصی از صحبت فرمایش شما نرسیدم چندین موضوع را مطرح کردید.
بیننده
یک برنامه را سرچ کنید که چرا شیعه در ایران تشکیل شد چرا هر اتفاقی می افتد ایرانی ها درگیر هستند چرا از بدو تاریخ آنها با ما درگیرند چه قبل اسلام چه بعد اسلام .
استاد: حسینی
این موضوع برنامه ما است دیگر بحث تمدن ایرانی تمدن غربی داریم.
بیننده
من یک سوال آخر چرا خدا ایرانی ها را برای شیعه بودن انتخاب کرده است.
استاد: حسینی
این موضوع ابعاد کلامیش خیلی زیاد است در این برنامه عرض کردم .
بیننده
دقیقا در حوزه برنامه شما است.
استاد: حسینی
برنامه ما تاریخی است بزرگوار ، بزرگوار این که می گویید چرا خدا انتخاب کرده است من نمیتوانم بر اساس کتیبه بیستون بگویم چرا خدا انتخاب کردی که این مسئله کلامی است خیلی ساده است این موضوع وقتمان تموم شده است وقتمان تمام شد آقای فتحی عزیز فرصت تمام شده است خداحافظ. آقای فتحی عزیز ممنونم از شما با شما خداحافظی میکنم خدا یار و نگهدارتان باشد زودتر خواهش میکنم یک مقداری یادتان باشد قبلا چی گفتید برنامه را نگاه کنید موضوع چیست؟ حالا آمدید انتهای همان برنامه که من دارم در مورد نگر انگیزههایی که این ها برای هویت سازی ما دارند دشمن سازی ما دارند جعل تحریف در سانسور تاریخ دارند در انتهای همان برنامه به من می گویید مثلا برید جستجو کنید فلان مقاله را نگاه کنید در مورد اینکه چرا ایران محوریت داشته است ممنونم از شما بینندگان عزیز متشکرم ممنون اتاق فرمان ببخشید وقت از کنداکتور شد موفق و موید باشید برنامه بعد ان شاء الله ادامه میدهیم موضوع را مخالفین خواهش میکنم تماس بگیرید سوال درست واضح بپرسید از ما بگذارید اگر واقعا اشتباه داریم ببینند همه مطمئن باشید اینجا اگر علمی موضوعی را مطرح کنید ما نتوانیم جواب بدهیم فحاشی که نمیتوانیم کنیم که خوب در رفتار ما این گنجانده نشده است منطقی نمیدانیم و اصلا مخالفش هستیم بگذارید ما اشتباه جواب بدهیم تا منطق شما پیروز شود پیشنهاد است دیگر پیشنهاد است موفق و موید باشید التماس دعا یا علی مدد خدانگهدار.
دکتر وحید رضایی
24 ارديبهشت 1403 - ساعت 00:53درود خداوند بر استاد حسینی افتخار مکتب اهل بیت